#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه هشتاد و ششم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه دقیقه در قیامت 87.mp3
38.28M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه هشتاد و هفتم
* چه سورههایی برای اموات بخوانیم؟
* عمل برد-برد برای میت و زنده
* سورهای که مانع عذاب برزخ است
* بنیانگذار عمل خوب، در آن عمل همیشه شریک است
* ملحقات مومن پس از مرگش
* ترفیع درجات در بهشت
* چند جملهای در مورد شهید مطهری و مرحوم راستگو
* احوال مرده در قبر
* نجات اموات با اذکار
* ۴ عمل زنده برای اموات
* اثر دعای معروف اهل قبور
* آداب قبرستان
* سورهها و اذکاری که در قبرستان بهتر است بخوانیم!
* در قیامت به شدت محتاج نور هستیم!
* دستور ویژه برای هدیه به اموات
* در قبرستان دنبال چه باشیم؟
* سوره یس قلب قرآن است به چه معناست؟
* نقل داستانهایی زیبا از مرحوم آیتالله حسینیتهرانی ره
* آیا اموات به خانوادهی خود سر میزنند؟
📅99/10/19
⏰ مدت زمان: ۱:۳۱:۳۰
#هدیه_به_اموات
#قبرستان
#قرآن
❗️برای دریافت مجموع جلسات سه دقیقه در قیامت، از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
✅عزیزانی که در دانلود قسمت های قبلی شرح سه دقیقه در قیامت استاد امینی خواه مشکل دارند میتوانند از لینک زیر جلسات قبلی را دانلود کنند👇👇
سه دقیقه در قیامت | روشنگری
https://www.roshangari.ir/group/61312-%D8%B3%D9%87%20%D8%AF%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%AA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 عالم برزخ کجاست؟
💠 استاد مسعود عالی
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
امام زين العابدين عليه السلام:
هو القَبرُ ، و إنَّ لَهُم فيهِ لَمَعيشَةً ضَنْكا . و اللّه ِ ، إنّ القَبرَ لَرَوضَةٌ مِن رِياضِ الجنّةِ ، أو حُفْرةٌ مِن حُفَرِ النّارِ .
آن برزخ همان گور است و آنان در گور، زندگى تنگ و سختى دارند . به خدا سوگند كه گور، يا باغى از باغهاى بهشت است، و يا گودالى از گودالهاى دوزخ.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
مرد صالحی مبلغ بیست هزار درهم مقروض بود ، هیچ وسیله ای برای پرداخت آن نداشت . روزی طلبکار با اصرار تمام ، مطالبه قرض خود نمود ، آنقدر سخت گرفت که مرد مقروض با اشک جاری و دلی افسرده به خانه رفت . این مرد همسایه ای یهودی داشت ، همین که او را با وضعی پریشان مشاهده کرد ، گفت : تو را به حق دین اسلام سوگند می دهم بگو چه شده که این قدر ناراحتی ؟ جریان را برایش شرح داد .
یهودی به منزل خود رفته و مبلغ بیست هزار درهم برایش آورد ، گفت :
اگر ما با هم از نظر دین اختلاف داریم ولی همسایه که هستیم ، شایسته نیست همسایه من به رنج قرض گرفتار باشد . بدهکار آن پول را برداشت و پیش طلبکار آورد .
طلبکار از این سرعت در پرداخت پول تعجب کرد . از او پرسید : از کجا تهیه کردی ؟ جریان بر خورد همسایه یهودی را برایش نقل کرد ، در این موقع طلبکار داخل منزل شد و سند بدهکاری او را آورد . گفت : من از یک یهودی که کمتر نیستم ، بگیر سند خود را من طلبم را به تو بخشیدم و هرگز مطالبه نخواهم کرد .
طلبکار همان شب در خواب دید قیامت به پا شده و نامه های اعمال در حرکت است ، بعضی نامه عملشان به دست راست و برخی به دست چپ قرار می گیرد . در این حال نامه عمل او هم به دست راستش قرار گرفت و اجازه ورود بهشت بدون حساب به او دادند .
