eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.4هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: پيام تسليت به مناسبت حادثه ى اسفبار درگذشت هفت نفر از نخبگان جوان رياضى كشور پيام تسليت به مناسبت حادثه ي اسفبار درگذشت هفت نفر از نخبگان جوان رياضي كشور بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خبر تلخ حادثه اي كه به درگذشت هفت نفر از نخبگان جوان رياضي كشور و مجروح شدن تعدادي ديگر از اين مجموعه ي عزيز و گرانبهاي نيروي جوان انجاميد، مايه ي اندوه و تأسف عميق اين جانب گرديد. بي شك فقدان استعدادهاي برجسته و درخشاني از اين قبيل، ضايعه يي براي كشور و نيروي جوان بالنده ي آن است. اين جانب اين ضايعه ي دردناك را به خانواده‌هاي مصيبت ديده و به همه ي علاقه مندان به علم و تحقيق، مخصوصاً دانشگاهيان ارجمند، تسليت مي‌گويم. اميد است به لطف الهي، حال مجروحين اين حادثه، بهبود كامل يافته و نيز با تلاش و همت جوانان بااستعداد و كوشا، خلاء پديدآمده جبران گردد. سيد علي خامنه اي - ۲۶ اسفند ۱۳۷۶ مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ۹-۲-۲-۱-۲- حقیر و ناچیز شدن دشمنان و حوادث بزرگ در مقابل عظمت زنانه ی ایشان زینب کبری (سلام الله علیها) یک نمونه ی کامل از زن مسلمان است؛ یعنی الگویی که اسلام برای تربیت زنان، آن را در مقابل چشم مردم دنیا قرار داده است. زینب کبری دارای شخصیت چند بُعدی است؛ دانا و خبیر و دارای معرفت والا و یک انسان برجسته است که هر کس با آن بزرگوار مواجه می‌شود، در مقابل عظمت دانایی و روحی و معرفت او احساس خضوع می‌کند. شاید مهمترین بُعدی که شخصیت زن اسلامی می‌تواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد - تأثیری که از اسلام پذیرفته - این بعد است. شخصیت زن اسلامی به برکت ایمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهی، آن چنان سعه و عظمتی پیدا می‌کند که حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز می‌شود. در زندگی زینب کبری، این بُعد از همه بارزتر و برجسته تر است. [۲] حادثه ای مثل روز عاشورا نمی تواند زینب کبری را خُرد کند. شکوه و حشمت ظاهری دستگاه ستمگر جباری مثل یزید و عبیدالله بن زیاد نمی تواند زینب کبری را تحقیر کند. زینب کبری در مدینه - که محل استقرار شخصیت باعظمت اوست - و در کربلا - که کانون محنت‌های اوست - و در کاخ جبّارانی مثل یزید و عبیدالله بن زیاد، همان عظمت و شکوه معنوی را با خود حفظ می‌کند و شخصیت‌های دیگر در مقابل او تحقیر می‌شوند. یزید و عبیدالله بن زیاد - این مغروران ستمگر زمان خود - در مقابل این زن اسیر و دست بسته، تحقیر می‌شوند. [۱] ---------- [۲]: . بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۲۵-۰۳-۱۳۸۴. [۱]: . بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ۲۵-۰۳-۱۳۸۴. ۱۰-۲-۲-۱-۲- صبر عظیم و ایستادگی و تحمّل بی نظیر در مقابل مصائب و مشکلات در روز عاشورا زینب کبری این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفته اند و شهید شده اند: حسین بن علی (علیه السلام) - سیّدالشّهداء - را دید، عباس را دید، علی اکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگر برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنت‌ها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبت‌ها را مگر می‌شود مقایسه کرد با مصائب جسمانی؟ امّا در مقابل همه ی این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «رَبِّ نَجِّنی»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پاره ی برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض می‌کند: پروردگارا! این قربانی را از ما قبول کن. وقتی از او سؤال می‌شود که چگونه دیدی؟ می‌فرماید: «ما رَأیتُ اِلّا جَمیلاً». این همه مصیبت در چشم زینب کبری زیباست؛ چون از سوی خداست، چون برای اوست، چون در راه اوست، در راه اعلای کلمه ی اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبری، چنین دلدادگی نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامی که قرآن کریم از جناب آسیه نقل می‌کند. این، عظمت مقام زینب را نشان می‌دهد. کار برای خدا این جور است. لذا نام زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است. بقای دین اسلام، بقای راه خدا، ادامه ی پیمودن این راه به وسیله ی بندگان خدا، متکی شده است، مدد و نیرو گرفته است از کاری که حسین بن علی (علیه السلام) کرد و کاری که زینب کبری کرد. یعنی آن صبر عظیم، آن ایستادگی، آن تحمل مصائب و مشکلات موجب شد که امروز شما می‌بینید ارزش‌های دینی در دنیا، ارزش‌های رائج است. همه ی این ارزش‌های انسانی که در مکاتب گوناگون، منطبق با وجدان بشری است، ارزش‌هایی است که از دین برخاسته است؛ این‌ها را دین تعلیم داده است. کار برای خدا خاصیتش این است. [۱] ۱۱-۲-۲-۱-۲- همراه کردن عاطفه ی زنانه با ایمان و معرفت و زبان صریح و روشن زینب کبری (سلام الله علیها) یک نمونه ی کامل از زن مسلمان است؛ یعنی الگویی که اسلام برای تربیت زنان، آن را در مقابل چشم مردم دنیا قرار داده است... زینب کبری شور عاطفه ی زنانه را همراه کرده است با عظمت و استقرار و متانت قلب یک انسان مؤمن، و زبان صریح و روشن یک مجاهد فی سبیل الله، و زلال معرفتی که از زبان و دل او بیرون می‌تراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت می‌کند. [۲] ---------- [۱]: . بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ۱۹-۱۱-۱۳۸۸. [۲]: . بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم۲۵-۰۳-۱۳۸۴. و باز یابی هویت حقیقی ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
🟢 عکس‌العمل مناسب در برابر کسانی که در مورد فعالیت‌های بهداشتی مقاومت می‌کنند چیست؟ 🔸 وقتی من فهمیدم بیماری و سلامتی مسئله‌ای واقعی است نه‏ سلیقه‌‏ای، ناچار از آن جهت که مسئول سلامت خود هستم باید حدودی را برای سلامت و بهداشت خود در نظر داشته باشم و از محدودیتهایی پیروی نمایم. 🔹مثلاً اگر معاشرت با فلان مسلول برای من احساس خطری در سلامتی‌‏ام داشته باشد ناچار من بایستی در روابطم با آن شخص مسلول نوعی تجدید نظر بنمایم؛ یعنی رابطه من از نظر بهداشتی با یک نفر سالم و رابطه من از نظر بهداشتی با یک فرد مریض و مسلول نمی‌تواند یکجور و یکسان باشد. همچنین رابطه من با یک محیط سالم و بی‏‌میکروب و رابطه من با یک محیط میکروب‌‏زا نمی‌تواند یک‌جور باشد. این از نظر فردی. 🔸 از نظر خانواده و خاندان خودم هم همین‌طور، و از نظر جامعه هم - که من مسئول جامعه نیز هستم - باید روابطم از مسائل حقیقی پیروی نماید. اینجا از یک طرف من مسئول سلامت خود هستم و از طرف دیگر باید در راه مبارزه با این بیماری در اجتماع کوشش کنم و سلامتی در جامعه ایجاد نمایم و احیاناً اگر لازم شود خودم را و سلامتم را فدای جامعه کنم. 🔹گاهی مریضی در مقابل فعالیتهای بهداشتی من مقاومت می‌کند ولی من نباید او را در انتخاب بیماری آزاد بگذارم بلکه باید سلامتی را به او بدهم. او بعد از کسب سلامتی از من تشکر خواهد کرد و ممنون خواهد شد. 📗 استاد مطهری، پانزده گفتار، ص۲۳۵
