داستان کوتاه https://eitaa.com/zandahlm1357

.......: بررسی آیات مُشعر بر رؤیت قال تعالی: « أَلاَ إِنَّهُمْ فِی مِرْیَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ مُحِیطٌ ». [۴] و أمّا کلام کلیم که عرض می‌نماید « رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ [۵] » ایراد شده که چگونه جایز است این که کلیم اللّه موسی بن عمران جاهل باشد که خدای تعالی « لایری » است حتی یسأله عنه. جواب داده اند که: وقتی که موسی خبر به نجوی و تکلّم خود را با خدا به بنی اسرائیل داد، گفتند: دلیل صدق کلام تو آن است که سؤال نمایی از خدا که ارائه بدهد به تو سؤال تو را. اجابت می‌نماید، بعد از رؤیت خبر بده ما را که « کیف هو؟ حتی نعرفه حقّ معرفته. فقال موسی: یا قوم إنّ اللّه لایری بالأبصار و لا کیفیة له، إنّما یعرف بآیاته، و یعلم بأعلامه، فقالوا: لن نؤمن لک حتی تسأله. فقال موسی: ربّ إنّک قد سمعت مقالة بنی اسرائیل و أنت أعلم بمصالحهم. فأوحی اللّه الیه یا موسی سَلنی [۱] ما سألوک فلن أؤاخذک [۲] بجهلهم، فعند ذلک قال موسی: « رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی وَ لَکِنِ انظُرْ إِلَی الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی [۳] » »، [۴] که رؤیت ذات بسیط محیط خود را از باب امتناع او به انظار حسیه و مشاعر جزئیه تعلیق به محال فرموده که: استقرار جبل انّیت باشد در نزد تجلّی اعظم که مندکّ و مضمحلّ است، کما قال: « فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسَی صَعِقًا [۵] » أی مبهوتاً، کما قیل: تجلّی گر رسد بر کوه هستی شود چون خاک ره هستی ز پستی [۶] قال تعالی: « لاَّ تُدْرِکُهُ الاْءَبْصَارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الاْءَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ [۷] ». ---------- [۴]: ۴ - سوره مبارکه فصلت، آیه ۵۴. [۵]: ۵ - سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۴۳. [۱]: ۱ - الکافی: اسألنی. [۲]: ۲ - اصل: آخذک. [۳]: ۳ - سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۴۳. [۴]: ۴ - التوحید، ص ۱۲۱ ؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۲۹ ؛ بحارالأنوار، ج ۴، ص ۴۷. [۵]: ۵ - سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۴۳. [۶]: ۶ - گلشن راز، شبستری، «قاعده در شناخت عوالم پنهان... ». [۷]: ۷ - سوره مبارکه انعام، آیه ۱۰۳. 📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357

.......: سقراط حکیم سقراط کم غذا بود، لباس زبر می‌پوشید، یکی از فیلسوفان زمانش برای وی نوشت: تو که گمان می‌کنی هر صاحب روحی باید به او ترحم شود چرا به خود ترحم نمی کنی؟ چرا لباس خشن می‌پوشی و غذا کم می‌خوری؟ سقراط در پاسخ نوشت: مرا به لباس زبر ملامت کردی، انسان چه بسا فریفته زشتی شود و از زیبایی دست بردارد، نیز به کم خوری ملامت کردی در حالی که من غذا را برای زندگی می‌خواهم و تو زندگی را برای غذا. فلیسوف نوشت: علت کم سخن گفتنت چیست حال که در غذا خوردن بخل می‌ورزی چرا در سخن گفتن نیز این چنینی؟ سقراط نوشت: برهانی ندارم که آن را ترک کنم، بهتر است از آنچه به تو مربوط نیست، نپرسی؛ با این حال خدا دو گوش به تو داده و یک زبان، تا دو برابر آنچه می‌گویی بشنوی و هر آنچه می‌شنوی نگویی والسلام. #کشکول شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357

