eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.5هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: موضوع شهادت فرمانده گردان وسیله ای برای انسجام بیشتر نیروها می‌شود. روحیه‌ها مضاعف و اشتیاق نیروها برای حضور در خط مقدم دو چندان می‌شود. هر چند وضعیت جسمی آنها، مخالف این انگیزه است. ولی اینجا جبهه اسلام است. تن فدای جان می‌شود. زندگی در جبهه یعنی جهاد در راه عقیده. حتی پس از سه روز جنگیدن در وضعیت نامناسب جسمی و بدنی. بچه‌ها موقعیت را خوب درک می‌کنند و خیلی زود برای حرکت آماده می‌شوند. قبل از ساعت نه صبح. آماده ی آماده. با تمام تجهیزات. یک ستون کشی ساده، بدون خونریزی، مثل راهپیمایی. چند خمپاره ی سرگردان هم تلفاتی در بر ندارد. تپه خالی است. امکانات عراقی‌ها هم باقی مانده. بسیاری از آنها قابل استفاده است. لباس و پتوی خشک. مقداری خوراکی و غذا. سنگرهای سالم و آماده. مهمات و اسلحه. عملیات خوبی است. نیروها خودشان می‌دانند کجا قرار بگیرند. در محل مناسب و طبق برنامه. الحمدلله. بچه‌ها این پیروزی را قدر می‌دانند و این فتح را خون بهای خون فرمانده گردان شهید می‌دانند. جانشین مسئول گروهان سه هم کاملا هماهنگ است و با وجودی که قبلا معاون گروهان بوده خیلی خوب نیروهایش را هدایت می‌کند و برای اینکه اشتباه نکند، همیشه توسط بی سیم با ما در تماس است. معاون دوم لشکر همراه نیروها آمده، اما کسی او را نمی شناسد. متوجه موقعیت او شده اند ولی مسئولیت اصلی او را نمی دانند. اینها جزو لشکر اسلام هستند. گمنامی بهترین افتخار است. فرشتگان آسمان این سربازان گمنام را بهتر از زمینیان می‌شناسند. او هم متواضعتر از آنکه به تصور آید. نرسیده شوخی می‌کند. خود را بسیجی می‌داند و مثل یک رزمنده در سنگری ساده بالای تپه آمده و توی کانال نشسته و جیره جنگی خودش را می‌خورد. گویی سالها فرمانده گردان بوده و جزئیات هدایت یک گردان و رهبری سه مسئول گروهان را به عهده گرفته و از طریق بی سیم با فرمانده لشکر در تماس است. مسلط و خونسرد. شجاع و بی تکبر. صحنه ای خنده دار در حال اتفاق است. خیلی جالب و مضحک. ولی هوشیاری می‌طلبد یک ستون نظامی عراقی از پایین تپه، به بالا می‌آیند. سرها پایین و غافل. شاید اشتباه آمده اند. حتی اگر چند کیلومتر عقبتر از خطوط خودشان هم بود، نمی توانستند این گونه بی خیال باشند. آنها هنوز فکر می‌کنند این ارتفاع خالی است. قبل از طلوع آفتاب راه افتاده اند و حالا به تپه رسیده اند. آدم دلش به حالشان می‌سوزد. مزدوران هالو؟! کشته‌های آینده. تعدادشان هم کم نیست. شاید ۳۰۰ نفر. با تمام تجهیزات. ابتدا تعدادی از بچه‌ها دستپاچه می‌شوند و فکر می‌کنند عراقی‌ها می‌آیند تا اسیر شوند. ولی فرمانده گردان جدید، وارد جریان می‌شود و همه را دعوت به سکوت می‌کند. هیچ کس نباید حرف بزند. آرام و ساکت می‌نشینیم و از چند [صفحه ۲۱۱] سوراخ محدود آنها را نگاه می‌کنیم. در این حالت، آدم هم خنده اش می‌گیرد و هم نمی داند چه بکند؟ نهایتا قرار می‌شود، اجازه بدهیم تا نزدیک کانالها برسند و یک گروهان از پشت سر آنها را مجبور به تسلیم کند. معلوم نیست این راه مناسب هست یا نه، ولی بهتر از درگیری است. شاید بچه‌های خودمان هم حوصله درگیری نداشته باشند. باز هم باید خدا کمک بکند. وقتی ستون عراقی تقریبا به بالای تپه نزدیک می‌شود ناگهان یکی از بچه‌ها که عرب زبان است، بلندگویی به دست می‌گیرد و با صدای بلند شروع به صحبت می‌کند: «... شما در محاصره ی کامل هستید. اگر یک تیر شلیک کنید، همه تان کشته می‌شوید. راحت تسلیم شوید و از هدر رفتن خونتان جلوگیری کنید... » قیافه ی عراقی‌ها دیدنی است. مات و مبهوت، به این سو و آن سو می‌نگرند. هیچ کدام قدرت عکس العمل ندارند. تعدادی از آنها نیم خیز شده اند. بعضی هاشان لبخند می‌زنند! از آن طرف تپه به این طرف تپه. با همان حالت. اسارت، بی چون و چرا. خودشان هم راضی ترند. چاره ای هم ندارند. ولی هنگامی که از کنار ما عبور می‌کنند، خوب به ما نگاه می‌کنند. شاید فکر می‌کنند ما از کجا آمدیم؟ آدم هستیم یا فرشته؟ این رفتن همراه با عوارض گرفتن بسیجیها است. اسلحه و سرنیزه هاشان را می‌گیرند. آنها هم با خوشرویی کامل می‌دهند. باز هم چاره ای ندارند. دستها روی سر و هراسان. به سمتی می‌روند که به آنها نشان داده می‌شوند. آنها هم هروله می‌کنند، می‌دوند، خیلی سریع. ماجرای اسارت عراقی ها، ساعتها سر فصل گفتگوی رزمندگان می‌شود و هر کدام از آنها از دیدگاه خود، حادثه را تعریف می‌کند. در سنگرها نشسته و با یکدیگر حرف می‌زنند. چهره‌های مزدوران عراقی را ترسیم می‌کنند. شادمانی می‌آفرینند و لبخند می‌زنند. ذکر می‌گویند. متوسل می‌شوند و هنگام ظهر نماز [صفحه ۲۱۲] می خوانند. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
‍ -🕊شهید مدافع حرم محمد هادی ذوالفقاری 🍃🌸 بغداد بودیم ،میخواستیم با هم بریم بیرون ،گفت :وضعیت حجاب در بغداد چطوره ؟ گفتم : خوب نیست ، مثل تهرانه . گفت : باید چشممون را از نامحرم حفظ کنیم تا توفیق شهادت را از دست ندیم . بعد چفیه اش را انداخت روی سر و صورتش . در کلِ مدتی که در بغداد بودیم همینطور بود، تا اینکه از شهر خارج شدیم و راهی نجف شدیم . میگفت من مطمئن هستم چشمی که به نگاه حرام عادت کند،خیلی چیزها رو از دست میدهد، چشم گنهکار لایق شـهادت نیست. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
همنشینی با شاهان از زاهدی پرسیدند آمیزش با پادشاهان و وزیران چگونه است؟ گفت: کسی که با آنها آمیزش نداشته باشد و بر بیش از واجب اضافه نکند، نزد من از کسی که شبها قیام و روزها روزه می‌گیرد و حج بجا می‌آورد و در راه خدا مجاهده می‌کند، برتر است. گویم ای خواجه به کوی اهل دل منزل کن وز پهلوی اهل دل دلی حاصل کن خواهی بینی جمال معشوق ازل آیینه تو دلست رو در دل کن شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
تقدیم به محضر خانمهای با ایمان سرزمینم:👇👇 بعد اینهمه شبهاتی که درمورد حقوق زن در اسلام تو فضای مجازی بود این متن واقعا زیبا را دیدم: از زبان یک بانوی ایرانی مسلمان👇👇 🌹ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﺪﺭﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﺸﺪ هرچه خریده بود اول به ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺳﻔﺎﺭﺵ پیامبر ﺍﺳﺖ ... 🌹ﺍﻭﻝ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﺒﻮﺳﯿﺪ ﺳﭙﺲ به ﺳﺮﺍﻍ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﺳﻨﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ... 🌹ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻗﺪﻡ و سعادتمند ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ 🌸گل🌸 ﺧﻄﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩ چرا که از امامش علی ( عليه السلام)آموخته بود که زن ریحانه است نه قهرمان... 🌹وقتی ازدواج کردم،وظیفه ی سنگین جهاد از دوش من برداشته شد و دادن یک لیوان آب به همسرم اجر جهاد در راه خدا را برایم داشت... 