عجب و خودپسندی
... فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی [۱]
... پس خود را بی عیب نشمارید که او به تقواپیشگان داناتر است.
نکته ها:
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا جایز است کسی از خودش تعریف و ستایش کند؟ فرمود: اگر اضطرار پیش آمد، مانعی ندارد، سپس فرمودند: آیا نشنیده ای که یوسف نزد حاکم مصر از خود ستایش کرد و فرمود: «اجْعَلْنِی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ» مرا مسئول درآمدها و محصولات زمین قرار بده زیرا که من حافظ بیت المال و فردی آگاهم.
امام علی علیه السلام هنگامی که شنید گروهی برای فخرفروشی به یکدیگر میگویند، ما دیشب را تا صبح نماز خواندیم و دیروز روزه بودیم، فرمود: من دیشب خوابیدم و دیروز روزه نبودم. بنابراین، گاهی باید برای جلوگیری از غرور خود یا دیگران، این گونه سخن گفت.
فردی یهودی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمد و معجزات حضرت موسی را به رخ پیامبر کشید، آن حضرت فرمود: نارواست که انسان از خود ستایش کند، ولی برای روشن شدن تو میگویم: حضرت آدم برای توبه خود، حضرت نوح برای نجات از غرق شدن، حضرت ابراهیم برای نجات از آتش و حضرت موسی برای نجات از ترس، خدا را به حقّ محمّد و آل محمّد: سوگند دادند، ای یهودی! اگر موسی مرا میدید، به من ایمان میآورد. حضرت مهدی از نسل من است که حضرت عیسی برای یاری او از آسمان فروآید و پشت سر او نماز خواند.
حساب تزکیه نفس و خودستایی، از حساب بیان نعمتهای الهی جداست. خداوند در این آیه میفرماید: خودتان را ستایش نکنید، «فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ» ولی در جای دیگر میفرماید: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» نعمتها و الطاف خدا را بیان کن.
پیام ها:
۱- کسانی که از گناه دوری میکنند، گرفتار خودستایی نشوند. «یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ... فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ»
۲- توجّه به ناچیزی و ضعف و ذلت سابق، انسان را از خودستایی باز میدارد.
«إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ»
۳- اصلاح رفتار مردم باید از طریق اصلاح عقاید باشد. عقیده به علم و نظارت الهی انسان را از خودستایی باز میدارد. «هُوَ أَعْلَمُ... فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ»
۴- اگر کمالی داریم همه از اوست، چرا به خود افتخار میکنیم. «أنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ... فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ»
۵- با تظاهر به تقوا، انسان متّقی نمی شود. «هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی»
----------
[۱]: (نجم، ۳۲)
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
حسد و کینه توزی
أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً [۱]
یا اینکه (یهودیان) نسبت به مردم (مسلمان) به خاطر آنچه که خداوند از فضل خویش به آنان داده است، حسد میورزند. همانا ما قبلًا به آل ابراهیم (که شما از نسل او هستید نیز) کتاب آسمانی و حکمت و سلطنت بزرگی دادیم. (چرا اکنون به آل محمّد علیهم السلام ندهیم؟ )
نکته ها:
آیه ی قبل اشاره به بخل یهود بود و در این آیه به حسادتشان اشاره شده است و حسد از بخل بدتر است. چون در بخل مال خود را نمی بخشد، ولی در حسد از بخششِ دیگری هم ناراحت است.
در روایات، اهل بیت فرموده اند: آنان که مورد حسادت قرار گرفته اند، ماییم. [۲]
در حدیث از امام صادق علیه السلام میخوانیم که فرمود: مراد از «کتاب»، نبوّت و مراد از «حکمت»، فهم و قضاوت و مراد از «ملک عظیم»، اطاعت مردم
است. [۱] و امام باقر علیه السلام در تفسیر «ملک عظیم» فرمود: مراد آن است که خداوند در میان آنان امامان بر حقّ قرار داد. [۲]
پیام ها:
۱- حسود، در مقابل اراده ی خدا قد علم میکند. «یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللهُ»
----------
[۱]: (نساء، ۵۴)
[۲]: کافی، ج ۱، ص ۱۸۶.
