۲ - قدرت عظيم و فوق العاده موسيقي
چندي پيش در روزنامه، در مورد زن و شوهري نوشته بود كه كارشان به طلاق و محكمه كشيده است.
شوهر ميخواست زن خود را طلاق بدهد به اين دليل كه ميگفت:
زن من با وجود اين كه عهد كرده بود كه هيچ وقت در مجالس و در حضور مردان بيگانه نرقصد، مع ذلك در يك عروسي رقصيده، زن هم گفته ي او را تصديق كرده گفته بود:
وقتي در آن مجلس آهنگي نواختند، آن چنان تحت تأثير قرار گرفته كه بي اختيار برخاسته و شروع به رقص كرده است.
مسعودي در مروج الذهب مينويسد:
«در زمان عبدالملك يا يكي ديگر از خلفاي بني اميه كه لهو و موسيقي خيلي رايج بود خبر به خليفه دادند كه فلان كس خواننده است و كنيز زيبايي دارد كه او هم خواننده است وتمام جوانهاي مدينه را فاسد كرده و اگر به كار او نرسيد اين زن تمام مدينه را فاسد ميكند.
خليفه دستور داد كه غل به گردن آن مرد انداختند و آنها را به شام بردند. وقتي به حضور خليفه نشستند آن مرد گفت:
معلوم نيست آن چه او ميخواند غنا باشد و از خليفه خواست كه خودش امتحان كند.
خليفه دستور داد كه كنيز بخواند. او شروع به خواندن كرد، كمي كه خواند ديد سر خليفه تكان ميخورد. كم كم كار به جايي رسيد كه خود خليفه شروع كرد به چهار دست و پا راه رفتن و ميگفت:
بيا جانم بر اين مركوب خود
سوار شد.
واقعاً موسيقي قدرت عظيم و فوق العاده اي مخصوصاً از جهت پاره كردن پرده تقوا و عفت دارد، … بنا بر اين از اين موارد نمي توان استثناء كرد كه اسلام مبارزه ي با ذوق نموده است.
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۳ - آيا در اسلام به زيبايي و جمال عنايتي شده؟
اسلام مخالفتي با جمال و زيبايي ندارد و با اين حس نه تنها مبارزه نكرده، بلكه در قسمتهايي اين حس را تأييد هم كرده است.
در «اصول كافي» بابي داريم تحت عنوان «الزي و التجمل» كه تجمل همان خود را زيبا كردن است.
حديثي داريم كه: «إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ» خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد و از همه بالاتر خود زيبايي بيان است كه در اسلام در حد اعلايي به آن توجه شده است.
اسلام خود اعجازش – يا لا اقل يكي از موارد اعجازش - زيبايي كلام قرآن است.
(۸۱)
غنا و موسيقي از ديدگاه علامه جعفري (قدّس سره)
اشاره
انسانها به جهت داشتن كيفيتهاي رواني مختلف، برداشتها و دريافتهاي گوناگوني از موسيقي دارند. لذا در تعريف موسيقي گفته شده است:
«موسيقي هنريست كه از تنظيم و تركيبات اصوات به وجود ميآيد و زيبايي آن بر حسب اثريست كه در ذهن شنونده دارد سنجيده ميشود».
كسي ديگر درباره ي موسيقي چنين ميگويد:
«نواي موسيقي از احساسات و انفعالات دروني انسان ناشي ميشود و معرف غم و شادي، هيجان و آرامش روحي انسان است» و ما چون نمي دانيم كه پديده ي موسيقي در سطوح خود آگاه، نيمه خود آگاه و ناخود آگاه چه اثري ايجاد ميكند، لذا نمي توانيم يك تعريف روشني مانند تعريف يك نمود فيزيكي، در پديده ي موسيقي داشته باشيم. از مجموع مطالعات درباره ي اين پديده ميتوان به دو اصطلاح عمده دسترسي پيدا كرد:
۱ - مفهوم عمومي موسيقي: اين مفهوم شامل هر صدا و آهنگي ميباشد كه تاثير در روان آدمي از نظر احساسات و تموجات رواني به وجود ميآورد.