پرسید : چه شد که بدون حساب باید وارد بهشت شوم ؟ گفتند :
چون تو جوانمردی کردی و سند آن مرد نیکوکار را رد نمودی ما چگونه نامه عمل تو را ندهیم با این که بخشنده و مهربانیم ، همانطور که تو از حساب او گذشتی ما هم از حساب تو می گذریم ، طلبت را بخشیدی ما هم گناهان تو را بخشیدیم .
https://eitaa.com/zandahlm1357
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠#قصه_دوم
💎#عالم_ذر
2⃣#قسمت_دوم
✍ آنگاه پیامبر و ائمه به عنوان اشرف مخلوقات و خلیفه ی خدا در عالم، به جهانیان معرفی شدند. پس هر جایگاهی که بنی آدم در این عالم دارد، بر اساس پاسخی است که آن روز به پرسش حضرت حق داد.
🔸پس خداوند از بنی آدم پرسید: آیا ولایت محمد (ص)و جانشینانش را بر خود می پذیرید؟! همگی ادعای پذیرش کردند.
🔸 اکثر آنها دروغ گفتند، و نسبت به جایگاه پیامبر و اهل بیت، در دل خود حسد و کینه داشتند.
🔸پس خداوند امتحانی را برگزار کرد.
🔥آتشی افروخته شد و بنی آدم را دستور داد که در آتش داخل شوند. اصحاب یمین داخل شدند و اصحاب شمال در جای خود ایستادند.
🖋امام باقر(علیه السلام)در روایتی می فرماید: ...آن گاه خداوند به آتش فرمود: برافروخته گردد و به اصحاب شمال فرمود: وارد آن شوید و آنها ترسیدند و به اصحاب یمین فرمود: وارد آن گردید پس وارد آن شدند و بر آنها سرد و سلامت گردید. سپس اصحاب شمال گفتند: ای پروردگار ما از ما در گذر و از سر گیر. فرمود: از سر گرفتم داخل آن شوید. دوباره ترسیدند ودر آنجا بود که اطاعت و معصیت و ولایت به اثبات رسید.
📚بصائر الدرجات، ص91؛ بحارالانوار، ج 26،ص279
ادامه دارد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه تست هوش
حل معما
باما همراه باشید👇👇👇👇
@zandahlm1357
🧩 #تست_هوش
🎲 فقط 1% از افراد می توانند تشخیص دهند کدام حیوان در تصویر وجود دارد🤔
https://eitaa.com/zandahlm1357
با استفاده از طرح های در تصویر، چند عدد دایره میتوان ساخت؟
https://eitaa.com/zandahlm1357
🧩 پاسخ تست هوش
🎲 حیوان مخفی شده در این تصویر، یک سگ است که استخوانی در دست دارد؛ برای دیدن آن کافی بود تصویر را وارونه کنید 👌
https://eitaa.com/zandahlm1357
امام علی (ع):
هر کس بعد از نماز صبح ۱۱ مرتبه سوره توحید را قبل از طلوع آفتاب بخواند آن روز مرتکب گناه نمیشود حتی اگر شیطان به سوی او طمع کند.
https://eitaa.com/zandahlm1357
16.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 #ذکرکثیر و ذکری که مداومت بر آن 《عاقبت بخیری》 را #تضمین میکند چیست❓
⚘در میان ستایشها بهتر از
#تسبیحات_حضرت_زهراء(سلام الله علیها )نیست و
اگر بود رسول خدا(ص) به فاطمه(س) تعلیم میداد۰🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت شانزدهم
نسیم خنکی که از سوی خلیج فارس خود را به سینه ساحل میرساند، ترانه خزیدن امواج جوان روی شنهای کبود و آوای مرغان دریایی که کودکانه میان دریا بازی میکردند، منظرهای فراتر از افسانه آفریده و یکبار دیگر من و عبدالله را به پای دریا کشانده بود. بین فرزندان خانواده، رابطه من و عبدالله طور دیگری بود. تنها دو سال از من بزرگتر بود و همین فاصله نزدیک سنی و شباهت روحیاتمان به یکدیگر باعث میشد که همیشه هم صحبت و همراز هم باشیم. تنهاییام را خوب حس کرده و گاهی عصرهای پنجشنبه قرار میگذاشت تا بعد از تمام شدن کارش در مدرسه، با هم به ساحل بیاییم.
