گفتاري از فرانچسكو فيچيكيا (پژوهشگر سوئيسي)
فرانچسكو فيچيكيا متولد سال، ۱۹۶۴ در سال ۱۹۷۱ به عضويت محفل بهائي سوئيس درآمد. از نوامبر سال ۱۹۷۳ در زوريخ به عنوان مددكار اجتماعي استخدام شد. بعد از مطالعه كتاب «هرمان زيمر» فيچيكيا در آگوست سال ۱۹۷۴ نظرات تشكيلات بهائيت را مورد انتقاد قرار داد و به پيروي از نظريه زيمر الواح وصاياي عبدالبهاء را كه همراه كتاب اقدس بهاءالله نزد بهائيان منشور نظم اداري تشكيلات بهائيت محسوب ميشود، جعلي دانست و مؤسسه ولايت امرالله را كه در الواح وصايا تعيين شده غاصب خوانده و معتقد است كه آن توسط شوقي افندي غصب شده است. فيچيكيا پس از مكاتبه با مركز جهاني بهائيت در حيفا و بحث و گفت وگوهاي بسيار با نمايندگان انتصابي تشكيلات بهائي سرانجام در اواخر نوامبر سال ۱۹۷۴ انصراف خود را از عضويت در تشكيلات بهائيت اعلام كرد. بعد از مدت كوتاهي تشكيلات بهائيت طرد روحاني او را اعلام كرد. در اوايل سال ۱۹۷۵، فيچيكيا مطلبي تحت عنوان نامه يك خواننده به يك روزنامه روزانه زوريخ يازدهم فوريه سال ۱۹۷۵ در سطحي گسترده انتقادات خود را به تشكيلات بهائيت مطرح كرد. پس از مدت كوتاهي در ماه اوت سال ۱۹۷۵ مقاله خود را تحت عنوان: بهائي گري - يك آينده نامعلوم براي «دين آينده» را در نشريه ادواري دفتر مركزي كليساي پروتستان موسوم به ۱۶۱۵ شماره ۳۸ (۱۹۷۵) منتشر كرد.
✍#بهائیت_فاشیسم_جدید
پژوهشگر سوئیسی
@zandahlm1357
اين مقاله مقدمه اي شد براي انتشار كتابش در سال ۱۹۸۱ تحت عنوان: «آيا بهائيت دين جهاني در آينده است پژوهشي نقادانه درتعاليم، تاريخ و تشكيلات آن». اين كتاب توسط دفتر مركزي كليساي پروتستان آلمان مختص مسائل عقيدتي منتشر شد. كتاب فيچيكيا داراي ساختار سيستماتيك، ارجاعات، يادداشتهاي متعدد، نقل قولهايي ازآثار علمي، منابع مطالعاتي و منابع اصلي بهائي برخوردار است. اين كتاب از اصطلاحات عربي و يونان باستان و نيز اصطلاحات اصلي فارسي و عربي استفاده كرده است و همچنين يك جدول نمايش تلفظ كلمات عربي و فهرستي از مراجع را عرضه كرده است. اين كتاب مورد اقبال محققاني همچون «ميشل ميلدن برگر»، «جوزف هنينگر»، «هانس يوآخيم كليمكات»، «اولاف شومان»، «هانس والد نفلس»، «گونتر لانتسكووسكي» و «كريستين كانوير» قرار گرفت. تشكيلات بهائيت پس از ۱۵ سال از تاريخ انتشار كتاب فيچيكيا، ردّيه ايي تحت عنوان Derinformationals توسط سه تن از محققان بهائي به نامهاي اودوشفر، اولريخ گولمر و نيكولا توفيق به زبان آلماني در سال ۱۹۹۵ منتشر كرد. اين ردّيه در سال ۲۰۰۰ به انگليسي توسط ژرالدين شاكلت با عنوان the Making straight crooked ترجمه و منتشر شد و از ترجمه انگليسي آن به پيشنهاد تشكيلات بهائيت ايران در سال ۱۳۷۹ تحت عنوان «راست را كژ انگاشته اند» به
فارسي ترجمه شد. ازنظر اولريخ گولمر نظرات فيچيكيا تأثير بسياري بر افكار عمومي در كشورهاي آلماني زبان گذاشته و به حيثيت تشكيلات بهائيت لطمه وارد كرده است. وي اعتراف ميكند كه كتاب فيچيكيا در بي آبرو كردن بهائيت موفق بوده است. وي همچنين بيان ميكند كه كتاب فيچيكيا بي شك مدت
ها در اين زمينه تأثيرگذار خواهد بود. اودو شفر نيزاظهار ميكند بلا ترديد اين كتاب رايج ترين و وسيع الانتشارترين كتاب درخصوص بهائيت در ممالك آلماني زبان است.