۲ - مفهوم خاص موسيقي: اين نوع موسيقي به انواع گوناگون تقسيم ميگردد؛ مانند موسيقي كليسا، اپرت، ليد، سنفوني و …
البته
تقسيم ديگري در باره موسيقي گفته شده:
موسيقي طبيعي: نغمه ي جويبارها، صداي آبشارها، صداي وزش بادهاي ملايم در درختان، نواي پرندگان، كه اين گونه نواهاي طبيعي چون غالباً يك رنگ و يك نواخت و بر يك آهنگ و ميزان ملايم است مسرت بخش ميباشد.
موسيقي هنري: عبارت است از همان آهنگهايي كه بشر آنها را ساخته است و وسايل مصنوعي آن در دنياي كنوني عبارت است از: تار، ويلون، سنتور، اكوردئون، گيتار، پيانو و غيره.
آهنگهاي مصنوعي داراي زير و بم و ارتعاشات و تحريكات گوناگوني است كه گاه ميخنداند و زماني ميگرياند و گاهي به حد افراط نيروي نشاط را در آدمي تحريك ميكند.
زماني او را سخت به ديار غم و اندوه ميفرستد يا او را در حيرت و بهت فرو ميبرد و گاهي انديشههاي منطقي او را به خيالات و پندهايي تبديل ميكند، در صورتي كه آهنگهاي طبيعي چنان كه متذكر شديم نمودهاي مستقيم واقعيت هاييست كه در جريانند.
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۱ - شايستگي موسيقي به خاطر لذت به هيچ منطقي تكيه نمي كند
لذت و احساس خوشي كه معلول شنيدن موسيقيست در تاريخ بشري دوشادوش در تمام جوامع وجود داشته است به اين معنا كه هر يك از جوامع با در نظر گرفتن تنوع و دوران هايش، نوع يا انواعي از موسيقي را مورد بهره برداري قرار داده و روان خود را با موسيقي نوازش داده اند.
انگار اين موضوع بي شباهت به انكار مردن طبيعت گرايي بشر نيست.
اگر كمي دقت داشته باشيم، خواهيم ديد كه لذت خودگرايي نه تنها بالاتر از لذت موسيقي است، بلكه اصلاً قابل مقايسه نيست؛ زيرا خودگرايي كه اجراي اميال بي نهايت را در اين زندگاني ضروري ميبيند به متن حيات نزديك تر از موسيقي است؛ زيرا افراد فراواني پيدا
مي شوند كه موسيقي را متن حيات خود قرار نمي دهند در صورتي كه خود خواهي براي اكثريت قريب به اتفاق مانند محور اساسي زندگي تلقي شده است و هيچ جاي ترديد نيست كه همه ي مكتبهاي انساني اعم از ديني، اخلاقي و ساير مكتبهايي كه شايستگي انسان را مطرح ميكنند، خودخواهي را محكوم نموده و لذتش را فريبنده و بي احساس دانسته اند؛ بنا بر اين اگر دليل شايستگي موسيقي همان احساس لذت بوده باشد به هيچ منطقي تكيه نمي كند.
درست است كه تحريك مثبت و تشجيعي را كه موسيقي انجام ميدهد ما را از موجوديت حقيقي خود با يك گروه نوسانات بالاتر ميبرد؛ ولي هنگامي كه موسيقي تمام ميشود يك سرازيري حقيقي در خود احساس ميكنيم و ميبينيم كه موسيقي سايه اي از براي ما ساخته. اكنون شبح مصنوعي از بين رفته، واقعيات با همان خشونت براي ما نمودار ميشود.
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۲ - موسيقي در جنگهاي صدر اسلام
به همين جهت بوده است كه در جنگهاي صدر اسلام كه در حدود هشتاد جنگ و دفاع بوده است، نمي بينيم كه مسلمين براي تهييج سربازان خود به موسيقي متوسل شوند، بلكه آنها شعارهاي واقعي خود را به طور دسته جمعي گفته تحريك ميگشتند، چنان كه در يكي از جنگ ها، قريش شعار ذيل را با موسيقي و هيجان رزم ميگفتند:
اُعلُ هُبَل، اٌعلُ هُبَل
بلند باد هبل، بلند باد هبل.
و مسلمانان هم در مقابل ميگفتند:
الله اعلي و اجل؛ خداوند بالا و بلند مرتبه است و با اين كه كفار به هر گونه وسايل موسيقي آن زمان براي تحريك سربازان خود متوسل ميگشتند، مسلمانان كوچك ترين اعتنايي به مسأله ي موسيقي نداشتند.
