eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۸- نیّت تفسیر نماز » نیّت اولین رکن نماز نیّت است. نیّت، یعنی آنکه بدانیم چه می‌کنیم و چه می‌گوییم و برای که و چه حرکت می‌نمائیم. ارزشِ هر کاری به نیّت و انگیزه آنست، نه فقط صِرف عمل. لذا حساب کسی که بخاطر حفظ نظم و احترام به قانون، پشت چراغ قرمز می‌ایستد از حساب کسی که از ترس پلیس یا جریمه می‌ایستد جداست. در همه عبادات و خصوصاً نماز، نیّت جایگاه ویژه ای دارد و اصولاً چیزی که یک کار را عبادت می‌کند، نیّتِ الهی آن کار است که اگر آن نیّت نباشد، هرچه هم ظاهر کار خوب و صحیح باشد، امّا ارزش عبادت ندارد. پیامبر گرامی اسلام در این باره می‌فرمایند: «اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنّیَّات» [۱] کارها به واسطه انگیزه‌ها ارزش پیدا می‌کند وبا آنها سنجیده می‌شود. آری، فرق مادی یا معنوی بودن یک کار، در تفاوت نیّت‌ها و هدف هاست. ---------- [۱]: ۹۱) بحار، ج ۷۰، ص ۲۱۰. ۲۹- نیّت خالص تفسیر نماز » نیّت خالص نیّت خالص آن است که انسان فقط برای خدا کار کند و در عمق جانش هدفی جز او و رضای او نداشته و از مردم انتظار تشکر یا پاداش نداشته باشد. [۱] نانی که اهل بیت رسول خداعلیهم السلام در چند شب پی درپی هنگام افطار به یتیم و اسیر و فقیر دادند، ارزش مادّیِ زیادی نداشت، اما چون خالصانه بود خداوند بخاطر آن یک سوره نازل کرد. [۲] و عطّار نیشابوری در مورد آن می‌گوید: گذشته زین جهان وصف سنانش گذشته زآن جهان وصف سِه نانش در تاریخ می‌خوانیم که کسی در جبهه کشته شد و همه گفتند: او شهید است، اما حضرت فرمودند: او «قَتیل الحِمار» است، یعنی کشته راه الاغ! مردم تعجّب کردند، اما حضرت فرمود: هدف او از آمدن به جبهه، خدا نبود، بلکه چون دید دشمن سوار بر الاغ خوبی است، با خود گفت: او را می‌کشم و الاغش را به غنیمت می‌برم، اما موفق نشد و آن کافر این مسلمان را کشت، پس او «قَتیل الحِمار» است. [۳] خالص کردن نیت، کاری بس دقیق و مشکل است. گاهی افکار غیرخدائی چنان در عمق جان انسان رسوخ می‌کند که خود انسان هم متوجّه نیست، و لذا در روایت آمده است: ریا و شرک از حرکت مورچه سیاه در شب تاریک بر سنگ سیاه، آرام تر و دقیق تر است. [۱] چه بسیار افرادی که به خیال خود قصد قربت دارند، اما هنگام فراز و نشیب‌ها معلوم می‌شود که قصد آنها صددرصد خالص نیست. به قول علاّمه شهید مطهری، نیّت یعنی خودآگاهی، و ارزش عبادت به معرفت و آگاهی است. در روایات می‌خوانیم: «نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ» [۲] ---------- [۱]: ۹۲) سوره انسان، آیه ۹. [۲]: ۹۳) سوره انسان. [۳]: ۹۴) محجّةالبیضاء، ج ۸، ص ۱۰۴. [۱]: ۹۵) بحار، ج ۷۲، ص ۹۳. [۲]: ۹۶) بحار، ج ۷۰، ص ۲۱۰. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۳۰- قصد قربت تفسیر نماز » قصد قربت قصد قربت، یعنی نزدیکی به مقام پروردگار، و ناگفته پیداست که وقتی می‌گویند: فلانی به فلان مقامِ کشوری نزدیک است، مراد نزدیکی مکانی و جسمی و فیزیکی نیست وگرنه پیشخدمت‌ها از همه نزدیک ترند، بلکه مراد از نزدیکی، نزدیکی معنوی و مقامی و اُنس است. انجام کارها برای جلب رضای خداوند نیز به معنای آن نیست که نیّت مؤمن از عمل او بهتر است. همانگونه که در مقایسه جسم و روح، روح مهم تر از جسم است و انسانیتِ انسان به روح اوست، در مقایسه عمل و نیّت، نیّت مهم تر از خود عمل است، چرا که روحِ عمل است. نیّت به قدری ارزش دارد که اگر انسان نتواند کار خیری را انجام دهد، امّا نیّت آنرا داشته باشد که انجام دهد، خداوند پاداش آنرا به او می‌دهد. خداوند تحت تأثیر کارهای ما قرار بگیرد و تغییر حال بدهد، که در این صورت محلّ حوادث و تغییر می‌شود، بلکه قرب به خدا، یعنی بالارفتن روح از نردبان وجود، که نتیجه اش نفوذ پیداکردن در هستی است. یعنی نزدیک شدن به سرچشمه هستی و او را در دل خود یافتن. همانگونه که مراتب وجود در جماد و نبات و حیوان و انسان تفاوت دارد، مراتب انسانها نیز در قرب به سرچشمه هستی متفاوت است و انسان می‌تواند تا آنجا به خداوند قرب پیداکند و مقرّب درگاه الهی شود که خلیفه خدا در روی زمین گردد. عبادت همراه با قصد قربت، انسان را نورانی تر، کاملتر و با ظرفیت وجودی بیشتری می‌گرداند. همه عبادات و خصوصاً نمازهای مستحبی نقش مهّمی در این امر دارند، چنانکه در حدیث می‌خوانیم: «لا یَزالُ الْعَبْد یَتَقَرَّبُ اِلیَّ بِالنَّوافِل» [۱] انسان می‌تواند همواره از طریق نمازهای مستحبی به خدا نزدیک شود. نمازِ واجب ممکن است از ترس دوزخ یا قهر خدا انجام شود، امّا نماز نافله نشانه عشق است و رمز اُنس با معبود. ---------- [۱]: ۹۷) بحار، ج ۷۵، ص ۱۵۵. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۳۱- درجات قرب تفسیر نماز » درجات قرب لفظ «درجات» در قرآن، مکرّر و با تعبیرهای مختلفی آمده است که نکات لطیفی دربر دارد. برای بعضی می‌فرماید: «لَهُمْ دَرَجات» [۲] برای آنها درجاتی است. اما درباره عدّه دیگری می‌فرماید: «هُمْ دَرَجاتٌ» [۳] آنان خود درجه هستند. مانند افراد بزرگی که اگر در پایین مجلس هم بنشینند آنجا می‌شود بالا، یعنی خود آنان درجه سازند، نه آنکه درجه و مقام آنها را بالا ببرد. این درجه بندی معنوی مخصوص انسان‌ها نیست، بلکه سلسله مراتب در میان فرشتگان نیز هست. قرآن در مورد جبرئیل می‌فرماید: «مُطاعٍ ثَمَّ اَمین» [۱] یعنی مورد اطاعت دیگر فرشتگان است. به هر حال درجات انسان‌ها در اطاعت از خدا متفاوت است: ۱- گاهی فقط مطیع است، اما نه از روی رضا. ۲- گاهی نه فقط مطیع که محبّ است، یعنی بر اساس عشق و محبّت اطاعت می‌کند. ۳- گاهی بالاتر از اطاعت و محبّت، به معرفت کامل می‌رسد و هرچه می‌بیند او را می‌بیند. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «ما رَأَیْتُ شَیْئاً اِلاَّ وَ رَأَیْتُ اللَّه قَبْلَه و بَعْدَه و مَعَه» [۲] ---------- [۲]: ۹۸) سوره انفال، آیه ۴. [۳]: ۹۹) سوره آل عمران، آیه ۱۶۳. [۱]: ۱۰۰) سوره تکویر، آیه ۲۱. [۲]: ۱۰۱) تماشاگه راز، ص ۱۱۴. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۳۲- خدا را برای خدا بخوانیم تفسیر نماز » خدا را برای خدا بخوانیم می گویند: سلطان محمود غزنوی برای آزمایش درباریانش که چقدر به او وفادارند، کاروانی به راه انداخت و صندوق جواهری را بر شتری نهاد اما در آنرا قفل نکرد. در مسیر راه به درّه ای رسیدند او شتر را رَم داد، صندوق برگشت و جواهرات به درّه سرازیر شد. سلطان گفت: هر کس هر جواهری به دستش رسید از آنِ او باشد، اطرافیان شاه را رها کردند و به سراغ جمع کردنِ درّ و گوهر رفتند. در این میان دید که اَیاز جواهرات را رها کرده و به دنبال سلطان آمده است. از او پرسید تو چرا به سراغ جواهرات نرفتی؟ ایاز در جواب گفت: منم در قفای تو می‌تاختم زخدمت به نعمت نپرداختم آنگاه مولوی از این ماجرا نتیجه گیری کرده و می‌گوید: گر از دوست چشمت به احسان اوست تو در بند خویشی نه در بند دوست خلاف طریقت بود کاولیاء تمنا کنند از خدا جز خدا قرآن از کسانی که خدا را بخاطر خود می‌خوانند و فقط در مشکلات به سراغ او می‌روند و در غیر آن خدا را فراموش و یا حتی انکار می‌کنند، به شدت انتقاد کرده است: «فَاِذا رَکِبوُا فِی الْفُلْک دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّین فَلمَّا نَجَّاهُمْ اِلیَ الْبرِّ اِذاهُمْ یُشْرِکوُن» [۱] هرگاه بر کشتی سوار و در آستانه غرق شدن قرار گیرند، با اخلاص خدا را می‌خوانند، اما همین که به خشکی پا گذاشتند و نجات یافتند مشرک می‌شوند. به هرحال، کار برای خود، نفس پرستی است. کار برای مردم، بت پرستی است. کار برای خدا و خلق، دوگانه پرستی است. و کارِ خود و خلق را برای خدا کردن، خداپرستی است. در مناجات می‌خوانیم: «اِلهی ما عَبَدْتُک خَوْفاً مِنْ نارِک وَ لا طَمَعاً فی جَنَّتِک بَلْ وَجَدْتُک اَهْلاً لِلْعِبادَة فَعَبْدتُک» [۱] خداوندا! عبادتِ من نه از ترس دوزخ و نه به طمع بهشت توست، بلکه بخاطر آنست که تو را شایسته عبادت و بندگی یافتم پس تو را عبادت کردم. آری، این تجّارند که به طمع سود کار می‌کنند و این بردگانند که از روی ترس کار می‌کنند، آزادگان و اَحرار بخاطر شکر نعمتهای الهی او را عبادت می‌کنند. چنانکه در کلمات معصومین آمده است: «اِنَّ قَوماً عَبَدوُا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ التُّجارِ وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدوُا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ الْعَبیدِ و اِنَّ قَوماً عَبَدوُاللَّهَ شُکْراً فَتِلْک عِبادَةُ الْاَحْرارِ» [۲] به قول حافظ: در ضمیر ما نمی گنجد بغیر از دوست کس هردو عالم را به دشمن دِه که ما را دوست بس در عشق مادی انسان معشوق را برای خود می‌خواهد، اما در عشق معنوی، انسان خود را برای معشوق. علی علیه السلام در دعای کمیل می‌گوید: «وَاجْعَلْ قَلْبی بِحُبِّک مُتَیَّماً» خداوندا! قلبم را از محبّت خود لبریز کن. ---------- [۱]: ۱۰۲) سوره عنکبوت، آیه ۶۵. [۱]: ۱۰۳) بحار، ج ۷۰، ص ۱۸۶. [۲]: ۱۰۴) بحار، ج ۴۱، ص ۱۴. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۳۴- کیفیّت یا کمّیت تفسیر نماز » کیفیّت یا کمّیت اسلام به چگونگی کار و هدف و انگیزه آن توجه بسیار کرده است. قرآن از عملِ بهتر ستایش می‌کند نه عملِ بیشتر، و می‌فرماید: «لِیَبْلُوَکُمْ اَیّکُم اَحْسَنُ عَمَلاً» [۲] خداوند شما را در بوته امتحان قرار می‌دهد تا مشخّص شود کدامیک از شما بهترین عمل را بجای آورد. حضرت علی علیه السلام در رکوع انگشترش را به فقیری داد و آیه ای از قرآن بخاطر آن نازل شد. مردم گمان کرده اند نازل شدن یک آیه بخاطر یک انگشتر، از آن جهت بوده که انگشتر قیمتی بوده و لذا گفته اند: قیمت انگشتر به مقدار خراج و مالیاتِ شامات و سوریه بوده است. در حالی که انگشتری با چنین قیمت هرگز با زهد علی علیه السلام سازگار نیست، چنانکه با عدل علی هم نمی سازد که او چنین انگشتری در دست کند و بعضی در فقر و نداری باشند. اما حقیقت آنست که نزولِ آیه «اِنَّما وَلِیّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُه وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیموُنَ الصَّلوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» [۱] بخاطر کیفیت عمل بود نه کمیّت آن، بخاطر اخلاص وقصد قربت بود، نه وزن وحجم وقیمتِ انگشتر. ---------- [۲]: ۱۰۶) سوره هود، آیه ۷. [۱]: ۱۰۷) سوره مائده، آیه ۵۵. خاطره بهلول گروهی را دید که مسجدی می‌سازند و ادعا می‌کنند که برای خداست، او بر سنگی نوشت: بانی این مسجد بهلول است و آنرا شبانه بر در مسجد نصب کرد. روز بعد که کارگران سنگ را دیدند به هارون الرشید ماجرا را گفتند او بهلول را حاضر کرد و پرسید چرا مسجدی را که من می‌سازم به نام خودت کرده ای؟ بهلول گفت اگر تو مسجد را برای خدا می‌سازی بگذار نام من بر آن باشد خدا که می‌داند بانی مسجد کیست، او که در پاداش دادن اشتباه نمی کند. اگر برای خداست چه نام من باشد چه نام تو این که مهم نیست. بهلول با این کار به او فهماند که قصد قربت ندارد بلکه قصد شهرت و نام دارد. به همین جهت قرآن اعمال کفار را به سراب تشبیه می‌کند که بنظر آب می‌آید امّا واقعیتی ندارد: «وَالَّذینَ کَفَروُا اَعْمالُهُم کَسَرابٍ بِقیعَة یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً» [۲] اعمال کافران همچون سرابی است در بیابان خشک، که انسان تشنه آنرا آب می‌پندارد. اصولاً اسلام، عملی را صالح می‌داند که هر چهار عنصر آن نیک باشد: عمل، انگیزه، وسیله و شیوه. نه تنها در ابتدای کار قصد قربت لازم است، بلکه در طول عمل باید قصد قربت دوام داشته باشد، والاّ کلّ عمل باطل است. اگر موتور هواپیما حتی دقیقه ای از کار بیفتد سقوط حتمی است. شرک و ریا در نیّت، حتی اگر یک لحظه باشد تمام عمل را حبط و نابود می‌کند. ---------- [۲]: ۱۰۸) سوره نور، آیه ۳۹. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
لحظاتی گذشت و دوباره حرف خود را تکرار کرد و من نیز همان جواب را دادم و به دعا مشغول شدم. بار سوّم حرفش را تکرار کرد، من ناراحت شدم و گفتم: شما امروز با یک بیست تومانی سه بار حواس مرا پرت کرده ای، خواهش می‌کنم مزاحم نشوید و این پول را خودتان به فقیری بدهید. او گفت: آقای قرائتی بیست تومانی نیست، هزار تومانی است. من که تا آن زمان فکر می‌کردم یک اسکناس بیست تومانی برای فقیر می‌دهد، لحظاتی تأمل کردم و از ناراحتی‌ام کاسته شد. گفتم: در اینجا مؤسسه ای است برای کمک به بچه‌های یتیم، گفت: اختیار با شماست هر کجا که صلاح دیدید مصرف کنید، او پول را داد و رفت. ---------- [۱]: ۱۰۹) سوره بقره، آیه ۱۹۰. [۲]: ۱۱۰) سوره انسان، آیه ۹. [۳]: ۱۱۱) سوره بقره، آیه ۲۰۷. [۴]: ۱۱۲) سوره نحل، آیه ۹۷. [۵]: ۱۱۳) مستدرک الوسائل، حدیث ۴۶۹۶. [۱]: ۱۱۴) سوره عبس آیات ۱ تا ۱۰. [۱]: ۱۱۵) سوره مائده، آیه ۵۴. [۲]: ۱۱۶) سوره احزاب، آیه ۳۹. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۳۶- آثار و برکات نیّت پاک تفسیر نماز » آثار و برکات نیّت پاک با نگاهی کوتاه و گذرا به آیات و روایات، آثار و برکات زیادی برای نیتّ پاک درمی یابیم که بطور فشرده گوشه‌هایی از آنها را بیان می‌کنیم: ۱- کسی که حُسن نیّت داشته باشد رزق او فراوان می‌شود. [۱] شاید مراد حدیث آن باشد که بخاطر حُسن نیّت، رفتار و برخورد او با مردم به نحو مطلوب می‌شود و قهراً افراد بیشتری جذب شغل و کار او می‌شوند و درآمد بیشتری بدست می‌آورد. ۲- حُسن نیّت، توفیقات انسان را زیاد می‌کند، زندگی طیّب و دلچسب می‌شود و دوستان زیادی را برای انسان می‌آورد. [۲] الطاف الهی به قدر حُسن نیّت افراد است و هرچه نیت بهتر و خالص تر باشد لطف خداوند نیز بیشتر می‌گردد. ۳- به انسان طول عمر می‌دهد. در روایات آمده: کسی که حج را تمام کرد، اگر در موقع بازگشت به وطن نیّت کند و تصمیم بگیرد برای سال بعد هم به حج بیاید، خداوند بخاطر همین آرزوی خوب، به او طول عمر می‌دهد. [۳] ۴- حسن نیّت، گذشته انسان را جبران می‌کند. علی علیه السلام می‌فرماید: اگر گنهکار با حسن نیت توبه کند خداوند آنچه را به عنوان کیفر از ---------- [۱]: ۱۱۷) وسائل، ج ۱، ص ۳۹. [۲]: ۱۱۸) غررالحکم. [۳]: ۱۱۹) وسائل، ج ۸، ص ۱۰۷. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