✍#بهائیت_فاشیسم_جدید
پژوهشگر سوئیسی
@zandahlm1357
نظري اجمالي بر محتواي كتاب
فيچيكيا در تبيين ساختار تشكيلات جهاني بهائيت بيان ميكند كه اين تشكيلات كاملاً سخت گير و پيچيده است. از نظر او تعاليم و اعتقادات بهائي صرفاً در خدمت پذيرفتن و اجراي فرامين تشكيلات است. ساختار اين تشكيلات در اطاعت بي چون چرا و تأكيد اكيد بر اطاعت و تبعيت كوركورانه بنا شده است و در اين تشكيلات هركس كه از اين قاعده اصلي تخطي كند طرد ميشود. فيچيكيا در اثر خود به طور مكرر به ماهيت استبدادي و مقاصد و افكار افراطي تشكيلات بهائيت تأكيد ميورزد. او اهداف سياسي تشكيلات جهاني بهائيت را ديكتاتور مآبانه، ضد مردمي و شديداً معارض با آزادي ميداند. وي معتقد است كه عقايد سياسي افراطي رهبريت تشكيلات جهاني بهائيت متأثر از گرايشات فاشيستي است. [۱]. فيچيكيا در تبيين اهداف تبليغاتي تعاليم بهائي اشاره ميكند كه تشكيلات بهائيت در پي آن است كه بهائيت را به عنوان نوعي «ابر ديانت» اجتماعي و اخلاقي معرفي كند و اين در حالي است كه از ارائه اطلاعات مربوط به احكام و تعاليم بهائي امتناع ميشود. وي حتي حضور جامعه بين المللي بهائي را در سازمان ملل به منزله يك مؤسسه غيردولتي و ايجاد ارتباط با سازمانهاي جهاني را از اهداف تبليغاتي تشكيلات جهاني بهائيت ميداند. از نظر فيچيكيا فعاليتهاي ميسيونري و سرمايه گذاريهاي گسترده تشكيلات جهاني بهائيت در مقام مقايسه با فعاليت
اسلام
كه بدون سرمايه گذاري مالي عمده صورت ميگيرد موفقيت آميز نبوده است. او معتقد است كه امروزه تعاليم بهائي توسط تشكيلات بهائيت به شكل يك كالا در آمده كه در همه قارهها توزيع و عرضه ميشود. [۲]. از نظر فيچيكيا با انتقال مرجعيت عقيدتي به بيت العدل اعظم در سال ۱۹۶۳ از آن زمان به بعد تشكيلات بهائيت مانند كليساي كاتوليك به عنصري از قدرت حقوقي و تنها سازمان عقيدتي در جامعه بهائي تبديل شده و فيچيكيا از آن به عنوان «كليسايي كردن جامعه بهائي»ياد ميكند و به اعتقاد فيچيكيا در تشكيلات بهائيت اعضا آن در برابر هرگونه تفكر انتقادي، نوآوريهاي فردي، آزادي بيان، انتقاد از مقررات سخت، سانسور و منعِ مطالعه آثار مخالفان با طرد فوري از سوي تشكيلات بهائيت روبرو ميشوند. به طوري كه او معتقد است كه تعاليم بهائي در جهت اهداف تشكيلات جهاني بهائيت به تعاليم ايدئولوژيك بدل شده است كه جانشين فكر مستقل است و او با استناد به بندهاي ۱۲۲ و ۱۲۵ كتاب اقدس كه در آنها آزاديهاي اجتماعي ناديده گرفته شده، بهائيت را در تقابل با دموكراسي ميداند. همچنين فيچيكيا معتقد است از آنجايي كه در ساختار تشكيلات جهاني بهائيت اصل تفكيك قوا لحاظ نگرديده، آن تشكيلات تمركزگرا و ضد دمكراتيك ميباشد. [۳]. فيچيكيا به نقد و بررسي اسنادي دو جايگاه مهم بهائيت ميپردازد: مؤسسه ولايت امر و بيت العدل اعظم. او معتقد است كه از مؤسسه ولايت امر در
كتاب اقدس بهاءالله، نامي برده نشده و آنچه كه در الواح وصاياي عبدالبهاء آورده شده جعلي
است و اين مقام را شوقي افندي غصب كرده است.