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۳ - علت ممنوعيت موسيقي در منابع اسلامي
بايستي گفت بشر از نظر كمبودي كه در معرفت توانايي مواجه با واقعيت دارد، موسيقي را براي تسلي خود تأئيد ميكند، پس نام آن را ضرورت ميگذارد و به همين جهت است كه اسلام به موسيقي روي نشان نمي دهد و ميخواهد انسانها در زندگاني روحي و طبيعي با خود واقعيات روبرو گردند.
علتي كه براي ممنوعيت موسيقي در منابع اسلامي ذكر شده است، مسأله ي لهو و لعب است با نظر به اين علت، كاملاً روشن ميشود كه اسلام ميخواهد انسان در اين دنيا خود را در مقابل هيجانات نبازد و آمادگي واقعي خود را از دست ندهد تا بتواند اختيار را از خود سلب كند.
۴ - آيا موسيقي روح انسان را تصفيه ميكند؟
اگر موسيقي آن چنان كه عاشقان دلباخته اش ميگويند حقيقتاً روح انساني را تصفيه ميكند، چرا با شيوع موسيقي در شرق و غرب، بيماريهاي رواني و فساد اخلاقي به حديست كه گفت و گو درباره ي آن باعث شرمساري است.
ما نمي دانيم كه اگر انسانها به اين موسيقي اشتغال نمي ورزيدند و با خود واقعيات رو به رو ميگشتند چه اندازه راه ترقي و اعتلا را ميپيمودند!
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۵ - اگر موسيقي واقعاً ضرر داشت آيا ميتوانست اين اندازه مردم را به خود مشغول كند؟
مي گويند امروزه مانند دورانهاي گذشته، موسيقي از آن موضوعات است كه اكثريت به اتفاق آن را تأييد ميكنند.
اگر واقعاً ضرر داشت آيا ميتوانست اين اندازه مردم را به خود مشغول بدارد.
مي گوييم:
صحيح است، ولي فراموش نكنيم كه بشر در دورانهاي گذشته بردگي را هم زير بناي تمام مسائل اجتماعي و سياسي خود قرار داده بود و به فكر هيچ كس نمي رسيد كه يك اصل خلاف انساني بوده باشد.
حتي ارسطوها و افلاطونها كه از آنها با تمام تأكيد دفاع ميكردند.
امروزه اگر مردم از انديشههاي عميق درباره ي مسائل ديني، اجتماعي، رواني و تكامل به معناي عمومي سرباز ميزدند، آيا ميتوان گفت اين اكثريت بدون علت صحيح نمي تواند از انديشه ي صحيح سرباز بزند، پس ناچاريم اين هم يك واقعيت است كه بايستي تمامي موضوعات را از نظر سطحي آنها رسيدگي كرد.
امروزه جوان اروپا، آمريكا و كشورهاي زيادي از آسيا در مستي شگفت آوري به سر ميبرند. براي آنان زندگي شكل هدفمند خود را نشان نمي دهد. آيا ميتوان گفت زندگاني هدفي ندارد؛ زيرا اگر هدفي داشت جوانان امروزي ما هم در جستجوي آن تلاش ميكردند؟
خلاصه براي انسان خردمندي كه ميخواهد همه ي موضوعات را همه جانبه بنگرد روش اكثريتي كه «برتراندراسل» فيلسوف انگليسي درباره ي آن ميگويد:
هر فردي از
انسان زاويه اي براي جنون دارد! او راه اعتدال بشر را هنوز نمي شناسد يا راه اعتدال را نمي رود!! هيچ گونه ملاك نمي باشد و نمي تواند راه واقعي را به او نشان بدهد.
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۶ - موسيقي نمي تواند چاشني روح باشد
كسي كه ميگويد:
موسيقي چاشني روح است، اين مطلب را در نظر نمي گيرد كه ارواح آدمي كه در شعلههاي انحراف از واقعيتها ميسوزد چه نتيجه اي از تحريكات خيالات و رؤياهاي غير علمي به دست خواهد آورد. آيا اين تحريكات امضا و ادامه ي تخدير در مقابل واقعيتها نيست؟
آن كه ميگويد:
خشونت، جريانات طبيعت، بدبختيها و ناگواري هاست كه ما را به موسيقي پناهنده ميكند.