صفحه همسران بهشتی @zandahlm1357

.......: عشق چيست؟ از گذشته‌هاي دور « عشق » از جذاب ترين واژه‌هاي ادبيات و فرهنگ انساني است! به قول « ويل دورانت » در كتاب « لذات فلسفه » هر كتابي يا مجله اي را كه مي‌گشاييد، و در عصر بعد از ويل دورانت يعني در موج فن آوري اطلاعات (IT ) هر صفحه ي اينترنتي را كه باز مي‌كنيد از عشق سخني به ميان مي‌آيد! به راستي عشق چيست؟ شايد عشق همان محبت مديريت نشده است! مرحوم دكتر علي شريعتي محبت را شنا كردن و عشق را غرق شدن مي‌داند! وقتي شنا مي‌كنيد خود را وسط دريا مديريت مي‌كنيد، اما وقتي غرق شديد، اين درياست كه شما را مديريت مي‌كند! عشق چونان دريا خيره كننده است، كشش دارد و فريباست! دكتر محمدرضا سرگلزايي از روانپزشكان معاصر مي‌گويد: كم تر شنيده ايد كسي در استخر غرق شود اما آمار غرق شدگان در دريا بالا است! استخر به دليل محدوديتش چندان جذاب و فريبا نيست، افزون بر آن در استخر طنابي كشيده اند تا آنان كه شنا نمي دانند نزديك نشوند، اما دريا چون در نگاه ما بي انتها است جذابيت، كشش و فريبايي ويژه اي دارد. از اين رو روح انسان مطلق خواه و كمال خواه را گام به گام به سوي خود مي‌كشد. انتهاي ناپيدايش چشم انسان افزون خواه را خيره و از ژرفا و عمقش غافل كرده است! كتاب « ديروز من، امروز ما » عشق را يك پروسه و فرآيند شش مرحله اي مي‌داند كه از يك ميل ساده آغاز شده و گام گام عاشق را به سوي خويش فرا مي‌خواند! عشق را مي‌توان جاذبه و كشش قلبي انسان به سوي كمال و جمال دانست؟! زيبايي يكي از كمالات است و زيبايي مطلق خداست! عشق را جز با عشق نمي توان شناخت. عشق را جز عاشق نمي تواند درك كند. عارفان از مثال جذب پروانه به سوي شمع بسيار استفاده كرده اند: بلبل به چمن ز آن گل رخسار نشان ديد پروانه در آتش شد و اسرار عيان ديد اين بيت اشاره به جذبه عاشق به سوي معشوق دارد. كشش شاخ و برگ درختان به سوي نور، و يا كشش انسان وقتي كه در تاريكي قرار مي‌گيرد و هر نقطه ي نوراني او را به سمت خود مي‌كشد، حيواناتي مانند: سوسك كه به طرف تاريكي كشش دارند، حيواناتي كه به طرف جريان‌ها و ميدان‌هاي مغناطيسي كشش پيدا مي‌كنند مانند: ماهي‌هايي كه به كمك ايجاد حوزه‌هاي مغناطيسي در دريا به دام صيادان مي‌افتند، كوچ پرندگان كه به سمت و سوي خاصي كشش دارند، و كششي كه شناخت و ادراك ذهن در آن نقشي ندارد همه از اين دست مي‌تواند باشد! عشق قلب انسان را به سوي كمال و زيبايي مطلق سوق مي‌دهد. انسان با تمام وجود به سمت نور و مطلق كشيده مي‌شود. عشق كشش قلب انسان به سوي خداوند است! #دانستنیهای خانواده سبز ✍مهدی واعظ موسوی https://eitaa.com/zandahlm1357

🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش بیست و هفتم" ❇️ لطافت زنانه و جسارت مردانه دو بال یک زندگی عاااالی 💥 دکتر حمید #حبشی

🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 #حجت_الاسلام_تراشیون 📚 موضوع: #هنر_بهتر_زیستن ( تلاش در جهت بهبود روابط خانواده ) 🔹 قسمت بیست و هفتم #خانواده #مهارتهای_زندگی

📺 #کلیپ_تصویری 🔶 با خانواده هایی که مبنای زندگی آنها مادیات است چه کنیم؟

💠 دوره رایگان امید در خانواده از سلسله بحث های دانش افزایی 🔻 جلسه چهارم

#خانواده_آسمانی ۴۶ 👣 دو قدم برای نزدیک شدن به اهل آسمان وجود دارد که به اندازه یک عمر عبادت، انسان را جلو می‌برد ؛ - قدم اول، خیالبافی کردن با معشوق است. - و قدم دوم، که قدم اول را محکمتر و حقیقی‌تر می‌کند... قدم دوم چیست؟ #استاد_انصاریان 🎤 #استاد_شجاعی

