.......:
۶-۲-۴-۱- تحقیر شدن زن توسط دیگران
بروید به جوامع امریکایی نگاه کنید! خواهید دید که در آن جا زن تحقیر میشود. زنِ خانواده، از طرف شوهر تحقیر میشود. مادرِ خانواده، از طرف فرزندان تحقیر میشود. حقّ مادری، به این شکلی که در مراکز اسلامی هست، در آن جا معنا ندارد. [۱]
۷-۲-۴-۱- استفاده زنان از جذابیتهای جنسی برای پیدا کردن شخصیت در جامعه
در مورد مسئله ی اول، که جایگاه زن در زندگی و در جامعه است - با هر تعبیری که میخواهید مطرح کنید، میشود از آن اسم برد - اشکال اینجاست که یک نامعادله ای را به تدریج به وجود آورده اند؛ یک طرف ذی نفع، یک طرف مورد انتفاع؛ بشریت را اینجوری تقسیم کرده اند. طرفِ ذی نفع مرد است، طرفِ مورد انتفاع عبارت است از زن. این به طور آرام، با تدریج، با شیوههای گوناگون، با تبلیغات مختلف، در طول دهها سال - که شاید به صد سال، صد و پنجاه سال برسد، که من دقیق نمی توانم بگویم و این مسئله قابل تحقیق است - در جوامع غربی در درجه ی اول، و بعد در جوامع دیگر جا افتاده. شأن اجتماعی زن را اینجوری معرفی کردند، این جوری تعریف کردند: زن به عنوان یک موجودی که مورد انتفاع مرد باید قرار بگیرد. لذا در فرهنگ غربی اگر زن بخواهد در جامعه نمود پیدا کند، شخصیت پیدا کند، حتماً باید از جذّابیتهای جنسیِ خودش چیزی را ارائه بدهد. حتّی در مجالس رسمی، نوع پوشش زن باید جوری باشد که برای طرف ذی نفع و منتفع - یعنی طرف مرد - چشم نواز باشد. [۲]
۸-۲-۴-۱- ممنوعیت حجاب واحترام نگذاشتنِ کشورهای اروپایی به دموکراسی، آزادی و آراء مردم
آنها دروغ میگویند و مطلقاً به دمکراسی و آزادی و آراء مردم احترام نمی گذارند؛ نمونه اش ممنوعیّت حجاب در مدارس برخی کشورهای اروپایی
----------
[۱]: . دیدارگروهی ازپرستاران: ۲۰-۷-۱۳۷۳.
[۲]: . بیانات در دیدار با بانوان نخبه درتاریخ ۱-۳-۱۳۹۰.
است. اجازه نمی دهند دختر محصّل با روسری به کلاس برود و درس بخواند. [۱]
۳-۴-۱- نقد عملکرد غرب و تمدّن مادی در قبال زنان
----------
[۱]: . بیانات در دیدار علما و روحانیون استان همدان ۱۵-۰۴-۱۳۸۳.
#زن و باز یابی هویت حقیقی
✍مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
🔰 وظیفه ثروتمندان وقتی اکثر مردم در سختی زندگی میکنند
🔹یک اصل ثابت و تغییرناپذیر این است که یک نفر مسلمان باید زندگی خود را از زندگی عمومی جدا نداند، باید زندگی خود را با زندگی عموم تطبیق دهد.
🔸معنی ندارد درحالیکه عموم مردم در بدبختی زندگی میکنند عده دیگر با مستمسک قراردادن «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللهِ الَّتی اَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیباتِ مِنَ الرِّزْقِ» در دریای نعمت غوطهور بشوند هرچند فرض کنیم که از راه حلال به چنگ آورده باشند.
🔹خود امام صادق سلامالله علیه که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط و غلا پدید آمد. به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است.
🔸فرمود: همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، بعد مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه میکند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده میکردند. فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مواسات میکنم.
📝 استاد مطهری، بیست گفتار، ص۱۲۷
#شهید_مطهری
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
محمد
هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم
ﻫﺎﻥ! ﺷﻤﺎ ﻫﻤﺎﻥﻫﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﻫﺰﻳﻨﻪﻛﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻲﺷﻮﻳﺪ؛ ﻭﻟﻲ ﺑﻌﻀﻲﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺑﺨﻞ ﻣﻲﻭﺭﺯﻳﺪ. ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺨﻞ ﺑﻮﺭﺯﺩ، ﺩﺭ ﺣﻖ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺨﻞ ﻭﺭﺯﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻲﻧﻴﺎﺯ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﻭ ﺷﻤﺎﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﻪﺣﺎﻝ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪِ ﺍﻭﻳﻴﺪ.
ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻮﺭﻫﺎی ﺧﺪﺍ ﺳﺮﭘﻴﭽﻲ ﻛﻨﻴﺪ، ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻳﮕﺮی ﺭﺍ ﺑﻪﺟﺎﻳﺘﺎﻥ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﺎ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ! *(٣٨)
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 سورة الاخلاص جميلة جدا بثلاث روايات للشيخ عبد الباسط عبد الصمد !
✅ تلاوت سوره توحید ،
با صدای اسطوره ای مرحوم عبدالباسط محمد عبدالصمد
🔰 با سه روایت مختلف . . .
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
خوردنيها و آشاميدنيها متن حديث الأطعمة و الأشربة ۱- الصدوق بإسناده عن الرضا عليه السلام عن أبيه، ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
ديات
متن حديث
الديات الكلينى عن علىّ بن إبراهيم عن محمّد بن عيسي عن يونس و عدّة من أصحابنا عن سهل بن
زياد عن محمّد بن عيسي عن يونس أنّه عرض علي أبى الحسن الرّضا عليه السلام كتاب الدّيات، و كان فيه فى ذهاب السمع كلّه ألف دينار، و الصوت كلّه من الغنن و البحح ألف دينار، و شلل اليدين كلتيهما و الشلل كلّه ألف دينار، و شلل الرّجلين ألف دينار، و الشفتين إذا استوصلتا ألف دينار، و الظهر إذا حدب ألف دينار و الذكر إذا استوصل ألف دينار، و البيضتين ألف دينار، و فى صدغ الرّجل إذا أصيب فلم يستطع أن يلتفت إلّا ما انحرف الرّجل نصف الدية خمسمائة دينار، و ما كان دون ذلك فبحسابه.
ديات كليني گويد: علي بن ابراهيم، از محمد بن عيسي، از يونس و عده اي از اصحاب ما از سهل بن زياد، از محمد بن عيسي، از يونس روايت كرده اند كه گفت: كتاب ديات را بر ابوالحسن الرضا (ع) عرضه كردم، در اين كتاب آمده بود: ديه از بين رفتن شنوايي كامل هزار دينار است، ديه از بين رفتن كامل صدا به طوري كه در هنگام صحبت كردن فقط صداي نامفهومي از خيشوم او در آيد و دچار گرفتگي صدا شود، هزار دينار است، ديه فلج شدن هر دو دست و فلج شدن كامل آنها هزار دينار است، ديه فلج شدن هر دوپا هزار دينار است، ديه لبها هر گاه به يكديگر چسبيده و وصل شوند هزار دينار است، ديه خميده شدن پشت هزار دينار است، ديه بريدن آلت هزار دينار است
، ديه كندن هر دو بيضه هزار دينار است، و ديه مردي كه شقيقه اش طوري صدمه ببيند كه اگر بخواهد چپ و راست خود را نگاه كند مجبور شود بدنش را برگرداند، نصف ديه يعني پانصد دينار است، و صدمات كمتر از آن ديه اش بر حسب تفاوت آسيب ديدگي او با وضعيت سالمي كه داشته است محاسبه ميشود۱.
منبع حديث
۱- فروع كافى ۷ / ۳۱۱.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
26.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.......:
ماجرای عنایت امام رضا به جوانی که خانه بزرگ می خواست
حداقل برای ☝️☝️نفر ارسال کنید.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 نکاتی مهم درباره #دعای_عهد 🔰 چطور به ثواب #دعای_عهد که رجعت هنگام ظهور است برسیم؟ 🔰تجدید عهد روز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
CQACAgQAAx0CSmRjDAACTo5i7L5OAZRVkWUuVMMCXhWyP8Qh-gACzQgAAkE1UVIh-68SYjITrCkE.mp3
2.25M
♨️منجی موعود
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
حداقل برای ☝️☝️نفر ارسال کنید.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هها خود را به پشت آن عراقی رسانده و لوله ی کلاش را در کمر او فرو میکند. دردش میگیرد. دستهایش شل م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
دو گوش دستمال در پشت سعید گره زده میشود. برانکارد آماده میشود. ولی کسی برای حمل سعید به عقب وجود ندارد. اکثر بچهها به جلو رفته اند. تعدادی مجروح نیز در گوشه و کنار افتاده و منتظر کمک هستند.
