eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریخ انقلاب 12.MP3
9.67M
🔰 سلسله جلسات و با موضوع 12 🌀 بررسی دولت ها و وقایع بعد انقلاب جهت روشنگری سیاسی 🎬 جلسه 2️⃣1️⃣ ✳️ ، ( جلسه 3) 🎤 از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ معاصر و انقلاب
🔵 نظر سفیر آلمان در مورد رضاشاه بزرگ! 🔰 ویپرت بلوشر سفیر آلمان، در کتاب خاطراتش مینویسد: رضا شاه کلا بیسواد است و بی فرهنگ. نه تنها با هیچ زبان خارجی آشنا نیست، بلکه حتی فارسی را هم به طرز عامیانه ای صحبت می کند، از همان نوع که در کوچه و خیابان می توان شنید و این خود علت آن است که او از هر معاشرتی خود را کنار می کشد. يك خصلت خوب دارد و نود و نه تا بد. 📚 منبع:کتاب سفرنامه بلوشر/نوشته ویپرت بلوشر(سفیر آلمان در ایران) /ترجمه کیکاووس جهانداری/صفحه273 📸 تصویر صفحه کتاب به عنوان کامنت اول بارگذاری شده.
♻️ قابل توجه سلطنت طلبها! 💠 حتی محمد رضا شاه هم فهمیده بود که یک خطر بالقوه برای مردم ایران و جهان حساب میشه، به طوری که در مصاحبه با اوریانا فلاچی میگه: نمیتوانیم بپذیریم کشوری مثلا اسرائیل به زور اسلحه خاک دیگران را به خود منضم کند، ما نمیتوانیم این کار را بکنیم، زیرا اگر این اصل در مورد اعراب اجرا شود ممکن است یک روز در مورد ما به کار رود. ⚜️ پ.ن: هرچند شاه بعدها به خاطر فشار آمریکا و منافع شخصی موضع خودشو در قبال اسرائیل تغییر داد. 📚 منبع:کتاب مصاحبه های اوریانا فلاچی /نوشته اوریانا فلاچی/ترجمه پیروز ملکی/صفحه 17 📸 تصویر صفحه کتاب به عنوان کامنت اول بارگذاری شده.
36.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سلسله جلسات کارگاه 13 💠 جلسه 3️⃣1️⃣ ( ادامه بحث مهم مبانی حکومت لیبرال و مقایسه آن با حکومت اسلامی ) 👉👉 بسیار مهم برای پاسخ به جریانات شبه روشنفکری 👉👉👉 💠 این جلسه مبانی عقل بسندگی، علم گرایی، مشروعیت آرای جامعه بحث شد 🎤 🔸انتشار فایلها آزاد و بلامانع است 👌 مبانی ولایت فقیه خود را قوی کنید تا در فتنه های آتی در امان باشید
.......: اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در بيست و پنج سال سكوت توطئۀ سقيفه پس از ارتحال رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله) مطابق وصيت آن حضرت، اميرالمؤمنين (عليه السّلام) به غسل و كفن و دفن پيغمبر مشغول شد. با انتشار خبر رحلت نبى اكرم (صلّى الله عليه وآله) سران انصار كه به مدينه بازگشته بودند، در سقيفۀ بنى ساعده گرد آمدند و پيرامون آيندۀ خلافت به بحث پرداختند. از سوى ديگر ابوبكر و عمر و ابو عبيدۀ جراح كه از مدتى پيش اتحادى را براى كسب قدرت پس از پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) تشكيل داده بودند، درصدد تحقق خواسته هاى خود برآمدند. بنابراين هنوز پيكر مطهّر رسول اكرم (صلّى الله عليه وآله) دفن نشده بود كه خلافت آن حضرت سه مدّعى از سه طيف مسلمانان پيدا كرد. اوّل: اميرالمؤمنين على (عليه السّلام) كه طبق دستور الهى و نص غدير و... از سوى پيغمبر به جانشينى خود معرّفى شده بود. در پذيرش و بيعت با آن حضرت، بنى هاشم و گروهى از برگزيدگان اصحاب نه تنها شك نداشتند، بلكه اصرار مى ورزيدند. دوم: طيف انصار كه به لحاظ يارى كردن پيغمبر در مقاطع حساس دوران رسالتش، براى خود اين حق را قايل