اولاً:
كدامين فرمول علمي و رياضيست كه بتواند حدود واقعي موسيقي را مشخص نموده و بگويد:
اين نوع آهنگ ميتواند علاج دردهاي ناشي از خشونت زندگي باشد و آن نوع نمي تواند حال روي اين منطق بايستي براي هر فرد از انسانها به شماره بدبختيها و ناگواريهاي زندگاني اش يك آهنگ معين بسازيم.
ثانياً:
آيا با اعتبار به موسيقي، موضوع خشونت و ناملايمات زندگي مبدل به خوشي و آسايش ميشود يا عينك تار به ديدگان آدمي ميزند كه واقعيتها را دگرگون ببيند. كار اين انسان خيلي تعجب آور است؛ مثل اينست كه سوگند خورده است كه براي بازي گري خود در جهان واقعيات حد و اندازههايي قائل نشود.
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۷ - آيا موسيقي در محل كار سبب كار بيشتر است؟!
مي گويند:
آزمايش كرده اند وقتي در كارگاهها موسيقي نواخته ميشود؛ راندمان كارگران بيشتر ميشود. اين پديده را چگونه ميتوان با تحريم موسيقي توجيه كرد؟
مي گوييم چون مسلماً افزايش راندمان مار انرژي ميخواهد، خود تموجات صوتي نمي تواند در داخل بدن انرژي توليد كند، پس آن كارگر مجبور است انرژي بيشتري را در زمان كوتاه تري از دست بدهد تا پديده ي فوق به وقوع بپيوندد. به اين ترتيب ملاحظه ميشود كه ظاهراً موسيقي در اينجا نقش مثبتي داشته؛ ولي همان طور كه گفته شد، اين نقش مثبت ظاهريست و در واقع موسيقي در اينجا هيچ عمل مثبتي انجام
نداده بلكه جنبه ي منفي هم داشته است كه باعث شده انرژي كارگران در زمان كوتاه تري صرف شود به علاوه كدامين اصل انساني ميگويد:
براي افزايش دادن منافع سود، كارگران را در خيالات و تجسمات بي اساس غوته ور سازيم؟
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۸ - احتلالات تعقل در موسيقي
دانان
«… مكتبي كه ممنوعيت موسيقي را گوشزد ميكند (اسلام)، در حقيقت بزرگترين حمايت را از درون آدميان به عهده گرفته است.
حال اگر ما در درون موسيقي دانان و آهنگ سازان و نه شنوندگان موسيقي هيچ اختلالي نمي بينيم؛
اولاً:
اين ادعاي كلي به هيچ وجه قابل اثبات نيست؛ زيرا مگر نمي گويند موسيقي حافظه ي آدمي را از كار مياندازد يا كم ميكند.
ثانياً:
فرض ميكنيم كه ما هيچ ضرر محسوسي در آن اشخاص كه با موسيقي سرو كار دارند نمي بينيم؛ اما نبايد فراموش كنيم كه هيچ حقوق دان، فيزيك دان و هيچ يك از دانشمندان علوم تحقيق، نه تنها از موسيقي براي كارهاي خود بهره برداري نكرده اند، بلكه به جهت مخالف بودن موسيقي با فعاليتهاي علمي مغز همواره راه تعقل و انديشه را از موسيقي جدا كرده اند.
اين حقيقت دليل آن است كه انديشه و تعقل با تحريكات و تجسمات موسيقي سازش ندارد؛ بنا بر اين ما نوعي از اختلال تعقل در موسيقي مييابيم.
