eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
❗️داستان «ارمنی بادمجان» 🔷 ‌اشتباه است اگر خیال کنیم که یک جامعه به اصطلاح دینی حساسیت‌هایش همیشه رنگ و شکل دینی دارد و احیانا انگیزه دینی هم دارد، آیا اگر حساسیت‌ها در موضوعات دینی بود و حتی انگیزه‌ها هم دینی بود کافی است که آن حساسیت‌ها را با آن دین و مصالح آن دین منطبق بدانیم؟ 🔷 جواب این است: نه، نکته مهم همین جا است. ‌گاهی مردم به علل خاص اجتماعی درباره بعضی مسائل بسیار اصولی دین حساسیت خود را از دست می‌دهند، گویی شعورشان نسبت به ان اصول خفته است، به چشم خود می‌بینند که آن اصول پایمال می‌شود ولی ککشان به اصطلاح نمی‌گزد. ‌ولی درباره‌ بعضی مسائل که از نظر خود دین جزء اصول نیست، جزء فروع است، یا احیانا جزء فروع هم نیست، جزء شعائر است، یا خیر جزء اصول است ولی بالاخره اصلی است در عرض اصل‌های دیگر، آن چنان حساسیت نشان می‌دهند که حتی توهم خدشه‌ای بر آن، یا شایعه دروغ خدشه بر آن، آنها را به جوش می‌آورد. ‌گاهی هم حساسیت‌های کاذب در جامعه بوجود می‌آورند یعنی مردم درباره اموری حساسیت نشان می دهند که دلیلی ندارد. 🔷 ‌یکی از آقایان نقل می‌کردند که در یکی از شهرستان‌ها مردی از کسبه که خیلی مقدس بود، خدا به او فرزندی نداده بود جز یک پسر، آن پسر برایش خیلی عزیز بود، طبعا لوس و ننر و حاکم بر پدر و مادر بار آمده بود، این پسر کم‌کم جوانی برومند شد. ‌جوانی، فراغت، پولداری، لوسی و ننری دست به دست هم داده بود و او را جوانی هرزه بار آورده بود. کار به جایی رسید که کم‌کم در خانه پدر که هیچ وقت جز مجالس مذهبی ‌مجلسی تشکیل نمی‌شد بساط مشروب پهن می‌کرد. ‌تدریجا زنان هر جایی را می‌آورد، پدر بیچاره دندان به جگر می‌گذاشت و چیزی نمی‌گفت. ‌ 🔷 در آن اوقات تازه «گوجه فرنگی» به ایران آمده بود. ‌عده‌ای علیه این گوجه ملعون فرنگی! تبلیغ می‌کردند به عنوان این که فرنگی است و از فرنگ آمده حرام است و مردم هم نمی‌خوردند و تدریجا مردم آن شهر حساسیت شدیدی درباره گوجه فرنگی پیدا کرده بودند و از هر حرامی در نظرشان حرام‌تر بود. ‌در آن شهر به این گوجه «ارمنی بادمجان» می‌گفتند، این لقب از لقب «گوجه فرنگی» حادتر و تندتر بود، زیرا کلمه گوجه فرنگی فقط وطن این گوجه را مشخص می‌کرد، ولی کلمه «ارمنی بادمجان» مذهب و دین آن را معین کرد! قهرا در آن شهر تعصب و حساسیت مردم علیه این تازه وارد بیشتر بود. ‌ 🔷 روزی به آن حاجی که پسرش هرزه و لاابالی شده بود و خودش خون می‌خورد و خاموش بود، اهل خانه خبر دادند که امروز آقا پسر کار تازه‌ای کرده است، یک دستمال «ارمنی بادمجان» با خود به خانه آورده است. ‌پدر وقتی که این خبر را شنید دیگر تاب و توان را از دست داد آمد پسر را صدا زد و گفت : پسر شراب خوردی صبر کردم، دنبال فحشاء رفتی صبر کردم، قمار کردی صبر کردم، خانه‌ام را مرکز شراب و فحشاء کردی صبر کردم، حالا کار را به جایی رسانده‌ای که «ارمنی بادمجان» به خانه من آورده‌ای، این دیگر برای من قابل تحمل نیست. ‌دیگر من از تو پسر گذشتم باید از خانه من به هر گوری که میخواهی بروی! 📚 استاد شهید مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص153- 155
✅ همه کسانی که کارهای خوب و اخلاقی انجام می‌دهند ولو ظاهرا کافر باشند، ناآگاهانه قدم در راه خدا برمی‌دارند. 🔸انسان به حسب فطرت کارهای اخلاقی را شرافتمندانه می‌داند و در این کارها یک نوع شرافت و عظمتی تشخیص می‌دهد، حس می‌کند که با انجام این کارها خودش را بزرگوار می‌کند؛ مثل ایثار، از خودگذشتگی و انصاف دادن. 🔹این حالت که ناآگاهانه در انسان هست، بدین جهت است که انسان خدا را می‌شناسد و یک سلسله مسائل است که بالفطره و ناآگاهانه آنها هم اسلامِ خدا یعنی قانون خداست. اسلام یعنی تسلیم به قانون خدا. آن عمق روح انسان، آن فطرت انسان، آن عمق قلب انسان، با یک شامّه مخصوص، ناآگاهانه همین‌طور که خدا را می‌شناسد این قوانین خدا را می‌شناسد؛ رضای خدا را می‌شناسد و کار را بالفطره در راه رضای خدا انجام می‌دهد، ولی خودش نمی‌داند که دارد قدم در راه رضای خدا برمی‌دارد. 🔸آیا این‌جور کارها که ناآگاهانه در طریق رضای خداست ولی آگاهانه چنین نیست اجر دارد یا نه؟ احادیث زیادی داریم درباره کافرانی که چنین کارهایی کرده‌اند. از پیغمبر یا ائمه سؤال کرده‌اند آیا این گونه کارها نزد خدا بی‌اجر است؟ جواب داده‌اند: نه، بی‌اجر هم نیست. 📝 استاد مطهری، فلسفۀ اخلاق، ص۱۰۹-۱۰۷ (با تلخیص)
❗️بايد اعتراف كنم كه خود ما، همين تيپ ما در اثر انحرافاتى كه در طول تاريخ در تعليمات ما وجود داشته به گونه‌اى هستيم كه در اين حوزه‌هاى علمى و دينى از اول غرق در يك سلسله مسائل مى‌شويم و در اين مجرا قرار نمى‌گيريم كه قرآن را بشناسيم. زبان عربى را هم درست ياد نمى‌گيريم، آن مقدارى هم كه ياد مى‌گيريم به درد قرآن‌فهمى و قرآن‌شناسى نمى‌خورد. ✅ اگر يك طلبه از همان اوايل تحصيلش همين كتاب‌هايى را كه در باب اعجاز قرآن نوشته شده است از قديم و جديد بخواند (از جديد مثل همين كتاب صادق رافعى، و از قديم مثل همان كتاب عبد القاهر جرجانى و ابوبكر باقلانى)، اگر يك طلبه از اول با اين موضوع آشنا شود و بعد با توجه به جنبه‌هاى اعجازآميز قرآن وارد قرآن شود و بعد وادارش كنند به حفظ و ضبط قرآن، او اعجاز قرآن را خيلى بهتر مى‌تواند درك كند از كسى كه مثل ما اين طور نيست. 📚 استاد شهید مطهری، نبوت، ص 234