✍#بهائیت_فاشیسم_جدید
پژوهشگر سوئیسی
@zandahlm1357
اما در خصوص بيت العدل اعظم مرجع مركزي جامعه بهائي، فيچيكيا اعتقاد دارد كه چنين مرجعي در كتاب اقدس يافت نمي شود و بهاءالله تنها به تأسيس بيوت عدل محلي امر كرده است و در واقع اين مرجع عالي تنها توسط عبدالبهاء در الواح وصايا مطرح شده و به همين خاطر است كه سند قانوني تشكيلات جهاني بهائيت الواح وصايا عبدالبهاء است نه كتاب اقدس بهاءالله. [۴]. از نظر فيچيكيا كتاب اقدس مجموعه اي از قواعد سخت، پيچيده، عجيب و غريب، متعلق به شرق باستان، نامفهوم و به طوركلي مجموعه اي از قوانين طاقت فرسا است. به نظر او كتاب اقدس به دليل وجود قوانين ضد اخلاق در بخش احكام و حدود، احكام ارث، ناديده گرفتن آزاديهاي اجتماعي، در راستاي اهداف تبليغاتي تشكيلات بهائيت در غرب به طور كامل چاپ نشده است. وي معتقد است حتي عبدالبهاء در فعاليتهاي تبليغي خود در اروپا و امريكا ناچار شد كه تعاليم بهاءالله در كتاب اقدس را مكتوم نگه دارد. فيچيكيا بيان ميكند به خاطر همين دلايل است كه كتاب اقدس ازبهائيان جديد پنهان نگه داشته ميشود. وي در تحليل نهايي خود بيان ميكند كه كتاب اقدس همچون خاري در چشم تشكيلات جهاني بهائيت است. [۵]. فيچيكيا تشكيلات بهائيت را به دليل
تمايلات افراطي تهديدي براي دولتها ميداند. او معتقد است كه تشكيلات جهاني بهائيت به پيروي از شوقي افندي دولتها را به دليل اينكه مانع تحقق حكومت جهاني بهائي هستند صرفاً به عنوان يك «بت»تلقي كرده
و در راستاي تشكيل حكومت جهاني، سرنگوني نظم اجتماعي موجود در كشورها اجتناب ناپذير است. بنا به نظريه فيچيكيا بنابراين نبايد تعجب كرد كه فعاليت تشكيلات بهائيت در بسياري از كشورها ممنوع اعلام شده است زيرا فعاليت آنها در جهت تهديد دولت و همراه با فعاليتهاي براندازنده است. از نظر فيچيكيا وفاداري ظاهري تشكيلات بهائيت به دولت، پرهيز از دخالت در سياست، لزوم اطاعت از قانون و پرهيز از احزاب سياسي ناشي از فرصت طلبي محض است و صرفاً يك سري اقدامات عملي است كه تا زماني كه جامعه بهائي در مرحله طفوليت است مراعات ميشود تا بتواند در موقعيتي قرار گيرد كه قادر به تحقق اهداف اعلان شده اش باشد و فيچيكيا آن را چيزي جز پنهان كاري نظام اعتقادي و اختفاي اهداف سياسي تشكيلات بهائيت نمي داند و در اين ارتباط است كه به كتمان عقيده نخست وزير سابق ايران يعني امير عباس هويدا اشاره ميكند و وفاداري و اطاعت از حكومت را كه به كرات در آثار بهاءالله و عبدالبهاء تأكيد شده، شيوه اي مصلحتي ميداند. فيچيكيا همچنين اشاره دارد به دولتهاي ملي جديد جهان سوم كه در مرحله اثبات هويت خود هستند و در مواجهه با تشكيلات بهائيت و تمايل آن تشكيلات به ايجاد يك دولت جهاني متمركز باعث شده است كه آن دولتها مواضع سياسي تشكيلات بهائيت را به نوعي استقرار استعمار جديد تلقي كنند......
