eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
34.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا اين حيوان را مى كشيد؟ از قول حاج شيخ عبدالحسين لاهيجى آورده شده: يك شب تابستان آية اللّه على اكبر الهيان با عدّه اى از ارادتمندان در منزل ما بودند. آن شب در اطاق، كك زياد بود به حدّى كه همه ما را ناراحت مى كرد. يكى از دوستان ككى را با دست كشت. مرحوم الهيان متغيّر شد و فرمود: چرا اين حيوان را مى كشيد؟ بگوييد برود! لحظاتى نگذشت كه تمام ككها از اطاق خارج شدند و مدّتها در آن اطاق كك مشاهده نگرديد. (۵۸) ناله اى از يك جنازه مرحوم محدّث قمى صاحب تاءليفات نافعه مانند: سفينة البحار كه در ورع و تقوى و صدق ايشان بين قاطبه اهل علم ايرادى نبوده است، افراد موثّقى از خود او بدون واسطه نقل كردند كه او مى گفت: روزى در وادى السّلام نجف براى زيارت اهل قبور و ارواح مؤ منين رفته بودم. در اين ميان از ناحيه دور ناگهان صداى شترى كه مى خواهند او را داغ كنند بلند شد و صيحه مى كشيد و ناله مى كرد. بطورى كه گويى تمام زمين وادى السّلام از صداى نعره او متزلزل و مرتعش بود. من با سرعت براى استخلاص آن شتر به آن سمت رفتم. چون نزديك شدم ديدم شتر نيست بلكه جنازه اى را براى دفن آورده اند و اين نعره از اين جنازه بلند است و آن افرادى كه متصدّى دفن او بودند ابداً اطّلاعى نداشته و با كمال خونسردى و آرامش مشغول كار خود بودند. مسلّماً اين جنازه متعلّق به مرد ظالمى بوده كه در اوّلين وهله از ارتحال به چنين عقوبتى دچار شده است. يعنى قبل از دفن و عذاب قبر از ديدن صور برزخيّه وحشتناك گرديده و فرياد برآورده است. (۵۹) 📚# ✍محمدتقی صرفی پور https://eitaa.com/zandahlm1357
جنازه حاكم ستمگر آية اللّه حاج ميرزا جواد آقاى انصارى همدانى (اعلى اللّه تعالى مقامه الشريف) نقل مى فرمود: من در يكى از خيابانهاى همدان عبور مى كردم. ديدم جنازه اى را عدّه اى بر دوش گرفته و به سوى قبرستان مى برند. ولى از جنبه ملكوتيّه او را به سمت يك تاريكى مبهم و عميقى مى بردند و روح مثالى اين مرد متوفّى در بالاى جنازه مى رفت و پيوسته مى خواست فرياد كند كه: اى خدا! مرا نجات بده. مرا اينجا نبريد! ولى بر زبانش نام خدا جارى نمى شد. آن وقت رو كرد به مردم و مى گفت: اى مردم! مرا نجات دهيد. نگذاريد مرا ببرند! ولى صدايش به گوش كسى نمى رسيد. من صاحب جنازه را شناختم. او اهل همدان بود و حاكم ستمگر و ظالمى بود. (۶۰) 📚# ✍محمدتقی صرفی پور https://eitaa.com/zandahlm1357