شدند كه جانشينى پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) بايد در ميان آن‌ها باشد و به همين منظور «سعدبن عباده» رئيس خزرج و بزرگ انصار را در نظر داشتند. سوم: طيف مهاجرين قريشى كه بسيارى از آن‌ها على (عليه السّلام) را به سبب كشتن كسان مشرك خود در جنگ‌ها نمى پذيرفتند، و نيز گروهى از آنان به لحاظ باقى ماندن برخى خصلت هاى تعصبى قومى و قبيله اى نمى خواستند قدرت پس از پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) همچون گذشته در قوم او (بنى هاشم) استمرار يابد. با اين وجود، مهاجران به طور اعم با تصريحات پيغمبر نمى توانستند على (عليه السّلام) را كنار بزنند، مگر آن كه كسى از سابقين در اسلام را در موقعيتى مناسب در برابر على (عليه السّلام) مطرح كنند. اتحاد مثلث ابوبكر و عمر و ابو عبيدۀ جراح، در انتظار فرصت مناسب بودند تا خود يكى پس از ديگرى خلافت را به دست گيرند. طيف انصار آغازگر بحث «تعيين خليفۀ پغمبر» شدند. آن‌ها با بهره گيرى از اكثريت خود و ميزبانى ساير مسلمانان، در سقيفۀ بنى ساعده گرد آمدند و سعد بن عباده را كه بيمار بود براى اين امر با خود بردند. سعد در سخنرانى خود به يارى دادن پيغمبر و برترى انصار اشاره كرد و يادآور شد كه به واسطۀ جهاد انصار، دشمنان پيغمبر به زانو درآمدند و اعراب سركش مطيع فرمان آن حضرت شدند. آن گاه گفت: چارۀ كار (تعيين خليفه) را شما بايد بينديشيد، نه ديگران. انصار همگى در جواب گفتند: با نظر تو موافقيم و زمام امور را به تو خواهيم سپرد. پس از گفت و گوهايى، سرانجام گفتند اگر مهاجران زير بار نرفتند و اظهار داشتند ما مهاجران، ياران نخستين پيغمبر و از قبيلۀ او هستيم، و خلافت بايد در بين ما باشد، چه بايد كرد؟ عده اى گفتند: در اين صورت مى گوييم بايد اميرى از ما و اميرى از شما انتخاب شود. سعد بن عباده گفت: اين اوّلين شكست شما خواهد بود. در اين موقع يكى از انصار از قبيلۀ اوس به نام «معن بن عدى» كه با عمر رابطۀ نزديكى داشت، از اين كه امر خلافت به خزرج برسد، بيمناك شد و خود را به عمر رساند و او را از نظر انصار آگاه كرد. از سوى ديگر ابوبكر روز وفات پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) در مدينه نبود و به خانه خود در «سُنْح» بيرون از شهر رفته بود. با انتشار خبر رحلت پيغمبر، عمر رحلت حضرت را انكار مى كرد و هر كس را كه از رحلت رسول خدا سخن مى گفت، تهديد به قتل مى كرد و مى گفت: «مردمى از منافقان مى پندارند كه رسول خدا از دنيا رفته است، چنين نيست. او نمرده، بلكه مانند موسى بن عمران كه چهل روز از چشم مردم غايب شده و سپس بازگشت، به نزد خداى خود رفته است. به خدا سوگند كه او باز مى گردد و دست و پاى آنان را كه گمان مى كنند او مرده است، قطع خواهد نمود...! » يكى از اصحاب پيغمبر به نام ابن‌ام مكتوم آيۀ قرآن را بر عمر خواند كه پيغمبر مانند پيامبران گذشته است. اگر او بميرد يا كشته شود، آيا به عقب بر مى گرديد و.... عباس عموى پيغمبر نيز رحلت ايشان را تأييد كرد، ولى عمر نپذيرفت و همچنان تهديد مى كرد و رحلت رسول خدا را انكار مى نمود تا ابوبكر از طريق عايشه يا «سالم بن عبيد» از رحلت حضرت آگاه شد و خود را به مدينه رساند. عمر چون ديد ابوبكر مى آيد ناگهان آرام گرفت و تنها با سخن او بود كه رحلت نبى اكرم (صلّى الله عليه وآله) را باور كرد! به نقلى ابوبكر در حال خطاب كردن به مردم بود كه معن بن عدى نزد عمر آمد و اجتماع سقيفه را به او خبر داد. به هر صورت عمر و ابوبكر به همراه ابو عبيدۀ جراح و معن بن عدى خود را به سقيفه رساندند و در بحث انصار وارد شدند. عمر پرسيد چرا اجتماع كرده ايد؟ يكى گفت: «مى خواهيم براى خود اميرى انتخاب كنيم ما دين پيغمبر را يارى كرده ايم و دشمنانش را سركوب نموده ايم و اينك كه او به جوار حق رفته است، بايد
زعيم و رهبرى براى خود برگزينيم كه حافظ حقوق ما باشد و شرّ دشمنان را برطرف كند. شما مهاجران را در امر رهبرى حقى نيست، زيرا كه مهمان ما هستيد و در جوار ما زندگى مى كنيد و تحت حمايت ما به سر مى بريد». ابوبكر پس از ساكت كردن عمر، شروع به سخن كرد و گفت: خدا رسول گرامى خود را از ميان قريش برگزيد، مهاجران اوّليه به او ايمان آوردند و در همۀ ناملايمات با رسول خدا پايدارى كردند. از اين رو قريش و به ويژه مهاجران براى رهبرى اسلامى اولويت دارند. البته ما مهاجران به فضل و منقبت شما اعتراف داريم. شهر شما هجرتگاه پيغمبر است. شما دين خدا را يارى كرديد و به مهاجران پناه داديد. از اين رو مهاجران در صف اوّل و شما انصار در صف دوم قرار گرفته ايد. بنابراين رهبرى و امارت بايد با ما مهاجران باشد، و شما وزير و مشاور ما باشيد كه بدون رأى و مشورت شما كارى صورت نخواهيم داد. حبّاب بن منذر خزرجى برخاست و رو به انصار كرد و گفت: اى مردم اتحاد شما از هم نپاشد؛ هيچ كس نمى تواند با شما مخالفت كند. مهاجران در خانۀ شما مهمان هستند و شما داراى شوكت و قدرت. شما، انصار دين خدا هستيد اگر اين‌ها رهبرى ما را نپذيرند، ما اميرى براى خود انتخاب مى كنيم و آنان هم اميرى براى خودشان. اگر اين را نپذيرند، آن‌ها را از شهر و ديار خود بيرون مى كنيم. با اين سخنان جار و جنجال زياد به وجود آمد. عمر بن خطاب برخاست و گفت: به خدا قسم دو شمشير در يك نيام نمى گنجد و دو رهبر بر يك امت نمى تواند حكومت كند. حكومت بايد در دست مهاجران قريش باشد كه از قديم شايستۀ اين مقام بوده اند. يكى از انصار پيشنهاد كرد: بهتر آن است كه رهبرى را به نوبت بگذاريم، ابتدا يكى از انصار رهبرى را بر عهده بگيرد و بعد از مرگ او يك تن از مهاجران انتخاب شود. به همين منوال رهبرى امت را دست به دست مى گردانيم تا هم نزاع برطرف شود و هم اگر امير انصارى خواست خلاف كند، مهاجران در برابرش بايستند و اگر امير مهاجر خواست برخلاف رود، انصار مانعش شوند. ابوبكر با بيان اين نكته كه پيغمبر فرمود امامان از قريش هستند، ضمن ايجاد نوميدى در انصار، با زيركى خاصى موفق شد ميان آن‌ها اختلافات سابق را كه به يمْنِ هجرت پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) به فراموشى سپرده شده بود، زنده كند و انصار را دچار تفرقه نمايد. از اين رو گفت: اى انصار اگر خليفه و رهبر از ميان شما و «اوسى» باشد، قطعاً خزرجى‌ها و مهاجران در برابرش خواهند ايستاد، و چنانچه «خزرجى» باشد، اوسى‌ها و مهاجران زير بار نخواهند رفت. ابوبكر در اثبات موضع خود گفت: «ما از خويشان پيغمبريم و از شجرۀ نبوت؛ لذا خلافت از آن ماست». در اين وقت بشير بن سعد خزرجى از رؤساى خزرج كه به سعد بن عباده حسادت مى ورزيد، از جاى برخاست و گفت: اى گروه