او گرفته به او پس می‌دهد و هرگونه مشکلی در کارش باشد اصلاح می‌کند. [۱] ۵ - خداوند به نیّتِ کار خیر، پاداش آن کار خیر را می‌دهد گرچه انسان موفق به انجام آن کار نشود. با نیّتِ صادق، کارهای نشده برای انسان به حساب می‌آید، چنانکه در روایت آمده: اگر انسان مؤمنی بگوید: اگر خداوند به من امکانات می‌داد چنین و چنان می‌کردم. و این آرزو صادقانه باشد، خداوند پاداش آن کارهای خیر را به او مرحمت می‌فرماید. [۲] حتی اگر صادقانه آرزوی شهادت کند و از خداوند شهادت بخواهد، خداوند او را به درجات شهدا می‌رساند گرچه در رختخواب از دنیا برود. [۳] ---------- [۱]: ۱۲۰) نهج البلاغه، خطبه ۱۷۸. [۲]: ۱۲۱) وسائل، ج ۱، ص ۴۰. [۳]: ۱۲۲) بحار، ج ۷۰، ص ۲۰۱. از لطف خدا همین بس که برای تصمیم به کار خیر پاداش می‌دهد، امّا برای نیّتِ گناه تا وقتی گناهی انجام نشود کیفر نمی کند. [۴] ۶- نیّت پاک می‌تواند مادّی ترین امور زندگی را عامل قرب انسان قرار دهد، چنانکه معنوی ترین حالات مانند سجده و گریه اگر از روی ریا باشد وسیله دوری انسان از خدا می‌گردد. در روایات می‌خوانیم: همانگونه که جسم با روح پایدار است دین با نیت صادق استوار است. [۵] دل پاک و حُسن نیت از بهترین ذخائر و گنجینه‌های الهی است و هرچه نیت بهتر باشد ارزش این گنج بیشتر خواهد بود [۶] و اصولاً نیّت و تصمیم و اراده جدّی، توان بدنی ---------- [۴]: ۱۲۳) وسائل ج ۱ ص ۴۰. [۵]: ۱۲۴) بحار، ج ۷۸، ص ۳۱۲. [۶]: ۱۲۵) غررالحکم. انسان را چندبرابر می‌کند. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: خداوند در قیامت مردم را بر اساس نیّاتی که دارند محشور می‌کند. [۱] کسی که هدفش انجام وظیفه باشد برای او نوع کار و رسیدن به نتیجه مهم نیست. چنانکه قرآن می‌فرماید: «وَ مَنْ یُقاتِلْ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ اَجْراً عَظیماً» [۲] کسی که در راه خدا بجنگد، چه کشته شود و چه پیروز شود ما پاداش بزرگی به او خواهیم داد. آنچه مهم است جهاد در راه خداست اما اینکه نتیجه اش شکست باشد یا پیروزی، در پاداشِ الهی تأثیری ندارد. قرآن در جای دیگری می‌فرماید: «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْت فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُه عَلَی اللَّهِ» [۳] کسی که برای هجرت بسوی خدا و پیامبر، از خانه اش خارج شود و سپس مرگ او را دریابد پاداشش با خداست. از این آیه نیز بخوبی فهمیده می‌شود که اگر انسان بخاطر خدا از خانه خارج شود، گرچه به مقصد هم نرسد پاداش دارد. مهم نیّتِ عمل است نه خود عمل، مهم قدم گذاردن در راه است نه رسیدن به مقصد. ---------- [۱]: ۱۲۶) قصار الجمل. [۲]: ۱۲۷) سوره نساء، آیه ۷۴. [۳]: ۱۲۸) سوره نساء، آیه ۱۰۰. رسول خداصلی الله علیه وآله به ابی ذر فرمود: تصمیم بر کار خیر داشته باش گرچه توفیق عمل پیدا نکنی، زیرا این تصمیم تو را از جرگه غافلین بیرون می‌آورد. [۴] در حدیثی دیگر می‌خوانیم: هر کاری که همراه با نیت الهی باشد بزرگ است، گرچه آن کار ساده و کوچک باشد. [۱] چنانکه مهم ترین کارها، اگر با نیت صحیح نباشد ارزشی ندارد. پیامبرصلی الله علیه وآله می‌فرماید: بیشتر شهدای امّت من در رختخواب از دنیا می‌روند و چه بسیارند کسانی که در جبهه کشته می‌شوند اما خدا بر نیتّ آنان آگاه است. [۲] پیامبر گرامی اسلام در جنگ تبوک فرمود: همانا کسانی که در مدینه هستند اما آرزوی جبهه و شرکت با ما را دارند بخاطر همان نیّت در اجر ما شریکند. [۳] چنانکه در روایتی دیگر می‌خوانیم: کسی که با فکر بیدارشدن برای نماز شب به رختخواب می‌رود، اگر هم در خواب بماند خداوند خوابش را صدقه و نفس کشیدنش را تسبیح قرار می‌دهد و پاداشِ نماز شب را برایش ثبت می‌فرماید. [۴] بی جهت نیست که به ما سفارش شده حتی در خوردن و خوابیدن هم هدف مقدّسی داشته باشید. [۵] و اگر شخصی را بخاطر خداوند دوست بدارید و خیال کنید که او انسان خوبی است، گرچه او دوزخی باشد اما شما مأجور هستید. [۶] ---------- [۴]: ۱۲۹) وسائل، ج ۱، ص ۳۹. [۱]: ۱۳۰) وسائل، ج ۱، ص ۸۷. [۲]: ۱۳۱) محجّةالبیضاء، ج ۸، ص ۱۰۳. [۳]: ۱۳۲) محجّةالبیضاء، ج ۸، ص ۱۰۴. [۴]: ۱۳۳) بحار، ج ۷۰، ص ۲۰۶. [۵]: ۱۳۴) وسائل، ج ۱، ص ۳۵. [۶]: ۱۳۵) محجّةالبیضاء، ج ۴، ص ۳۷۴. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۳۷- امتیاز نیّت بر عمل تفسیر نماز » امتیاز نیّت بر عمل امتیازی که نیّت کار بر نفس کار دارد، این است که در انجام کار، گاهی ریا و خودنمائی مطرح است امّا در نیتّ چون یک امر درونی است و آثار ظاهری ندارد، ریا و سمعه و امثال آن راه ندارد. امتیاز دیگر نیتّ بر عمل آنست که همیشه و همه جا ممکن است و شرائط خاصی نمی طلبد امّا انجام یک عمل نیاز به شرائط و امکاناتِ فراوانی دارد. در روایات، عنوانی است به نام روایاتِ «مَنْ بَلغ» که این دسته روایات می‌گوید: اگر کسی روایتی شنید که می‌گوید فلان عمل پاداش دارد و آن عمل را انجام داد، خداوند آن پاداش را به او می‌دهد گرچه آن روایت درست نباشد، زیرا کسی که به آن حدیث عمل کرده با حسن نیّت انجام داده است. ۳۸- درجات نیّت تفسیر نماز » درجات نیّت ۱- گاهی ترس از قهر خدا یا طمع به لطف او انسان را به کاری وادار می‌کند. چنانکه قرآن در این مورد می‌فرماید: «اُدْعُوهُ خَوْفاً و طَمَعاً» [۱] خدا را در هر حال بخوانید؛ چه حال ترس، چه امید. و یا در جای دیگری می‌فرماید: «یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً» [۲] ما را در حال امید یا ترس می‌خوانند. ۲- مرحله بالاتر آنست که انسان بخاطر تشکر از الطاف او کاری انجام دهد، گرچه پاداش یا کیفری از جانب خداوند نباشد. چنانکه حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلی مَعْصِیَتِهِ لَکانَ یَجِبُ اَلاَّ یُعْصی شُکْراً لِنِعْمَتِهِ» [۳] اگر خداوند بر معصیتش وعده عذاب نداده بود، بر انسان لازم بود بخاطر تشکر از نعمت‌های او نافرمانی او را نکند. ۳- مرحله بالاتر، قرب به اوست که انسان بدون چشمداشتی به بهشت و یا ترسی از دوزخ، خدا را عبادت کند چون تنها او را شایسته بندگی و عبادت می‌داند. ۴- بالاترین مرحله آنست که عشق به خدا انسان را به کاری وادار کند، چنانکه علی علیه السلام عشق به مرگ و لقای خدا، از علاقه طفل به پستان مادر بیشتر می‌داند و حضرت قاسم فرزند امام حسن مجبتی علیهما السلام در کربلا می‌گوید: مرگ در راه خدا برای من از عسل شیرین تر است. ---------- [۱]: ۱۳۶) سوره اعراف، آیه ۵۶. [۲]: ۱۳۷) سوره انبیا، آیه ۹۰ [۳]: ۱۳۸) نهج البلاغه، حکمت ۲۹۰.. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۳۹- نقش نیّت در مسائل کیفری تفسیر نماز » نقش نیّت در مسائل کیفری اسلام در مسائل کیفری نیز برای قصد و نیّت حساب جداگانه ای باز کرده است که به دو نمونه از آن اشاره می‌کنیم: در مورد قتل، حساب کسی که از روی عمد و قصد کسی را کشته، از حساب کسی که بدون قصد سبب کشته شدن فردی شده، جداست و هریک حکم جداگانه ای دارد. [۱] در سوگند و قسم نیز قرآن می‌فرماید: «لا یُؤاخِذُکُم اللَّه بِالَّلغْوِ فی اَیْمانکم» [۲] خداوند شما را بواسطه قسم هایِ غیرجدّی مؤاخذه نمی کند. لذا اگر کسی سوگندی یاد کند ولی نیّت و قصد جدّی نداشته باشد آن سوگند ارزشی ندارد. معرفت، مقدّمه قصد قربت بهترین راهِ رسیدن به قصد قربت و نیّت پاک، معرفت و شناخت است. اگر بدانیم محبوبیّت پیداکردن نزد مردم بدست خداست. [۱] اگر بدانیم عزّت و قدرت تنها بدست اوست. [۲] اگر بدانیم نفع و ضرر ما بدست دیگران نیست. [۳] ---------- [۱]: ۱۳۹) سوره نساء، آیه ۹۲. [۲]: ۱۴۰) سوره بقره، آیه ۲۲۵. [۱]: ۱۴۱) سوره ابراهیم، آیه ۳۷. [۲]: ۱۴۲) سوره بقره، آیه ۱۶۵. [۳]: ۱۴۳) مناجات شعبانیه. اگر بدانیم کار برای خدا، گاهی دو برابر، گاهی ده برابر و گاهی هفتصد برابر پاداش دارد، برای غیر او کار نمی کنیم. اگر بدانیم بالارفتن در جامعه نشانه عظمت نیست، زیرا دودِ روسیاه هم بالا می‌رود! اگر بدانیم توجّه و نظر مردم به ما ارزشی ندارد، زیرا اگر یک فیل هم در خیابان راه برود همه به او نگاه می‌کنند! اگر به خطرات و رسوایی‌های ریاکاری توجه داشته باشیم. اگر بدانیم روزی را در پیش داریم که احدی به فریاد احدی نمی رسد و تنها کسانی نجات می‌یابند که قلب سلیم داشته باشند. [۴] و اگر بدانیم با نیّت فاسد چه ارزشهایی را از دست می‌دهیم، خود را برای انجام کار خالص و با قصد قربت آماده می‌کنیم. ---------- [۴]: ۱۴۴) سوره شعراء، آیه ۸۹. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۴۰- آثار نیّت فاسد تفسیر نماز » آثار نیّت فاسد در خاتمه بحث نیّت، اشاره ای هم به آفاتِ نیّتِ فاسد می‌کنیم چنانکه قبلاً برکات نیّتِ سالم را بیان کردیم. ۱- مستجاب نشدن دعا. امام سجّادعلیه السلام می‌فرماید: نیّت سوء سبب قبول نشدن دعاهاست. [۱] نیّتِ غیرخدایی، نه تنها کارها را از رنگ الهی و عبادت بودن می‌اندازد، بلکه خطراتی را هم در بر دارد. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: اگر کسی وام بگیرد اما هدفش این باشد که آن را نپردازد به منزله سارق است. [۲] چنانکه اگر در ازدواج قصد پرداختِ مهریّه همسرش را نداشته باشد در نزد خدا به منزله زناکار است. [۳] ۲- محرومیّت از رزق. امام صادق علیه السلام فرمود: چه بسا مؤمنی که نیّت گناه می‌کند و خداوند او را از رزق محروم می‌کند. نمونه عینی این حدیث، داستان باغی است که در قرآن آمده است: در سوره قلم از آیه ۱۶ تا ۳۰ داستان گروهی آمده است که باغی داشتند و قصد کردند برای برداشت محصول شبانه بروند تا فقرا آگاه نشوند و چیزی از میوه‌ها را به فقرا ندهند. ---------- [۱]: ۱۴۵) بحار، ج ۷۰، ص ۳۷۵. [۲]: ۱۴۶) وسائل، ج ۱۲، ص ۸۶. [۳]: ۱۴۷) وسائل ج ۱۵ ص ۲۲. سحرگاه که به سراغ باغ رفتند، دیدند باغ سوخته و خاکستر شده است. ابتدا گمان کردند راه را گم کرده اند، اما یکی از آنها که عاقل تر بود گفت: آیا من به شما تذکّر ندادم چنین قصد و نیّتی نکنید. شما قصد محروم کردن فقرا را داشتید خداوند هم شما را از آن محروم کرد. از این ماجرای قرآنی فهمیده می‌شود که خداوند گاهی بر اساس قصد و نیّتِ ما کیفر می‌دهد [۱] گرچه این امر کلیّت ندارد. ۳- سبب شقاوت است. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «مِنَ الشّقاءِ فَسادُ النِّیَّة» [۲] نیّت فاسد نشانه شقاوت است. ---------- [۱]: ۱۴۸) شخصی به من گفت: به یکی از جانبازانِ جنگ برخوردم که روی چرخ نشسته بود، جلو رفتم و او را بوسیدم. بوی عطر مرا که فهمید از من تقاضا کرد شیشه عطرم را به او بدهم. من گفتم: عطری برای شما می‌خرم ولی این عطر برای خودم باشد. به هر حال به او ندادم و از او جدا شدم ساعتی بعد که به دستشویی رفتم شیشه عطرم به درون مستراح افتاد. ناگهان متوجه شدم این کیفر آن بخل است و همانجا به حال خودم گریه کردم. آری، چه بسیار حسرت‌ها و ندامت‌ها که باید در قیامت بخوریم از اینکه برای خدا کاری نکرده ایم. [۲]: ۱۴۹) غررالحکم، حدیث ۱۶۱۰. ۴- برکت از عمر و زندگی می‌رود. علی علیه السلام در جای دیگری می‌فرماید: «عِنْدَ فَسادَ النِّیَّة تَرْتَفِعُ الْبَرَکَة» [۳] خداوند برکت را از کسی که نیتش سالم نیست برمی دارد و او نمی تواند از نعمت‌های الهی به خوبی استفاده کند. می گویند به شخصی گفتند: بخاطر فلان کارر خوبت، سه دعای مستجاب داری. خوشحال شد و گفت: خدایا! همسرم زیباترین زنان شود، همسرش بسیار زیبا شد اما زندگی برایش تلخ شد زیرا می‌دید که همه مردم چشم به زن او دوخته اند. دعای دوّم را بکار بست که خدایا همسرم را زشت ترین زنان کن، دعایش مستجاب شد اما دیگر زندگی با چنین همسری قابل تحمّل نبود. از دعای سوّم استفاده کرد و گفت: خدایا همسرم مثل اوّلش شود. دعایش مستجاب شد و همسرش به شکل اوّل بازگشت. او هر سه دعا را بکار بست اما نتیجه ای نگرفت. این است معنای برداشته شدن برکت که انسان از امکانات بهره خوب نبرد. ---------- [۳]: ۱۵۰) غررالحکم، حدیث ۱۶۱۵. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۴۱- اللّه اکبر تفسیر نماز » اللّه اکبر زائران خانه خدا، اوّلین کلام واجبشان گفتن لبیّک است که با گفتن آن وارد اعمال حج می‌شوند و یک سری چیزها بر آنها حرام می‌شود. نماز نیز با گفتن اللّه اکبر شروع می‌شود و اموری را بر نمازگزار حرام می‌کند، مانند خوردن، آشامیدن و حرف زدن، لذا به تکبیر اوّل نماز تکبیرةالاحرام می‌گویند. زائران مکّه در مسیر راه به هر فراز و نشیب که می‌رسند لبیّک را تکرار می‌کنند و این تکرار مستحب است. نمازگزار نیز در هر خم و راست شدن و قیام و قعود مستحب است اللّه اکبر را تکرار کند. «اللّه اکبر» اوّلین کلمه واجب به هنگام صبح است. اوّلین کلمه ای است که نوزاد مسلمان در آغاز تولد به عنوان اذان و اقامه می‌شنود و آخرین کلمه ای است که بر مرده خوانده می‌شود (در نماز میّت) و سپس وارد قبر می‌شود. یگانه ذکری است که در نماز هم واجب است و هم رکن نماز است. اولین جمله در سرود مسلمانان یعنی اذان است. «اللّه اکبر»، بیشترین ذکری است که هم در مقدّمات نماز، هم در خود نماز و هم در تعقیبات آن گفته می‌شود، بطوری که یک مسلمان در طول یک روز فقط در نمازهای پنجگانه واجب (نه نمازهای مستحب) حدود ۳۶۰ مرتبه آنرا تکرار می‌کند. بدین صورت که: ۱- برای هر ۵ نماز اذان وارد شده و در هر اذانی ۶ مرتبه «اللّه اکبر» گفته می‌شود (مجموعاً ۳۰ مرتبه) ۲- برای هر ۵ نماز اقامه وارد شده که در هر اقامه ای ۴ مرتبه اللّه اکبر گفته می‌شود (مجموعاً ۲۰ مرتبه) ۳- قبل از تکبیرةالاحرام، در هر ۵ نماز، ۶ تکبیر مستحب است و تکبیر هفتم همان تکبیرةالاحرام واجب است، (مجموعاً ۳۰ مرتبه) ۴- تکبیرةالاحرامِ آغاز نمازها که در مجموع ۵ تکبیر می‌شود. ۵ - قبل از هر رکوع در ۱۷ رکعت یک تکبیر وارد شده است. (مجموعاً ۱۷ مرتبه) ۶- در هر هفده رکعت نماز دو سجده داریم که برای هر سجده دو تکبیر مستحب است، یکی قبل و یکی بعد از آن. (مجموعاً ۶۸ مرتبه) ۷- هر نماز یک قنوت دارد که قبل از هر قنوت یک تکبیر وارد شده است (مجموعاً ۵ مرتبه). ۸ - در پایان هریک از نمازهای ۵گانه ۳ تکبیر وارد شده است. (مجموعاً ۱۵ مرتبه) ۹- بعد از هر نماز ۳۴ مرتبه تکبیر به عنوان تسبیحات حضرت زهرا می‌گوییم. (مجموعاً ۱۷۰ مرتبه) اما حیف که در طول عمر یک اللّه اکبر با توجه نگفتیم، که اگر انسانی با ایمان و توجه کامل هر روز بیش از ۳۶۰ مرتبه بگوید: خدا بزرگتر است، دیگر از هیچ قدرت وابرقدرت و توطئه ای هراس ندارد ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۴۲- تکبیر در نمازهای دیگر تفسیر نماز » تکبیر در نمازهای دیگر در نمازهای عید فطر و قربان، نه فقط در نماز که قبل و بعد نماز، شعارها همه تکبیر است. در نماز آیات پنج رکوع داریم وبرای هر رکوع تکبیری وارد شده است. در نماز میّت نیز اصولاً ۵ تکبیر رکن نماز است. در نماز چگونه تکبیر بگوییم؟ اسلام برای هر کار آدابی را بیان کرده است. در گفتن اللّه اکبر نیز آدابی باید مراعات شود، از جمله: ۱- هنگام گفتن تکبیر در نماز، دو دست را تا مقابل گوش‌ها بالا بیاوریم، بطوری که وقتی دستها مقابل گوش رسید تکبیر تمام شده باشد. امام رضاعلیه السلام فرمود: حرکت دستها در موقع تکبیر در توجه و ابتهال به خدا و حضور قلب مؤثر است. [۱] ۲- انگشتان دست موقع تکبیر بهم چسبیده باشد و بالا رود. ۳- کف دستها رو به قبله باشد. روایات بلندکردن دست هنگام تکبیر را زینت نماز معرّفی کرده اند. [۲] ---------- [۱]: ۱۵۱) وسائل، ج ۴، ص ۷۲۷. [۲]: ۱۵۲) بحار، ج ۸۴، ص ۳۵۱. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۴۳- معنای تکبیر تفسیر نماز » معنای تکبیر اللّه اکبر، یعنی خدا برتر از همه موجوداتِ حسّی، ذهنی، مُلکی و ملکوتی است. اللّه اکبر، یعنی خدا برتر از آنست که کسی بتواند او را توصیف کند. ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم وز هرچه گفته ایم و شنیدیم و خوانده ایم مجلس تمام گشت و به پایان رسید عمر ما همچنان در اوّل وصف تو مانده ایم امام صادق علیه السلام می‌فرماید: چون تکبیر می‌گویی باید همه چیز نزد تو کوچک شود جز او. [۱] اینکه انسان با زبان تکبیر بگوید اما دل به دیگری بسته باشد دروغگو و حیله گر است و بخاطر همین امر خداوند شیرینی ذکر خدا را از او می‌گیرد. ---------- [۱]: ۱۵۳) سرّالصلوة، ص ۷۸. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۲۱- جبرئیل نزد پیامبر بود که حضرت علی وارد شد جبرئیل گفت: ای محمّد! به خدائی که ترا به پیامبری مبعوث کرد، اهل آسمان‌ها از اهل زمین این علی را بهتر و بیشتر می‌شناسند، هرگاه او در جنگ‌ها تکبیر می‌گوید ما فرشتگان نیز با او همصدا می‌شویم. [۶] ۲۲- در جنگ خیبر وقتی مسلمانان وارد قلعه شدند، چنان تکبیر می‌گفتند که یهودیان پا به فرار گذاشتند. [۷] ---------- [۳]: ۱۷۳) بحار، ج ۴۰، ص ۲۶۰. [۴]: ۱۷۴) بحار، ج ۴۲، ص ۱۲۵. [۵]: ۱۷۵) بحار ج ۸۶ ص ۲۰۷. [۶]: ۱۷۶) بحار، ج ۳۹، ص ۹۸. [۷]: ۱۷۷) پیامبری و حکومت، ص ۱۴۶. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۴۵- سوره حمد تفسیر نماز » سوره حمد پس از گفتن تکبیرةالاحرام، باید سوره حمد خوانده شود و اگر این سوره در نماز خوانده نشود، نماز باطل است. «لا صلوة الاّ بفاتحة الکتاب» [۱] نام دیگر این سوره، فاتحةالکتاب است، زیرا قرآن با این سوره آغاز می‌شود. این سوره هفت آیه دارد [۲] و بنا به روایت جابربن عبداللّه انصاری از رسول اکرم صلی الله علیه وآله بهترین سوره‌های قرآن است. [۳] سوره حمد، تنها سوره ای است که بر هر مسلمانی واجب است حداقل روزی ده بار آنرا در نمازهای پنجگانه خود بخواند. در اهمیت این سوره همین بس که در روایات آمده: اگر هفتاد مرتبه این سوره را بر مرده خواندید و زنده شد تعجب نکنید. [۴] از نام گذاری این سوره به فاتحة الکتاب، معلوم می‌شود تمام آیات قرآن در زمان پیامبراکرم جمع آوری و به صورت کتاب درآمده و به امر ایشان در آغاز و ابتدای کتاب قرار داده شده است. آیات سوره مبارکه حمد، اشاراتی درباره خدا و صفات او، مسأله معاد، و درخواست رهروی در راه حق، و قبول حاکمیت و ربوبیّت خداوند دارد. همچنین در این سوره علاقه خود را به ادامه راه اولیای خدا و بیزاری و انزجار از گمراهان و ---------- [۱]: ۱۷۸) مستدرک الوسائل، حدیث ۴۳۶۵. [۲]: ۱۷۹) عدد هفت، عدد آسمان ها، ایام هفته، طواف، سعی بین صفا و مروه و عدد سنگ‌هایی است که به شیطان زده می‌شود. [۳]: ۱۸۰) تفسیر کنزالدقائق. [۴]: ۱۸۱) بحار، ج ۹۲، ص ۲۵۷. غضب شدگان ابراز می‌کنیم. سوره حمد مایه شفا است. هم شفا از دردهای جسمانی و هم شفا از بیماری‌های روحی. مرحوم علامه امینی در کتاب تفسیر فاتحةالکتاب روایات فراوانی را در این زمینه نقل کرده است. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۴۶- درسهای تربیتی سوره حمد تفسیر نماز » درسهای تربیتی سوره حمد ۱- انسان در تلاوت سوره حمد، با «بسم اللّه» از غیر خدا قطع امید می‌کند. ۲- با «ربّ العالمین» و «مالک یوم الدّین» احساس می‌کند که مربوب و مملوک است. ۳- با کلمه «ربّ العالمین» میان خود و هستی ارتباط برقرار می‌کند. ۴- با «الرّحمن الرّحیم» خود را در سایه لطف گسترده او می‌بیند. ۵ - با «مالکِ یوم الدین» غفلتش از قیامت زدوده می‌شود. ۶- با «ایّاک نَعبد» خودخواهی و شهرت طلبی را کنار می‌گذارد. ۷- با «ایّاک نستعین» از فکر یاری طلبی از غیرخدا بیرون می‌رود. ۸ - با «انعمتَ علیهم» می‌فهمد که تقسیم نعمت‌ها بدست اوست و باید حسادت را کنار گذاشت، زیرا حسود در واقع از داوری و تقسیم روزی به دست خدا راضی نیست. ۹- با «اهدِنا الصّراط المُستقیم» رهسپاری در راه حق را درخواست کند. ۱۰- با «صراط الّذین انعمتَ علیهم» همبستگی خود را با پیروان راه خدا اعلام می‌دارد. ۱۱- و در نهایت با «غیرالمغضوب علیهم ولا الضّالین» از باطل و اهل باطل بیزاری می‌جوید. «بِسم اللّه الرّحمن الرّحیم» در میان مردم و اقوام مختلف رسم است که کارهای مهّم را با نام یکی از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقه آنهاست، شروع می‌کنند، تا آن کار با میمنت و مبارکی آغاز شود و به انجام رسد. البتّه هرکس بر اساس افکار و عقاید صحیح یا فاسد خود عمل می‌کند. بعضی با نام بتها و طاغوت‌ها و بعضی با نام و یاد خدا و به دست اولیای خدا کارهای خود را شروع می‌کنند. چنانکه امروز رسم شده ساختمان‌های مهم را، افراد مهمّ اولین کلنگش را بر زمین می‌زنند، در جنگ خندق نیز پیامبراکرم برای حفر خندق، اوّلین کلنگ را خود به زمین زدند. بسم اللّه، سرآغاز کتاب وحی است. بسم اللّه، نه تنها در ابتدای قرآن بلکه در آغاز تمام کتاب‌های آسمانی بوده است. بسم اللّه، سرلوحه عمل همه انبیا بوده است. وقتی کشتی حضرت نوح در میان امواج طوفان به راه افتاد، نوح به یاران خود گفت: سوار شوید که: «بسم اللّه مجریها و مرسیها» [۱] حرکت و توقف این کشتی با نام خداست. حضرت سلیمان نیز وقتی ملکه سبا را به سوی خدا دعوت کرد، دعوتنامه خود را با جمله «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آغاز کرد. حضرت علی علیه السلام می‌فرمود: «بسم اللّه» مایه برکت کارها و ترک آن موجب نافرجامی امور است. [۱] همچنین به شخصی که جمله «بسم اللّه» را می‌نوشت فرمود: «جَوِّدها» آنرا نیکو بنویس. [۲] به زبان آوردنِ «بسم اللّه» در شروع هر کاری سفارش شده است؛ غذاخوردن، خوابیدن، سوارشدن بر مرکب، نکاح و زناشویی و بسیاری از کارهای دیگر. حتی اگی حیوانی بدونِ گفتن «بسم اللّه» ذبح شود مصرف گوشت آن حرام است. و این رمز آن است که خوراکِ انسانِ هدفدار و موحّد نیز باید جهت الهی داشته باشد. ---------- [۱]: ۱۸۲) سوره هود، آیه ۴۱. [۱]: ۱۸۳) بحار، ج ۷۶، ص ۳۸۵. [۲]: ۱۸۴) کنزالعمّال، حدیث ۲۹۵۵۸. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۴۷- چرا هر کاری را با «بسم اللّه» شروع کنیم؟ تفسیر نماز » چرا هر کاری را با «بسم اللّه» شروع کنیم؟ همانگونه که محصولات یک کارخانه آرم و علامت مخصوص آن کارخانه را دارد و مثلاً یک کارخانه چینی سازی علامت خود را روی تمام ظروف می‌زند، چه ظرفهای بزرگ و چه کوچک، و یا هر کشوری پرچمی مخصوص به خود دارد که هم بر فراز ادارات و پادگانها برافراشته است و هم بر فراز کشتی‌ها و هم بر روی میز اداری کارمندان، نام خدا و یاد خدا نیز آرم و نشانه مسلمانی است و جمله «بسم اللّه» علامت و رمز این مسلمانی است و در هر کاری، چه بزرگ و چه کوچک و در هر مکانی، چه مسجد و چه کارخانه و در هر زمانی، چه صبح و چه شام، این کلام مبارک بر زبان مسلمان جاری است و لذا در حدیث می‌خوانیم: «بسم اللّه» را فراموش نکن، حتی در نوشتن یک بیت شعر. روایاتی نیز در پاداش کسی که برای اوّلین بار «بسم اللّه» را به کودک یاد دهد، وارد شده است. [۱] ---------- [۱]: ۱۸۵) تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۳. ۴۸- آیا «بسم اللّه الرحمن الرحیم» جزء سوره حمد و یک آیه مستقل است؟ تفسیر نماز » آیا «بسم اللّه الرحمن الرحیم» جزء سوره حمد و یک آیه مستقل است؟ گرچه بعضی افراد، بسم اللّه را جزء سوره ندانسته و یا قرائت آن را در نماز ترک کرده اند، اما مورد اعتراض مسلمین واقع شده اند. چنانکه معاویه روزی در نماز بسم اللّه را نگفت، مردم به او اعتراض کرده و گفتند «اَسَرَقْتَ اَمْ نَسیتَ؟! » آیه را دزدیدی یا فراموش کردی؟ [۲] فخر رازی در تفسیر خود شانزده دلیل می‌آورد که بسم اللّه جزء سوره حمد است و آلوسی نیز در تفسیر خود این اعتقاد را دارد. احمدبن حنبل نیز در مُسند خود آورده است که بسم اللّه جزء سوره است. به اعتقاد اهل بیت رسول اللّه صلوات اللَّه علیهم اجمعین، که صد سال سابقه بر رهبران فقهیِ مذاهب اهل تسنّن دارند و در راه خدا به شهادت رسیده و در قرآن نیز بر عصمت و پاکی آنها تصریح شده است، جمله «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» خود آیه ای مستقل و جزء سوره است. امامان معصوم علیهم السلام اصرار داشتند که در نماز «بسم اللّه» را بلند بگویند و امام باقرعلیه السلام در مورد کسانی که آیه بسم اللّه را در نماز نمی خواندند و یا جزء سوره نمی شمردند فرمود: «سَرقوا اَکرم آیة» [۳] بهترین آیه قرآن را به سرقت بردند! علامه شهید مطهری در تفسیر سوره حمد، ابن عباس، عاصم، کسائی، ابن عمر، ابن زبیر، عطاء، طاووس، فخر رازی و سیوطی را از جمله کسانی معرفی می‌کند که بسم اللّه را جزء سوره می‌دانسته اند. البتّه در ابتدای سوره برائت (سوره توبه)، بسم اللّه نیامده است که به فرموده حضرت علی علیه السلام بخاطر آن است که بسم اللّه کلمه امان و رحمت است و با اعلام برائت از مشرکین سازگار نیست. ---------- [۲]: ۱۸۶) مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۲۳۳. [۳]: ۱۸۷) مسند احمد، ج ۳، ص ۱۷۷ و ج ۴، ص ۸۵. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۴۹- بسم اللّه تفسیر نماز » بسم اللّه بسم اللّه، نشانگر رنگ وصبغه الهی وبیانگر جهت گیری توحیدی ماست. بسم اللّه، رمز توحید و به نام دیگران رمز کفر و به نام خدا و دیگران نشانه شرک است. نه درکنار نام خدا، نام دیگری را ببریم و نه به جای نام او نام دیگری قرار دهیم. معنایِ «سَبِحّ اسْمَ رَبّک» آن است که حتی اسم پروردگار نیز باید از هر شریکی منزّه باشد. بسم اللّه، رمز بقا و دوام است و هرچه رنگ خدایی نداشته باشد فانی است. [۱] بسم اللّه، رمز عشق به خدا و توکّل به اوست. ---------- [۱]: ۱۸۸) کُلُّ شَئ هالِکٌ اِلاّ وَجْهه». سوره قصص، آیه ۸۸. بسم اللّه، رمز دوری از تکبر و اظهار عجز به درگاه خداست. بسم اللّه، رمز بیمه کردن کارها با نام خداست. بسم اللّه، رمز قداست بخشیدن به کارهاست. بسم اللّه، رمز ذکر و یاد همیشگی خداست که خدایا ترا در هیچ حال فراموش نمی کنم. بسم اللّه، بیانگر هدف انسان است که خدایا هدفم تو هستی، نه مردم، نه دنیا و نه هوسها. بسم اللّه، یعنی فقط و فقط از او استمداد می‌جویم نه دیگران. بسم اللّه، بیانگر آن است که محتوای سوره از مبدأ حق و مظهر رحمت نازل شده است. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۵۰- واژه اللّه تفسیر نماز » واژه اللّه بعضی ریشه «اللّه» را از «اَلِهَ» به معنای «عَبَدَ» دانسته اند و «اللّه» را به معبود واقعی معنی کرده اند که تمام کمالات را دارا باشد. امّا بعضی ریشه آنرا «وَلِهَ» دانسته اند که بمعنای دلباختگی و عشق و حیرت است. بنابراین کلمه «اللّه» یعنی ذات مقدسی که جذبه او همه را متحیر و شیفته خود ساخته است. باید توجه داشت کلمه «خدا» یا «خداوند» ترجمه ای کامل برای کلمه «اللّه» نیست، زیرا «خدا» در اصل «خودآی» بوده که در فلسفه، واجب الوجود گفته می‌شود و کلمه «خداوند» نیز بمعنای صاحب است. چنانکه در ادبیات فارسی می‌گوییم: «خداوندِ خانه» یعنی صاحبِ خانه. و ناگفته پیداست که معنای صاحب یا وجودِ واجب برای ترجمه اللّه کوتاه و نارساست. بلکه «اللّه» یعنی ذاتی که شایسته عشق و پرستش است، زیرا همه کمالات را در بر دارد. در قرآن حدود صد نام برای خدا آمده است که «اللّه» جامع ترین آنهاست. اصولاً نام‌های خداوند هر کدام اشاره به صفتی از صفات خدا دارد، نه آنکه فقط یک علامت و نشانه ای برای خدا باشد. نام‌های افراد بشر مختلف است، بعضی نامها فقط علامت اند و هیچ نظری به معنای لفظ و مطابقت آن معنی با صفات آن شخص ندارند، بلکه گاهی هم مخالفت دارند مثل آنکه اسم شخص بسیار دروغگویی، صادق باشد! اما گاهی نام یک شخص علاوه بر آنکه اسم اوست، وصف او نیز هست و اشاره به صفات و کمالات او دارد مثل، اسم صادق برای انسان راستگو. بعضی نامها مثل صدای زنگ ساعت تنها علامت فرارسیدن زمان است، اما بعضی نامها نظیر صدای مؤذّن هم علامت است و هم محتوا دارد. قرآن می‌فرماید: «وَ لِلّهِ الاَسْماءُ الحُسنی» [۱] یعنی نام‌های نیکو و بهترین نامها مخصوص خداست. در روایات ۹۹ نام برای خدا ذکر شده که به عنوان اسماء حسنی معرفی شده اند و آمده است هرکس خدا را با این نامها بخواند دعایش مستجاب می‌شود. [۲] و در دعای جوشن کبیر خدا را با هزار نام و صفت می‌خوانیم. آمدن دو کلمه «رحمن» و «رحیم» بدنبالِ «اللّه» رمز آن است که انسان کار خود را با امید به لطف و رحمت الهی آغاز کند و بداند که منشأ همه امیدها و رحمتها خداست. شروع کار با الفاظ رحمت، رمز آن است که اصل و بنای الهی بر لطف و رحمت است و سزاوار است که انسان از سرچشمه رحمت الهی استمداد کند. رحمن، نام مخصوص خداست زیرا تنها رحمت او گسترده و فراگیر و همیشگی است. دیگران یا رحمتی ندارند و یا گسترده نیست، علاوه بر آنکه دیگران اگر هم چیزی می‌بخشند توقع پاداش دنیوی یا اخروی دارند، علف می‌دهند تا شیر بدوشند! در مورد دو واژه «الرّحمن» و «الرّحیم» در ذیل آیه «الرّحمن الرّحیم» بیشتر سخن خواهیم گفت. ---------- [۱]: ۱۸۹) سوره اعراف، آیه ۱۸۰. [۲]: ۱۹۰) تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۲۷. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۵۱- «اَلْحَمدُ لِلَّهِ» تفسیر نماز » «اَلْحَمدُ لِلَّهِ» کلماتِ «حمد»، «مدح» و «شکر»، گرچه در ظاهر یک معنی دارند، اما هرکدام در جای خاصی بکار می‌روند. مثلاً: کلمه «مَدح» به معنای ستایش است، چه ستایش به حق باشد و چه از روی چاپلوسی و ناحق، چه بخاطر کمالاتِ فرد باشد و چه از ترس و طمع و یا اغفال و خودشیرینی. کلمه «شکر»، سپاس در برابر خیر و نعمتی است که از دیگران به انسان رسیده است. اما در کلمه «حَمد»، علاوه بر ستایش و سپاس، معنای دیگری نیز نهفته و آن پرستش است. سپاس و ستایشی که به حدّ پرستش برسد، حمد است و لذا مدح و شکر دیگران جایز است، اما حَمد مخصوص خداست، زیرا پرستش مخصوص اوست. گرچه بعد از «الحمدلِلَّه» چهار وصف برای خدا آمده است: «ربّ العالمین»، «الرّحمن»، «الرّحیم»، «مالک یوم الدین» که نشان می‌دهد انسان باید بخاطر این الطاف و عظمت الهی، حمدگویِ خدا باشد، اما قبل از هر چیز کلمه «لِلَّه» آمده است، یعنی حمد تنها برای اوست چون تنها او شایسته حمد است، بر فرض هم که چنین اوصافی در کنارش نیامده باشد. گر از دوست چشمت به احسان اوست تو در بند خویشی نه در بند دوست ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۵۲- «رَبِّ العالَمینَ» تفسیر نماز » «رَبِّ العالَمینَ» خداوند، پروردگار همه هستی است. آنچه در آسمانها و زمین و میان آنهاست، پروردگارشان اوست: «رَبُّ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما» [۱] و «هُوَ رَبُّ کُلِّ شَی ءٍ» [۲] حضرت علی علیه السلام در تفسیر «عالَمین» می‌فرمایند: «من الجمادات و الحیوانات» یعنی او پروردگار جماد و حیوان، جاندار و بی جان است. گرچه گاهی مراد از «عالَمین» در قرآن، انسان‌ها هستند، امّا بیشتر موارد، عالَم به معنای مخلوقات و عالمین به معنای تمام مخلوقات استعمال شده است. از این آیه فهمیده می‌شود پروردگار تمام هستی اوست و آنچه در جاهلیت و در میان بعضی ملّت‌ها اعتقاد داشتند که برای هر نوعی از موجودات، خدائی مستقل است که «ربّ النّوع» آن پدیده است، فکری باطل است. خداوند برای همه موجودات پس از آفرینش، مسیری برای رشد و تکامل تعیین نموده و تربیت الهی همان مسیر هدایت اوست. «رَبُّنَا الَّذی اَعْطی کُلَّ شَی ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی» [۳] پرودگار ما کسی است که به همه موجودات نعمت وجود بخشیده و سپس آنها را به سوی کمال هدایت نموده است. اوست که به زنبور عسل یاد داده از چه گیاهی بمکد و به مورچه آموخته چگونه قوت زمستانی خود را ذخیره کند و بدن انسان را چنان آفریده که بطور خودکار خون سازی کند. آری چنین خداوندی شایسته سپاس وستایش است. یکی از ویژگی‌های انسان آن است که در برابر جمال و کمال و زیبائی، ستایش و در برابر نعمت‌ها و احسان‌ها تشکر می‌کند. خداوند متعال، بخاطر کمال و جمالش شایسته ستایش و بخاطر احسان و اِنعامش لایق شکرگزاری است. البتّه تشکر از خدا، منافاتی با سپاسگزاری از مخلوق ندارد، به شرط آنکه به امر خدا و در مسیر خدا باشد. گرچه درواقع هر کس با هر زبانی هرگونه ستایشی ---------- [۱]: ۱۹۱) سوره مریم، آیه ۶۵. [۲]: ۱۹۲) سوره انعام، آیه ۱۶۴. [۳]: ۱۹۳) سوره طه آیه ۵۰. از دیگران می‌کند، در حقیقت منشأ و سرچشمه آن را حمد می‌کند. «ربّ العالَمین» یعنی رابطه خداوند با مخلوقات رابطه ای دائمی و تنگاتنگ است. «ربّ العالَمین» یعنی امکان رشد و تربیت برای همه وجود دارد. نه تنها خوبان که بدها نیز در حال بهره گیری از نعمت‌های الهی هستند. «کُلاًّ نُمِدُّ هؤلاءِ وَ هؤُلاءِ» [۱] خداوند می‌فرماید: ما همه را کمک می‌کنیم و میدان را برای همه باز گذاشته ایم تا هرکس به هر هدفی که دارد برسد. البتّه چون دنیا دار تزاحم و موانع است، طبیعی است که همه کس به همه آرزوهایش نمی رسد. ---------- [۱]: ۱۹۴) سوره اسراء، آیه ۲۰. «ربّ العالمین» یعنی خداوند هم مالکِ هستی است هم مدبّر آن. کلمه «ربّ» یا از ریشه «رَبَیَ» به معنای رشد و تربیت گرفته شده و یا از واژه «رَبَّ» به معنای صاحب. خداوند هم صاحب جهان است هم مربّی و مدبّر آن. «لَهُ الْخَلْقُ وَالْاَمر تَبارَک اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ» [۱] هم آفرینش از اوست هم اداره آن و هم پرورش دهنده همه اوست. طبق روایات کلمه «الحمدلِلّه ربّ العالمین» بهترین تشکر از نعمت‌های خداوند است و لذا سفارش شده قبل از هرگونه دعا و درخواستی از خدا، حمد خدا کنید وگرنه دعا ناقص است. نه تنها در آغازِ دعا و نیایش، بلکه اهل بهشت در پایان کار همان شعار را تکرار می‌کنند که: «وَ آخِرُ دَعْویهُمْ اَنِ الْحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» [۲] ---------- [۱]: ۱۹۵) سوره اعراف، آیه ۵۴. [۲]: ۱۹۶) سوره یونس، آیه ۱۰. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۵۳- «اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ» تفسیر نماز » «اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ» ترجمه این دو کلمه به «بخشنده مهربان» ترجمه کامل و رسائی نیست، زیرا به قول علاّمه شهید مطهّری، بخشنده مهربان ترجمه جواد و رئوف است، نه رحمن و رحیم و اصولاً برای این دو کلمه، واژه معادلِ فارسی یافت نشده است. گرچه «رحمن» و «رحیم» هر دو از ریشه «رحمة» گرفته شده اند، امّا «رحمن» به رحمتِ گسترده الهی گفته می‌شود که ابتدائی است و همه انسان‌ها را شامل می‌شود، ولی «رحیم» رحمتی است که به عنوان پاداش و نتیجه کارهای خوب تنها بر نیکوکاران نازل می شود. لذا به فرموده امام صادق علیه السلام خداوند نسبت به تمام مخلوقات «رحمن» است، اما تنها به مؤمنان رحیم است. خداوند رحمت را بر خود واجب کرده است: «کَتبَ عَلی نَفسِهِ الرَّحمَة» [۱] چنانکه پیامبر و کتاب او نیز برای هستی، رحمت است: «رَحْمَةً لِلْعالَمینَ» [۲] پرورش و تربیت او بر اساس رحمت است و کیفر و عقوبت او نیز همچون چوب معلّم لازمه تربیت است. بخشیدن گناهان و قبول توبه بندگان و عیب پوشی آنان و دادن فرصت برای جبران گذشته همه مظاهر رحمت فراگیر او هستند. اصولاً هستی جلوه رحمت اوست و هرچه از جانب او به هر موجودی برسد لطف و رحمت است، لذا همه سوره‌های قرآن با «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آغاز می‌شود. «الرحمن الرحیم» در کنار «ربّ العالمین»، یعنی تربیت الهی بر اساس لطف و رحمت است، چنانکه تعلیم او نیز بر پایه رحم و مهربانی است: «اَلرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرآنَ» [۳] خدایِ مهربان قرآن را به بشر تعلیم کرد. و این خود درسی برای ما انسان هاست که معلّم و مربّی باید همواره مهربان و رحیم باشد. ---------- [۱]: ۱۹۷) سوره انعام، آیه ۱۲. [۲]: ۱۹۸) سوره انبیا، آیه ۱۰۷. [۳]: ۱۹۹) سوره الرحمن، آیه ۲. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
تفسیر نماز » «مالِک یَوْمِ الدّینِ» او مالک روز جزاست. خداوند هم مالک است و هم مَلِک. هستی نیز هم مِلک تحتِ مالکیّت اوست و هم مُلک تحت سلطنت و حکومت او. مالکیّت او فراگیر است و همه چیز را شامل می‌شود و حتی حکومت هم تحت مالکیت اوست: «قُل اللَّهُمَّ مالِک المُلْک» [۱] چنانکه انسان نیز نسبت به اعضای بدن خود هم مالک است و هم حاکم و فرمانروا. مالکیت خدا واقعی است، نه اعتباری و قراردادی. گرچه خداوند هم مالکِ دنیاست و هم آخرت، اما چون انسان در دنیا خود را مالک اشیا و امور می‌بیند از مالکِ اصلی غافل می‌شود، ولی در آن روز که همه اسباب قطع و نسبت‌ها محو و زبانها مُهر زده می‌شود، مالکیتِ الهی را بخوبی احساس و ادراک می‌کند، لذا به او خطاب می‌شود: «لِمَنِ الْمُلْک الْیَوْم» امروز حکومت از آن کیست؟ و او که تازه چشمش باز شده می گوید: «لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَّهار» [۲] نمازگزاری که در هر نماز می‌گوید: خداوند «مالک یوم الدین» است همواره در یادِ معاد و قیامت است و هر کاری که می‌خواهد بکند از ابتدا به فکر حساب و کتاب روز جزاست. ---------- [۱]: ۲۰۰) سوره آل عمران، آیه ۲۶. [۲]: ۲۰۱) سوره مؤمن، آیه ۱۶. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۵۵- واژه دین تفسیر نماز » واژه دین کلمه «دین» در معانی گوناگون بکار رفته است: ۱- شریعت و قانون الهی، چنانکه قرآن می‌فرماید: «اِنَّ الدّینَ عِنْدَاللَّهِ الْاِسْلام» [۳] همانا دین در نزد خدا اسلام است. ۲- عمل و اطاعت، چنانکه قرآن می‌فرماید: «لِلَّهِ الدّینُ الْخالِصُ» [۴] دین خالص (عمل خالص) برای خداست. ۳- حساب وجزا، چنانکه این آیه شریفه می‌فرماید: «مالِک یَوْمِ الدّینِ» ---------- [۳]: ۲۰۲) سوره آل عمران، آیه ۱۹. [۴]: ۲۰۳) سوره زمر، آیه ۳. یکی از نام‌های روز قیامت، «یوم الدّین» است، یعنی روز کیفر و پاداش. چنانکه قرآن از قول منکرانِ قیامت نقل می‌کند که: «یَسْئَلُونَ اَیَّانَ یَوْمُ الدّینِ» [۱] می‌پرسند روز قیامت چه وقت است؟ و یا در مقام معرفی این روز می‌فرماید: «ثُمَّ ما اَدْریک ما یَوْمُ الدّینِ یَوْمَ لا تَمْلِک لِنَفْسٍ شَیْئاً وَالْاَمْرُ یَوْمَئذٍ لِلَّه» [۲] نمی دانی روز دین (روز قیامت) چه روزی است؟! روزی است که هیچکس برای کسی کارآئی ندارد و تنها فرمان الهی حاکم است. «مالک یوم الدّین» انذار و هشدار است که ای نمازگزار از امروز به فکر فردا باش. فردایی که «لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» [۳] مال و ثروت و فرزند نفعی ندارد، فردائی که «لَنْ تَنْفَعَکُمْ اَرْحامُکُمْ» [۴] بستگان و نزدیکان نیز فایده ای نمی رسانند، فردایی که نه زبان اجازه عذرتراشی دارد و نه فکر فرصت تدبیر، فردایی که تنها یک چیز کارساز و چاره ساز است و آن لطف خداوند است. قرارگرفتنِ «مالک یوم الدّین» در کنار «الرّحمن الرحیم» نشان می‌دهد که بیم و امید باید در کنار هم باشند و تشویق و تنبیه در کنار یکدیگر. چنانکه قرآن کریم در آیه ای دیگر می‌فرماید: «نَبِّئْ عِبادی اَنّی اَنَا الْغَفُورُ الرَّحیمُ وَ اَنَّ عَذابی هُوَ الْعَذابُ الْاَلیمُ» [۵] ای پیامبر! به بندگانم خبرده که من بسیار مهربان و آمرزنده‌ام ولی عذاب و مجازات من نیز دردناک است. و در آیه ای دیگر خداوند ---------- [۱]: ۲۰۴) سوره ذاریات، آیه ۱۲. [۲]: ۲۰۵) سوره انفطار، آیه ۱۹. [۳]: ۲۰۶) سوره شعراء، آیه ۸۸. [۴]: ۲۰۷) سوره ممتحنه، آیه ۳. [۵]: ۲۰۸) سوره حجر، آیه ۴۹ - ۵۰. را چنین معرفی می‌کند: «قابِلُ التَّوْبِ شَدیدُ الْعِقابِ» [۱] خداوند هم پذیرنده توبه گنهکاران است و هم عقوبت کننده شدید گنهکاران. به هرحال «الرّحمن الرّحیم» امیددهنده است و «مالِک یَوم الدّین» بیم دهنده، و مسلمان باید میان بیم و امید و خوف و رجاء باشد تا نه دچار غرور گردد و نه مأیوس از رحمت الهی. ---------- [۱]: ۲۰۹) سوره غافر، آیه ۳. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357