🌹خداوند برایم حق مهریه و نفقه قرار داده تا استقلال مالی داشته باشم و دستم جلو هیچ کس دراز نباشد... از طرفی ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪﯼ ﺍﻣﺮﺍﺭ ﻣﻌﺎﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ 🌹ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﺩﻥ ﭘﺪﺭ ﯾﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ 🌹پدرم همیشه مواظب بود تا دلم نشکند و آزاری نبینم چراکه پیامبرش گفته است: زنان مانند بلور اند حساس و شکننده.آنها را نیازارید... 🌹وقتی مادر شدم خدای مهربان از محبت و عشق خودش در من دمید تا نسل آینده بشر را تربیت کنم و به پاداش آن بهشت ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯾﻢ قرار داد... 🌹ﺩﯾﻪ ﯼ ﭘﺪﺭ ﻭﺑﺮﺍﺩﺭ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ اگر_ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ_ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﺎﻓﺎﺕ ﺷﻮﺩ 🌹به مسلمان بودنم افتخار میکنم که پیامبرش گفته است : چه فرزند خوبی است دختر پرمحبت، کمک کار، مونس و همدم، پاک و علاقه مند به پاکیزگی (ﻣﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﻫﺒﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻡ) تفکر فمنیسمی ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻣﺮدان ﻣﺴﺎﻭﯼ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﻣﻦ تساوی ای ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ بدوم ﮐﻪ ﺳﺮ ﻣﺎﻩ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺪﺭﻥ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺭﺍ بگیرم 🌹من ریحانه ام جایگاهم فراتر ازین حرفهاست من یک زنم ... خالقم سوره ای به نامم نازل کرد! من یک زنم... خالقم طواف نساء را واجب کرده که بدون آن زندگی مرد دچار مشکل می شود. من یک زنم.... خالقم به تو دستور داده که حجراسماعیل را نیز طواف کنی، جایی که یک زن، هاجر در آن دفن است. من یک زنم... و خالقم گفته باید هفت بار پا در جای پای یک زن، هاجر بگذاری و آنقدر سعی کنی تا خدایت تو را بپذیرد. من زنم.... بهشت زیر پای مادر است... روح انسان از درون من به او دمیده میشود... هر روز پاسداری من از کودکم، ثوابی عظیم دارد. اگر یک ساعت همسرم، با محبت و انس با من باشد، و به من خدمتی کند برای او برابر با هزار سال عبادت است.. سرشت و صفات انسانها از شیر من است... عفت من سرمایه الهی من است. من چرک نویس هیچ احساسی نمیشوم!!! من همان زنم که نجابتم قیمتم را از همه دنیا بالاتر میبرد. من عاشق سوره کوثرم...سوره اي كه گواهي ميدهد نسل پيامبر نسلي است كه از سلاله يك زن است. ومن الله توفیق
چند نکته ضروری👇👇👇 نکته اول این حکم برای ادیان دیگر هم هست فقط اسلام آمده جلوی متضرر شدن زن را بگیرد نکته دوم بعضی از تقسیمات به شهری و روستایی عرب و عجم فارس و ترک مربوط به تن آدمیست نه جان آدمی جان آدمی از عالمی آمده که این ویژگی ها در او نیست نکته سوم آیات مثل الرجال قوامون علی النساء یعنی پدر بیشتر کارهای اداری خانه را برعهده دارد کار های مثل کپی گرفتن و نان خریدن ... نکته چهارم در اسلام هر کجا بحث ناظر به کمال باشد هیچ فرقی بین زن و مرد قرار نمیدهد نکته پنجم اگر اسلام یک دین کاملاً مادى بود که محور مسائل آن امور مالى و اقتصادى در نظر گرفته مى‏‌شد و آن‌گاه دیه زن نصف دیه مرد بود، این اشکال وارد بود که چرا ارزش زن کمتر از مرد است و چرا قیمت زن را نصف قیمت مرد در نظر گرفته‌‏اند. حال آنکه در اسلام ارزش انسان‌‏ها به روح و روان و کمالات معنوى آنهاست، آنچه در اسلام اهمیت دارد و معیار ارزش است، تقواست.دیه مربوط به تن انسان‏‌هاست، برای همین است که فرقى بین دیه فرد اوّل حکومت اسلامى و یک کارگر ساده وجود ندارد. 