[۱]: کافی، ج ۱، ص ۳۰۶.
[۲]: کافی، ج ۱، ص ۳۰۶.
۲- منشأ همه ی نعمتها و بهره گیریها فضل خداست. «مِنْ فَضْلِهِ» به جای آرزوی زوال نعمت دیگران، از خداوند آرزوی فضل او را داشته باشید.
۳- همسویی اهل کتاب با مشرکان و قضاوت بر اینکه شرک شما بهتر از توحید مسلمانان است، به خاطر حسادت است. در آیات قبل خواندیم که یهودیان به مشرکان گفتند: هؤُلاءِ أَهْدی... در این آیه میخوانیم: «أَمْ یَحْسُدُونَ»
۴- همه ی الطاف از اوست. (سه بار کلمه «آتَیْنا» تکرار شده است)
۵- حکومت الهی باید بدست کسانی باشد که قبل از حکومت، دارای مقام معنوی و علمی و بینش بالایی باشند. نام کتاب و حکمت قبل از ملک عظیم آمده است. (آری نعمتهای معنوی بر مادّی مقدّم است. ) «آتَیْنا... الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً»
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
احسان و نیکی به مردم
وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ [۱]
و نیکی با بدی یکسان نیست؛ (بدی دیگران را) با شیوه ی بهتر (که نیکی است) دفع کن، که این هنگام آن کس که میان تو و او دشمنی است همچون دوست گرم میشود (و عداوتش نسبت به تو تمام میشود).
نکته ها:
در برابر کسانی که مردم را به خدا دعوت میکنند افراد بی تفاوت و نااهل و بدرفتاری پیدا میشوند که اگر مبلّغ دین، با اخلاق خوش و سعه ی صدر با آنان برخورد نکند توفیقی حاصل نمی شود. این آیه سفارش میکند که بدیها را با خوبی پاسخ بده و اهل انتقام نباش؛ همان گونه که در دعای مکارم الاخلاق، امام زین العابدین علیه السلام از خداوند میخواهد که به او توفیق دهد که در برابر غیبت مردم از او، نیکی مردم را بگوید و از بدی آنان بگذرد و هر کس با او قطع رابطه کرد با او معاشرت کند. بارها در سیره ی پیامبر اکرم و اهل بیت معصوم آن حضرت نمونههایی از این برخوردها را میخوانیم که سرسخت ترین مخالفان را به طرفدار آنان تبدیل کرده است.
مردم چند دسته اند:
کسی که دوست خود را حفظ میکند.
کسی که دوست خود را نسبت به خود بی تفاوت میکند.
----------
[۱]: (فصلت، ۳۴)
کسی که دوست خود را به دشمن تبدیل میکند.
کسی که دشمن را به دوست تبدیل میکند.
بعضی در تفسیر آیه ی ۴۰ سوره ی شوری «وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها» گفته اند: مراد این است که اگر بدی کسی را با بدی پاسخ داد شما هم مثل او هستی، چنانکه در آیه ی ۴۳ همان سوره میفرماید:
«وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» و کسی که تحمّل بدی مردم را داشته باشد و از آنان بگذرد، این از تصمیمات شایسته است.
پیام ها:
۱- یکی از راههای دعوت الی اللّه آن است که تنش زدایی نماییم و بدی دیگران را با نیکی دفع کنیم. «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَی اللهِ... ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»
۲- فکر نکنید مرور زمان مسایل را کهنه میکند و همه چیز فراموش میشود.
(برخوردهای مثبت و منفی هرگز یکسان نیست، و آثار آن در عمق روح افراد باقی میماند. «لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّیِّئَةُ»
۳- یک نمونه ی عملی دعوت به سوی خدا (که در آیه ی قبل آمده بود) دفع بدیهای مردم با برخوردهای خوب است. «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»
۴- در برخورد با مخالفان، اخلاق نیک کافی نیست، تهاجم اخلاقی لازم است «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (دفع بدیهای دشمن با روش نیکو کافی نیست، بلکه به نیکوترین روشها و برترین رفتارهای اخلاقی نیاز است).
