#مشاوره_تربیتی_کودک_نوجوان 🌸محرم اسرار نوجوانان باشید انتظار نوجوانان از والدین این است که آنها محرم اسرار فرزندان شان باشند؛ به طوری که فرزندان به راحتی بتوانند مشکلات شان را با والدین در میان بگذارند. به طور کلی نوجوانان از والدین شان انتظار دراند برای آنها گوش شنوا باشند و به جای سرزنش دائم آنان، درک شان کنند و مهمتر از همه اینکه اگر چیزی را به طور خصوصی به والدین خود می گویند، آنها راز نگهدار فرزندانشان باشند؛ در غیر این صورت، حتما اشخاص جایگزینی را پیدا می کنند که به احتمال زیاد این افراد از دوستان آنها هستند و البته در این مواقع مورد سرزنش والدین قرار می گیرند؛ چون پدر و مادرها نمی توانند علت صمیمیت و نزدیکی بیش از حد فرزندان شان را با دوستان خود درک کنند و با خود فکر می کنند چرا فرزندان شان به جای اینکه با آنها صحبت کنند، ترجیح می دهند با همسالان شان درد دل کنند؟ جالب این است که در بهترین حالت، نوجوانان ترجیح می دهند معلم یا مشاور مدرسه را رازدار خود بدانند که متاسفانه چون اغلب شکاف زیادی بین والدین و فرآیند مشاوره وجود دارد، آنها تمایلی برای رفتن پیش مشاور ندارند و با توجه به اینکه خانواده ها هم در این حالت رازدار خوبی نیستند و نمی توانند اعتماد فرزندشان را جلب کنند، نوجوان به پنهان کاری رو می آورد و کم کم مشکلاتش را در خانواده مطرح نمی کند و والدین هم اغلب از این رفتار گله دارند. برای اینکه والدین چنین مشکلی با فرزندان شان نداشته باشند، باید از سبک مستبدانه، اجبار و تحکم برای پذیرفتن قوانینی که در خانواده حاکم است دوری گزینند. انطعاف پذیری بیشتری داشته باشند و با در نظر گرفتن نیازهای نوجوان شان، فضای صمیمانه و دوستانه ای را در خانه به وجود بیاورند.🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357

#مشاوره_تربیتی_کودک_نوجوان پسر من ۱۳ سالشه و یه روز که گوشیشو چک می کردم در مکالمه با دوستش متوجه شدم که سیگار کشیده واقعا انگار دنیا روسرم خراب شد و حال خیلی بدی داشتم چون آخر شب فهمیده بودم تا صبح فقط راه می رفتم چون پسر من بسیار آروم و اصلا تو این وادیا نبود و اصلا فکرش رو نمی کردم که بخواد سیگار بکشه چون همیشه از بو و دود سیگار فراری بود. تنها چیزی که آرومم می کرد این بود که گفته بود دیگه این کارو نمی کنم. فرداش که از مدرسه اومد بهش گفتم که فهمیدم که سیگار کشیده و گفتم که چرا این کارو کردی؟ گفت می خواستم امتحان کنم ببینم چی میشه؟ گفتم خب! گفت خیلی چیز بیخودی بود پیش خودم گفتم که چی؟ و خیلی احساس بدی بهم دست داد این بود که دیگه این کارو نکردم منم بهش گفتم از اینکه سیگار کشیدی خیلی ناراحت شدم ولی خوشحالم از اینکه خودت به این نتیجه رسیدی که دیگه سراغش نری و می دونم که دیگه اینکارو نمی کنی و کاملا بهش ایمان دارم چون خودت به این نتیجه رسیدی نه این که بهت تحمیل شده باشه و بوسش کردم. 💯تحلیل مشاور👇👇 نکات مثبت گفتگو این مادر با پسرش به شرح زیر هست 🔻مادر در زمان ناراحتی عکس العمل خود را کنترل کرد و زمان گفتگو را به زمان مناسبی موکول کرد 🔻گفتگوی خود را با پرسشهایی در جهت علت یابی این کنجکاوی شروع کرد 🔻مادر به افکار و حدسیات منفی خود اصرار نداشت و زمانی که نوجوان گفت تجربه بدی بود قبول کرد 🔻مادر در زمان گفتگو به جای متهم کردن و سرزنش نوجوان تنها احساس ناراحتی خود را بیان کرد 🔻با تحسین و اطمینان دهی مثبت به نوجوان ،او را در فضای پذیرش قرار داد و نوجوان این پیام را دریافت کرد که با انتخاب صحیحش باعث خوشحالی مادرشده پس احتمال اینکه بخواهد به خاطر خوشحالی مادر بازهم پیشنهاد دوستانش را در مصرف سیگار رد کند بالا برد🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357