صفحه نکته و تجربه @zandahìm1357

#آموزشی #چاقو🔪 #دفاع_شخصی ⬅️ این قسمت شناخت مسیر های چاقو #بخش_سوم 〽️ تمرین فراموش نشه‼️‼️

#آموزشی #چاقو🔪 #دفاع_شخصی ⬅️ ادامه شناخت مسیر های چاقو #بخش_چهارم 🔰تمرین تمرین معجزه ‼️‼️

صفحه کلاس مربی @zandahlm1357

🔖🔖 #بهائیت #تاریخی #فرقه_شناسی 📝 تعالیم بهائیت 🔸 عباس عبدالبهاء در سفرتبليغي که به اروپا و آمريکا انجام داد، در مجامع، كليساها وكنیسه های مختلف به سخنرانی پرداخت و به عنوان مبيّن آثار بهاءالله، اصولي را در ۱۲ فصل به عنوان تعاليم بهائيت معرفي کرد. سپس مدعی شد که این تعالیم بدیع، بکر و منبعث از آورده‌های ميرزا حسينعلي نوری است؛ اما به وضوح روشن است كه برخي از اين تعاليم ريشه در انديشه‌هاي بهاءالله نداشته و حتي در مواردي مثل تساوي حقوق زن و مرد، مخالف تفكر بنيانگذار اين فرقه بوده است. برخي ديگر، موضوعاتي است كه در دوره‌هاي پيش از بهاءالله وجود داشته و بسيار علمي‌تر و منطقي‌تر از آنچه عبدالبهاء مدعي آن است، درباره آنها بحث شده است. اين موارد بعدها به اصول دوازده‌گانه بهائيت شهرت يافت . 📙 احمد یزدانی در کتاب نظراجمالی در دیانت بهائی تعداد تعالیم را بیشتر معرفی میکند. حال میتوان به بررسی اين دوازده اصل پرداخت؛ اصولی كه بهائيت براي آنها، تبليغات بسياري به راه انداخت كه گويا راه رسيدن به حياتي سعادتمندانه منحصر به اين تعاليم است؛ بنابراين براي كندوكاو در اهميت، اصالت و قابليت اجراي اين تعاليم، اين فصل به تعاليم بهائيت اختصاص يافت. 🔸 1. تحری حقيقت واژه تحری حقيقت، به معناي آزاد سازي حقيقت است؛ يعني انسان بايد شخصا و بدون هيچ فشاري از جانب کسي، عقيده‌اش را برگزيند و اساساً يکي از امور فطري است که در تمام ملل واديان، مقبول است. دینداری انسان، اگر تؤام با تحقیق و جستجو باشد تديّني ارزشمند است. قرآن نيز به عنوان منشور هدايت و کتاب آسماني دين خاتم بر اين معني تأکيد بسيار کرده است. مصاديق تبعيت نکوهيده در قرآن، تقليد از آباء و اجداد، بزرگان منحرف قوم و تبعيت از اكثريت است. پيامبر اسلام ص نيز بنابر همین اوامر الهي از پيروانش میخواهد كه كوركورانه از ديگران تبعيت نكنند و بر همین اساس در رساله‌های عملیه فقهای اسلامی، اصول دین از اموری است که قابل تقلید نیست و هر فرد باید با اندیشه و عقل خود به آنها دست یابد. نمونه‌هايي از آيات قرآن ؛ «و هنگامى كه به آنها گفته شود: به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پیامبر ص بياييد!، مى‌گويند: آنچه از پدران خود يافته‏ايم، ما را بس است!»؛ آيا اگر پدران آنها چيزى نمى‏دانستند، و هدايت نيافته بودند [باز از آنها پيروي میکنند ؟ «نه، [هيچ دليلى بر حقّانيّت بت‌پرستى و شرك خود ندارند؛] بلكه [دلگرمي آنان به آيينشان اين است كه] گفتند: ما پدرانمان را بر آيينى يافتيم و مسلماً ما هم با پيروى از آثارشان ره يافته‌ايم. » «و به همين‌گونه، پيش از تو در هيچ شهرى، بيم‌ دهنده‌اى نفرستاديم؛ مگر آنكه سران خوشگذران و مست و مغرورش گفتند: ما پدرانمان را بر آيينى يافتيم و ما هم حتماً به آثارشان اقتدا می‌كنيم.» «و ميگويند: پروردگارا! همانا ما از فرمانروايان و بزرگانمان اطاعت كرديم، در نتيجه گمراهمان كردند.» نکته مهم در اين باب آنکه، تحري حقيقت در بهائيت، چيزي بيش از شعار و پندار نيست؛ زيرا: 🔺 الف) از یک سو ادعا ميشود که هر كس بايد با توكل بر خداوند، با گوش خود بشنود و با چشم خود ببيند و بخواند و با عقل خود، تفكر و تعقل كند و از سوي ديگر میگويد: «فهم كلمات الهيه و درك بيانات معنويه، هيچ دخلي به علم ظاهري ندارد. اين منوط به صفاي قلب و تزكيه نفوس و فراغت روح است.» پس شنيدن با گوش خود، ديدن با چشم خود و تفكر با عقل خود، در واقع عملی بی‌اهمیت و ادعاهایی بی مورد خواهد بود. ⬇️⬇️