از محبت خارها گل میشود از محبت سرکهها مُل میشود
۵- کیمیای واقعی، آن نیست که مس را طلا کند، بلکه برخوردی است که دشمنی را به محّبت تبدیل نماید. «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (روز فتح مکه شعار بعضی از مسلمانان «انتقام، انتقام» بود ولی پیامبر اکرم فرمود: امروز روز انتقام نیست بلکه روز رحمت و مرحمت است).
۶- سعه ی صدر شرط توفیق در تبلیغ است. «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ- کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»
۷- توجّه به نتیجه ی کار، انگیزه ی انسان را بالا میبرد. (اگر بدانیم که نتیجه ی
برخورد خوب، تبدیل دشمن به دوست است، انگیزه ی این کار در ما زیاد میشود. «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ-... کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»
۸- در رفتارهای شایسته، اگر دشمن دوست نشود لااقل حیا و شرمندگی در او به وجود میآید و او را به رفتار دوستانه وادار میکند. «کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۱۰- احسان به والدین، حدّ و مرز ندارد. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (نه مثل فقیر، که تا سیر شود، وجهاد که تا رفع فتنه باشد و روزه که تا افطار باشد. )
۱۱- سفارش قرآن به احسان، متوجّه فرزندان است، نه والدین. «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» زیرا والدین نیازی به سفارش ندارند و به طور طبیعی به فرزندان خود احسان میکنند.
۱۲- هرچه نیاز جسمی وروحیِ والدین بیشتر باشد، احسان به آنان ضروری تر است. «یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ»
۱۳- پدر و مادر سالمند را به آسایشگاه نبریم، بلکه نزد خود نگهداریم. «عِنْدَکَ»
۱۴- وقتی قرآن از رنجاندن سائل بیگانه ای نهی میکند، «أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» تکلیف پدر و مادر روشن است. «وَ لا تَنْهَرْهُما»
۱۵- هم احسان لازم است، هم سخن زیبا و خوب. «إِحْساناً... قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً» (بعد از احسان، گفتار کریمانه مهم ترین شیوه ی برخورد با والدین است. )
۱۶- در احسان به والدین و قول کریمانه، شرط مقابله نیامده است. یعنی اگر آنان هم با تو کریمانه برخورد نکردند، تو کریمانه سخن بگو. «وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً»
۱۷- رحمت الهی، جبران زحمات تربیتی والدین است. «رَبِّ ارْحَمْهُما
کَما رَبَّیانِی» گویا خداوند به فرزند میگوید: تو رحمت خود را دریغ مدار، واز خدا نیز استمداد کن که ادای حقّ آنان از عهده ی تو خارج است.
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
صله ی رحم
فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ [۱]
پس (ای بیماردلانِ سست ایمان! ) اگر (از جهاد) روی گردانید، جز این از شما انتظار نمی رود که در زمین فساد کنید و پیوندهای خویشاوندی را قطع کنید.
نکته ها:
«تَوَلَّیْتُمْ» به معنای اعراض و پشت کردن به جبهه و سرگرم شدن به خلافکاری و قطع صله رحم است.
آیه خطاب به افراد سست ایمان که به خاطر حفظ جان از شرکت در جهاد اعراض میکنند، میفرماید: گمان نکنید که با ترک جهاد محفوظ میمانید، زیرا زمینه گسترش فساد و قتل را فراهم میسازید که دامان شما را نیز میگیرد و همچون دوران جاهلیّت، حتّی کشتن فرزند را برای شما مباح میسازد.
صله رحم در روایات
* با بستگان خود دیدار و رابطه داشته باشید، هر چند در حدّ نوشاندن آبی باشد.
* صله ی رحم، عمر را زیاد و فقر را دور میسازد.
* با صله ی رحم، رزق توسعه مییابد.
* بهترین قدم ها، قدمی است که برای صله رحم و دیدار اقوام برداشته میشود.
* در اثر صله ی رحم، به مقام مخصوصی در بهشت دست مییابید.