انصار، به خدا قسم هر چند ما در جهاد با مشركان و ترويج دين داراى فضيلت هستيم، ولى اين كار را جز براى خشنودى خدا و اطاعت پيغمبر انجام نداديم. لذا شايسته نيست به مردم فخر بفروشيم... محمد (صلّى الله عليه وآله) از قريش است و خويشان او سزاوارند كه جانشين وى شوند. ابوبكر كه ديد تيرش به هدف نشست، در پى اين سخنان گفت: اينك عمر و ابو عبيده اين جا حاضر هستند با هر كدام كه بخواهيد بيعت كنيد. عمر و ابو عبيده هماهنگ گفتند: به خدا قسم با بودن چون تو، هرگز ما به چنين كارى تن در نخواهيم داد. اسَيد بن حضير رئيس قبيلۀ اوس با مشاهدۀ اين وضع و شنيدن سخنان ابوبكر و بشير بن سعد، در جمع اوسيان گفت: به خدا قسم اگر خزرجيان يك مرتبه حكمران شما شوند، اين برترى را بر شما ادامه خواهند داد و تثبيت مى كنند و هرگز اجازه نخواهند داد تا اوسيان سهمى در آن داشته باشند. بنابراين برخيزيد و با ابوبكر بيعت كنيد. آن گاه اوسيان همگى برخاستند و با ابوبكر بيعت كردند. بنا به قولى بشير بن سعد (پسر عموى سعد بن عباده) پس از آن سخنان، از روى حسادت، به سوى ابوبكر رفت و اوّلين كسى بود كه با او بيعت كرد. اوسى‌ها كه چنين ديدند، روى رقابت سابق (كه با سخنان ابوبكر احيا شده بود) در پى او هجوم آوردند و با ابوبكر بيعت كردند. گروهى از خزرج نيز كه تحت نفوذ بشيربن سعد بودند و يا تحت تأثير سخنان او قرار گرفتند، نيز با ابوبكر بيعت كردند. هجوم انصار فريب خورده براى بيعت با ابوبكر چنان بود كه بشير بن سعد خود را سريع تر از عمر و ابوعبيده به ابوبكر رساند و سعدبن عباده بيمار، نزديك بود در اثر ازدحام مردم لگدمال شود. وقتى كار بيعت ابوبكر قطعى شد، گروهى از انصار گفتند ما به جز على (عليه السّلام) با كس ديگرى بيعت نخواهيم كرد؛ اما صداى آن‌ها در هياهوى جمعيت گم شد و ديگران به آن توجه نكردند. سپس ابوبكر را به سوى مسجد آوردند تا ديگران نيز با او بيعت كنند. عمر كمر خود را بسته بود و پيش روى جمعيت مى دويد و شعار مى داد: توجه كنيد! مردم با ابوبكر بيعت كردند. آن گاه با فرياد تكبير وارد مسجد شدند. [۱] د. على (عليه السّلام) و عب
اس، عموى پيغمبر كه به غسل دادن پيغمبر مشغول بودند، صداى تكبير را از مسجد شنيدند. اميرالمؤمنين (عليه السّلام) پرسيد: اين هياهو چيست؟ عباس گفت: هرگز چنين سابقه نداشته است. «براءبن عازب انصارى» هراسان درِ منزل پيغمبر را كوبيد و فرياد زد: اى گروه بنى هاشم! مردم با ابوبكر بيعت كردند. بنى هاشم با تعجّب گفتند: مسلمانان بدون ما كه نزديك ترين كسان پيغمبر هستيم، كارى انجام نمى دادند. عباس گفت: به خداى كعبه قسم آنچه را نبايد بكنند، كردند! مهاجران و انصار ترديدى نداشتند كه خلافت نصيب على خواهد شد. [۱] ---------- [۱]: . نگاه كنيد به: الامامة و السياسة، ابن قتيبۀ دينورى، ج ۱، ص ۱۲ تا ۱۷ و تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۱۲۳ و تاريخ طبرى، ج ۳، ص ۲۱۸ تا ۲۲۳ و شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج ۲، ص ۳۷ به بعد و كامل بهايى، ج ۲، ص ۹۰ تا ۹۸ و در منابع متأخّر نگاه كنيد به: اجتهاد در مقابل نص، ص ۴۳ تا ۵۵ و سيرۀ علوى، ص ۱۲ تا ۱۵ و عبد الله بن سبا، ج ۱، ص ۹۸ تا ۱۱۶ و اسرارسقيفه، ص ۱۷۴ و زندگى دوازده امام، ج ۱، ص ۲۷۶ به بعد. [۱]: . تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۱۲۴ و عبد الله بن سبا، ج ۱، ص ۱۱۶ و نقل براء بن عازب را در كتاب بيت الأحزان مرحوم حاج شيخ عباس قمى، ص ۸۳ ببيند. تشیع ✍️استاد محمد حسین رجبی https://eitaa.com/zandahlm1357