🔖🔖 #بهائیت #فرقه_شناسی 📝 نقد تعالیم دوازده گانه بهائیت 🔸 2. وحدت عالم انساني يکي ديگر از تعاليم دوازده‌ گانه بهائيان، وحدت عالم انساني است. بهاءالله می‌گوید: «ای اهل عالم! سرا پردۀ یگانگی بلند شد. به چشم بیگانگان یکدیگر را مبینید؛ همه بار یک درخت دارید و برگ یک شاخسار.» وجود جهاني متحد که آحاد آن همدل، هميار وهمراه هم باشند، چيزي است که مورد علاقه تمام انسانها است؛ اما اين وحدت در صورتي ارزش دارد که يک جامعه متحد ايماني تشکيل شود. وحدت عالم انساني به آن معنا که در بهائيت آمده است، مورد قبول اسلام نيست؛ بلکه با خرد و وجدان آدميان کاملا ‏مغايرت دارد. اسلام نه تنها با اين وحدت بي‌معنا توافقي ندارد؛ بلکه کافران سياه‌دل را از چهار پايان هم بدتر ميداند.‏ شوقي افندي، وحدت عالم انساني را در رأس تمام تعاليم بهائي معرفي کرده است و عبدالبهاء با فراموش کردن رفتارهای خود با مخالفین ریاستش ریا کارانه مدعی میشود: «جفاكار را مانند وفادار به نهايت محبت رفتار كنيد و گرگان خونخوار را مانند غزالان ختن ( = چین و در اصل پکن به فارسی ) و ختامشك معطّر به مشام رسانيد.» پيش از هرچيز، بهائيت بايد توضيح دهد که مقصود از وحدت عالم انساني چيست؟ 📗 راهکار و مکانيزم دستيابي به وحدت عالم انساني چيست؟ در صورت ايجاد اين وحدت، رهبران و متصديان اداره اين جهان متحد با توجه به تضارب آراي متعدد و متشتت، چگونه انتخاب خواهند شد تا حقوق اقليتها نيز رعايت شده باشد؟ اگر مراد از وحدت عالم انساني اين است که سوءظن، حسادت، نفرت، تجاوز، تعصبات فردي و غيره را بايد کنار بگذاريم و در يک جمله سعي کنيم همگي انسانهاي خوبي باشيم، که موضوع تازه‌اي نيست و همه اديان الهي، اين را گفته‌اند و اگر مقصود، احترام متقابل ملتها به همديگر و رعايت حقوق جوامع، توسط همديگر است که در بهائيت، اين موضوع مصداق ندارد؛ براي نمونه عبدالبهاء در يکي از سخنرانيهايش در مقام تعريف و تمجيد از سياهان آمريکايي و مقايسه آنان با سياهان آفريقايي، به سياه‌پوستان اهانت ميكند و آنها را گاوهايي به صورت انسان ميداند. وي چنین گفت : «مثلا چه فرق است ميان سياهان افريک و سياهان امريک، اينها خلق الله البقر علي صورة البشرند ‏آنان متمدن و با هوش و... .» بهائيتي که مدعي وحدت عالم انساني است، حكم طرد روحاني را چگونه توجيه ميکند؟ طرد در بهائيت، آن‌چنان وحشيانه است که از طاعوني‌شمردن فرد هم سخت ‌تر به حساب مي‌آيد. در صورت طرد شدن فرد، نزديک‌ترين افراد به او مثل پدر، مادر، فرزند و همسر، حق گفتگو و ارتباط با او را ندارند و شايد بتوان طرد را از مرگ هم سخت‌تر و ناراحت‌کننده‌تر دانست. 