----------
[۱]: (محمد، ۲۲)
* به سراغ بستگان بروید، گرچه آنها بی اعتنایی کنند.
* صله ی رحم کنید هر چند آنها نیکوکار نباشد.
* صله ی رحم کنید، گرچه به اندازه ی سلام کردن باشد.
* صله ی رحم، مرگ و حساب روز قیامت را آسان میکند.
* صله ی رحم باعث تزکیه عمل و رشد اموال میشود.
* کمک مالی به فامیل، بیست و چهار برابرِ کمک به دیگران پاداش دارد.
* صله ی رحم کنید، گرچه یکسال راه بروید.
* کسی که صله ی رحم را ترک کند، بویی از بهشت به او نمی رسد.
امام صادق علیه السلام میفرماید: «پدرم سفارش کرد، با افرادی که با فامیل خود رابطه ندارند، دوست مشو».
ارحام تنها منحصر به خانواده و بستگان نسبی نیست، بلکه جامعه بزرگ اسلامی را که در آن همه افراد امت با هم برادرند، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» و پدرشان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم و حضرت علی علیه السلام است نیز در برمی گیرد.
پیام ها:
۱- اعراض از دین و دستورات قرآن، زمینه ساز فساد و تباهی است. «إِنْ تَوَلَّیْتُمْ... تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ... »
۲- ترک صله رحم و روابط خویشاوندی، گناهی است در ردیف فساد در زمین. «تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ»
۳- اگر فساد گسترش یابد، انسان حتّی به بستگان خود نیز رحم نمی کند. «تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ»
۴- فراریان از جنگ، فسادگران و قاطعان رحم، مورد نفرین خداوند هستند. «تَوَلَّیْتُمْ... تُفْسِدُوا... تُقَطِّعُوا... أُولئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللهُ»
۵- محرومیّت از رحمت الهی، نتیجه عملکرد خود ماست. «تُفْسِدُوا... تُقَطِّعُوا... لَعَنَهُمُ اللهُ»
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ [۱]
(متّقین) کسانی هستند که در راحت ورنج انفاق میکنند وخشم خود را فرو میبرند و از (خطای) مردم میگذرند، و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.
نکته ها:
آیه از انفاق و عفو وگذشت وتعاون تمجید میکند.
روزی یکی از خدمتکاران امام سجاد علیه السلام در موقع شستشوی سر و صورت آن حضرت، ظرف آب از دستش افتاد و سر امام علیه السلام را زخمی کرد. او دریافت که امام ناراحت شده است. بلافاصله گفت: «وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ»
----------
[۱]: (آل عمران، ۱۳۴)
امام فرمود: من خشم خود را فرو بردم. او دوباره گفت: «وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ»، امام فرمود: تو را عفو کردم. او گفت: «وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» امام فرمود: تو در راه خدا آزاد هستی.
امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ بنده ای نیست که خشم خود را فرو برد، مگر آنکه خداوند عزّت او را در دنیا و آخرت فزونی بخشد. خداوند فرمود: «وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ... وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» این پاداش فروبردن آن خشم است. [۲]
پیام ها:
۱- تقوا، از انفاق جدا نیست. «أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ... »
۲- انفاق، سخاوت میخواهد نه ثروت. «فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ»
۳- نه در حال رفاه از محرومان غافل باشیم و نه در تنگدستی بگوییم که ما خود گرفتاریم. «فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ»
۴- متّقین محکوم غرایز نیستند، آنان حاکم و مالک خویشتن اند. «الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ»
۵- تقوا، از سعه ی صدر جدا نیست. «وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ»
۶- متّقی، منزوی نیست، بلکه با مال و اخلاق خوب خود، با مردم معاشرت میکند. «یُنْفِقُونَ، الْکاظِمِینَ، الْعافِینَ»
۷- در عفو خطاکار، ایمان او شرط نیست. «وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ»
----------
[۲]: کافی، ج ۲، ص ۱۱۰.
