✅انوشیروان، کُشَنده فرهیختگان ایرانی
❌در زمان انوشیروان 2 وزیر و فرهیخته معروف در دربار وجود دارد
✔️اولی بزرگمهر، فرهیخته ایرانی است که قبلا مفصل بیان شد شاه بخاطر اینکه باد معده خود را از این فرهيخته ایرانی بالاتر می دانست وی را عذاب و شکنجه های وحشتناکی داد که در نهایت در اثر این سختی ها کور می شود و بعدا فوت می کند.
✔️دومین فرهیخته و وزیر ایرانی مهبود است.
🔻فردوسی در شاهنامه در مورد این فرهيخته ایرانی چنین بیان می کند:
دلی پرخرد داشت و رای درست
ز گیتی به جز نیکنامی نجست
که مهبود بدنام آن پاک مغز
روان و دلش پر ز گفتار نغز
مهبود، خدمات فراوانی به شاه و ایران داشته است و مورد اعتماد انوشیروان بود. یکی از درباریان نسبت به این وزیر باهوش و خردمند حسادت می کند و به همراه یک یهودی زهر در غذای انوشیروان می ریزد. این شخص درباری قبل از مصرف غذا، به شاه اطلاع میده که زهر در غذا موجود است و به دروغ تقصیر را گردن این وزیر باهوش ایرانی می اندازد. انوشیروان بدون کوچکترین تحقیقی درجا دستور کشتن و قطع کردن سر این وزیر فرهیخته و خانواده وی را می دهد.
بفرمود کز خان مهبود خاک
برآرید وز کس مدارید باک
بر آن خاک باید بریدن سرش
مه مهبود مانا مه خوالیگرش
به ایوان مهبود در کس نماند
ز خویشان او درجهان بس نماند
به تاراج داد آن همه خواسته
زن و کودک و گنج آراسته
🔹 خانواده این وزیر فرهيخته چه گناهی داشته اند جناب #انوشیروان عادل!؟ البته خود این وزیر فرهیخته هم بی گناه بود
البته بعدا انوشیروان متوجه قضیه می شود.
از شخص درباری می پرسد چرا زهر در غذا ریخته است. شخص درباری گناه را گردن یهودی می اندازد. شاه فورا او را دستگیر کرد و به مرد یهودی گفت : اصل ماجرا را تعریف کند . یهودی بعد از امان خواستن از شاه ماجرا را بازگفت .
جهود از جهاندار زنهار خواست
که پیداکند راز نیرنگ راست
شاه بعد از استماع ماجرا دستور داد تا دو دار آماده کنند و این دو نفر را به سزای عملشان برسانند.
🔹آقای شاه مگر امان نداده بودی؟
البته جناب شاه بعدا ناراحت می شود و کمی گریه می کند و سعی می کند اصطلاحا خیراتی برای این وزیر فرهیخته ایرانی انجام دهد.
❌این اتفاقات روحیه خشن و بدون نقد پذیری انوشیروان را نشان می دهد. مگر کشور ایران در طول تاریخ چند #بزرگمهر و #مهبود داشته است!
اون از بزرگهمر که بخاطر توهم و مهم دانستن باد معده، انوشيروان او را شکنجه کرد که بعدا می میرد.
و اینم از مهبد که بدون کوچکترین تحقیقی سر از بدنش جدا شد.
❇️انوشیروان و کشتن، مهبود، وزیر فرهیخته ایرانی
🔻فردوسی در شاهنامه در مورد این فرهيخته ایرانی چنین بیان می کند:
دلی پرخرد داشت و رای درست
ز گیتی به جز نیکنامی نجست
که مهبود بدنام آن پاک مغز
روان و دلش پر ز گفتار نغز
مهبود، خدمات فراوانی به شاه و ایران داشته است و مورد اعتماد انوشیروان بود. یکی از درباریان نسبت به این وزیر باهوش و خردمند حسادت می کند و به همراه یک یهودی زهر در غذای انوشیروان می ریزد. این شخص درباری قبل از مصرف غذا، به شاه اطلاع میده که زهر در غذا موجود است و به دروغ تقصیر را گردن مهبود می اندازد. انوشیروان بدون کوچکترین تحقیقی درجا دستور کشتن و قطع کردن سر این وزیر فرهیخته و خانواده وی را می دهد.