یکی از بچهها یک گلوله به پایش خورده و لنگان لنگان میرسد. همین طور که عبور میکند وضعیت جلو را گزارش میدهد:
«... عراقیها با بچهها قاطی شده اند. معلوم نیست کی به کیه؟ کشتی میگیرن!... »
معلوم میشود، هنوز عراقیها با بچهها درگیری تن به تن دارند. جنگ عجیبی است. انتقال سعید هم توسط یکی از افراد حمل مجروح و یک مجروح که چند ترکش نارنجک به پشتش خورده صورت میگیرد و جثه ی سنگین سعید به عقب برده میشود.
برادر حمیدی پس از کسب اجازه، ضامن نارنجک را کشیده و بالای تانک میرود. قبل از اینکه موفق شود نارنجک را به داخل بیندازد، ناگهان یکی دیگر از بچه ها، تصور میکند که حمیدی یک عراقی است که از تانک بیرون پریده و میخواهد فرار کند، رگبار اسلحه اش را به سوی حمیدی میگیرد و او را میزند. فریادها هم بی اثر است. خیلی شلوغ شده. قابل کنترل نیست.
بعضی از آرپی جی زنها در فاصله چند متری تانک میایستند و تانک را منهدم میکنند. فاصله آنقدر نزدیک
است که آتش انفجار آرپی جی به صورت آرپی جی زن بر میگردد. همه چیز به هم ریخته. شاید این شلوغی و آشفتگی لازمه ی عملیات باشد. جنگ خیلی جدی است. جان انسانها در میان است. سست باشی، هدف قرار میگیری. قبل از آنکه تو را بزنند باید بزنی. خیلی سریع.
[صفحه ۲۳۶]
می توان خونسرد بود ولی مشکل است.
هر سیاهی مشکوکی یعنی عراقی. بنابراین احتمال دارد که نیروها یکدیگر را بزنند. کاری هم نمی توان کرد. آنقدر صدای شلیک و انفجار و ناله و... هست که فریادهای تو به جایی نمی رسد. خیلی از اوقات باید خود را به نیروها نزدیک کنی و خود را به آنها نشان بدهی و بعد دستور خود را تکرار کنی. پس یک حرف را دهها بار میزنی. به تک تک نیروها. بعضی اوقات سایر نیروها هم تو را کمک میکنند. مثل پیک خود را به نیروها میرسانند و فرمان تو را تکرار میکنند:
-... مسئول گروهان میگه به سمت راست جبهه شلیک نکنین. نیروهای خودی هستند.
-... مسئول گروهان میگه نیروهای سمت راست، خودی هستند، شلیک نکنین... پیشروی در دو سمت جاده ادامه دارد. مقاومتهای پراکنده عراقیها در هم کوبیده میشود. برتری با نیروهای اسلام است. خداوند متعال به وعده هایش وفا کرده و با امدادهای غیبی راه را برای رزمندگان اسلام باز کرده. تجهیزات و امکانات پیشرفته عراقی بی فایده شده. تانکهای منهدم شده، صف طولانی را تشکیل داده اند. سیاهی دود تانکها از سیاهی شب، سیاهتر است. وقتی وارد گلو میشود، میسوزاند. انفجار مهمات داخل تانکها خیلی خطرناک است. تلفات هم میگیرد. ولی چاره ای نیست باید جلو رفت.
حدود پنج ساعت این درگیری ادامه مییابد. صبح نزدیک میشود.
نیروی زیادی باقی نمانده. گرفتن پل احتیاج به یک گروهان دارد، ولی از تمام گردان به اندازه ی یک دسته تا نزدیک پل رسیده ایم. آنها هم خسته و بدون مهمات هستند. دو مسئول گروهان دیگر در ساعات قبل مجروح شده اند و تنها فرمانده حاضر در سر ستون، تو هستی. وظیفه ات خیلی سنگین است. باید خوب فکر کنی و راه مناسب را برای تصرف پل پیدا کنی. فرمانده لشکر مستقیما با تو در تماس بی سیم است. وضعیت خیلی حساس شده. فرماندهان ارشد منتظر تصرف پل
[صفحه ۲۳۷]
توسط رزمندگان اسلام هستند. لحظه به لحظه کار را پیگیری میکنند.