✍#بهائیت_فاشیسم_جدید
پژوهشگر سوئیسی
@zandahlm1357
از نظر فيچيكيا تشكيلات جهاني بهائيت، يك قدرت خودكامه است كه قصد دارد در نهايت خود را تا سطح يك دولت جهاني ارتقا دهد. تشكيلات جهاني
بهائيت از نظر او در مسير سلطه مطلقه جهاني است. تشكيلات بهائي براي استقرار يك دولت متحد متمركزگرا و دولتي جهاني همراه با يك گرايش تئوكراسي در حال تلاش است. تشكيلات بهائيت اين هدف را در پس پرده مدارا، صلح طلبي و تمكين به حكومت و قانون مكتوم نگاه داشته اند. از نظر فيچيكيا اگر چه بهائيان در تبليغات خود تلاش ميكنند كه به جهانيان القا كنند كه جامعه مشترك المنافع فدرال با اهداف تشكيلات جهاني بهائيت منطبق و سازگار است ولي در حقيقت هدف تشكيلات بهائيت تأسيس نظام فدرال مشترك المنافع از دولتها نيست بلكه هدف تشكيل دولت واحد تمركزگراست. [۷]. فيچيكيا در خصوص بررسي تشكيلات بهائيت در ايران بيان ميكند كه بهائيان در طي انقلاب مشروطه ايران نشان دادند كه مخالف حكومت جمهوري، آزاديهاي مدني و هرگونه نهاد انتخابي از سوي مردم بوده اند. آنها حامي سلطنت مطلقه بودند تا جايي كه عبدالبهاء از سلطنت طلبان حمايت كرد و با آنان از درِ معامله درآمد.
وي بيان ميكند كه تشكيلات بهائيت در ايران به عنوان حاميان صريح دربار در حكومت پهلوي بسيار منتفع شدند و شاه نيز به منظور سركوب و جلوگيري از نفوذ روحانيون شيعه به حمايت از تشكيلات بهائيت روي آورد. وي از نقش اساسي تشكيلات بهائيت در سرنگوني دكتر مصدق در سال ۱۹۵۳ ياد ميكند و همينطور نقشي را كه اين تشكيلات در روي كار آمدن اميرعباس هويدا به نخست وزيري ايفا كرد. فيچيكيا معتقد است كه تشكيلات بهائيت نه فقط در برابر سياستهاي فاسد حكومت پهلوي سكوت كردند بلكه به طور
مخفيانه از اين سياستها حمايت كردند و در خفا با دربار به توطئه نيز پرداختند. فيچيكيا در تحليل خود از وضعيت تشكيلات بهائيت ايران در نظام جمهوري اسلامي ايران، تضاد ميان مقامات دولتي و بهائيان را ناشي از جوهر و ماهيت تشكيلات بهائيت ميداند. او از آنجايي كه تشكيلات بهائيت ايران را مروج و حامي حكومت سلطنتي ايران ميداند معتقد است كه نبايد تعجب كنيم كه ما در ايران شاهد خشم ايرانيان با چنين تشكيلاتي باشيم و از نظر او از آنجايي كه تشكيلات بهائيت مخالف با مردمي شدن و اصلاح ساختار دولتي ايران بودند و به طور مخفيانه با دربار عليه مردم توطئه ميكردند لذا طبيعي است كه اين تشكيلات با خشم فزاينده مردم ايران روبرو شود. [۸] گفتني است ترجمه فارسي اين كتاب در دست اقدام است.
پایان
✍#بهائیت_فاشیسم_جدید
پژوهشگر سوئیسی
@zandahlm1357