الإنفطار يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ﺍی ﺍﻧﺴﺎﻥ‌ﻫﺎ، ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻳﻦ‌ﻫﻤﻪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭیِ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺣﻘﺘﺎﻥ، ﭼﻪ ﭼﻴﺰی ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮﺵ ﮔﺴﺘﺎﺧﻲ ﻛﻨﻴﺪ؟!*(٦) https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ و َالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ - بقره 285 لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِين - بقره 286 رسول الله ﷺ فرموده است: هرکس دو آیه ی پايانى سوره‌ی بقره را در شب بخواند، همين دو آيه برای او بسنده و کافی هستند. [متفق علیه] 📺 تلاوت زیبا و دلنشین آیات 284 تا 286 سوره مبارکه بقره با صدای هشام الهراز
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: ۹- صدوق به اسناد خود از علي بن موسي الرضا (ع) از پدرانش از حسين بن علي نقل كند كه فرمود: زير ديوار شهري از شهرها كتيبه اي يافت شد كه بر آن نوشته شده بود: خدايي جز من نيست و محمد رسول من است، شگفتم از آن كه به مردن يقين دارد، چگونه شادمان است، و شگفتم از آن كه به تقدير يقين دارد، چگونه اندوهگين شود، و شگفتم از آن كه دنيا را آزموده است، چگونه بدان اطمينان يابد، و شگفتم از آن كه به حساب يقين دارد، چگونه گناه مي‌كند ۹. ۱۰- صدوق گويد: احمد بن هارون فامي (رض) ما را چنين حديث كرد كه محمد بن جعفر بطّه گفت: محمد بن علي بن محبوب از محمد بن عيسي، از محمد بن اسماعيل بن بزيع نقل كند كه گفت: شنيدم اما رضا (ع) مي‌فرمود: ثروت جز به پنج خصلت جمع نشود: بخل بسيار، آرزوي دراز، آز غالب، بريدن از خويشان و گزيدن دنيا بر آخرت ۱۰. ۱۱- صدوق گويد: محمد بن احمد بن حسين بن يوسف بغدادي ما را چنين حديث گفت: علي بن محمد عينيه گفت: دارم بن قبيصه گويد: علي بن موسي الرضا از پدرش، از پدرانش، از علي بن ابي طالب (ع) ما را حديث كرد كه آن حضرت فرمود: پيامبر خدا (ص) فرمود: نيكي (احسان) را نزد خوبرويان بجوييد كه كارهاي شان به نيك بودن نزديكتر و شايسته تر است ۱۱. ۱۲- حافظ ابونعيم اصفهاني گويد: احمد بن محمد بن موسي ما را چنين حديث كرد كه عبداللّه بن احمد بن عامر طائي گفت: پدرم ما را حديث كرد كه علي بن موسي الرضا از پدرش از جعفر بن محمد، از پدرش، از علي، از حسين بن علي، از علي (ع) نقل نمود كه آن حضرت فرمود: دشوارترين كارها سه تاست پذيرفتن حقّ، ياد خدا در هر حال، و مدارا با برادر در مال ۱۲. ۱۳- مفيد گويد: ابوالحسن علي بن محمد كاتب مرا چنين خبر گفت: ابوالقاسم يحيي بن زكريا كتنجي گويد: ابوهاشم داود بن قاسم جعفري گفت: از علي بن موسي الرضا (ع) شنيدم مي‌فرمود: اميرالمؤمنين (ع) ضمن سخنانش به كميل به زياد فرمود: برادر تو، دين توست پس تا مي‌تواني نسبت به دين خود احتياط كن ۱۳. ۱۴- صدوق گويد: پدرم (رض) ما را چنين حديث كرد كه سعد بن عبداللّه از احمد بن محمد بن عيسي، از موسي بن قاسم بجلي، از علي بن اسباط، از حسن بن جهم نقل كند كه گفت: ابوالحسن (ع) فرمود: اميرالمؤمنين صلوات اللّه عليه مي‌فرمود: تكريم و احترام را جز دراز گوش ردّ نمي كند، گفتم: معني اين [ سخن ] چيست؟ فرمود: جا باز كردن براي او در مجلس و بوي خوشي كه به او تعارف شود ۱۴. ۱۵- صدوق گويد: پدرم (رض فرمود: جز دو گروه به راه قناعت پاي ننهد: عبادت پيشه اي كه در طلب مزد آخرت است و بزرگمنشي كه مردم پست از خود دور دارد ۲۰. ۲۱- صدوق از فقيه مروزي از ابوبكر بن محمد نيشابوري، از عبداللّه بن احمد طائي، از پدرش، از امام رضا (ع) از پدرانش، از علي (ع) روايت كند كه آن حضرت فرمود: پيامبر خدا (ص) فرمود: احسان و نيكي را در حق آن كه سزاوار آن است و آن كه شايسته آن نيست، روا دار كه اگر نتواني اهل آن را بيابي، خود سزاواري نيكي كردن را به دست آورده اي۲۱. ۲۲- صدوق گويد: علي بن احمد بن عمران دقاق ما را چنين حديث گفت كه محمد بن هارون صوفي گفت: ابوتراب عبيداللّه بن موسي بن روياني از عبدالعظيم بن عبداللّه حسني نقل كند كه گفت: به ابوجعفر محمد بن علي الرضا (ع) گفتم: اي پسر رسول خدا براي ما حديثي از پدرانت (ع) نقل كن، فرمود: پدرم از جدّم، از پدرانش (ع) مرا چنين حديث كرد كه اميرالمومنين (ع) فرمود: تا آن گاه كه مردم متفاوت اند در خيرند، و چون به يك سطح در آيند هلاك شوند، گفت: گفتم: اي پسر رسول خدا برايم بيشتر بگو. فرمود: پدرم از جدّم، از پدرانش (ع) نقل كند كه اميرالمومنين (ع) فرمود: اگر از درون يكديگر با خبر بوديد يكديگر را دفن نمي كرديد (حتي حاضر نبوديد يكديگر را به خاك سپاريد) گفت: گفتم: اي پسر رسول خدا برايم زيادتي فرما، فرمود: پدرم از جدّم، از پدرانش (ع) مرا چنين حديث نمود كه اميرالمومنين (ع) فرمود: هرگز نخواهيد توانست با ثروت خود گشايشي به زندگي مردم دهيد پس با گشاده رويي و خوش برخوردي به ايشان وسعت دهيد كه شنيدم پيامبر خدا (ص) مي‌فرمود: هرگز نخواهيد توانست با ثروت‌هاي تان به زندگي مردم وسعتي دهيد پس با اخلاق تان آنان را در فراخي داريد. گفت: گفتم: اي پسر رسول خدا، زيادتي، فرمود: پدرم از جدّم از پدرانش (ع) برايم چنين حديث گفت كه اميرالمؤمنين (ع) فرمود: هر كس زمانه را نكوهش كند، نكوهشش به درازا كشد. گفت: گفتم: اي پسر پيامبر خدا، زيادتي، فرمود: پدرم از جدّم، از پدرانش مرا به حديث فرمود كه اميرالمؤمنين (ع) فرمايد: همنشيني با بدان موجب بد گماني به نيكان است. گفت: گفتم: زيادتي، اي پسر رسول خدا، فرمود: پدرم از جدّم، از پدرانش (ع) مرا روايت كرد كه اميرالمؤمنين (ع) فرمود: بدترين توشه براي آخرت، سرتافتن از بندگي است. گفت: گفتم: بر من افزا اي پسر رسول خدا! فرمود: پدرم از جدّم، از پدرانش (ع) مرا چنين حديث كرد كه اميرالمومنين (ع) فرمود ارزش هر
كس به كاري است كه مي‌كند. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: سیره ی عبادی حضرت رضا (علیه السلام) عنایت به عبادت و وقت نهادن برای عبادت‌ها و اذکار و ادعیه ی خاص در شبانه روز، یکی از برنامه‌های اهل بیت (علیهم السلام) بوده است که هرگز با وجود مراجعات مردم، تدریس و اشتغالات و گرفتاری‌های گوناگون از آن غافل نبوده اند و این درس بزرگی است برای پیروان ایشان. اینک به پاره ای از سیره ی عبادی حضرت رضا (علیهم السلام) می‌پردازیم. ۱. بعد از نماز صبح به سجده می‌رفت و تا طلوع آفتاب در سجده بود. ۲. گاهی که فرصت و فراغتی بود در شبانه روز هزار رکعت نماز می‌خواند. ۳. بعد از نماز همواره سجده شکر به جا می‌آورد. ۴. چنان با قرآن مأنوس بود که همه سخن و پاسخ و مثال‌های او قرآنی بود. ۵. در هر سه روز، یک