🔺 جالب است بدانيد « طرد روحانی » گاهي از اوقات با دلايلي بسيار پيش پا افتاده اتفاق افتاده است، براي مثال سفر بهائيان به اسرائيل براي زيارت بايد دقيقا با برنامه ‌ريزي تشکيلات باشد. يک بهائي حق ندارد بدون اجازه آنها به اسرائيل سفر کند. روزي يكي از بهائيان به نام صادق آشچي تصميم میگيرد بدون اجازه شوقي به فلسطين سفر کند و اين کار را انجام ميدهد.خبر به شوقي ميرسد و او آن‌چنان از اين عمل وی خشمگين میشود که بی درنگ طي نامه‌اي، شديد ترين مجازات در بهائيت، يعني « طرد روحاني » را براي او در نظر ميگيرد و به تشکيلات، دستور اجراي آن را میدهد. بيت‌العدل، پس از شوقي، همين رويه را معمول داشته و سفر بهائيان به اسرائيل را کاملا تحت کنترل گرفته است. اين مركز، اقامت بيش از نه روز را مجاز نشمرده و سکونت در آنجا را ممنوع دانسته است. همچنين، تبليغ را ممنوع كرده است تا هيچ بهائي در آنجا سر نجنباند و خبري از رازهاي پنهان، مانند چگونگي پيوستگی سرنوشت بهائيت و اسرائيل – كه همچون حلقه‌هاي يک زنجير است – را کشف نكند تا نتواند هنگام بازگشت، اين خبر‌ها را به گوش ديگر بهائيان برساند. 🔺 پيام شوقی درباره طرد آقاي صادق آشچی ، فرزند آقا محمد جواد به سبب سفر به فلسطين، بسيار شگفت‌انگيز و حاوي نکات جالبي است: «در موضوع صادق، فرزند آقا محمد جواد آشچي فرمودند، بنويس: اين شخص بداخلاق و پست ‏فطرت، اخيراً مخالف دستور اين عبد، مسافرت به فلسطين نموده و وارد ارض اقدس گشته . ‏تلغرافي راجع به طرد و اخراج او از جامعه به آن محفل مخابره گرديد. به والدش صريحا اظهار و ‏انذار نمايند، مخابره با او به هيچ وجه من الوجوه جائز نه، تمرد و مخالفت نتايجش وخيم است!» 🔺 اين پيام را با ادعاي وحدت عالم انساني و حقوق بشر در هزاره سوم ودر عصر ارتباطات و مراودات جهاني فرهنگ‌ها جمع‌بندي کنيد. ⬇️⬇️ ادامه

⬆️⬆️⬆️ ادامه 🔸 نکته پایانی در اين باره اينکه؛ هم اکنون بر اثر تعليمات به اصطلاح الهي بهائيت و در نتيجه شعار وحدت عالم انساني، گروههاي متعددي از بهائيت جدا شده‌اند و تحت عناوين: بهائيان سابق (Bahaisformer) بهائيان واقعي (Orthodox) بهائيان طرد شده (Bahais-ex) بهائيان همجنس‌گرا (gay bahis) و بهائيان اصلاح طلب (Reformer bahais) مطرح میباشند و بدون هيچ‌ گونه وحدت و تفاهمی در حوزه‌های مورد علاقه خود مشغول فعاليت هستند و هیچ تلاشی نیز جهت وحدت با گروه های جداشده از فرقه بهائیت انجام نشده است.