وقتی به نیروهایی که از پشت تو میآیند نگاه میکنی، امید زیادی برای تصرف این پل عظیم در تو دیده نمی شود. چشم امید خیلیها به تو و این تعداد معدود رزمنده است. آتش خمپارههای عراقی، امید زنده ماندن را کم میکند. پل دیده میشود. یک ضد هوایی چهار لول، سر لوله هایش را پایین گرفته و در سطح زمین شلیک میکند. صدای مهیبی دارد. ترس میآورد. کار را غیر ممکن میکند. ولی پل باید تصرف شود.
خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: «چه بسا نیروهای کمی که بر نیروهای کثیری غلبه مییابد». پس ای خدا خودت کمک کن. آبروی رزمندگان اسلام را حفظ کن و جبهه ی مستحکم دشمن را درهم بکوب.
دیگر فاصله ای تا پل باقی نمانده. پایههای استوانه ای عظیم که از لولههای انتقال نفت درست شده به راحتی دیده میشود. یک کلاف عظیم از آهنهایی با قطر بزرگ. پل عظیمی است. در هر دو سوی پل، عراقیها خط پدافندی تشکیل داده اند. چند تانک هم بدون حفاظ روبروی ما ایستاده و نعره میکشند. مبارز میطلبند و
شلیک میکنند.
گزارش اوضاع از طریق بی سیم به فرماندهان خیلی مشکل است. خواندن کد و درک آن از سوی مخابرات گردان و لشکر طول میکشد. فرماندهی لشکر اجازه میدهد بدون کد تماس بگیریم و هر چه میخواهیم پشت بی سیم بگوییم.
خیلی راحت تر است. سرعت بیشتر میشود و آنها نیز آسانتر دستور میدهند.
تیمم و سپس نماز نشسته. دو رکعت نماز صب
ح. روشنی فجر بالا آمده و زمین جنگ روشن شده. فرصت زیادی باقی نیست. باید تصمیم گرفت. حمله به پل و یا عقب نشینی. شاید تا نیم ساعت دیگر، راهی برای بازگشت به عقب هم باقی نماند چون با روشن شدن هوا، در دید مستقیم دشمن قرار خواهیم گرفت و امکان هر گونه تحرکی از بین میرود.
درخواست اعزام نیروی کمکی بی فایده است. از عقب خبر نداریم، ولی
[صفحه ۲۳۸]
معلوم است که نیرویی برای اعزام به جلو وجود ندارد و دو گردان دست نخورده و سالم حدود بیست کیلومتر عقب ترند. زمان کافی برای رسیدن آنها وجود ندارد. یک بن بست نظامی. عراقیها هم نمی دانند ما میخواهیم چه کنیم؟ آنها منتظر گذشت زمان هستند و روشنی صبح را آرزو میکنند.
چند لحظه میگذرد و فرماندهی لشکر دستور عقب نشینی میدهد. باید به عقب برگردیم. راهی برای مقاومت نمانده. یک بار دیگر درخواست نیرو میشود تا پل تصرف شود. ولی امکان ندارد. معاون لشکر پشت بی سیم میآید و میخواهد که هر چه سریعتر به عقب برگردیم.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
حداقل برای ☝️☝️نفر ارسال کنید.
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان قابل تامل شهید #حاج_قاسم سلیمانی درباره سوال جوان رزمنده از ایت الله مشکینی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: عطار گر ترا دانش و گر نادانیست آخر کار تو سرگردانیست فشاری کو جنونی تا ز رسوایی نباشد خ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
خمول
حکیمی گوید: کسی که خود را به خلق پوشانده و از خدا در حجاب است، مانند کسی که خود رابه خدا پوشانده و از خلق در حجاب است، نیست.
پیری و خضاب
به حکیمی گفتند: پیر شدی و موهایت سفید شده با اینکه جوان هستی، چرا خضاب نمی کنی؟ گفت: زن بچه مرده را نیازی به آرایشگر نیست.
گناه، دانش و عمل
نیز گفته شده است: آه از ذلت و بیچارگیم اگر مرگم رسد، اگر امشب سر به بالین مرگ گذارم، به گناه معترف هستم و ترسان و از آرزوهای نرسیده، ترسانم. تنها میتوانم به خدا توکل کنم نه به دانش و عملم.
آه یا ذلی و یا خجلی
ان یکن منی دنی اجلی
لو بذلت الروح مجتهدا
و نفیت النوم علی مقلی
کنت بالتقصیر معترفا
خائفا من خیبة الامل
فعلی الرحمن متلکی
لا علی علمی و لا عملی
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357