۱۶. نام سوره‌هايي که بيش از يک اسم دارند کدام است؟ سوره‌هاي حمد، توبه، اسري و... بيش از يک اسم دارند. ۱۷. نام کدام سوره به‌ام القرآن معروف است؟ سوره اي که به نام مادر قرآن معروف است؛ سوره حمد است ۱۸. نام کدام سوره از قرآن همنام قبيله پيامبر اکرم (ص) است؟ سوره قريش همنام قبيله حضرت محمد (ص) است https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗿اعجاز سالم ماندن جسد فرعون در قرآن 🔔«فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَهً وَ إِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیاتِنا لَغافِلُونَ»؛ «پس امروز تو را با بدن بی‌جانت نجات می‌دهم [و بر بلندایى از ساحل دریا می‌گذارم‏] تا براى آیندگانت نشانه‌اى [از قدرت ما و زبونى و خوارى گردنکشان‏] باشى؛ و یقیناً بسیارى از مردم از نشانه‌هاى ما بی‌خبرند». 📚یونس ۹۲
.......: نتيجه نهايى بحث «اسپريتيسم»، و «اسپرى توآليسم» را معمولًا به علم ارتباط با ارواح تفسير مى كنند، (مراجعه به فرهنگهاى انگليسى و دائرةالمعارف‌ها نيز اين معنى را تأييد مى نمايد. ) ولى بعضى اصرار دارند كه مسئله عود ارواح و تناسخ را نيز جزئى از اين علم بدانند. ما در نامگذارى با كسى سخنى نداريم؛ ولى ما اين حقيقت را تأكيد مى كنيم كه مسئله عود ارواح به هر نام و به هر اسم كه باشد و در تحت هر لفافه اى، غلط و نادرست و غيرمنطقى است؛ امّا مسئله ارتباط با ارواح به هر نام كه باشد، در حدود خاص و معيّنى قابل مطالعه است، و آميختن اين دو با هم سفسطه اى براى تحريف حقايق است. با توجّه به اين تذكّر لازم، اكنون به تعقيب بحث گذشته ارتباط با ارواح، ص: ۱۲۴ بپردازيم: در ميان دانشمندانى كه گواهى به امكان «ارتباط با ارواح از طرق علمى» داده اند افراد سرشناسى پيدا مى شوند كه اين احتمال را لاقل درباره «همه آنها» نمى توان داد كه اغفال شده باشند، و يا تلقينهاى دروغين افراد شيّاد، در آنها اثر گذاشته باشد. بخصوص اين كه بسيارى از آنها با روح بدبينى، يا انكار شديد، وارد بحث درباره اين موضوع شده اند، ولى با اين حال در مشاهدات حسّى خود اشباحى را ديده اند كه به چيزى جز به اشباح ارواح قابل تفسير نبوده اند، و يا صداها و حركات اشياء، بدون هيچ گونه علّت مادّى، و بدون اين كه كسى به آنها دست بزند- و خارق عادات ديگرى- مشاهده كرده اند و پيامهايى دريافت داشته اند، كه از مجموع آنها ايمان راسخى به صحّت اين علم پيدا نموده اند. اكنون اجازه دهيد قسمتى از گواهى دانشمندان را در اينجا بياوريم. اين گواهى‌ها از يك منبع قابل ملاحظه، يعنى دائرةالمعارف قرن بيستم، استخراج و اقتباس شده است: ۱- به هنگام انتشار اين عقيده (عقيده امكان ارتباط با ارتباط با ارواح، ص: ۱۲۵ ارواح) در ميان مردم اروپا هيأتى از دانشمندان در سال ۱۸۶۹ براى بحث و بررسى دقيق در پيرامون اين مسئله تشكيل شد. اين هيأت مركّب از جان لبوك و كروكس طبيعى دان بزرگ انگلستان در آن روز، لويس فيزيولوژيست معروف، روسل والاس يكى از مهمترين فيزيولوژيست هاى انگلستان در آن عصر، و دوست نزديك داروين، دومورگان رئيس جمعيّت رياضى دانان كشور، فارلى رئيس كمپانيهاى تلگراف، جان كوكس فيلسوف معروف، اكسون استاد دانشگاه آكسفورد، و بعضى افراد سرشناس ديگر بودند. هنگامى كه خبر تشكيل