۸- کسی که میخواهد محبوب خدا شود باید از مال بگذرد و خشم وغضب را فرو برد. «وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»
۹- انفاق به محرومان و گذشت از خطای مردم، از مصادیق احسان و نیکوکاری است. «یُنْفِقُونَ، الْکاظِمِینَ، الْعافِینَ، الْمُحْسِنِینَ»
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
تعاون و همکاری
... وَ تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقابِ (مائده،
... و در انجام نیکیها و دوری از ناپاکیها یکدیگر را یاری دهید و هرگز در گناه و ستم، به هم یاری نرسانید، و از خداوند پروا کنید که همانا خداوند، سخت کیفر است.
نکته ها:
اگر تحصیل علم یک «بِرّ» است، زمینههای آن چون: تأمین مدرسه، کتاب، کتابخانه، آزمایشگاه، وسیله نقلیّه، استاد و... همه «تعاون بر بِرّ» است.
در روایات بسیاری به تعاون بر نیکیها ویاری رساندن به مظلومان و محرومان، سفارش شده واز کمک ویاری به ستمگران نهی شده است، از جمله:
* امام صادق علیه السلام فرمود: «هر کس برای یاری رساندن به دیگران گامی بردارد، پاداش مجاهد و رزمنده را دارد». [۱]
* «تا زمانی که انسان در فکر یاری مردم است، خدا او را یاری میکند». [۲]
* «یاری کردن مسلمان، از یک ماه روزه ی مستحبّی واعتکاف بهتر است». [۳]
* «هر کس ظالمی را یاری کند، خودش نیز ظالم است». [۴]
* «حتّی در ساختن مسجد، ظالم را یاری نکنید». [۵]
پیام ها:
۱- وفای به پیمانها وحفظ حرمت و قداست شعائر الهی نیاز به همیاری و تعاون دارد. «لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللهِ... وَ تَعاوَنُوا»
۲- حکومت و جامعه ی اسلامی، باید در صحنه ی بین المللی، از مظلوم و کارهای خیر حمایت و ظالم و بدیها را محکوم کند. «تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ»
۳- برای رشد همه جانبه ی فضایل باید زمینهها را آماده ساخت و در راه رسیدن به آن هدف، تعاون داشت. «تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ»
۴- به جای حمایت از قبیله، منطقه، نژاد و زبان، باید از «حقّ» حمایت کرد و به «بِرّ» یاری رساند. «تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ»
۵- کسانی که قداست شعائر الهی را میشکنند و به بدیها کمک
می کنند، باید خود را برای عقاب شدید الهی آماده کنند. «وَ اتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقابِ»
----------
[۱]: وسائل، ج ۸، ص ۶۰۲.
[۲]: وسائل، ج ۸، ص ۵۸۶.
[۳]: وسائل، ج ۱۱، ص ۳۴۵.
[۴]: وسائل، ج ۱۱، ص ۳۴۵.
[۵]: وسائل، ج ۱۲، ص ۱۳۰.
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
ایثار و از خودگذشتگی
وَ الَّذِینَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [۱]
و کسانی که در دارالهجره (مدینه) و ایمان، قبل از مهاجران جای گرفتند و کسانی را که (از مکه) به سویشان هجرت نمودند دوست میدارند و در دل، نیازی به آنچه (از فیئ) به مهاجران داده شده احساس نمی کنند و اگرچه خود شدیداً در فقر هستند ولی مهاجران را بر خود مقدّم میدارند و کسانی که از بخل نفس محافظت شوند، آنان همان رستگارانند.
نکته ها:
----------
[۱]: (حشر، ۹)
«تَبَوَّؤُا» از «بواء» به معنای نزول و جای گرفتن در مکان است. «خَصاصَةٌ»، به فقری که سبب شکاف زندگی شود گفته میشود و «یُوقَ» از «وقایه» به معنی حفاظت و کنترل است، «شُحَّ» به معنای بخل همراه با حرص است.
در کنار بهره مند کردن مهاجران از فیئ، خداوند به ستایش انصار و مردم مدینه میپردازد که آنان، هم خانه هایشان را برای مهاجران آماده کردند و هم ایمانشان را کامل نمودند که تمام دستورات را بدون دغدغه عمل کردند.