ختم قرآن می‌کرد و می‌فرمود: اگر بخواهم در کمتر از این ختم می‌کنم، ولی به هر آیه ای می‌رسم تأمل می‌کنم که در کجا و چه زمانی نازل شده است. ۶. خوابش در شب اندک بود و بیشتر شب‌ها را شب زنده داری می‌کرد. ۷. بسیار روزه می‌گرفت و روزه سه روز در هر ماه از او فوت نمی شد. ۸. در دعاهای خویش اول صلوات می‌فرستاد و ذکر صلوات را در نماز و غیرنماز بسیار می‌گفت. ۹. شب در بستر، زیاد قرآن می‌خواند و چون به آیه ای مربوط به بهشت و جهنم می‌رسید، بسیار می‌گریست. ۱۰. همه اوقات به ذکر خدا مشغول بود و بیش از همه از خداوند واهمه داشت. [۱] ---------- [۱]: بحار، ج ۴۹، ص ۹۰ تا ۹۴گزیده شده از احادیث گوناگون. 📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
💠 هشدار برای یک گروه انحرافی ✅ همانطوری که حتما در کانال های مختلف این عکس را مشاهده کردید ، جریان یمانی دروغین با رهبری احمدالحسن ، هرساله در موکب شماره 519 مستقر هستند و با پخش برگه هایی و ادعای حدیث وصیت مردم را گمراه می کنند و حتی ممکن است با طلسم و جادو مردم را اسیر خود کنند. ◀️ خوب به یاد دارم وقتی دو نفر از اساتید مهدویت بنده با لباس مبدل به مکتب آنها در نجف رفتند ، برای بنده تعریف کردند که وقتی برایشان چایی آوردند آنها با چایی بازی کردند اما نخوردند ، به دلیل همین طلسم که امکانش بوده. 👈 خود بنده به یاد دارم یکی از این گمراهان با پدر و مادرش آمد دفتر ما در ساری ، بنده جلوی چشم پدر و مادرش دروغ های احمدالحسن را با سند و مدرک اثبات کردم، گفتم چطور وصی امام زمان اینقدر دروغگو می شود ؟ هیچ جوابی نداشت اما باز با تعصب همان حرفها را می زد، چند نفر دیگر هم برخورد داشتم در فضای مجازی که به شدت با آنکه دروغ های احمدالحسن را برای آنها اثبات کردم ، باز موضع خودشان را داشتند ، حالتهایشان عجیب بود و همان احتمال طلسم شدن را می دادیم. ✅ افرادی که به تشریف می برند حتما در مقابل این جریان و موکب آنها چیزی نخورند و اگر دوست دارند روشنگری علمی هم بکنند ، صوتهای کارگاه نقد احمدالحسن که ما چند سال پیش برگزار کرده بودیم به همراه دو مقاله نوشته شده در اثبات دروغ های او را خوب دنبال کنند تا از نظر علمی دستشان پر باشد. آدرس دریافت فایلها : http://mahdaviat313.ir/?p=1324 👈 بهترین روشنگری ، روشنگری علمی و مستند است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: آشنای ایران. آیا می‌شود یک بار دیگر کشورم را ببینم؟! مادر کجایی؟ پدر کجایی؟ یاد دوستان شهید بخیر. جبهه کجایی؟ خاکریز، تانک، آرپی جی، صبحگاه، اردوگاه، رزم شبانه، خمپاره، انفجار، نیروهای گردان، تدارکات، پوتین...؟ امروز قرار است از نتیجه عمل جراحی، آگاه شوند به همین علت تو را از اتاق خارج می‌کنند و به طبقات پایین بیمارستان می‌برند. در آنجا یک عراقی مجروح هم دیده می‌شود که احتمالا درجه دار و یا از نیروهای مخصوص است. با اینکه یک پایش قطع شده، بدجوری به تو نگاه می‌کند... باز هم تکنولوژی، باز هم پیشرفت تجهیزات پزشکی. تو می‌توانی مسیر روده‌های خود را در صفحه ی یک مونیتور یا تلویزیون مشاهده کنی. همه چیز طبیعی است. عمل جراحی با موفقیت کامل صورت گرفته. دکتر رادیولوژی اجازه مرخص شدن تو را از بیمارستان صادر می‌کند. چند ساعت بعد پروفسور شرایبر برای آخرین بار تو را ویزیت می‌کند. هنوز می‌خندد. با آن ریشهای سفید و با مزه اش. دوست داشتنی است. او هم اجازه می‌دهد فردا، بیمارستان را ترک کنی