eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلسله کلیپهای 5 ✅ بررسی نقاط قوت و ضعف دولت و آسیب شناسی رفتار برخی انقلابی ها در نقدهای تخریب گونه و حمله به 🎬 جلسه پنجم 5️⃣ 👈 پاسخ دوم به این انتقاد گه چرا هنوز برخی مسئولین دولت قبلی حضور دارند 👈 آیا ما در هر پست و مسئولیتی ، انقلابی متخصص داریم ⁉️ 🎤 🌀 دیدن همه کلیپهای با کیفیت های بالاتر در 👈 اینجا 🔰انقلابی باید قوی شود🔰
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 اینکه گفته شده 1/5 سال بعد از خروج سفیانی و 15 روز بعد از قتل نفس زکیه ظهور اتفاق میفته آیا تعیین وقت نیست؟ چطور توضیح داده میشه؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 ⏰ نه اینها تعیین وقت نیست، چون اینها بعد از رخ دادن علامات حتمی است. این بحث تعیین وقت و امثال اینها قبل علامات حتمی است و در روایتی هم که امام زمان (عج) به علی بن محمد سَمُری به نائب چهارم می نویسد صراحتا قید می‌کند قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی هر کسی ادعای ارتباط با من را دارد دروغ می‌گویند. پس یعنی بعدش ممکن است این ادعاها مطرح بشود و مشکلی ندارد. 👈🏻پس قضیه تعیین وقت تا قبل از خروج سفیانی است، بعد از خروج سفیانی به هر حال روایات مشخص کردند، اما این را هم بدانید همین 6 ماه و 9 ماه و شب 23 رمضان و.. اینها ممکن است بداء حاصل بشود یعنی اصل سفیانی و صیحه آسمانی حتمی است کسی نگفت، زمانش هم حتمی است. 📲 این آقایانی که در فضای مجازی هی مطرح می کنند آماده باشید امسال شب 23 رمضان صیحه آسمانی است، دیگر حالیشان نمی شود ممکن است زمان صیحه آسمانی تغییر حاصل بشود. قبل از صیحه آسمانی سفیانی حرکت می کند، یمانی حرکت می کند. کو الان سفیانی، یمانی حرکت نکردند که شما جو بیخود به مردم می دهید! 👈🏻پس حواستان در این زمینه ها جمع باشد که در زمانها ممکن است بداء حاصل بشود. ممکن است سفیانی خروج بکند دوماه بعدش ظهور بشود چون کسی نگفت 6 ماه حتمی است، اصل سفیانی حتمی است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
🌷 قسمت ۱۴ فرمانده همان جا، کنارِ سوراخیِ سنگر ایستاد. زل زده بود به روبه‌رو و چشم نمی‌گرداند. با صدای هر تک‌تیر، تکان می‌خورد؛ انگار که راستی راستی به سمت او شلیک می‌شود. ‼️خواستم درباره‌ی عبدل بپرسم و این‌که کجا رفت. نتوانستم. ترسیدم جوابم را ندهد.😒 ـ تو برو تو سنگر، پیشِ بیسیم📞 من فعلاً این‌جا هستم. نمی‌خواستم بروم❗️ دلم همچنان پیشِ آن پسره بود😢 اما به ناچار راه افتادم سمت سنگرمان. توی سنگر، یک گوشه نشستم. سنگرمان جادار بود؛ چون خیلی وقت‌ها فرماندهان می‌آمدند آن‌جا. دیواره‌هایش از گونیِ خاک بود و روی آن را چند تیر‌آهن انداخته بودند. جلوی در، پتو آویزان کرده بودیم که شب‌ها، نور فانوس‌هایی💥 که روشن می‌کردیم، بیرون نرود. همان بغل هم دو تا جعبه مهمات بود؛ برای خوراکی‌ها و خرت‌وپرت‌های دیگری که داشتیم. همه‌ی حواسم به عبدل بود و داشتم درباره‌ی او فکر می‌کردم که فرمانده آمد. بدون این‌که حرفی بزند، یک‌راست رفت سراغِ بیسیم: ـ قاسم، قاسم... فروزان. انگار که منتظر باشند، بلافاصله یک نفر آمد پشت خط و جواب داد: ـ فروزان هستم. چه خبر⁉️ ـ آذرخش پرواز کرد. تکرار می‌کنم. آذرخش به سوی آشیانه پرواز کرد😭 ـ شنیدم. تمام. فرمانده، همان جا تکیه داد به دیواره‌ی سنگر و پاهاش را دراز کرد. یک مدت، نه حرف زد و نه حتا مژه زد. خیره شده بود به یک نقطه و چنان بی‌حرکت نشسته بود که صدای نفس کشیدنش هم نمی‌آمد.