در حدیث میخوانیم: امام جواد علیه السلام از اول شب تا صبح فقط یک دعا میکرد: «اللهم قنی شُحَّ نفسی» خدایا! مرا از بخل نفسانیام حفظ کن. راوی میگوید: به امام گفتم: جانم فدایت! من جز این یک دعا از شما نشنیدم! امام فرمود: «فأیّ شَی ءٍ أشدّ من الشُّح» چه چیزی خطرناک تر از بخل است.
در حدیث دیگری میخوانیم: «لا یجتمع الشح و الایمان فی قلب رجل مسلم» [۲] بخل و ایمان در دل یک مسلمان جا نمی گیرد.
ایثار، یک کمال است امّا نباید موجب خروج از حدّ اعتدال شود، چنانکه قرآن در آیه ۶۷ سوره فرقان، در وصف عباد الرّحمن
می فرماید: «وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ
یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً»، آنان در انفاق، نه زیاده روی میکنند و نه کوتاهی، بلکه راهی میانه را در پیش میگیرند.
پیام ها:
۱- بستر سازی برای ارائه خدمات به دیگران یک ارزش است. «تَبَوَّؤُا الدَّارَ»
۲- هم ظاهر آراسته لازم است و هم باطن. «تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِیمانَ»
۳- محبّت به اهل ایمان مرز و بوم ندارد. «یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ»
۴- از ایثار و روحیات خوب دیگران نام ببرید. «یُحِبُّونَ... یُؤْثِرُونَ»
۵- دوستی پایدار آن است که به خاطر کمالات، افراد را دوست بداریم، نه به خاطر نام و قبیله و چشم داشت. «یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ»
۶- تظاهر به کمال ارزش ندارد، کمال آن
----------
[۲]: تفسیر مجمع البیان.
است که در عمق جان باشد. «لا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حاجَةً»
۷- در ستایش از گروهی، نباید از گروه دیگر غافل شد تا ایجاد حساسیّت شود.
در آیه قبل از مهاجرین ستایش شد و این آیه از انصار ستایش میکند. «یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ»
۸- مهم تر از مهمان دوستی، مهاجر دوستی است، زیرا مهمان چند روزی بیشتر نیست، ولی مهاجر مدّتها نزد انسان میماند. «یُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیْهِمْ»
۹- خداوند از افرادی که حسد ندارند ستایش میکند. (معمولًا حسادتها به هنگام تقسیم مال جلوه میکند. با این که پیامبر، فیئ را تنها به مهاجران داد ولی انصار چشم داشتی نداشتند. ) لا یَجِدُونَ... حاجَةً مِمَّا أُوتُوا
۱۰- طبع بلند و دید وسیع، مورد ستایش قرآن است. «لا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حاجَةً»
۱۱- اظهار دوستی کافی نیست، دوستیِ عملی لازم است. «یُحِبُّونَ... یُؤْثِرُونَ»
۱۲- بخشش با وجود نیاز مهمتر است. «یُؤْثِرُونَ... وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ»
۱۳- رستن از بخل، مایه رستگاری است. «مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ... هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
۱۴- بخل با نفس عجین است. اگر کسی از بخل دور شود نه تنها از مال بلکه از جان نیز میتواند بگذرد. «یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ»
۱۶- بخیل، رستگار نمی شود. «مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
۱۷- نجات از بخل، با کمک و امداد الهی ممکن است. کلمه «یُوقَ» مجهول آمده، زیرا بازدارنده خداوند است.
۱۵- بسیاری از کمالات، مربوط به نجات از بخل است. جمله «یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ» به عنوان کلید، در آخر آیه آمده است.
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
وفای به عهد
... وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلًا [۱]
... و به پیمان وفا کنید، که (در قیامت) از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.
نکته ها:
در حدیث میخوانیم: مراد از عهد و پیمانی که مورد سؤال است، محبّت و دوستی و اطاعت از علیّ علیه السلام است. [۲]
در اسلام وفای به عهد واجب است، حتّی نسبت به کفّار و عهدشکن، فاقد دین کامل معرّفی شده، هرچند که اهل نماز باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «لا دین لمن لا عهد له» [۳] آن کس که پایبند تعهّدات خود نیست، از دین کامل ندارد.