آیا میدانید؟ @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔴 ترسناکترین ابر موسمی جهان مربوط به ابر قفسه ای یا سونامی که شهروندان استرالیا را وحشتت زده کرد. این اتفاق نادر و عجیب برای ساکنان نیو ساوت ولز افتاد./ عجائب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا آتشفشان این شکلی دیده بودین...؟!😳 فوران آتشفشان کوه در سوماترای ابر خاکستر داغ را تا پنج کیلومتر به هوا فرستاد.
عظمت خداوند متعال ابر خوشه «لانیکا» ۵۲۰ میلیون سال نوری قطر دارد و شامل ۱۰۰ هزار کهکشان در همه جهات است! نقطه ی کوچک کهکشان راه شیری با میلیارد ها ستاره است!/ عجایب
🌍 عکسی فوق العاده زیبا از غروب آفتابی که نیمی از آن توسط ابر بارشی و رعد و برقی مخوف گرفته شده است... اینجا Wyndham در استرالیا است...
67.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم داستان زندگی (هانیکو) نوستالژی دهه شصت قسمت 27
.......: سؤال و جواب هارون و موسی بن جعفر در باب ذریه رسول الله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم داعی- ابو جعفر محمّد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمّی ملقّب بصدوق که از اکابر علماء و فقهاء شیعه در قرن چهارم هجری بود نقّاد در علم حدیث و بصیر بحال رجال و در میان علماء قم و خراسان مانند او کسی در حفظ و کثرت علم پیدا نشد صاحب سیصد تصنیف بوده که از جمله آنها کتاب من لا یحضره الفقیه است که از کتب اربعه شیعه می‌باشد که بر آنها است مدار در اعصار و در سال ۳۸۱ قمری در ری نزدیک طهران پایتخت حالیه ایران وفات نموده و قبر شریفش الی الآن مزار اهالی طهران و واردین است. در کتاب معتبرش (عیون اخبار الرّضا) و نیز ابو منصور احمد بن علیّ بن أبی طالب الطبرسی در کتاب احتجاج شرح مناظره را مفصلا نوشته اند که حضرت امام موسی الکاظم علیه السّلام فرمود روزی در مجلس خلیفه هارون الرّشید عبّاسی وارد شدم از من سؤالاتی نمود و جوابهائی شنید از جمله سؤالاتش همین سؤال شما بود که گفت: کیف قلتم انا ذریة النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و النبی لم یعقب و انما العقب للذکر لا للانثی و انتم ولد البنت و لا یکون له عقب [۱] حضرت در جواب او قرائت فرمودند آیه ۸۴ از سوره ۶ (انعام) را وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ دٰاوُدَ وَ سُلَیْمٰانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسیٰ وَ هٰارُونَ وَ کَذٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ وَ زَکَرِیّٰا وَ یَحْییٰ وَ عِیسیٰ وَ إِلْیٰاسَ کُلٌّ مِنَ الصّٰالِحِینَ [۲] آنگاه حضرت بمحل استشهاد از آیه عنایت نموده و فرمود به هارون من ابو عیسی یا امیر المؤمنین؟ یعنی کیست پدر عیسی هارون در جواب گفت لیس لعیسی اب یعنی برای عیسی پدری نبوده حضرت فرمودند: انما الحقه الله بذراری الانبیاء علیهم السّلام من طریق مریم و لذلک الحقنا بذراری النبی من قبل أمّنا فاطمه یعنی جز این نیست که خدای تعالی ملحق گردانید او را بذراری انبیاء از طریق مریم و همچنین ملحق گردانیده است ما را بذریۀ پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از قبل مادرمان فاطمه علیها السّلام. و امام فخر رازی در ص ۱۲۴ جلد چهارم تفسیر کبیر ذیل همین آیه شریفه در مسأله پنجم گوید این آیه دلالت دارد بر اینکه حسن و حسین ذریۀ رسول اللّه می‌باشند برای آنکه خداوند در این آیه عیسی را از ذریۀ ابراهیم قرار داده (و پدری برای عیسی نبوده) این انتساب از طرف مادر است همچنین حسنین از طرف مادر ذریۀ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می‌باشند کما اینکه حضرت باقر العلوم (امام پنجم) در نزد حجّاج بهمین آیه استدلال نمود. آنگاه فرمود آیا زیاد بکنم دلیل از برای تو هارون عرض کرد بیان کن حضرت قرائت فرمودند آیه شریفه مباهله را که آیه ۵۴ از سوره ۳ (آل عمران است) فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَکُمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَکُمْ ---------- [۱]: ۱) چگونه شما می‌گوئید ما ذریه پیغمبریم و حال آنکه پیغمبر عقبی نداشت و جز آن نیست که عقب از برای پسر است نه از برای دختر و شما اولاد دخترید و نبود برای آن حضرت عقبی (یعنی از اولاد ذکور). [۲]: ۲) هدایت نمودیم از ذریه نوح یا ابراهیم (نظر باختلاف تفاسیر) داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس رای که همه از صالحین بودند. وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّٰهِ عَلَی الْکٰاذِبِینَ [۱] آنگاه فرمود احدی ادعا ننموده است که در موقع مباهله بامر پروردگار در مقابل نصاری داخل نموده باشد پیغمبر در زیر کساء مگر علیّ بن أبی طالب و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام را پس چنین مستفاد می‌شود که مراد از انفسنا علیّ بن أبی طالب است و مراد از نسائنا فاطمه زهراء و مراد از ابنائنا حسن و حسین اند که خداوند آنها را پسران رسول خود خوانده است. ---------- [۱]: ۱) هر کس با تو در مقام مجادله برآید درباره عیسی بعد از آنکه بوحی خدا باحوال او آگاهی یافتی بگو بیائید ما و شما با فرزندان و زنان و کسانی که بمنزله نفس ما هستند با هم بمباهله برخیزیم (یعنی در حق یکدیگر نفرین کرده و در دعا و التجاء بدرگاه خدا اصرار کنیم) تا دروغگویان و کافران را بلعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. همین که هارون این دلیل واضح را شنید بی اختیار گفت احسنت یا ابا الحسن پس از این استدلال حضرت امام موسی الکاظم علیه السّلام جهة هارون که حسن و حسین علیهما السّلام فرزندان رسول خدا هستند ثابت می‌شود که جمیع سادات فاطمی الی انقراض العالم باین افتخار جلیل مفتخرند و تماما ذراری و اولادهای رسول اللّه اند. پیشاور https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani-5 - وداع.mp3
2.62M
‌✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 ساربانا پر شتابان بار از اين منزل مبر بس خرابم من يك امروز دگر محمل مبر حاليا از چشم توفان خيز من ره دجله شد يك دو روز ديگري رخت از اين ساحل مبر غافلي كز من برويت مانده باقي يك نگاه در وداعی این چنین چشم از من غافل مبر 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
روضه شب هشتم بنی فاطمه.mp3
23.22M
📝شرافت مات تشریفات والای علی اکبر 🎤حاج‌سیدمجید ◼️