و بروی. پرستارها اظهار خوشحالی می‌کنند و از اینکه سلامت خود را دوباره به دست آورده ای، شادمان اند. اما قبل از خروج از بیمارستان یک دکتر می‌آید. ورزشهای مناسب و مفید را توضیح می‌دهد و در پایان با چند امضاء مقدمات خروج تو فراهم می‌شود. خسرو لباس می‌آورد. از همه خداحافظی می‌کنی. با ادب و خوشرویی تمام. از همه تشکر می‌کنی. با مترو به خوابگاه دانشجویی خسرو و محسن می‌روی. آنها خیلی خوشحال اند ولی تو خود را مزاحم می‌بینی. یک اتاق ۲ ضربدر در ۲، برای دو نفر، یک تخت و یک رختخواب، یک کمد و یک میز و دو صندلی، یک اجاق گاز کوچک و ظرف و ظروف لازم در گوشه ی اتاق. [صفحه ۲۹۳] با وجودی که پول زیادی ندارند ولی در چند روز اول از فروشگاه ترکها که ذبح اسلامی دارند مرغ تهیه می‌کنند و پوست آن را جدا کرده و در آب می‌اندازند تا کاملا پخته شود. هر مرغ پنج مارک، گران است. ولی این دوستان دریغ نمی کنند. تو باید تقویت شوی. دکتر گفته حداقل ۱۵ روز در کشور آلمان بمانی تا چنانچه مشکلی برای تو پیش آمد، همان جا مداوا شوی. ولی تحمیل این خرج گران به این دو دانشجوی مسلمان، غیر قابل تحمل است. نمی توانی خود را راضی کنی. مقداری مارک همراه خود داری. آنها را بدون هیچ گونه تعارفی به آنها می‌دهی. ولی ناراحت می‌شوند. خیلی شدید. خسرو در یک کارخانه آب معدنی پر کنی، کار می‌کند و چند روز پیش دستش در زیر تعداد زیادی جعبه نوشابه مانده و حسابی زخمی شده، ولی روحیه او هم مثل روحیه بچه بسیجیهای جنگ است. می‌گوید و می‌خندد. حضور تو را به فال نیک گرفته و از خدا تشکر می‌کند. شبها، ساعات زیادی را صرف شنیدن حوادث جنگ می‌کند. البته خودش در جنگهای نامنظم شهید چمران حضور داشته و در عملیات طریق القدس و ثامن الائمه شرکت کرده، به همین دلیل خیلی مشتاق شنیدن خاطره‌های جنگ است. گاهی اوقات اشک در چشمانش جمع می‌شود و سؤال می‌کند: «... فکر می‌کنی، درس خواندن ما در این مقطع درست باشه؟!... » ولی محسن علاقه چندانی به جنگ ندارد. آن را یک فاجعه و کابوس می‌داند و از خون می‌ترسد! ولی در انجام مستحبات تلاش می‌کند و تقریبا همیشه با وضو است. دیدن مسجد شهید بهشتی در هامبورگ خاطره ی جالبی برای تو خواهد بود. در کنار دریاچه ی آلستر و در کنار یک خیابان پهن، مسجدی زیبا و مدرن با مردمانی آشنا و صمیمی. تاجرهای فرش که سالها در آلمان زندگی می‌کنند. برپا دارندگان نماز در دیار بی نمازی. خانمهای محجبه و پوشیده. چند آلمانی که مسلمان شده اند. رابطه ی دوستانه و عارفانه. غالبا عاشق امام و ایران و انقلاب. [صفحه ۲۹۴] کودکانشان فارسی صحبت می‌کنند و آلمانی هم می‌دانند. اینها هم از جنگ و عملیات فاو می‌پرسند. مجروحان را دوست دارند و جنگ را در چهره ی تو جستجو می‌کنند. یک سیاهپوست آمریکایی هم اینجا مسلمان شده. با ارشادهای روحانی مسجد، حاج آقا مقدم، کسی که به سه زبان خطبه ی نماز جمعه را می‌خواند. جوان و با نشاط، مسلط و عالم، همه او را دوست دارند، او هم همه را دوست دارد. وجود یک روحانی خوب در سرزمین کفر، نعمت بزرگی است محور اجتماع بزرگی شده و مشکل مردم را بر طرف می‌کند و حتی در بین آلمانی‌های غیر مسلمان هم قضاوت می‌کند. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل۶.mp3
12.57M
💠 کــتاب صـوتـی- «خــدای خـوب ابــراهیــــــم» 🔴 حــاوی صدوهفتـــادو هشـــت خــاطــره دربــاره ویــژه گـــیهای قـــرآنــی شـــهیـــد ابـــراهـــیــم هـــادی قـــسمـــت : 6