بفرمود کز خان مهبود خاک
برآرید وز کس مدارید باک
بر آن خاک باید بریدن سرش
مه مهبود مانا مه خوالیگرش
به ایوان مهبود در کس نماند
ز خویشان او درجهان بس نماند
به تاراج داد آن همه خواسته
زن و کودک و گنج آراسته
🔹 خانواده این وزیر فرهيخته چه گناهی داشته اند جناب #انوشیروان عادل!؟ البته خود این وزیر فرهیخته هم بی گناه بود
البته بعدا انوشیروان متوجه قضیه می شود.
از شخص درباری می پرسد چرا زهر در غذا ریخته است. شخص درباری گناه را گردن یهودی می اندازد. شاه فورا او را دستگیر کرد و به مرد یهودی گفت : اصل ماجرا را تعریف کند . یهودی بعد از امان خواستن از شاه ماجرا را بازگفت .
جهود از جهاندار زنهار خواست
که پیداکند راز نیرنگ راست
شاه بعد از استماع ماجرا دستور داد تا دو دار آماده کنند و این دو نفر را به سزای عملشان برسانند.
🔹آقای شاه مگر امان نداده بودی؟
البته جناب شاه بعدا از کشتن مهبود ناراحت می شود و کمی گریه می کند و سعی می کند اصطلاحا خیراتی برای این وزیر فرهیخته ایرانی انجام دهد.
گروه پژوهشی آرتا
❇️انوشیروان و کشتن، مهبود، وزیر فرهیخته ایرانی
🔻فردوسی در شاهنامه در مورد این فرهيخته ایرانی چنین بیان می کند:
دلی پرخرد داشت و رای درست
ز گیتی به جز نیکنامی نجست
که مهبود بدنام آن پاک مغز
روان و دلش پر ز گفتار نغز
مهبود، خدمات فراوانی به شاه و ایران داشته است و مورد اعتماد انوشیروان بود. یکی از درباریان نسبت به این وزیر باهوش و خردمند حسادت می کند و به همراه یک یهودی زهر در غذای انوشیروان می ریزد. این شخص درباری قبل از مصرف غذا، به شاه اطلاع میده که زهر در غذا موجود است و به دروغ تقصیر را گردن مهبود می اندازد. انوشیروان بدون کوچکترین تحقیقی درجا دستور کشتن و قطع کردن سر این وزیر فرهیخته و خانواده وی را می دهد.
بفرمود کز خان مهبود خاک
برآرید وز کس مدارید باک
بر آن خاک باید بریدن سرش
مه مهبود مانا مه خوالیگرش
به ایوان مهبود در کس نماند
ز خویشان او درجهان بس نماند
به تاراج داد آن همه خواسته
زن و کودک و گنج آراسته
🔹 خانواده این وزیر فرهيخته چه گناهی داشته اند جناب #انوشیروان عادل!؟ البته خود این وزیر فرهیخته هم بی گناه بود
البته بعدا انوشیروان متوجه قضیه می شود.
از شخص درباری می پرسد چرا زهر در غذا ریخته است. شخص درباری گناه را گردن یهودی می اندازد. شاه فورا او را دستگیر کرد و به مرد یهودی گفت : اصل ماجرا را تعریف کند . یهودی بعد از امان خواستن از شاه ماجرا را بازگفت .
جهود از جهاندار زنهار خواست
که پیداکند راز نیرنگ راست
شاه بعد از استماع ماجرا دستور داد تا دو دار آماده کنند و این دو نفر را به سزای عملشان برسانند.
🔹آقای شاه مگر امان نداده بودی؟
البته جناب شاه بعدا از کشتن مهبود ناراحت می شود و کمی گریه می کند و سعی می کند اصطلاحا خیراتی برای این وزیر فرهیخته ایرانی انجام دهد.
گروه پژوهشی آرتا
🔻نسل کشی سیاه پوستان بدست انوشیروان
انوشیروان وهرز را با چهار هزار نفر سواره گسیل #یمن کرد و دستور داد که در یمن هیچ سیاه یا پسر عرب سیاه زاده ای نبیند مگر او را بکشد چه خردسال باشد
چه بزرگسال.
هر مردی که موی سیاه و پیچیده دارد و رگه ای از سیاهان در او باشد نیز بکشد.
وهرز روانه شد و یمن در آمد و آنچه را خسرو دستور داد انجام داد و گزارش کار برای خسرو بنوشت.
#انوشیروان #سیاه_پوستان #نژاد_پرستی #ساسانیان #خشونت
#زرتشت
تاریخ کامل
عزالدین ابن اثیر جلد دوم ص۵۲۲
ترجمه سید حسین روحانی