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۹ - گوش دادن به موسيقيهاي مجاز
در مواردي كه اداي موسيقي را در ميآوريم يا به برخي از موسيقيها كه گمان ميكنيم جزء موسيقيهاي ممنوع نيست گوش فرا ميدهيم. اگر اين گونه امور ممنوع نباشد حداقل قدم روي نوار باريكي گذاشته ايم كه يك طرف آن قطعاً قلمرو ممنوعيت و حرمت ميباشد و چون نفس آدمي لذت طلب است، لذا تدريجاً قانون را پايمال ميسازد. اين را هم بدانيم كه طبق خاصيت پديده ي تقليد و مقتضاي قانون محاكمات نوعي از تأثير و تلقين ناخود آگاه در درون به وجود ميآيد كه تدريجاً سطح مربوط روان ساييدگي پيدا كرده و كم كم از ممنوعيت موضوع تقليد ميكاهد. (۸۲)
ضررهاي موسيقي از ديدگاه محمد تقي جعفري (قدّس سره)
۱ - ايجاد عدم تعادل و توازن بين اعصاب سمپاتيك و پاراسماتيك (۸۳)
۲ - مرض ماني (Maniae ) نوعي جنون است كه درجات متعددي دارد
۳ - مرض سيكلموتي (Cyclothmie ) (۸۴)
۴ - كوتاهي عمر
۵ - مرض پارانو (Paranoia ) (۸۵)
۶ - ضعف اعصاب
۷ - اختلالات دماغي (اغتساسات مغزي، هيجانات روحي – جنون)
۸ - تأثيرات قلبي
۹ - واسطه انتحار و خود كشي
۱۰ - بيماري فشار خون
۱۱ - عامل فحشا
۱۲ - تضعيف و تضييع حس شنوايي (سامعه)
۱۳ - تضعيف و تضييع حس بينايي (باصره)
۱۴ - هيجان
۱۵ سلب اراده و شكست شخصيت
۱۶ - سلب غيرت
۱۷ - عامل جنايت
۱۸ - جلب توجه غير طبيعي
۱۹ - از دست دادن نيروي فكري
۲۰ - تضييع نيروي قضاوت
۲۱ - افسردگي و خمودگي
۲۲ - تهييج عشق (۸۶)
۲۳ - شكست عمر و جوان مرگي
۲۴ - زنجير بردگي
۲۵ - روش لغو
۲۶ - اتلاف وقت (۸۷)
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
سخنان فقهاء اهل سنت درباره ي موسيقي
۱ - امام حنيفه آن را حرام دانسته و آن را و شنيدنش را از گناهان شمرده و اين معني نظريه ي مشايخ اهل كوفه است، مانند سفيان، حماد، ابراهيم و شعبي و عكرمه.
۲ - از مالك، امام مالكيه نقل شده كه او نهي كرده از غنا و از گوش دادن به آن و گفته است اگر كسي كنيزي خريداري كرد بعداً ديد او مغنيه و آوازه خوان است ميتواند به واسطه ي اين عيب آن را رد كند و اين نظريه ي ساير اهل مدينه نيز هست جز ابراهيم بن سعد تنها. (۸۸)
در مفتاح السعاده ج۱ ص ۳۳۴ است كه گفته شده لذت بردن به آوازه ي غنا و نواختن وسايل موسيقي كفر است.
(۸۹)
يزيد بن الوليد ناقص گفت:
اي بني اميه! خود را نگاه داريد از آوازه ي غنا،
زيرا آن حياء را كم ميكند، شهوت را ميافزايد، مردانگي را منهدم ميسازد و آن جايگزين شراب كار ميكند و عمل ميكند همان را كه مستي انجام ميدهد، پس اگر شما ناچار انجام ميدهيد پس از زنها دور نگهداريد زيرا آوازه ي موسيقي دعوت به زنا ميكند.
(۹۰)
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
زيانهاي آفت بار موسيقي، يا بياني حكيمانه
و گفته شده كه آوازه ي غنا جاسوس دل است و دزد مردانگي عقلها و به سرعت در شهرهاي دل ميتازد و بر رازهاي دلها آشنا ميشود و ميخزد، به خانه ي خيالبافي و تحريك و پراكنده ميسازد آنچه را در خفتگي فرو رفته بود از هواهاي نفساني و شهوات و سخافت و جِلفگي. پس در حالي مييابي يك مرد را كه بر او حاكم است نشانه ي وقار و سنگيني و درخشندگي عقل و بهجت ايمان و آرامش علم و سخنش حكمت است و سكوتش پند. ولي ناگاه آوازه ي غنا را ميشنود عوض شده و به عكس عقل و خيالش كم ميشود، مردانگي و بزرگواريش از بين ميرود، پس از آن نيكو ميشمارد آنچه را قبلاً زشت ميديد و آشكار ميكند از درون خود آنچه را قبلاً ميپوشاند و بر ميگردد از آن سكوت و آرامش به پُر گويي و هذيان گويي و نا آرامي، گويا جني و يا جن زده شده و چه بسا با دستها به كف زدن و با پا به پاي كوبي ميافتد و ميگساري نيز به چنين حالي ميكشد و غير از اينها. (۹۱)
📚#جوان_و_موسیقی
✍#میرزا_مهدی_آقا_بابایی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357