اين جمعيّت انتشار يافت، عدّه اى از نقاط مختلف جهان در انتظار نظر نهايى اين جمعيّت دقيقه شمارى مى كردند؛ ولى آنها ۱۸ ماه پى در پى به بحث و كنجكاوى در پيرامون اين مسئله ادامه دادند و در جلسات ارتباط شركت جستند و از نزديك، پيامها و خارق عادات مزبور را بررسى و مشاهده نمودند و در پايان بيانيّه مشروحى صادر كردند كه قسمتى از آن را ذيلًا از نظر مى گذرانيم: «... اين جمعيّت در تفحّصات علمى خود پيرامون مسئله ارتباط با ارواح، ص: ۱۲۶ ارتباط با ارواح، تنها روى مشاهداتى كه براى همه اعضاى جمعيّت حسّى بوده، و قرائن قطعى همراه داشته است، تكيه كردند. «قابل توجّه اين كه چهار پنجم اعضاى جمعيّت در آغاز اين بررسيها شديداً منكر اين مسائل بودند و همه را مولود وهم و خيال، و يا تقلّب و تزوير، و يا لااقل نتيجه يك سلسله حالات اضطرارى عصبى مى دانستند؛ ولى پس از مشاهده اينهمه حوادث، آن هم در شرايط و كيفيّات خاصّى كه همه احتمالات انحرافى را نفى مى نمود، و پس از آزمايشهاى دقيقى كه مكرّراً انجام گرفت، اعضاى جمعيّت چاره اى جز اين نداشتند كه اعلام كنند اين خارق عادات از يك «عامل مرموز» غير از آنچه تا آن وقت مى پنداشتند، سرچشمه مى گيرد...! » (درست توجّه كنيد! آنها تنها اعتراف به وجود يك عامل مرموز در اين پديده‌ها كرده اند. ) ۲- استاد كروكس كه رياست هيأت علمى سلطنتى انگلستان را به عهده داشت، در برابر صدها نفر از اعضاى هيأت مزبور، به مناسبت گفتگو درباره اسپريتيسم، صريحاً اظهار كرد: ارتباط با ارواح، ص: ۱۲۷ من نمى گويم اين موضوع امر ممكنى است؛ بلكه مى گويم يك واقعيّت عينى است! ارتباط با ارواح آیت الله شیرازی https://eitaa.com/zandahlm1357
مستند صوتی شنود - 03.mp3
14.35M
مستند صوتی شنود، قسمت ۳ (تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران) 🔺 تجربه‌گر در پی حذف برخی قسمت‌ها توسط ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمت‌های آن و همچنین بیان برخی مطالب گفته نشده، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته‌ است و استاد امینی‌خواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان می‌دارد. مروری بر نکات جلسه سوم: 🔻 با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم. 🔻 جان هایی که قبض می شد را می‌دیدم 🔻 دیوارها را نمی‌دیدم و مسلط به محیط بیمارستان بودم 🔻 نحوه متفاوت قبض روح افراد 🔻 به هرچه توجه می کردم، کنه آن را می‌دیدم 🔻 معجزه بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم 🔻 احساس ترس هنگام بازگشت دوباره به دنیا 🔻 احساس می کردم بالای سرم بی‌کران است و به پایین تسط دارم 🔻 تصرف در عالم ماده،از مقامات شهدا 🔻 قهقهه ی شیطان را شنیدم 🔻 در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠وقتی بگو مگو با همسر تبدیل به اژدها در مرگ موقت شد ▪️این قسمت: نیش و نوش ▫️تجربه‌گر : خانم نفیسه مرادی
14.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠حالات مختلف جسم حین تجربه نزدیک به مرگ ▪️این قسمت: نیش و نوش ▫️تجربه‌گر : خانم نفیسه مرادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روایت شنیدنی زنی که قبض روح را تجربه کرد ▪️این قسمت: نیش و نوش ▫️تجربه‌گر : خانم نفیسه مرادی