‼️ بلند شدم، توی یکی از شیشه‌های مربایی، چای☕️ ریختم و گذاشتم کنارِ دستش. با تکان دادنِ سر، ازم تشکر کرد. بعد پا شد، لیوان را برداشت و رفت بیرون. شب سختی بود. نمی‌دانستم عبدل که پیشِ چشمِ من یک پسرک لاغر و قدکوتاه بود و پیشِ چشمِ فرمانده یک قهرمان، کجا رفت. او کی بود😔 تا آن روز سابقه نداشت کسی به آن طرف کارون برود. یا اقل‌کم، من خبرش را نداشتم😢 بلند شدم رفتم بیرون. فرمانده تکیه داده بود به دیواره‌ی کانال ـ رو به کارون و خط دشمن ایستاده بود. همه جا ساکت بود و تک‌وتوک، صدای ترق‌وتروق شلیک تفنگ‌ها می‌آمد. هر چه صبر کردم تا فرمانده چیزی بگوید و سرِ صحبت باز شود، حرفی نزد. ناچار گفتم: «من... من می‌توانم یک چیزی بپرسم... راجع به...» وقتی دیدم حتی رویش را برنگرداند طرفم، کلمات تو دهنم ماسید.🤭 صبر کردم تا شاید چیزی بگوید. نگفت. ـ راستش... فرمانده برگشت به سمتم. توی تاریکی، می‌توانستم سنگینیِ نگاهش را روی خودم حس کنم😞 ـ نه. هیچ چیز نپرس. از الان به بعد هم انگار نه انگار که قبلاً آذرخش را ـ یا همان عبدل را ـ دیده‌ای. درباره‌ی او با احدی حرف نزن. متوجه شدی؟ اگر کسی درباره‌اش ازت چیزی پرسید، بگو... اصلاً بگو آمده بود کمک‌بیسیم‌چیِ تو شود ولی نماند و رفت. ندانستن این‌که این پسرک کی بود، به نفع همه است‼️ از دور، صدای زوزه‌ی خمپاره آمد. از بالای سرمان رد شد و آن عقب‌ترها، خورد زمین و ترکید. من سر خم کردم ولی فرمانده جنب نخورد. ناچار برگشتم تو سنگر و کنارِ بیسیم📞 دراز کشیدم. تا وقتی بیدار بودم، فرمانده برنگشت تو. من هم تصمیم گرفتم دیگر چیزی از عبدل نپرسم و فراموشش کنم😔 https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: خلقت شرور امّا باید دانست که اگر چه خیر و شرّ هر دو مخلوق و مجعول و مقدور خدا است، ولی چون خدا خیر محض است لهذا خیرات مخلوق او است بالذات و شرور مجعول او است بالعرض، یعنی اگر گاهی شرّ و الم و مرض در عباد هویدا نماید، آن هم به واسطه جهات خیریه ای است که از انظار و ابصار اولواالابصار مخفی است، که من جمله انتباه و اختبار عبد و جلب او به منافع کثیره باشد من حیث لایشعرون. کما قال علی علیه السلام: و کم للّه من لطف خفی یدق خفاه عن فهم الزکی [۴] چنانچه مثلا آتش را ایجاد فرموده بالذات به واسطه احتوای او بر جهات خیریه و منافع عدیده لاتعدّ و لاتحصی، و شرّ قلیل او که در زمانی از ازمنه جامیه مظلومی را سوزاند، موجد آن هم خدا است نه غیر، ولی او بالعرض مقصود خدا است نه بالذات، و حکیم برای شرّ قلیل ترک خیرات کثیره ننماید. پس: اگر نیک و بدی دیدی مزن دم که هم ابلیس می‌باید هم آدم ---------- [۴]: ۴ - دیوان علی علیه السلام، ص ۴۹۴. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: اسم جمع بدرالدین بن جمال الدین می‌گوید: اسمی که بیش از دو معنی دارد، یا موضوع برای احاد مجتمعه است که بر آنها بر اساس تکرار واحد که یکی یکی بر هم عطف شده باشند دلالت می‌کند یا موضوع برای مجموعه احاد است و مانند مفرد بر مجموعه اجزاء دلالت می‌کند، یا موضوع برای حقیقت است که فرد ملاک نیست. اسمی که موضوع برای احاد مجتمعه است، چه از لفظ آن مفرد استعمال شود مانند رجال و اسود و یا نشود مانند ابابیل، و نیز اسمی که موضوع برای آحاد است، چه مفردی از لفظ آن باشد مانند رکب و صحب یا نباشد مانند نوم و رهط، چنین اسمی اسم جمع است. اسمی که موضوع برای حقیقت باشد و فردیت در آن ملغی شده باشد اسم جنس است. غالباً ممیز اسم جنس از مفرد آن بوسیله تاء است مانند تمر و تمرة. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
21-یک آیه یک قصه.mp3
3.43M
❇️مجموعه نمایش صوتی آیه | یک قصه" ↙️"آموزش مفاهیم قرآن به کودکان با قصه" 📜سوره مبارکه آیه ۱ ‌🔹إنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ🔹 🕋 شاخصه: محبت و عشق به خدا، قرآن و اهلبیت علیهم‌السلام 🔷🔸💠🔸🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️آیا تا بحال فکر کردید چرا قرآن به زبان عربی است 💢اگر نمیدانیدحتما این کلیپ راببینید 💢اگرقرآن رابه زبان غیرعربی نازل میکردیم حتمامیگفتند چرا آیاتش به روشنی بیان نشده ✨فصلت ۴۴ https://eitaa.com/zandahlm1357