eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.3هزار دنبال‌کننده
44.2هزار عکس
30.7هزار ویدیو
1.4هزار فایل
#نذر_ظهور @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۳- عبادت و دریافت ها تفسیر نماز » عبادت و دریافت ها عبادت، وسیله دریافت امدادها و الطاف الهی است. «وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» [۲] آن قدر عبادت کن تا به درجه یقین برسی. حضرت موسی برای دریافت کتاب آسمانی تورات، چهل شبانه روز در کوه طور به عبادت و مناجات پرداخت و پیامبر گرامی اسلام برای دریافت وحی مدّت‌های طولانی در غار حرا به عبادت مشغول بود. در روایات آمده است: «مَنْ اَخْلَصَ الْعِبادَة لِلّهِ اَرْبَعینَ صَباحاً ظَهَرتْ یَنابیعُ الْحِکْمةَ مِنْ قَلْبِهِ عَلی لِسانِهِ» [۳] هر کس چهل شبانه روز تمام کارهایش رنگ عبادت و خلوص داشته باشد، خداوند چشمه‌های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می‌سازد. آری عبادتِ خالصانه، دانشکده ای است که چهل روزه فارغ التحصیلانی حکیم پرورش می‌دهد که حکمت را از سرچشمه الهی دریافت و به دیگران تحویل می‌دهند. ---------- [۲]: ۲۲) سوره حجر، آیه ۹۹. [۳]: ۲۳) بحار، ج ۵۳، ص ۳۲۶. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۶- نماز در کلام علی علیه السلام تفسیر نماز » نماز در کلام علی علیه السلام حضرت علی علیه السلام بارها در نهج البلاغه از نماز و یاد خدا سخن به میان آورده که در کتابی به نام «نماز در نهج البلاغه» گردآوری شده است. ما در اینجا جملاتی را در مورد فلسفه ذکر و یاد خدا که مهمترین مصداقش نماز است از آن حضرت نقل می‌کنیم: می فرماید: «اِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الذِّکْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَالْوَقَرَة وَ تُبْصِرُ بِه بَعْدَ العَشوة» [۳] خداوند ذکر و یادش را صیقل روحها قرار داد تا گوشهای سنگین با یاد خدا شنوا و چشم‌های بسته با یاد او بینا شوند. آنگاه حضرت در مورد برکات نماز می‌فرماید: «قَدْ حَفَّتْ بِهِم المَلائِکَة وَ نُزّلَتْ عَلَیْهِمُ السَّکینَه وَ فُتِحَتْ لَهُم اَبْوابَ السَّماءِ وَ اُعِدَّتْ لَهُم مَقاعِدَ الکِرامات» فرشتگان آنان را در بر می‌گیرند و آرامش بر آنان نازل می‌شود، درهای آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبی برایشان آماده می‌شود. در خطبه ای دیگر می‌فرماید: «و اِنَّها لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَق وَ تُطلِقُها اِطْلاقَ الرَّبَق» [۱] نماز گناهان را مثل برگ درختان می‌ریزد و گردن انسان را از ریسمان گناه آزاد می‌کند. آنگاه در ادامه، تشبیهی جالب از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل می‌فرماید که: نماز همچون جوی آبی است که انسان روزی پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد، آیا دیگر آلودگی باقی می‌ماند؟ در خطبه ۱۹۶ گوشه‌هایی از مفاسد اخلاقی همچون کبر و سرکشی و ظلم را برمی شمرد و سپس می‌فرماید: درماین این مفاسد نماز و روزه و زکات است. آنگاه در مورد آثار نماز می‌فرماید: «تَسْکیناً لِاَطْرافِهِم، تَخْشیعاً لِاَبْصارِهِم، تَذْلیلاً لِنُفُوسِهِمْ، تَخْفیضاً لِقُلُوبِهِم، اِزالَةً لِلْخَیْلاءِ عَنْهُم اِنْ اَوْ حَشَتْهُم الْوَحْشَة آنَسَهُمْ ذِکْرک» نماز به همه وجود انسان آرامش می‌بخشد، چشمها را خاشع و خاضع می‌گرداند، نفس سرکش را رام، دلها را نرم و تکبر و بزرگ منشی را محو می‌کند. به هنگام وحشت و اضطراب و تنهایی، یاد تو موجب انس و الفت آنها می شود. البتّه روشن است که همه مردم چنین بهره‌هایی را از نماز ندارند، بلکه تنها گروهی هستند که شیفته نماز و یاد خدا هستند و آن را با تمام دنیا عوض نمی کنند. ---------- [۳]: ۳۱) نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲. [۱]: ۳۲) نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۷- آثار و برکات عبودیّت و بندگی تفسیر نماز » آثار و برکات عبودیّت و بندگی ۱- احساس غرور و افتخار امام زین العابدین علیه السلام در مناجات خود می‌گوید: «اِلهی کَفی بی عِزّاً اَنْ اَکُونَ لَک عَبْداً» [۱] همین افتخار مرا بس که بنده تو باشم. چه افتخاری از این بالاتر که انسان با خالق خود سخن بگوید و او کلام انسان را بشنود و بپذیرد! در این دنیای ناچیز، اگر مخاطب انسان شخصی بزرگ و دانشمند باشد، انسان به وجود او افتخار و از مصاحبت با او احساس غرور می‌کند و از اینکه زمانی شاگرد فلان استاد بوده است بر خود می‌بالد. ۲- احساس قدرت کودک مادامی که دستش در دست پدری قوی و مهربان است احساسِ قدرت می‌کند، امّا اگر تنها شود هر لحظه ترس و دلهره دارد که دیگران او را آزار دهند. انسانی که متّصل به خدا شد، در برابر ابرقدرت‌ها و طاغوت‌ها و مستکبرین احساس قدرت می‌کند. ۳- احساس عزّت عزّت به معنی نفوذناپذیری است. در مکتب انبیا تمام عزّت‌ها از آنِ خداست، چنانکه همه قدرت‌ها از اوست. لذا قرآن از کسانی که به سراغ غیر خدا می‌روند انتقاد می‌کند که آیا از غیر خدا عزّت می‌خواهید؟ [۱] طبیعی است که اتصال به عزیزِ مطلق و قدرت بی نهایت، به انسان عزّت می‌دهد. چنانکه کلماتی همچون «اللّه اکبر» طاغوت‌ها را در نزد انسان حقیر و او را در برابر آنها عزیز می‌کند. لذا قرآن به ما دستور می‌دهد که در سختی‌ها و مشکلات از نماز و عبادت کسب قدرت و قوّت کنیم: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ» [۲] اولیای خدا نیز در مقاطع حسّاس، خود را با نماز تقویت می‌کردند. عصر روز نهم محرّم در کربلا، لشگر یزید به خیمه گاه امام حسین علیه السلام حمله کرد. امام فرمودند: یک شب جنگ را به تأخیر بیندازید که من نماز را دوست دارم و می‌خواهم امشب را تا صبح به عبادت بپردازم. بندگان صالح خدا، نه فقط نمازهای واجب که نمازهای مستحب را دوست می‌دارند. نماز نافله، نشانه عشق به نماز است. نماز واجب را چه بسا انسان از ترس قهر خدا بخواند، ولی در نماز مستحب ترس مطرح نیست، عشق مطرح است. آری، هر کس که کسی را دوست دارد، میل دارد بیشتر با او حرف بزند و دل از او نمی کند. چگونه ممکن است انسان ادعا کند خدا را دوست دارد ولی حال حرف زدن با او را ندارد! البتّه این بی رغبتی به نماز و نافله بی دلیل نیست، بلکه طبق روایات گناه روز توفیق نماز شب و نافله سحر را می‌گیرد. به هرحال آنکه نافله نمی خواند، فضلی ندارد که انتظار تفضّل از خداوند را داشته باشد. چنانکه کسی انتظار ظهور مصلح است که خود صالح باشد. نمازهای نافله، نقص نمازهای واجب را نیز جبران می‌کند. شخصی از امام پرسید: من در نماز حضور قلب ندارم و از برکاتِ نماز بی بهره ام، چه کنم؟ حضرت فرمودند: بدنبال نمازهای واجب، نماز نافله بخوان که کاستی‌های آن را جبران می‌کند و سبب قبولی نماز واجب می‌گردد. بخاطر همین آثار و برکات است که اولیای خدا نه تنها به نمازهای واجب، بلکه به نمازهای مستحب توجه زیادی داشتند و از آنچه مانع و مزاحم این سیر معنوی و پرواز روحی می‌گشت، مانند پرخوری، پرحرفی، پرخوابی، لقمه حرام، لهو و لعب و سرگرم شدن به دنیا، که انسان را از حال عبادت می‌اندازد و نماز را بر او سنگین می‌کند، دوری می‌کردند. چنانکه قرآن می‌فرماید: «وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخَشِعِینَ» [۱] همانا نماز سنگین است مگر برای خاشعان. ---------- [۱]: ۳۶) سوره بقره، آیه ۴۵. ---------- [۱]: ۳۳) بحار، ج ۷۷، ص ۴۰۲. [۱]: ۳۴) سوره نساء، آیه ۱۳۹. [۲]: ۳۵) سوره بقره، آیه ۴۵. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۴- عامل تربیت گرچه نماز یک ارتباط روحی و معنوی است و هدف از آن یاد خداست، اما اسلام خواسته این روح را در قالب یک سلسه برنامه‌های تربیتی پیاده کند و لذا شرائط زیادی را برای آن قرار داده است، شرائط صحیح بودنِ نماز، شرائط قبولی و شرائط کمال. پاک بودن بدن و لباس، رو به قبله بودن، درست خواندن کلمات، مباح بودنِ مکان و لباس نمازگزار از شرائط صحّت نماز است که مربوط به جسم نمازگزار است نه روحِ او. اما اسلام عبادت را در این لباس قرار داده تا به مسلمین درس نظافت و پاکیزگی، استقلال، و مراعات حقوق دیگران بدهد. چنانکه توجه و حضور قلب، پذیرفتن رهبری امامان معصوم و ادای واجباتِ مالی چون خمس و زکوة، شرط قبولی نماز است و انجام آن در اوّل وقت، در مسجد، به جماعت، با لباس تمیز و عطر زده، مسواک زده و رعایت نظم صفوف و امثال آن از شرائط کمال نماز است. دقت در این شرائط بخوبی می‌رساند که هر یک از آنها نقش مؤثری در تربیت انسان‌ها دارد. در نماز به هر سو بایستیم رو به خداست، زیرا قرآن می‌فرماید: «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ» [۱] اما بخاطر آنکه بفهماند جامعه اسلامی باید یک جهت داشته باشد و درس وحدت و هبستگی بدهد، دستور می‌دهد همه به یک جهت بایستند. اما چرا آن جهت، کعبه باشد؟ زیرا کعبه اولین نقطه ای است که برای عبادت مردم وضع شده است: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً» [۲] و از طرفی بنیانگذار و تعمیرکنندگانِ آن در طول تاریخ، انبیا بوده اند. پس رو به کعبه ایستادن یک نوع همبستگیِ مکتبی در طول زمان است. از سوی دیگر کعبه رمز استقلال است، زیرا تا وقتی مسلمین رو به بیت المقدس، قبله یهود و نصاری نماز می‌خواندند، آنها منّت می‌نهادند و می‌گفتند: رو به قبله ما ایستاده اید پس از خود استقلالی ندارید. قرآن با صراحتِ کامل می‌فرماید: ---------- [۱]: ۳۷) سوره بقره، آیه ۱۱۵. [۲]: ۳۸) سوره آل عمران، آیه ۹۶. «لِئَلّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیکُم حُجَّة» [۱] ما قبله شما را کعبه قرار دادیم تا مردم بر شما حجّتی نداشته باشند. خلاصه آنکه قبله رمز استقلال، وحدت و همبستگی است و اینها درسهای تربیتیِ نماز است. ۵ - احضار ارواح! امروزه بازار هیپنوتیزم و احضار ارواح در دنیا رونق پیدا کرده است، ولی هدف ما آن بحث‌ها نیست. هدف ما این است که روحِ فراری خود را از طریق نماز نزد خالق احضار و این شاگرد فراری را سر کلاس حاضر کنیم. یکی از برکات نماز احضار نفس سرکش وفراری در محضر خداست. امام زین العابدین علیه السلام در مناجات الشّاکین، از نَفس خود به درگاه خداوند ناله می‌کند و می‌گوید: خداوندا من از نفسی به تو گلایه دارم که میل به هوسها دارد و از حق فراری است. این نفس است که گناه را در نزد انسان شیرین و آسان جلوه می‌دهد و اینگونه توجیه می‌کند که بعداً توبه می‌کنی و یا دیگران نیز این کارها را کرده اند. نفس مثل کودک بازی گوشی است که اگر پدر از او مراقبت نکند دست خود را از دست پدر بیرون کشیده و به هر سو که بخواهد می‌رود و هر لحظه خطری او را تهدید می‌کند. بهترین راه کنترل این نفسِ سرکش آنست که انسان روزی چند مرتبه آن را در نزد خداوند احضار و غفلت زدائی کند تا از غرق شدن در منجلاب مادیات نجاتش دهد. ۶- ولایت بر هستی! از برکاتِ نماز و عبادت آن است که انسان بتدریج و گام به گام بر هستی تسلّط پیدا می‌کند. گام اوّل: قرآن می‌فرماید: تقوی برای انسان نورانیت و بصیرت می‌آورد یعنی به انسان دیدی می‌دهد که حق را از باطل تشخیص دهد، «إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَاناً» [۱] و در جای دیگر می‌فرماید: «یَجْعَل لَّکُمْ نُوراً» [۲] پس تقوی که در رأس آن بندگی خدا و نماز است گامی به سوی نورانی شدن و بصیرت پیدا کردن است. ---------- [۱]: ۳۹) سوره بقره، آیه ۱۵۰. [۱]: ۴۰) سوره انفال، آیه ۲۹. [۲]: ۴۱) سوره حدید، آیه ۲۸. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
گام دوّم: کسانی که هدایت الهی را پذیرفتند و در مدار حق قرار گرفتند خداوند هدایت آنها را زیادتر می‌کند: «وَالَّذِینَ اهْتَدَوْا زَادَهُم هُدیً» [۳] پس نور و هدایت آنها متوقف نمی شود، بلکه بخاطر تسلیم و بندگی دائماً در حال قرب و رشد هستند و شعاع وجودیشان بیشتر می‌شود. گام سوّم: از آنجا که این افراد در راه خدا تلاش می‌کنند، خداوند راه‌های زیادی را برای رسیدن به کمال به آنها نشان می‌دهد. «وَالَّذِینَ جَهَدُواْ فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُم سُبُلَنَا» [۴] گام چهارم: هرگاه شیطان به سراغ آنها برود فوراً متذکّر شده و از خداوند عذرخواهی می‌کنند. «إِذَا مَسَّهُمْ طآئِفٌ مِّنَ الشَّیطَانِ تَذَکَّرُوا» [۱] گام پنجم: برای خودسازی و دوری از فحشاء و مکر نماز بهترین عامل است. «إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ» [۲] بدنبال این قدمها و گامها، انسان بر نفس خود تسلّط پیدا می‌کند، نفس را مهار می‌کند و گرفتار وسوسه و لغزش نمی شود. بلکه هرگاه فشار وسوسه درونی و طاغوت بیرونی زیاد شد، باز هم از اهرم نماز و صبر کمک می‌گیرد: «وَاستَعِینُوا بِالصَّبرِ وَالصَّلَو ة» [۳] گام ششم: افراد با تقوی که وجودشان با نور الهی روشن شده، با هر نماز یک گام به جلو می‌روند، زیرا نماز تکرار نیست، بلکه معراج است. پلّه‌های یک نردبان همه مثل هم است، اما هر پله یک قدم انسان را رو به بالا می‌برد. چنانکه کسی که چاه حفر می‌کند، در ظاهر کاری تکراری می‌کند و همواره کلنگ می‌زند، اما در واقع با هر کلنگی که می‌زند به عمق بیشتری می‌رسد. رکعات نماز در ظاهر تکراری اند، اما در واقع پلّه‌های بالا رفتن از نردبان کمال و عمق دادن به معرفت و ایمان اند. نمازگزار اجازه نمی دهد که عمرش چراگاه شیطان و لگدکوب او گردد. امام زین العابدین علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق از خداوند چنین می‌خواهد: خداوندا! اگر عمر من چراگاه شیطان است، آن را قطع کن. ---------- [۳]: ۴۲) سوره محمد، آیه ۱۷. [۴]: ۴۳) سوره عنکبوت، آیه ۶۹. [۱]: ۴۴) سوره اعراف، آیه ۲۰۱. [۲]: ۴۵) سوره عنکبوت، آیه ۴۵. [۳]: ۴۶) سوره بقره، آیه ۴۵. نه تنها شیطان که گاهی وهم و خیال، روح انسان را لگدکوب می‌کند و انسان را غافل از حق و حقیقت می‌گرداند. آری پیامبر اکرم در خواب هم بیدار بود و ما در بیداری و حتی در حال نماز هم خوابیم و روحمان دستخوش شیطان و خیال است، به قول مولوی: گفت پیغمبر که عَینایَ ینام لایَنام القلب عن ربّ الاَنام چشم تو بیدار و دل رفته به خواب چشم من خفته، دلم در فتح باب و در جای دیگر می‌گوید: گفت پیغمبر که دل، همچون پری است در بیابانی اسیر صَرصری است باد، پَر را هر طرف رانَد گزاف گه چپ و گه راست با صد اختلاف این نفس اگر مهار نشود هر لحظه انسان را به فساد می‌کشاند: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارةُ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبّی» [۱] به همین دلیل قرآن، بهشت را مخصوص کسانی می‌داند که نه تنها به زبان بلکه در دل نیز اراده برتری طلبی و فساد نداشته باشند. [۲] و برای آنان که نفس خود را از هوسها باز داشته اند، بهشت را مأوی قرار داده است. [۳] اولیای خدا بر افکار و اندیشه‌های خود حاکمند نه محکوم آنها. آنان در اثر بندگی خدا چنان ولایت و سلطه ای بر نفس خویش دارند که اجازه نمی دهند حتّی وسوسه ای بر قلب آنها خطور کند. من چو مرغ اوجم، اندیشه مگس کی بود بر من مگس را دسترس پس از آنکه انسان به نور و شناخت و آگاهی رسید و با نمازهایِ عارفانه و عاشقانه و آگاهانه، نفس را کنترل و روح را در جهت رضای خدا قرار داد و بر نفس خود ولایت و سلطه پیدا کرد، بر هستی نیز سلطه می‌یابد. دعاهای او مستجاب می‌شود و کارهای خدائی می‌کند. معجزات انبیا همان تصرّف در هستی و تسلّط بر طبیعت است که با اذن الهی انجام می‌دهند. ---------- [۱]: ۴۷) سوره یوسف، آیه ۵۳. [۲]: ۴۸) سوره قصص، آیه ۸۳. [۳]: ۴۹) سوره نازعات، آیه ۴۱. اینکه می‌گویند: «العبودیة جوهرة کنهها الرّبوبیة» بندگی خالص، گوهری است که از ربوبیّت سر در می‌آورد، مراد همین سلطه بر هستی است که از بندگی خدا حاصل می‌شود. در حدیث آمده که خداوند می‌فرماید: انسان از طریق کارهای مستحب و نافله گام به گام به من نزدیک می‌شود که تا آنکه محبوب من شود و آنگاه که به این مقام رسید من چشم و گوش و زبان و دست او می‌شوم و تمام حرکات او خدایی و جهت دار می‌شود. به جائی می‌رسد که مانند حضرت ابراهیم می‌گوید: «إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» [۱] ---------- [۱]: ۵۰) سوره انعام، آیه ۱۶۲. نماز وعبادتم ومرگ وحیاتم همه و همه برای پروردگار جهانیان است. در این حال هرگاه دعا کند مستجاب می‌کنم واگر سؤالی کند قبول می‌کنم. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۸- باز هم سیمای نماز تفسیر نماز » باز هم سیمای نماز هر چه برای نماز گفته و نوشته شود حق آن ادا نمی شود و چگونه ممکن است عمودِ دین و پرچم اسلام و یادگار ادیان و انبیا و محور قبولِ همه اعمال در چند جمله بیان شود؟ * نماز، برنامه هر صبح و شام است بهنگام صبح اولین کلامِ واجب نماز و بهنگام شام آخرین واجب، نماز است. پس آغاز و انجامِ هر روزت با یاد خدا و برای خدا است. * نماز در سفر یا وطن، در زمین یا هوا، در فقر یا غنی، رمز آنست که در هر کجا هستی و هر که هستی مطیع او باشی نه غیر او. * نماز، ایدئولوژی عملی مسلمان است که در آن عقائد و افکار و خواسته‌ها و الگوهای خود را بیان می‌کند. * نماز، استحکام بخشیدن به ارزشها و جلوگیری از فروپاشی شخصیتِ افراد و اعضای جامعه است که اگر مصالح ساختمان سُست باشد ساختمان فرو می‌ریزد. * اذانِ نماز، شیپورِ توحید است که سپاه متفرّقِ اسلام را در یک صف و زیر یک پرچم فرا می‌خواند و آنان را پشتِ سر امامی عادل قرار می‌دهد. * امام جماعت یکی است تا رمز این باشد که امام جامعه نیز باید یکی باشد تا اداره امور متمرکز باشد. امام جماعت باید مراعات ضعیف ترین مردم را بکند و این درس است که در تصمیم گیری‌های جامعه مراعاتِ طبقه محروم را بکنید. پیامبر خدا بهنگام نماز صدای گریه طفلی را شنید نماز را به سرعت تمام کرد تا اگر مادر طفل در نماز شرکت کرده کودکش را آرام کند! [۱] * اولین فرمان بدنبال آفرینش انسان، فرمان سجده بود که به فرشتگان فرمود: برای آدم سجده کنید. [۲] * اولین نقطه زمین (مکّه و کعبه) که از زیر آب بیرون آمد و خشکی شد مکان عبادت بود. [۳] * اولین کار رسول خدا پس از هجرت به مدینه ساختن مسجد بود. * نماز هم انجام معروف است هم نهی از ---------- [۱]: ۵۲) بحار، ج ۸۸، ص ۴۱ و ۹۳. [۲]: ۵۳) سوره بقره، آیه ۳۴. [۳]: ۵۴) سوره آل عمران، آیه ۹۶. منکر. هر روز در اذان و اقامه می‌گوییم «حیّ علی الصلوة حیّ علی الفلاح حیّ علی خیر العمل» که همه امر به بالاترین معروف‌ها یعنی نماز است. از سوی دیگر نماز انسان را از فساد و فحشا بازمی دارد: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنکَر» [۴] * نماز، حرکاتی است برخاسته از آگاهی و شناخت. شناختِ خداوند که به فرمان او و برای او و اُنس با او قیام می‌کنیم و لذا قرآن ما را از نماز در حال مستی [۵] و کسالت [۶] نهی کرده است تا آنچه را در نماز می‌گوییم با توجه و آگاهی باشد. * نماز، آگاهی بخش است. هر هفته روزهای جمعه نمازجمعه برپا می‌شود و قبل از نماز دو خطبه خوانده می‌شود. این دو خطبه بجای دو رکعت از نماز و به عبارتی جزئی از نماز است. خطبه‌هایی که به فرموده امام رضاعلیه السلام باید مردم را از تمام مسائل جهان آگاه کند. شنیدن خطبه‌ها و آنگاه نماز خواندن یعنی آگاه شدن و بعد نمازخواندن. * نماز خروج از خود و پرواز بسوی خداست و قرآن می‌فرماید: «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ اِلَی اللَّهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْت فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ» [۱] هرکس از خانه اش به قصد هجرت بسوی خدا و رسولش خارج شود و سپس مرگ او را دریابد پاداشش بر خداست. امام خمینی می‌فرماید: هجرت از خانه دل بسوی خدا، یکی از مصادیق آیه است، هجرت از خودپسندی و خودخواهی و خودبینی به سوی خداپرستی و خداخواهی و خدابینی بزرگ ترین هجرت هاست. [۲] * نماز به منزله اسم اعظم الهی بلکه خودِ اسم اعظم است. * در نماز، عزّت ربّ و ذلّت عبد مطرح است که این دو مقام بس عالی است. * نماز پرچم اسلام است. «عَلَمُ الْاِسْلامِ اَلصَّلوة» [۳] همانگونه که پرچم نشانه است، نماز نیز نشانه و علامت مسلمانی است. چنانکه پرچم مورد احترام است و اهانت به آن، اهانت به یک ملّت و کشور است، اهانت و بی توجهی به نماز نیز بی توجهی به کلّ دین است. چنانکه برپابودن پرچم نشانه حیات سیاسی و نظامی و قدرت است. در برپابودن نماز نیز این امور مطرح است. ---------- [۴]: ۵۵) سوره عنکبوت، آیه ۴۵. [۵]: ۵۶) سوره نساء، آیه ۴۳. [۶]: ۵۷) سوره نساء، آیه ۱۴۲. [۱]: ۵۸) سوره نساء، آیه ۱۰۰. [۲]: ۵۹) اسرارالصلوة ص ۱۲. [۳]: ۶۰) کنزالعمّال، حدیث ۱۸۸۷۰. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۹- نماز و قرآن تفسیر نماز » نماز و قرآن در مواردی قرآن و نماز در کنار هم آمده اند، مانند: «یَتلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ اَقامُوا الصَّلوةَ» [۱] قرآن تلاوت می‌کنند و نماز به پای می‌دارند. و یا در جای دیگر می‌فرماید: «یُمَسِّکوُنَ بِالْکِتابِ وَ اَقامُوا الصّلوة» [۲] به قرآن تمسّک می‌جویند و نماز به پای می‌دارند. گاهی برای نماز و قرآن، یک صفت آورده شده، چنانکه کلمه ذِکر هم به قرآن گفته شده است: «اِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّکر» [۳] ما ذکر را نازل کردیم. و هم فلسفه نماز شمرده شده است: «اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْری» [۴] نماز را بخاطر یاد من به پای دار. جالب آنکه گاهی بجای کلمه نماز کلمه قرآن آمده است، مانند آیه «اِنَّ قُرآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً» [۵] که گفته اند مراد از قرآن الفجر، نماز صبح است. بگذریم که خواندن قرآن بصورتِ حمد و سوره، یکی از واجباتِ نماز است و بحث نماز در اکثر سوره‌های قرآن، هم در بزرگ ترین سوره (بقره) و هم در کوچک ترین سوره‌ها (کوثر) آمده است. ---------- [۱]: ۶۱) سوره فاطر، آیه ۲۹. [۲]: ۶۲) سوره اعراف، آیه ۱۷۰. [۳]: ۶۳) سوره حجر، آیه ۹. [۴]: ۶۴) سوره طه، آیه ۱۴. [۵]: ۶۵) سوره اسراء، آیه ۷۸. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۰- نماز و قصاص! تفسیر نماز » نماز و قصاص! نه تنها در اسلام، بلکه در همه ادیان الهی قانون قصاص مطرح است که طبق آن کیفر کسیکه گوش قطع کند آنست که گوشش بریده شود و کیفر کسی که دندان بشکند آنست که دندانش شکسته شود تا عدالت اجرا شود. یکی از موارد قصاص آنست که دست دزد باید قطع شود، ولی فقط چهار انگشت او، و کف دست باقی می‌ماند. زیرا قرآن می‌گوید: «وَ اَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ» [۱] محلّ سجده برای خداست. چون انسان هنگام سجده باید کف دست خود را بر زمین گذارد لذا در کیفر سارق باید به مسأله نماز و سجده توجه داشت و کف دست او را قطع نکرد تا حقّ عبادت حتی برای سارق هم محفوظ بماند! ---------- [۱]: ۶۶) سوره جن، آیه ۱۸. ۲۱- عبادت و ولایت تفسیر نماز » عبادت و ولایت عبادت زمانی ارزش دارد که سطحی نباشد، بلکه همراه با شناختِ رهبر آسمانی و ولایت او و همراه با خشوع و آداب مخصوص خود باشد. حضرت علی علیه السلاّم گرفتار یک عدّه نماز خوانِ خشک مقدس بود که در تاریخ بنام مارقین و خوارج معروفند. کسانی که پیشانی آنها بخاطر سجده‌های طولانی و مکرّر پینه بسته بود، امّا در برابر علی علیه السلام قیام کردند و بر او شمشیر کشیدند. در روایات می‌خوانیم که وقتی امام زمان علیه السلام ظهور کنند گروهی از مساجد علیه آن حضرت حرکت خواهند کرد. گمان نکنید آنها که برای کشتن امام حسین به کربلا آمده بودند همه تارک الصلوة بودند، بلکه نماز جماعت می‌خواندند! و خود یزید و معاویه پیشنماز بودند! آری عبادتی که همراه با جهالت باشد، کشتنِ عابدترین مردم را در محرابِ عبادت، بزرگ ترین عبادت می‌داند و با قصد قربت برای کشتن علی علیه السلام می‌رود! نه فقط نماز که سایر عبادات نیز باید همراه با معرفتِ رهبر حق و اطاعت از او باشد، لذا در روایات آمده که خداوند حج را واجب کرد تا مردم دور خانه او جمع شوند و در این مرکز اجتماع با امامان معصوم ارتباط برقرار کنند. اما امروزه میلیون‌ها نفر گرد کعبه می‌گردند، و به خاطر نداشتن رهبر آسمانی از هم گسیخته اند و با داشتن مرکز وحدت و اهرمهای اقتصادی از عدّه ای یهودی توسری می‌خورند! آری اسلام مجموعه ای است که تجزیه بردار نیست. نماز بدون پذیرفتن ولایت قبول نیست، نماز بدون پرداخت زکوة قبول نیست چنانکه انفاق بدون نماز نیز پذیرفته نیست. دستورات اسلام مثل اعضای بدن است که هیچیک جای دیگری را نمی گیرد، نه چشم کار گوش را می‌کند و نه گوش کار دست را. در اسلام نیز خواندن نماز جای زکوة را نمی گیرد، چنانکه هیچیک از این دو جای جهاد و مبارزه در راه خدا را پر نمی کنند. بلکه مجموعه اینها اسلام است. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۲- نماز و رهبری تفسیر نماز » نماز و رهبری اگر نماز توسط رهبران الهی اقامه شود بساط ظلم و طاغوت را برهم می‌زند. نماز عید امام رضاعلیه السلام آنچنان با هیبت و عظمت آغاز شد که حکومت ظالم بر خود لرزید و فهمید که اگر این نماز به پایان برسد حکومتِ بنی عبّاس نیز به پایان خواهد رسید. لذا مأمون دستور داد که امام را از وسط راه بازگرداندند. دلیل آنکه نمازهای امروز مسلمین اثری ندارد آنست که به قسمتی از قرآن عمل شد و قسمتی فراموش شد. زیرا قرآن می‌فرماید: ««وَاَقیمُواالصَّلوةَ وآتُوا الزَّکاةَ وَ اَطیعُوا الرّسُولَ» [۱] نماز به پای دارید و زکات دهید و از رسول خدا اطاعت کنید. امّا امروز بعضی نماز می‌خوانند و زکات نمی دهند و بعضی اهل نماز و زکات هستند، ولی ولایت کفار را پذیرفته اند. به عبارت دیگر ایمان به خدا دارند، اما کفر به طاغوت ندارند و این ایمان ناقص است. در حالی که خداوند می‌فرماید: «فَمَنْ یَکْفُر بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدْاسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی» [۲] هرکس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به ریسمان محکم الهی چنگ زده است. یعنی هم کفر به طاغوت و هم ایمان به خدا لازم است، در حالی که ---------- [۱]: ۶۷) سوره نور، آیه ۵۶. [۲]: ۶۸) سوره بقره، آیه ۲۵۶. امروزه مسلمین برائت از کفر و طاغوت‌ها را فراموش کرده اند. لذا قرآن در مورد کسانی که به طاغوت مراجعه می‌کنند می‌فرماید: آنها خیال می‌کنند که مؤمن هستند: «اَلَمْ تَرَ اِلیَ الَّذینَ یَزْعُمُونَ اَنَّهُم آمَنُوا» [۱] ---------- [۱]: ۶۹) سوره نساء، آیه ۶۰. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۳- درجات عبادت تفسیر نماز » درجات عبادت اگر از کودک سؤال کنیم پدر و مادرت را برای چه دوست داری؟ می‌گوید: بخاطر خرید شیرینی و لباس و کفش! امّا اگر از یک جوان سؤال کنید چرا آنها را دوست داری، می‌گوید: والدین نشانه هویت و شخصیت من و مربّی و دلسوز من هستند. اگر رشد فرزند بیشتر شود، اُنس با والدین برای او لذّت بخش تر است و دیگر به فکر کفش و کلاه نیست و چه بسا فرزندانی که خدمت به والدین را وسیله قرب و کمال خودشان می‌دانند و بالاتر از مادیات فکر می‌کنند. پرستش و عبادت خدا نیز اینچنین است و هرکس به دلیلی خدا را عبادت می‌کند. عبادت مراحلی دارد: گام اوّل: گروهی خدا را بخاطر نعمتهایش عبادت می‌کنند تا شکر او را بجای آورند. چنانکه قرآن نیز خطاب به عمومِ مردم می‌فرماید: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْت الَّذی اَطْعَمَهُم مِنْ جوُعٍ وَ آمَنَهُم مِنْ خَوْفٍ» [۲] پس پروردگار این خانه را پرستش کنند که آنان را از گرسنگی و ناامنی نجات داد. گام اوّل عبادت که ما نامش را عبادتِ شکر می‌گذاریم، درست مانند ---------- [۲]: ۷۰) سوره قریش، آیه ۳. علاقه کودکی است که والدینش را بخاطر خرید کیف و کفش و شیرینی دوست دارد! گام دوّم: در این مرحله، انسان به خاطر آثار و برکاتِ عبادت، خدا را پرستش می‌کند و توجه به آثار روحی و معنویِ نماز دارد چنانکه قرآن می‌فرماید: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنکَر» [۱] همانا نماز انسان را از بدی‌ها و منکرات بازمی دارد. این مرحله از عبادت را که ما عبادتِ رشد می‌نامیم، به مانند علاقه جوانی است که پدر و مادر را بخاطر آنکه معلّم و مربّی او بوده اند و او را از انحرافات و خطرات حفظ کرده اند احترام می‌کند. گام سوم: که بالاتر از مراحل قبلی است آنجاست که خداوند به حضرت موسی می‌فرماید: «اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْری» [۲] نماز را بخاطر یاد من بجای آر حضرت موسی که نماز را بخاطر آب و غذا نمی خواند، بخاطر دوری از فحشاء و منکرات هم نمی خواند، زیرا او اصولاً از شکم پرستی و منکرات دور است. او پیامبر اولوالعزم است و نماز را بخاطر اُنس با خدا و یاد خدا بجای می‌آورد. برای اولیای خدا اُنس با او بهترین دلیل برای عبادت است. آری این کودکانند که در بالای مجلس نزد بزرگان می‌نشینند تا بهتر پذیرایی شوند! اما افرادی هستند که کنار بزرگان نشستن را بخاطر استفاده‌های معنوی انتخاب می‌کنند و کاری به پذیرایی ندارند، برای آنها همین اُنس با دانشمند یک ارزش است. ---------- [۱]: ۷۱) سوره عنکبوت، آیه ۴۵. [۲]: ۷۲) سوره طه، آیه ۱۴. گام چهارم: این مرحله که بالاترین و برترین مراحل عبادت است، عبادت برای شکر و رشد و اُنس نیست، بلکه برای قرب است، قرب به خدا. در قرآن چهار آیه داریم که هرکس آنها را بخواند واجب است سجده کند. در یکی از آنها همین مسأله قرب بواسطه عبادت مطرح شده است. آنجا که می‌فرماید: «وَاسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ» [۱] سجده کن و به او قرب پیدا کن. بهر حال عبادت درجات و مراحلی دارد که بر اساس درجاتِ معرفت و ایمان افراد فرق می‌کند. ---------- [۱]: ۷۳) سوره علق، آیه آخر. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۴- سیمای عبادت تفسیر نماز » سیمای عبادت * عبادت و بندگی، رسول خدا را به معراج بُرد: «سُبْحانَ الَّذی اَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلیَ الْمَسجِدِ الْاَقصی» [۲] منزّه است کسی که بنده اش را شبانه از مسجدالحرام به مسجدالاقصی سیر داد. * عبادت زمینه نزولِ فرشتگان را فراهم می‌کند: «نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا» [۳] وحی (را بواسطه فرشتگان) بر بنده مان نازل کردیم. * عبادت، دعای انسان را مستجاب می‌کند، زیرا نماز پیمان خداست [۴] و هرکس به پیمان خدا وفا کند خداوند هم به پیمان او وفادار است: «اَوْفُوا بِعَْهدی اوُفِ بِعَهْدِکُم» [۵] * انسان بی عبادت، از سنگ و جماد پست تر است، زیرا قرآن می‌فرماید: «وَ اِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ» [۱] بعضی از سنگها از خشیت الهی به زمین سقوط می‌کنند، اما بعضی انسان‌ها در برابر سرچشمه و خالق هستی گردن خم نمی کنند. * عبادت نشانه اراده و شخصیت انسان است. انسانی که در میان غرائز و تمایلات قرار دارد، اگر دل بکند و بسوی خدا برود ارزش دارد وگرنه فرشتگانی که شهوت و غضب ندارند، دائماً در حال عبادت اند. * عبادت، گمنام ترین انسانِ زمینی را مشهورترین فرد آسمان می‌کند. ---------- [۲]: ۷۴) سوره اسراء، آیه ۱. [۳]: ۷۵) سوره بقره، آیه ۲۳. [۴]: ۷۶) ألم أعهَد اِلیکُم یا بَنی آدَم أنْ لا تَعبُدوا الشّیطانَ اِنّه لَکُم عَدوٌّ مُبین. وَ أنِ اعبُدونی هذا صِراطٌ مُستَقیم» سوره یس، آیه ۶۰ - ۶۱. [۵]: ۷۷) سوره بقره، آیه ۴۰. [۱]: ۷۸) سوره بقره، آیه ۷۴. عبادت، جزیره کوچک انسان را به سرچشمه هستی وصل می‌کند. * عبادت، یعنی نگاهی از بالا به تمام هستی. * عبادت، یعنی شکوفاکردن استعدادهای عرفانی و معنویِ نهفته در وجود انسان. * عبادت، ارزشی است که انسان با اراده واختیار خود بدست می‌آورد بر خلافِ ارزشهایِ خانوادگی یا استعدادهایِ درونی که اختیاری و اکتسابی نیستند. * عبادت، تجدید عهد وپیمان با خدا و تازه نگهداشتنِ حیات معنوی است. * عبادت، مانع گناه و برطرف کننده آثار آنست. ذکر و یاد خداست که جلوی گناه را می‌گیرد نه علم به گناه بودن. * عبادت، پرکردنِ ظرفِ روح است با یاد خدا، که اگر با غیر او پُر شود ظلم به گوهر انسانیّت است. * عبادت، به زمینِ خاکی چنان ارزشی می‌دهد که ورود به آن زمین بدون طهارت ممکن نباشد، همچون مسجد و کعبه و قدس. * عبادت و بندگی خدا، خود یک ارزش است، گرچه دعاها و خواسته‌های ما مستجاب نشود. * عبادت، هم در شادی مطرح است هم در غم. آنجا که خداوند به پیامبرش کوثر می‌دهد سفارش به نماز می‌کند: «اِنَّا اَعْطَیْناک الْکَوْثَر فَصَّلِ لِرَبِّک» [۱] ما به تو خیر کثیر عطا کردیم، پس برای پروردگارت نماز بجای آر. و در برخورد با مشکلات و حوادث نیز سفارش به نماز می‌کند: «وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْر وَالصَّلوة» [۲] ---------- [۱]: ۷۹) سوره کوثر. [۲]: ۸۰) سوره بقره، آیه ۴۵. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۵- نمازهای مشکل گشا تفسیر نماز » نمازهای مشکل گشا اسلام سفارش می‌کند هرگاه حاجت یا مشکلی داشتید، با خواندن نمازهایی مخصوص حلّ مشکل خود را از خدا بخواهید، که مناسب است در اینجا یک نمونه از آن نمازها را بیاوریم. نماز جعفر طیّار جعفر طیّار برادر حضرت علی علیه السلام است که در هجرت به حبشه توانست با استدلال و رفتار مناسب خود دل نجاشی و عدّه کثیری را از صبر و نماز کمک بگیرید و استمداد کنید. به اسلام جذب کند و مؤسّسِ اسلام در قارّه آفریقا شود. او در جنگ موته دو دستش را در راه خدا داد و خداوند بجای آن دو بال در بهشت به او داد و لذا به جعفر طیّار مشهور شد. هنگامی که جعفر از حبشه بازگشت، پیامبرصلی الله علیه وآله به او فرمود: آیا می‌خواهی هدیه با ارزشی به تو عطا کنم؟ مردم گمان کردند که حضرت می‌خواهد طلا یا نقره ای به او بدهد و لذا هجوم آوردند تا هدیه پیامبر را ببینند. اما پیامبر فرمود: نمازی به تو هدیه می‌کنم که اگر هر روز آنرا انجام دهی، از دنیا و آنچه در دنیاست برای تو بهتر باشد و اگر هر روز یا هر جمعه یا هر ماه یا هر سال بجای آوری، خداوند گناهان بین دو نمازت را (گرچه یکسال باشد) بیامرزد. این نماز به سندهای معتبر از شیعه و سنّی نقل شده است و نام اِکسیر اعظم و کبریت احمر به خود گرفته است. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: هرگاه مشکل یا حاجتی داشتید پس از خواندن نماز جعفر دعا کنید که انشاءاللّه مستجاب می‌شود. نحوه این نماز در اوایل مفاتیح در اعمال روز جمعه پس از ذکر نمازهای امامان معصوم آمده است. البتّه این نماز یکی از دهها نماز مستحبی است که برای رفع مشکلات وارد شده است. اخیراً کتابی تحت عنوان نمازهای مستحبی تألیف شده که حدود سیصدوپنجاه نماز مستحبی را با اسم و رسم آورده است و این خود از اهمیت نماز است که اینهمه تنوّع دارد و بهر مناسبتی نمازی وارد شده است. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۶- قداست نماز تفسیر نماز » قداست نماز قداستِ نماز به قدری است که زمانِ اجرای بعضی مراسم مانند قَسم و ادای شهادت، بعد از نماز قرار داده شده است. قرآن در سوره مائده آیه ۱۰۶ می‌فرماید: هرگاه کسی در سفر دچار بیماری شد و در آستانه مرگ قرار گرفت، دو نفر مسلمان و یا غیر مسلمان را بر وصیّتِ خود گواه گیرد، لکن مراسم ادای شهادت باید پس از نماز باشد، یعنی آن دو نفر پس از ادای نماز حاضر شده و با قسم خوردن شهادت دهند که فلان مسلمان در مسافرت چه وصیت کرده است. امروزه مرسوم است که مراسمِ قسم را در حضور قرآن و با دست گذاردن بر قرآن انجام می‌دهند، امّا خود قرآن در این مورد می‌فرماید: مراسم قسم پس از انجام نماز باشد! ۲۷- جامعیّت نماز تفسیر نماز » جامعیّت نماز خداوند، هم در آفرینشِ تکوینی و هم در دستورات تشریعی عالی ترین و کامل ترین برنامه‌ها را بکار برده است. مثلاً در آفرینش شیر مادر تمام ویتامین‌هایی را که نوزاد نیاز دارد در شیر مادر جمع کرده است. اگر به آفرینشِ انسان نگاه کنیم می‌بینیم آنچه در طبیعت وجود دارد در وجود انسان نیز قرار داده شده است. اگر در طبیعت صدای رعد است، در انسان فریاد است. اگر در طبیعت گیاه و نبات است، در انسان رویش مو است. اگر در طبیعت رودخانه است، در انسان رگهای ریز و درشت است. اگر در طبیعت آب شور و شیرین است، در انسان اشک شور و آب دهان شیرین است. اگر در طبیعت معادن بسیار است، در انسان استعدادهای نهفته فراوان است. شعری است که به حضرت علی علیه السلام نسبت می‌دهند که فرمود: أتزعم انّک جِرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر ای انسان! تو گمان می‌کنی جُثّه کوچکی هستی، درحالی که جهانی بزرگ در تو نهاده شده است. نماز نیز یک هنرنمائیِ الهی است که خداوند تمام ارزشها را به نحوی در آن قرار داده است. چه کمالی است که برای انسان ارزش باشد اما در نماز یافت نشود؟ یاد خدا، یک ارزش و تنها وسیله آرام بخش دلهاست و نماز یاد خداست. «اللّه اکبر» یاد قیامت یک ارزش و بازدارنده از گناه و فساد است و نماز یادآور «یوم الدین» است. در خطّ انبیا و شهدا و صالحان بودن یک ارزش است و ما در نماز از خدا می‌خواهیم در «صراط الذین انعمت علیهم» قرار بگیریم. انزجار و برائتِ خود را از ستم پیشه گان و گمراهان با جمله «غیر المغضوب علیهم ولاالضّالین» اعلام می‌داریم. عدالت که در رأس همه ارزشهاست در امام جماعت نماز لازم شمرده شده است. پیروی از امام جماعت در نماز، یک اصلِ با ارزش اجتماعی است که بجای خودسری و تک روی تابع رهبری عادل باشیم. در انتخاب امام جماعت همواره توجه به ارزشهاست: عادل ترین، فقیه ترین، فصیح ترین،... ایستادن رو به قبله یادآور ارزشهای بسیاری است، مکّه شکنجه گاه بلال، قربانگاه اسماعیل، زادگاه علی بن ابیطالب، پایگاه قیام مهدی، آزمایشگاه ابراهیم و عبادتگاه تمام انبیا و اولیاست. در نماز هرچه هست تحرّک است، در هر صبح و شام، در رکوع و سجود و قیام، حرکت در رفتن به مسجد و مصلّی، پس ساکن و ساکت و گوشه گیر نباش، بلکه همواره در تلاش و حرکت باش، البتّه در جهت خداوند و بسوی او. در نماز روح و جان انسان غبارروبی می‌شود، نماز، غبار غرور و تکبر را می‌ریزد، چون هر شبانه روز دهها بار بلندترین نقطه بدن را به خاک می‌مالد. و سجده بر خاک بهتر از سنگ است که تذلّل در به خاک مالیدن است. بر زمین و آنچه از زمین روئیده می‌شود سجده کن، بشرط آنکه خوردنی نباشد تا به فکر شکم نیفتی! بر زمینِ پاک سجده کن که از راه نا پاک نمی توان به پاکی و سرچشمه پاکی‌ها رسید. گریه از خوف خدا یک ارزش است و قرآن سجده همراه با گریه را ستایش کرده است: «سُجِّداً وَ بُکِیّاً» [۱] ---------- [۱]: ۸۱) سوره مریم، آیه ۵۸. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
.نماز یک خط الهی است که از هنگام تولد تا لحظه مرگ برای ما ترسیم شده است: نوزاد که بدنیا آمد در گوش راست و چپ او اذان و اقامه بگو که سفارش به نماز می‌کند، «حیّ علی الصلوة» و بهنگام مرگ نیز او را با خواندن نماز میّت دفن کن. در طول زندگی نیز همواره در حال عبادت و پرستشِ خدا باش. «واعبُد رَبّک حتّی یَأتِیکَ الیَقِین» [۱] نماز پیوند انسان با طبیعت است. برای شناخت وقت نمازها خصوصاً صبح و ظهر باید به خورشید نظر کنی. برای بدست آوردن قبله به ستارگان توجه کنی، برای انجام نمازهای مستحبی در ایام مبارکه به حرکات ماه دقت کنی. برای غسل و وضو به آب وبرای سجده وتیمم به خاک رو آوری. این ارتباط میان نماز با خورشید و ماه و ستاره و آب و خاک بدست کدام طرّاح حکیم برنامه ریزی شده است؟ دیگر واجباتِ دین نیز به نوعی در نماز حضور دارند. نمازگزار همچون روزه دار حق خوردن و آشامیدن و رفع شهوت ندارد. نمازگزار همچون کسی که به حج می‌رود کعبه قبله و محور کارهای اوست. نمازگزار همچون کسی است که به جهاد می‌رود، لکن به جهاد اکبر که جهاد با نفس است. نماز خود بالاترین امر به معروف و نهی از منکر است. هجرت از مهم ترین ارزشهای دینِ ماست و حضرت ابراهیم بخاطر نماز هجرت کرد و همسر و فرزند خود را در کنار کعبه گذارد و فرمود: «رَبَّنا اِنّی اَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِیَّتی بِوادٍ غَیْر ذی زَرْعٍ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلوة» [۱] پروردگارا! من فرزندانم را در بیابانی خشک ساکن کردم تا نماز اقامه شود. جالب آنکه حضرت ابراهیم نمی گوید: برای برپاداشتن حجّ هجرت کردم، بلکه می‌گوید: هدفم از هجرت اقامه نماز بود. به هر حال خداوند تمام ارزشها را در نماز و با نماز و برای نماز قرار داده است. اگر زینت و نظافت یک ارزش است، اسلام سفارش می‌کند که: «خُذُوا زینَتَکُم عِنْدَ کُلِّ مُسْجِد» [۲] به هنگام شرکت در مساجد خود را زینت کنید و زینت‌های خود را برگیرید. با لباس پاکیزه و معطّر وارد مسجد شوید. چنانکه سفارش شده زنان به هنگام نماز، زیورهای خود را همراه داشته باشند و با آنها خود را زینت کنند. [۳] حتّی به مسأله مسواک توجه شده و در روایات می‌خوانیم: نماز با مسواک، هفتاد برابر نماز بدون مسواک است. [۴] و فرموده اند قبل از رفتن به مسجد سیر و پیاز نخورید [۵] که بوی دهان شما دیگران را اذیّت نکند و مردم را از مسجد فراری ندهد. به هرحال این نمازِ اسلام است و این نمازِ ما. نمازی که یا نمی خوانیم، یا غلط می‌خوانیم، یا بی توجه می‌خوانیم و یا بدون جماعت و یا در آخر وقت!! مساجد که زمانی ابراهیم و اسماعیل و زکریا خادمش بودند [۱] و مادر مریم نذر می‌کند فرزندش خادم مسجد باشد، [۲] می‌رسد به جائی که خادمانش غالباً افرادی از کار افتاده و پیر و مریض و فقیر و بی سواد و گاه بداخلاق هستند! راستی چرا غبارروبی حرم امام رضاعلیه السلام افتخار است، اما غبارروبی خانه خدا هیچ! چرا باید مساجد ما به گونه ای باشد که هرکس وارد می‌شود غم و اندوه و کسالت او را بگیرد؟ مگر مسجد عزاخانه است و یا مجلس فاتحه خوانی که همواره پارچه سیاه بر در مسجد آویزان باشد؟ البتّه بحمداللّه در چند سال اخیر حرکتی در مساجد پیدا شده و بسیاری از آنها مجهز به کتابخانه و صندوقِ قرض الحسنه و دیگر امور خدماتی شده اند. چه زیباست حدیثی که می‌فرماید: روز قیامت سه چیز از مردم شکایت می‌کند: عالمی که مردم به او مراجعه نکنند، قرآنی که در منزل باشد اما تلاوت نشود و مسجدی که مورد بی اعتنایی مردم واقع شود. [۳] سخن در باب مسجد بسیار است و اخیراً کتابی تحت عنوان سیمای مسجد در دو جلد تألیف شده است که جایگاه مسجد را در جامعه اسلامی روشن می‌کند. اما در یک کلام مسجد در صدر اسلام محل اجتماع مسلمین برای تصمیم گیری‌ها و مشورت ها، برای کسب علم و دانشها، پایگاه رزمندگان و جهادگران، محل رسیدگی به مشکلاتِ فقراء و بیماران، مرکز قیام علیه حکومت‌های ظالم و ایراد خطابه‌های تند علیه آنان بوده است. همین جایگاهِ رفیع مسجد بوده است که در طول تاریخ، مسلمین بهترین معماری‌ها را در ساخت مساجد خود بکار برده و برای اداره مساجد اموال بسیاری را وقف می‌کرده اند، تا مساجد همواره آباد و سرپا باشند. ---------- [۱]: ۸۲) سوره حجر، آیه ۹۹. [۱]: ۸۳) سوره ابراهیم، آیه ۳۷. [۲]: ۸۴) سوره اعراف، آیه ۳۱. [۳]: ۸۵) بحار، ج ۸۰، ص ۱۸۸. [۴]: ۸۶) بحار، ج ۷۳، ص ۱۳۳. [۵]: ۸۷) رساله احکام امام قدس سره، مسئله ۹۱۵. [۱]: ۸۸) سوره بقره، آیه ۱۲۵. [۲]: ۸۹) سوره آل عمران، آیه ۳۵. [۳]: ۹۰) بحار، ج ۲، ص ۴۱. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۸- نیّت تفسیر نماز » نیّت اولین رکن نماز نیّت است. نیّت، یعنی آنکه بدانیم چه می‌کنیم و چه می‌گوییم و برای که و چه حرکت می‌نمائیم. ارزشِ هر کاری به نیّت و انگیزه آنست، نه فقط صِرف عمل. لذا حساب کسی که بخاطر حفظ نظم و احترام به قانون، پشت چراغ قرمز می‌ایستد از حساب کسی که از ترس پلیس یا جریمه می‌ایستد جداست. در همه عبادات و خصوصاً نماز، نیّت جایگاه ویژه ای دارد و اصولاً چیزی که یک کار را عبادت می‌کند، نیّتِ الهی آن کار است که اگر آن نیّت نباشد، هرچه هم ظاهر کار خوب و صحیح باشد، امّا ارزش عبادت ندارد. پیامبر گرامی اسلام در این باره می‌فرمایند: «اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنّیَّات» [۱] کارها به واسطه انگیزه‌ها ارزش پیدا می‌کند وبا آنها سنجیده می‌شود. آری، فرق مادی یا معنوی بودن یک کار، در تفاوت نیّت‌ها و هدف هاست. ---------- [۱]: ۹۱) بحار، ج ۷۰، ص ۲۱۰. ۲۹- نیّت خالص تفسیر نماز » نیّت خالص نیّت خالص آن است که انسان فقط برای خدا کار کند و در عمق جانش هدفی جز او و رضای او نداشته و از مردم انتظار تشکر یا پاداش نداشته باشد. [۱] نانی که اهل بیت رسول خداعلیهم السلام در چند شب پی درپی هنگام افطار به یتیم و اسیر و فقیر دادند، ارزش مادّیِ زیادی نداشت، اما چون خالصانه بود خداوند بخاطر آن یک سوره نازل کرد. [۲] و عطّار نیشابوری در مورد آن می‌گوید: گذشته زین جهان وصف سنانش گذشته زآن جهان وصف سِه نانش در تاریخ می‌خوانیم که کسی در جبهه کشته شد و همه گفتند: او شهید است، اما حضرت فرمودند: او «قَتیل الحِمار» است، یعنی کشته راه الاغ! مردم تعجّب کردند، اما حضرت فرمود: هدف او از آمدن به جبهه، خدا نبود، بلکه چون دید دشمن سوار بر الاغ خوبی است، با خود گفت: او را می‌کشم و الاغش را به غنیمت می‌برم، اما موفق نشد و آن کافر این مسلمان را کشت، پس او «قَتیل الحِمار» است. [۳] خالص کردن نیت، کاری بس دقیق و مشکل است. گاهی افکار غیرخدائی چنان در عمق جان انسان رسوخ می‌کند که خود انسان هم متوجّه نیست، و لذا در روایت آمده است: ریا و شرک از حرکت مورچه سیاه در شب تاریک بر سنگ سیاه، آرام تر و دقیق تر است. [۱] چه بسیار افرادی که به خیال خود قصد قربت دارند، اما هنگام فراز و نشیب‌ها معلوم می‌شود که قصد آنها صددرصد خالص نیست. به قول علاّمه شهید مطهری، نیّت یعنی خودآگاهی، و ارزش عبادت به معرفت و آگاهی است. در روایات می‌خوانیم: «نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ» [۲] ---------- [۱]: ۹۲) سوره انسان، آیه ۹. [۲]: ۹۳) سوره انسان. [۳]: ۹۴) محجّةالبیضاء، ج ۸، ص ۱۰۴. [۱]: ۹۵) بحار، ج ۷۲، ص ۹۳. [۲]: ۹۶) بحار، ج ۷۰، ص ۲۱۰. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۳۰- قصد قربت تفسیر نماز » قصد قربت قصد قربت، یعنی نزدیکی به مقام پروردگار، و ناگفته پیداست که وقتی می‌گویند: فلانی به فلان مقامِ کشوری نزدیک است، مراد نزدیکی مکانی و جسمی و فیزیکی نیست وگرنه پیشخدمت‌ها از همه نزدیک ترند، بلکه مراد از نزدیکی، نزدیکی معنوی و مقامی و اُنس است. انجام کارها برای جلب رضای خداوند نیز به معنای آن نیست که نیّت مؤمن از عمل او بهتر است. همانگونه که در مقایسه جسم و روح، روح مهم تر از جسم است و انسانیتِ انسان به روح اوست، در مقایسه عمل و نیّت، نیّت مهم تر از خود عمل است، چرا که روحِ عمل است. نیّت به قدری ارزش دارد که اگر انسان نتواند کار خیری را انجام دهد، امّا نیّت آنرا داشته باشد که انجام دهد، خداوند پاداش آنرا به او می‌دهد. خداوند تحت تأثیر کارهای ما قرار بگیرد و تغییر حال بدهد، که در این صورت محلّ حوادث و تغییر می‌شود، بلکه قرب به خدا، یعنی بالارفتن روح از نردبان وجود، که نتیجه اش نفوذ پیداکردن در هستی است. یعنی نزدیک شدن به سرچشمه هستی و او را در دل خود یافتن. همانگونه که مراتب وجود در جماد و نبات و حیوان و انسان تفاوت دارد، مراتب انسانها نیز در قرب به سرچشمه هستی متفاوت است و انسان می‌تواند تا آنجا به خداوند قرب پیداکند و مقرّب درگاه الهی شود که خلیفه خدا در روی زمین گردد. عبادت همراه با قصد قربت، انسان را نورانی تر، کاملتر و با ظرفیت وجودی بیشتری می‌گرداند. همه عبادات و خصوصاً نمازهای مستحبی نقش مهّمی در این امر دارند، چنانکه در حدیث می‌خوانیم: «لا یَزالُ الْعَبْد یَتَقَرَّبُ اِلیَّ بِالنَّوافِل» [۱] انسان می‌تواند همواره از طریق نمازهای مستحبی به خدا نزدیک شود. نمازِ واجب ممکن است از ترس دوزخ یا قهر خدا انجام شود، امّا نماز نافله نشانه عشق است و رمز اُنس با معبود. ---------- [۱]: ۹۷) بحار، ج ۷۵، ص ۱۵۵. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۳۱- درجات قرب تفسیر نماز » درجات قرب لفظ «درجات» در قرآن، مکرّر و با تعبیرهای مختلفی آمده است که نکات لطیفی دربر دارد. برای بعضی می‌فرماید: «لَهُمْ دَرَجات» [۲] برای آنها درجاتی است. اما درباره عدّه دیگری می‌فرماید: «هُمْ دَرَجاتٌ» [۳] آنان خود درجه هستند. مانند افراد بزرگی که اگر در پایین مجلس هم بنشینند آنجا می‌شود بالا، یعنی خود آنان درجه سازند، نه آنکه درجه و مقام آنها را بالا ببرد. این درجه بندی معنوی مخصوص انسان‌ها نیست، بلکه سلسله مراتب در میان فرشتگان نیز هست. قرآن در مورد جبرئیل می‌فرماید: «مُطاعٍ ثَمَّ اَمین» [۱] یعنی مورد اطاعت دیگر فرشتگان است. به هر حال درجات انسان‌ها در اطاعت از خدا متفاوت است: ۱- گاهی فقط مطیع است، اما نه از روی رضا. ۲- گاهی نه فقط مطیع که محبّ است، یعنی بر اساس عشق و محبّت اطاعت می‌کند. ۳- گاهی بالاتر از اطاعت و محبّت، به معرفت کامل می‌رسد و هرچه می‌بیند او را می‌بیند. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «ما رَأَیْتُ شَیْئاً اِلاَّ وَ رَأَیْتُ اللَّه قَبْلَه و بَعْدَه و مَعَه» [۲] ---------- [۲]: ۹۸) سوره انفال، آیه ۴. [۳]: ۹۹) سوره آل عمران، آیه ۱۶۳. [۱]: ۱۰۰) سوره تکویر، آیه ۲۱. [۲]: ۱۰۱) تماشاگه راز، ص ۱۱۴. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
۳۲- خدا را برای خدا بخوانیم تفسیر نماز » خدا را برای خدا بخوانیم می گویند: سلطان محمود غزنوی برای آزمایش درباریانش که چقدر به او وفادارند، کاروانی به راه انداخت و صندوق جواهری را بر شتری نهاد اما در آنرا قفل نکرد. در مسیر راه به درّه ای رسیدند او شتر را رَم داد، صندوق برگشت و جواهرات به درّه سرازیر شد. سلطان گفت: هر کس هر جواهری به دستش رسید از آنِ او باشد، اطرافیان شاه را رها کردند و به سراغ جمع کردنِ درّ و گوهر رفتند. در این میان دید که اَیاز جواهرات را رها کرده و به دنبال سلطان آمده است. از او پرسید تو چرا به سراغ جواهرات نرفتی؟ ایاز در جواب گفت: منم در قفای تو می‌تاختم زخدمت به نعمت نپرداختم آنگاه مولوی از این ماجرا نتیجه گیری کرده و می‌گوید: گر از دوست چشمت به احسان اوست تو در بند خویشی نه در بند دوست خلاف طریقت بود کاولیاء تمنا کنند از خدا جز خدا قرآن از کسانی که خدا را بخاطر خود می‌خوانند و فقط در مشکلات به سراغ او می‌روند و در غیر آن خدا را فراموش و یا حتی انکار می‌کنند، به شدت انتقاد کرده است: «فَاِذا رَکِبوُا فِی الْفُلْک دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّین فَلمَّا نَجَّاهُمْ اِلیَ الْبرِّ اِذاهُمْ یُشْرِکوُن» [۱] هرگاه بر کشتی سوار و در آستانه غرق شدن قرار گیرند، با اخلاص خدا را می‌خوانند، اما همین که به خشکی پا گذاشتند و نجات یافتند مشرک می‌شوند. به هرحال، کار برای خود، نفس پرستی است. کار برای مردم، بت پرستی است. کار برای خدا و خلق، دوگانه پرستی است. و کارِ خود و خلق را برای خدا کردن، خداپرستی است. در مناجات می‌خوانیم: «اِلهی ما عَبَدْتُک خَوْفاً مِنْ نارِک وَ لا طَمَعاً فی جَنَّتِک بَلْ وَجَدْتُک اَهْلاً لِلْعِبادَة فَعَبْدتُک» [۱] خداوندا! عبادتِ من نه از ترس دوزخ و نه به طمع بهشت توست، بلکه بخاطر آنست که تو را شایسته عبادت و بندگی یافتم پس تو را عبادت کردم. آری، این تجّارند که به طمع سود کار می‌کنند و این بردگانند که از روی ترس کار می‌کنند، آزادگان و اَحرار بخاطر شکر نعمتهای الهی او را عبادت می‌کنند. چنانکه در کلمات معصومین آمده است: «اِنَّ قَوماً عَبَدوُا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ التُّجارِ وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدوُا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ الْعَبیدِ و اِنَّ قَوماً عَبَدوُاللَّهَ شُکْراً فَتِلْک عِبادَةُ الْاَحْرارِ» [۲] به قول حافظ: در ضمیر ما نمی گنجد بغیر از دوست کس هردو عالم را به دشمن دِه که ما را دوست بس در عشق مادی انسان معشوق را برای خود می‌خواهد، اما در عشق معنوی، انسان خود را برای معشوق. علی علیه السلام در دعای کمیل می‌گوید: «وَاجْعَلْ قَلْبی بِحُبِّک مُتَیَّماً» خداوندا! قلبم را از محبّت خود لبریز کن. ---------- [۱]: ۱۰۲) سوره عنکبوت، آیه ۶۵. [۱]: ۱۰۳) بحار، ج ۷۰، ص ۱۸۶. [۲]: ۱۰۴) بحار، ج ۴۱، ص ۱۴. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۳۴- کیفیّت یا کمّیت تفسیر نماز » کیفیّت یا کمّیت اسلام به چگونگی کار و هدف و انگیزه آن توجه بسیار کرده است. قرآن از عملِ بهتر ستایش می‌کند نه عملِ بیشتر، و می‌فرماید: «لِیَبْلُوَکُمْ اَیّکُم اَحْسَنُ عَمَلاً» [۲] خداوند شما را در بوته امتحان قرار می‌دهد تا مشخّص شود کدامیک از شما بهترین عمل را بجای آورد. حضرت علی علیه السلام در رکوع انگشترش را به فقیری داد و آیه ای از قرآن بخاطر آن نازل شد. مردم گمان کرده اند نازل شدن یک آیه بخاطر یک انگشتر، از آن جهت بوده که انگشتر قیمتی بوده و لذا گفته اند: قیمت انگشتر به مقدار خراج و مالیاتِ شامات و سوریه بوده است. در حالی که انگشتری با چنین قیمت هرگز با زهد علی علیه السلام سازگار نیست، چنانکه با عدل علی هم نمی سازد که او چنین انگشتری در دست کند و بعضی در فقر و نداری باشند. اما حقیقت آنست که نزولِ آیه «اِنَّما وَلِیّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُه وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیموُنَ الصَّلوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» [۱] بخاطر کیفیت عمل بود نه کمیّت آن، بخاطر اخلاص وقصد قربت بود، نه وزن وحجم وقیمتِ انگشتر. ---------- [۲]: ۱۰۶) سوره هود، آیه ۷. [۱]: ۱۰۷) سوره مائده، آیه ۵۵. خاطره بهلول گروهی را دید که مسجدی می‌سازند و ادعا می‌کنند که برای خداست، او بر سنگی نوشت: بانی این مسجد بهلول است و آنرا شبانه بر در مسجد نصب کرد. روز بعد که کارگران سنگ را دیدند به هارون الرشید ماجرا را گفتند او بهلول را حاضر کرد و پرسید چرا مسجدی را که من می‌سازم به نام خودت کرده ای؟ بهلول گفت اگر تو مسجد را برای خدا می‌سازی بگذار نام من بر آن باشد خدا که می‌داند بانی مسجد کیست، او که در پاداش دادن اشتباه نمی کند. اگر برای خداست چه نام من باشد چه نام تو این که مهم نیست. بهلول با این کار به او فهماند که قصد قربت ندارد بلکه قصد شهرت و نام دارد. به همین جهت قرآن اعمال کفار را به سراب تشبیه می‌کند که بنظر آب می‌آید امّا واقعیتی ندارد: «وَالَّذینَ کَفَروُا اَعْمالُهُم کَسَرابٍ بِقیعَة یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً» [۲] اعمال کافران همچون سرابی است در بیابان خشک، که انسان تشنه آنرا آب می‌پندارد. اصولاً اسلام، عملی را صالح می‌داند که هر چهار عنصر آن نیک باشد: عمل، انگیزه، وسیله و شیوه. نه تنها در ابتدای کار قصد قربت لازم است، بلکه در طول عمل باید قصد قربت دوام داشته باشد، والاّ کلّ عمل باطل است. اگر موتور هواپیما حتی دقیقه ای از کار بیفتد سقوط حتمی است. شرک و ریا در نیّت، حتی اگر یک لحظه باشد تمام عمل را حبط و نابود می‌کند. ---------- [۲]: ۱۰۸) سوره نور، آیه ۳۹. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
لحظاتی گذشت و دوباره حرف خود را تکرار کرد و من نیز همان جواب را دادم و به دعا مشغول شدم. بار سوّم حرفش را تکرار کرد، من ناراحت شدم و گفتم: شما امروز با یک بیست تومانی سه بار حواس مرا پرت کرده ای، خواهش می‌کنم مزاحم نشوید و این پول را خودتان به فقیری بدهید. او گفت: آقای قرائتی بیست تومانی نیست، هزار تومانی است. من که تا آن زمان فکر می‌کردم یک اسکناس بیست تومانی برای فقیر می‌دهد، لحظاتی تأمل کردم و از ناراحتی‌ام کاسته شد. گفتم: در اینجا مؤسسه ای است برای کمک به بچه‌های یتیم، گفت: اختیار با شماست هر کجا که صلاح دیدید مصرف کنید، او پول را داد و رفت. ---------- [۱]: ۱۰۹) سوره بقره، آیه ۱۹۰. [۲]: ۱۱۰) سوره انسان، آیه ۹. [۳]: ۱۱۱) سوره بقره، آیه ۲۰۷. [۴]: ۱۱۲) سوره نحل، آیه ۹۷. [۵]: ۱۱۳) مستدرک الوسائل، حدیث ۴۶۹۶. [۱]: ۱۱۴) سوره عبس آیات ۱ تا ۱۰. [۱]: ۱۱۵) سوره مائده، آیه ۵۴. [۲]: ۱۱۶) سوره احزاب، آیه ۳۹. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۳۶- آثار و برکات نیّت پاک تفسیر نماز » آثار و برکات نیّت پاک با نگاهی کوتاه و گذرا به آیات و روایات، آثار و برکات زیادی برای نیتّ پاک درمی یابیم که بطور فشرده گوشه‌هایی از آنها را بیان می‌کنیم: ۱- کسی که حُسن نیّت داشته باشد رزق او فراوان می‌شود. [۱] شاید مراد حدیث آن باشد که بخاطر حُسن نیّت، رفتار و برخورد او با مردم به نحو مطلوب می‌شود و قهراً افراد بیشتری جذب شغل و کار او می‌شوند و درآمد بیشتری بدست می‌آورد. ۲- حُسن نیّت، توفیقات انسان را زیاد می‌کند، زندگی طیّب و دلچسب می‌شود و دوستان زیادی را برای انسان می‌آورد. [۲] الطاف الهی به قدر حُسن نیّت افراد است و هرچه نیت بهتر و خالص تر باشد لطف خداوند نیز بیشتر می‌گردد. ۳- به انسان طول عمر می‌دهد. در روایات آمده: کسی که حج را تمام کرد، اگر در موقع بازگشت به وطن نیّت کند و تصمیم بگیرد برای سال بعد هم به حج بیاید، خداوند بخاطر همین آرزوی خوب، به او طول عمر می‌دهد. [۳] ۴- حسن نیّت، گذشته انسان را جبران می‌کند. علی علیه السلام می‌فرماید: اگر گنهکار با حسن نیت توبه کند خداوند آنچه را به عنوان کیفر از ---------- [۱]: ۱۱۷) وسائل، ج ۱، ص ۳۹. [۲]: ۱۱۸) غررالحکم. [۳]: ۱۱۹) وسائل، ج ۸، ص ۱۰۷. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
او گرفته به او پس می‌دهد و هرگونه مشکلی در کارش باشد اصلاح می‌کند. [۱] ۵ - خداوند به نیّتِ کار خیر، پاداش آن کار خیر را می‌دهد گرچه انسان موفق به انجام آن کار نشود. با نیّتِ صادق، کارهای نشده برای انسان به حساب می‌آید، چنانکه در روایت آمده: اگر انسان مؤمنی بگوید: اگر خداوند به من امکانات می‌داد چنین و چنان می‌کردم. و این آرزو صادقانه باشد، خداوند پاداش آن کارهای خیر را به او مرحمت می‌فرماید. [۲] حتی اگر صادقانه آرزوی شهادت کند و از خداوند شهادت بخواهد، خداوند او را به درجات شهدا می‌رساند گرچه در رختخواب از دنیا برود. [۳] ---------- [۱]: ۱۲۰) نهج البلاغه، خطبه ۱۷۸. [۲]: ۱۲۱) وسائل، ج ۱، ص ۴۰. [۳]: ۱۲۲) بحار، ج ۷۰، ص ۲۰۱. از لطف خدا همین بس که برای تصمیم به کار خیر پاداش می‌دهد، امّا برای نیّتِ گناه تا وقتی گناهی انجام نشود کیفر نمی کند. [۴] ۶- نیّت پاک می‌تواند مادّی ترین امور زندگی را عامل قرب انسان قرار دهد، چنانکه معنوی ترین حالات مانند سجده و گریه اگر از روی ریا باشد وسیله دوری انسان از خدا می‌گردد. در روایات می‌خوانیم: همانگونه که جسم با روح پایدار است دین با نیت صادق استوار است. [۵] دل پاک و حُسن نیت از بهترین ذخائر و گنجینه‌های الهی است و هرچه نیت بهتر باشد ارزش این گنج بیشتر خواهد بود [۶] و اصولاً نیّت و تصمیم و اراده جدّی، توان بدنی ---------- [۴]: ۱۲۳) وسائل ج ۱ ص ۴۰. [۵]: ۱۲۴) بحار، ج ۷۸، ص ۳۱۲. [۶]: ۱۲۵) غررالحکم. انسان را چندبرابر می‌کند. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: خداوند در قیامت مردم را بر اساس نیّاتی که دارند محشور می‌کند. [۱] کسی که هدفش انجام وظیفه باشد برای او نوع کار و رسیدن به نتیجه مهم نیست. چنانکه قرآن می‌فرماید: «وَ مَنْ یُقاتِلْ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ اَجْراً عَظیماً» [۲] کسی که در راه خدا بجنگد، چه کشته شود و چه پیروز شود ما پاداش بزرگی به او خواهیم داد. آنچه مهم است جهاد در راه خداست اما اینکه نتیجه اش شکست باشد یا پیروزی، در پاداشِ الهی تأثیری ندارد. قرآن در جای دیگری می‌فرماید: «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً اِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْت فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُه عَلَی اللَّهِ» [۳] کسی که برای هجرت بسوی خدا و پیامبر، از خانه اش خارج شود و سپس مرگ او را دریابد پاداشش با خداست. از این آیه نیز بخوبی فهمیده می‌شود که اگر انسان بخاطر خدا از خانه خارج شود، گرچه به مقصد هم نرسد پاداش دارد. مهم نیّتِ عمل است نه خود عمل، مهم قدم گذاردن در راه است نه رسیدن به مقصد. ---------- [۱]: ۱۲۶) قصار الجمل. [۲]: ۱۲۷) سوره نساء، آیه ۷۴. [۳]: ۱۲۸) سوره نساء، آیه ۱۰۰. رسول خداصلی الله علیه وآله به ابی ذر فرمود: تصمیم بر کار خیر داشته باش گرچه توفیق عمل پیدا نکنی، زیرا این تصمیم تو را از جرگه غافلین بیرون می‌آورد. [۴] در حدیثی دیگر می‌خوانیم: هر کاری که همراه با نیت الهی باشد بزرگ است، گرچه آن کار ساده و کوچک باشد. [۱] چنانکه مهم ترین کارها، اگر با نیت صحیح نباشد ارزشی ندارد. پیامبرصلی الله علیه وآله می‌فرماید: بیشتر شهدای امّت من در رختخواب از دنیا می‌روند و چه بسیارند کسانی که در جبهه کشته می‌شوند اما خدا بر نیتّ آنان آگاه است. [۲] پیامبر گرامی اسلام در جنگ تبوک فرمود: همانا کسانی که در مدینه هستند اما آرزوی جبهه و شرکت با ما را دارند بخاطر همان نیّت در اجر ما شریکند. [۳] چنانکه در روایتی دیگر می‌خوانیم: کسی که با فکر بیدارشدن برای نماز شب به رختخواب می‌رود، اگر هم در خواب بماند خداوند خوابش را صدقه و نفس کشیدنش را تسبیح قرار می‌دهد و پاداشِ نماز شب را برایش ثبت می‌فرماید. [۴] بی جهت نیست که به ما سفارش شده حتی در خوردن و خوابیدن هم هدف مقدّسی داشته باشید. [۵] و اگر شخصی را بخاطر خداوند دوست بدارید و خیال کنید که او انسان خوبی است، گرچه او دوزخی باشد اما شما مأجور هستید. [۶] ---------- [۴]: ۱۲۹) وسائل، ج ۱، ص ۳۹. [۱]: ۱۳۰) وسائل، ج ۱، ص ۸۷. [۲]: ۱۳۱) محجّةالبیضاء، ج ۸، ص ۱۰۳. [۳]: ۱۳۲) محجّةالبیضاء، ج ۸، ص ۱۰۴. [۴]: ۱۳۳) بحار، ج ۷۰، ص ۲۰۶. [۵]: ۱۳۴) وسائل، ج ۱، ص ۳۵. [۶]: ۱۳۵) محجّةالبیضاء، ج ۴، ص ۳۷۴. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۳۷- امتیاز نیّت بر عمل تفسیر نماز » امتیاز نیّت بر عمل امتیازی که نیّت کار بر نفس کار دارد، این است که در انجام کار، گاهی ریا و خودنمائی مطرح است امّا در نیتّ چون یک امر درونی است و آثار ظاهری ندارد، ریا و سمعه و امثال آن راه ندارد. امتیاز دیگر نیتّ بر عمل آنست که همیشه و همه جا ممکن است و شرائط خاصی نمی طلبد امّا انجام یک عمل نیاز به شرائط و امکاناتِ فراوانی دارد. در روایات، عنوانی است به نام روایاتِ «مَنْ بَلغ» که این دسته روایات می‌گوید: اگر کسی روایتی شنید که می‌گوید فلان عمل پاداش دارد و آن عمل را انجام داد، خداوند آن پاداش را به او می‌دهد گرچه آن روایت درست نباشد، زیرا کسی که به آن حدیث عمل کرده با حسن نیّت انجام داده است. ۳۸- درجات نیّت تفسیر نماز » درجات نیّت ۱- گاهی ترس از قهر خدا یا طمع به لطف او انسان را به کاری وادار می‌کند. چنانکه قرآن در این مورد می‌فرماید: «اُدْعُوهُ خَوْفاً و طَمَعاً» [۱] خدا را در هر حال بخوانید؛ چه حال ترس، چه امید. و یا در جای دیگری می‌فرماید: «یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً» [۲] ما را در حال امید یا ترس می‌خوانند. ۲- مرحله بالاتر آنست که انسان بخاطر تشکر از الطاف او کاری انجام دهد، گرچه پاداش یا کیفری از جانب خداوند نباشد. چنانکه حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلی مَعْصِیَتِهِ لَکانَ یَجِبُ اَلاَّ یُعْصی شُکْراً لِنِعْمَتِهِ» [۳] اگر خداوند بر معصیتش وعده عذاب نداده بود، بر انسان لازم بود بخاطر تشکر از نعمت‌های او نافرمانی او را نکند. ۳- مرحله بالاتر، قرب به اوست که انسان بدون چشمداشتی به بهشت و یا ترسی از دوزخ، خدا را عبادت کند چون تنها او را شایسته بندگی و عبادت می‌داند. ۴- بالاترین مرحله آنست که عشق به خدا انسان را به کاری وادار کند، چنانکه علی علیه السلام عشق به مرگ و لقای خدا، از علاقه طفل به پستان مادر بیشتر می‌داند و حضرت قاسم فرزند امام حسن مجبتی علیهما السلام در کربلا می‌گوید: مرگ در راه خدا برای من از عسل شیرین تر است. ---------- [۱]: ۱۳۶) سوره اعراف، آیه ۵۶. [۲]: ۱۳۷) سوره انبیا، آیه ۹۰ [۳]: ۱۳۸) نهج البلاغه، حکمت ۲۹۰.. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۳۹- نقش نیّت در مسائل کیفری تفسیر نماز » نقش نیّت در مسائل کیفری اسلام در مسائل کیفری نیز برای قصد و نیّت حساب جداگانه ای باز کرده است که به دو نمونه از آن اشاره می‌کنیم: در مورد قتل، حساب کسی که از روی عمد و قصد کسی را کشته، از حساب کسی که بدون قصد سبب کشته شدن فردی شده، جداست و هریک حکم جداگانه ای دارد. [۱] در سوگند و قسم نیز قرآن می‌فرماید: «لا یُؤاخِذُکُم اللَّه بِالَّلغْوِ فی اَیْمانکم» [۲] خداوند شما را بواسطه قسم هایِ غیرجدّی مؤاخذه نمی کند. لذا اگر کسی سوگندی یاد کند ولی نیّت و قصد جدّی نداشته باشد آن سوگند ارزشی ندارد. معرفت، مقدّمه قصد قربت بهترین راهِ رسیدن به قصد قربت و نیّت پاک، معرفت و شناخت است. اگر بدانیم محبوبیّت پیداکردن نزد مردم بدست خداست. [۱] اگر بدانیم عزّت و قدرت تنها بدست اوست. [۲] اگر بدانیم نفع و ضرر ما بدست دیگران نیست. [۳] ---------- [۱]: ۱۳۹) سوره نساء، آیه ۹۲. [۲]: ۱۴۰) سوره بقره، آیه ۲۲۵. [۱]: ۱۴۱) سوره ابراهیم، آیه ۳۷. [۲]: ۱۴۲) سوره بقره، آیه ۱۶۵. [۳]: ۱۴۳) مناجات شعبانیه. اگر بدانیم کار برای خدا، گاهی دو برابر، گاهی ده برابر و گاهی هفتصد برابر پاداش دارد، برای غیر او کار نمی کنیم. اگر بدانیم بالارفتن در جامعه نشانه عظمت نیست، زیرا دودِ روسیاه هم بالا می‌رود! اگر بدانیم توجّه و نظر مردم به ما ارزشی ندارد، زیرا اگر یک فیل هم در خیابان راه برود همه به او نگاه می‌کنند! اگر به خطرات و رسوایی‌های ریاکاری توجه داشته باشیم. اگر بدانیم روزی را در پیش داریم که احدی به فریاد احدی نمی رسد و تنها کسانی نجات می‌یابند که قلب سلیم داشته باشند. [۴] و اگر بدانیم با نیّت فاسد چه ارزشهایی را از دست می‌دهیم، خود را برای انجام کار خالص و با قصد قربت آماده می‌کنیم. ---------- [۴]: ۱۴۴) سوره شعراء، آیه ۸۹. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۴۰- آثار نیّت فاسد تفسیر نماز » آثار نیّت فاسد در خاتمه بحث نیّت، اشاره ای هم به آفاتِ نیّتِ فاسد می‌کنیم چنانکه قبلاً برکات نیّتِ سالم را بیان کردیم. ۱- مستجاب نشدن دعا. امام سجّادعلیه السلام می‌فرماید: نیّت سوء سبب قبول نشدن دعاهاست. [۱] نیّتِ غیرخدایی، نه تنها کارها را از رنگ الهی و عبادت بودن می‌اندازد، بلکه خطراتی را هم در بر دارد. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: اگر کسی وام بگیرد اما هدفش این باشد که آن را نپردازد به منزله سارق است. [۲] چنانکه اگر در ازدواج قصد پرداختِ مهریّه همسرش را نداشته باشد در نزد خدا به منزله زناکار است. [۳] ۲- محرومیّت از رزق. امام صادق علیه السلام فرمود: چه بسا مؤمنی که نیّت گناه می‌کند و خداوند او را از رزق محروم می‌کند. نمونه عینی این حدیث، داستان باغی است که در قرآن آمده است: در سوره قلم از آیه ۱۶ تا ۳۰ داستان گروهی آمده است که باغی داشتند و قصد کردند برای برداشت محصول شبانه بروند تا فقرا آگاه نشوند و چیزی از میوه‌ها را به فقرا ندهند. ---------- [۱]: ۱۴۵) بحار، ج ۷۰، ص ۳۷۵. [۲]: ۱۴۶) وسائل، ج ۱۲، ص ۸۶. [۳]: ۱۴۷) وسائل ج ۱۵ ص ۲۲. سحرگاه که به سراغ باغ رفتند، دیدند باغ سوخته و خاکستر شده است. ابتدا گمان کردند راه را گم کرده اند، اما یکی از آنها که عاقل تر بود گفت: آیا من به شما تذکّر ندادم چنین قصد و نیّتی نکنید. شما قصد محروم کردن فقرا را داشتید خداوند هم شما را از آن محروم کرد. از این ماجرای قرآنی فهمیده می‌شود که خداوند گاهی بر اساس قصد و نیّتِ ما کیفر می‌دهد [۱] گرچه این امر کلیّت ندارد. ۳- سبب شقاوت است. حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «مِنَ الشّقاءِ فَسادُ النِّیَّة» [۲] نیّت فاسد نشانه شقاوت است. ---------- [۱]: ۱۴۸) شخصی به من گفت: به یکی از جانبازانِ جنگ برخوردم که روی چرخ نشسته بود، جلو رفتم و او را بوسیدم. بوی عطر مرا که فهمید از من تقاضا کرد شیشه عطرم را به او بدهم. من گفتم: عطری برای شما می‌خرم ولی این عطر برای خودم باشد. به هر حال به او ندادم و از او جدا شدم ساعتی بعد که به دستشویی رفتم شیشه عطرم به درون مستراح افتاد. ناگهان متوجه شدم این کیفر آن بخل است و همانجا به حال خودم گریه کردم. آری، چه بسیار حسرت‌ها و ندامت‌ها که باید در قیامت بخوریم از اینکه برای خدا کاری نکرده ایم. [۲]: ۱۴۹) غررالحکم، حدیث ۱۶۱۰. ۴- برکت از عمر و زندگی می‌رود. علی علیه السلام در جای دیگری می‌فرماید: «عِنْدَ فَسادَ النِّیَّة تَرْتَفِعُ الْبَرَکَة» [۳] خداوند برکت را از کسی که نیتش سالم نیست برمی دارد و او نمی تواند از نعمت‌های الهی به خوبی استفاده کند. می گویند به شخصی گفتند: بخاطر فلان کارر خوبت، سه دعای مستجاب داری. خوشحال شد و گفت: خدایا! همسرم زیباترین زنان شود، همسرش بسیار زیبا شد اما زندگی برایش تلخ شد زیرا می‌دید که همه مردم چشم به زن او دوخته اند. دعای دوّم را بکار بست که خدایا همسرم را زشت ترین زنان کن، دعایش مستجاب شد اما دیگر زندگی با چنین همسری قابل تحمّل نبود. از دعای سوّم استفاده کرد و گفت: خدایا همسرم مثل اوّلش شود. دعایش مستجاب شد و همسرش به شکل اوّل بازگشت. او هر سه دعا را بکار بست اما نتیجه ای نگرفت. این است معنای برداشته شدن برکت که انسان از امکانات بهره خوب نبرد. ---------- [۳]: ۱۵۰) غررالحکم، حدیث ۱۶۱۵. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357