وفای به عهد، کمالی است که خداوند خود را به آن ستوده است؛ «وَ مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ» کیست که بهتر از خدا به پیمانش وفا کند؟ وفای به عهد حتّی نسبت به مشرکان لازم است؛ «فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی مُدَّتِهِمْ» تا پایان مدّت قرارداد به پیمانی که با مشرکان بسته اید وفادار باشید. همچنین در آیه ۲۵ سوره رعد پیمان شکنان لعنت شده اند.
وفای به عهد در تمام موارد زیر لازم است:
الف) عهدی که خداوند از طریق فطرت یا انبیا با انسان بسته است. «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ» [۱]
ب) عهدی که انسان با خدا میبندد. «وَمِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ» [۲]
ج) عهدی که انسان با مردم میبندد. «وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا... » [۳]
د) عهد رهبر با امّت و بالعکس. «الَّذِینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ» [۴]
پیام ها:
۱- به پیمان ها- هرچه و با هر که باشد- وفادار باشیم. «أَوْفُوا بِالْعَهْدِ»
۲- توجّه به مسئولیّت، انسان را از گناه باز میدارد. «إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلًا»
----------
[۱]: (إسراء، ۳۴)
[۲]: بحار، ج ۲۴، ص ۱۸۷.
[۳]: بحار، ج ۷۲، ص ۱۹۸.
[۱]: یس، ۶۰.
[۲]: توبه، ۷۵.
[۳]: بقره، ۱۷۷.
[۴]: انفال، ۵۶.
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۵- امر به معروف، بر نهی از منکر مقدّم است. اگر راه معروفها باز شود، زمینه برای منکر کم میگردد. «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»
۶- کسانی که برای رشد و اصلاح جامعه دل میسوزانند، رستگاران واقعی هستند وگوشه گیرانِ بی تفاوت را از این رستگاری سهمی نیست. «أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
۷- فلاح و رستگاری، تنها در نجات و رهایی خود خلاصه نمی شود، بلکه نجات و رشد دیگران نیز از شرایط فلاح است. «یَأْمُرُونَ، یَنْهَوْنَ، أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
۶. گاهی طمع به مال و مقام، سبب انتقاد همراه با تمسخر از دیگران میشود. گروهی، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم درباره زکات عیب جویی میکردند، قرآن میفرماید: «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ یُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ یَسْخَطُونَ» [۵] ریشه این انتقاد طمع است، اگر از همان زکات به خود آنان بدهی راضی میشوند، ولی اگر ندهی همچنان عصبانی و عیب جویی مینمایند.
۷. گاهی ریشه ی مسخره، جهل و نادانی است. هنگامی که حضرت موسی برای حل اختلاف و درگیری دستور کشتن گاو را داد، بنی اسرائیل گفتند: آیا ما را مسخره میکنی؟ موسی علیه السلام گفت: «أَعُوذُ بِاللهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ» [۶] به خدا پناه میبرم که از جاهلان باشم. یعنی مسخره برخاسته از جهل و نادانی است و من جاهل نیستم.
۸. گاهی سرچشمه تمسخر، ریاکاری و بهانه گیری و شخصیت شکنی است.
«یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقاتِ وَ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ» [۱] یکی از کارهای مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پس از بعثت تغییر نام افراد و مناطقی بود که دارای نام زشت بودند. [۲] زیرا نام بد، وسیله ای برای تمسخر و تحقیر است.
عقیل، برادر حضرت علی علیه السلام بر معاویه وارد شد، معاویه برای تحقیر او گفت: درود بر کسی که عمویش ابولهب، لعنت شده ی خداوند است و خواند: «تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ» عقیل فوری پاسخ داد: درود بر کسی که عمّه ی او چنین است و خواند: «وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ» (زن ابولهب، دختر عمّه ی معاویه بود. ) [۳]
پیام ها:
۱- ایمان، با مسخره کردن بندگان خدا سازگار نیست. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ»
۲- کسی که مردم را از توهین به دیگران باز میدارد نباید در شیوه ی سخنش توهین باشد. «لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ» (نفرمود: «لا تسخروا» یعنی شما که مسخره کننده هستید. )
----------
[۵]: توبه، ۵۸.
[۶]: بقره، ۶۷.
[۱]: توبه، ۷۹.
[۲]: اسد الغابة، ج۳، ص۷۶ و ج۴، ص۳۶۲.
[۳]: بحار، ج ۴۲، ص ۱۱۲.
۳- مسخره، کلید فتنه، کینه و دشمنی است. لا یَسْخَرْ قَوْمٌ... (بعد از بیان برادری و صلح و آشتی در آیات قبل، از مسخره کردن نهی شده است)
۴- ریشه ی مسخره کردن، احساس خودبرتربینی است که قرآن این ریشه را میخشکاند و میفرماید: نباید خود را بهتر از دیگران بدانید، شاید او بهتر از شما باشد. «عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً»
۵- ما از باطن و سرانجام مردم آگاه نیستیم، پس نباید ظاهربین، سطحی نگر وامروزبین باشیم. «عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً... »
۶- عیب جویی از مردم، در حقیقت عیب جویی از خود است. «وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ»
۷- نقل عیب دیگران، عامل کشف عیوب خود است. «وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ»
۸- بد صدا زدن، یک طرفه باقی نمی ماند، دیر یا زود مسئله به دو طرف کشیده میشود. «لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ» («تَنابَزُوا» برای کار طرفینی است)
۹- مسخره کردن و بدنام بردن، گناه است و توبه لازم دارد. «وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (البتّه توبه تنها به زبان نیست، بلکه توبه ی تحقیر کردن، تکریم نمودن است. )
۱۰- مسخره، تجاوز به حریم افراد است و اگر مسخره کننده توبه نکند، ظالم است. «فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
دروغ و فریبکاری
إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللهِ وَ اُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ [۱]
جز این نیست که دروغ را تنها کسانی میسازند که آیات خدا را باور ندارند و آنان خود دروغگویانند، (نه پیامبری که با تمام وجود به خدا ایمان دارد)
نکته ها:
کفّار در تهمتی که به پیامبر اکرم میزدند گفتند: این آیات را بشری به او یاد داده و او به دروغ آن را به خدا نسبت میدهد. خداوند در این آیه میفرماید: پیامبر کسی نیست که حرف دیگران را به خدا نسبت دهد، این کار کسانی است که ایمان ندارند. در جای دیگر میفرماید: اگر کلامی را به دروغ به ما نسبت دهند، رگ حیاتشان را قطع میکنیم. [۲]
دروغ
* دروغ، کلید بسیاری از گناهان است.
* امام باقر علیه السلام فرمود: چیزی بدتر از دروغ نیست.
* دروغ، انسان را از چشیدن مزه ایمان محروم کرده وسبب خرابی ایمان میشود.
* اسلام مردم را حتّی از دروغ شوخی نهی فرموده است.
* دروغ یک نوع نفاق است، زیرا انسان چیزی را به زبان میگوید که خود نیز در دل آن را باور ندارد. «یَقولون بِالسِنَتهم ما لیسَ فی قُلوبِهم»
* دروغ گاهی در سیمای یک تهمت در میآید و نسبت ناحقّی به شخصی پاک داده میشود. «ارادَ بِاهلِک سُوء»
* دروغ گاهی در قالب سوگند در میآید، یعنی سوگند دروغ یاد میکنند. «یَحلِفونَ بِاللَّه... »
* دروغ گاهی در قالب گریه ظاهر میشود. چنانکه برادران یوسف شبانه و اشک ریزان نزد پدر آمدند که یوسف را گرگ پاره کرد. «وجاؤا أباهُم عِشاءً یَبکون»
* دروغ تنها با زبان نیست، بلکه گاهی با عمل است. برادران یوسف پیراهن یوسف را با خون آمیختند و با دروغِ عملی مطلب خود را اظهار داشتند. «بِدَمٍ کَذِب»
----------
[۱]: (نحل، ۱۰۵)
[۲]: حاقه، ۴۶.
#سبک_زندگی_سوره_نور
✍محسن قرائتی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357