منظره پیش رویمان کودکانی بودند که روی ماسهها با پای برهنه به دنبال توپی میدویدند و به هر بهانهای، تنی هم به آب میزدند یا خانوادههایی که روی نیمکتهای زیبای ساحل نشسته و طنازی خلیج فارس را نظاره میکردند. با گامهایی کوتاه و آهسته، سطح نرم ماسهها را شکافته و پیش میرفتیم. بیشتر او میگفت و من شنونده بودم؛ از آرزوهایی که در ذهن داشت، از روحیات دانشآموزانش، از اتفاقاتی که در مدسه افتاده بود و دهها موضوع دیگر، تا اینکه لحظاتی سکوت میانمان حاکم شد که نگاهم کرد و گفت: «تو هم یه چیزی بگو الهه! همش من حرف زدم.» همانطور که نگاهم به افق سرخ غروب بود، با لبخندی ملایم پرسیدم: «چی بگم؟» شانه بالا انداخت و پاسخ داد: «هر چی دوست داری! هر چی دلت میخواد!»
از اینهمه سخاوت خیالش به خنده افتادم و گفتم: «ای کاش هر چی دلت میخواست برات اتفاق میافتاد! با حلوا حلوا که دهن شیرین نمیشه!» از پاسخ رندانهام خندید و گفت: «حالا تو بگو، شاید خدا هم اراده کرد و شد.» نفس عمیقی کشیدم و او با شیطنت پرسید: «الهه! الآن چه آرزویی داری؟» بیآنکه از پرسش ناگهانیاش پای دلم بلرزد، با متانت پاسخ دادم: «دوست دارم آرزوهام تو دلم باشه!» و شاید جذبه سکوتم به قدری با صلابت بود که او هم دیگر چیزی نپرسید. با همه صمیمیتی که بینمان جریان داشت، در دلم پنهان کردم آنچه به بهانه یک آرزو از ذهنم گذشت؛ آرزو کردم مرد غریبه شیعهای که حالا دیگر در خانه ما چندان هم بیگانه نبود، به مذهب اهل سنت درآید! این آرزو به سرعتی شبیه بادهای ساحلی از قلبم گذشت و به همان سرعت دریای دلم را طوفانی کرد. جاری شدن این اندیشه در ذهنم، سخت شگفت زدهام کرده بود، به گونهای که برای لحظاتی احساس کردم با خودم غریبه شدهام!
خیره به قرص رو به غروب خورشید، در حالِ خودم بودم که عبدالله پیشنهاد داد: «الهه جان یواش یواش برگردیم که برای نماز به مسجد برسیم.» با حرف عبدالله، نگاهی به مسیرمان که داشت دریا و خورشید و ساحل را به هم پیوند میداد، انداختم و با اشاره به مسیری فرعی گفتم: «باشه، از همینجا برگردیم.» و راهمان را کج کرده و از مسیر باریک ماسهای به حاشیه خیابان اصلی رسیدیم. روی هر تیر چراغ برق، پرچمی سیاه نصب شده و سر درِ بعضی از مغازهها هم پارچه نوشتههای سبز و مشکی آویخته شده بود که رو به عبدالله کرده و پرسیدم: «الآن چه ماهی هستیم؟» عبدالله همچنان که به پرچمها نگاه میکرد، پاسخ داد: «فکر کنم امشب شب اول محرمه.» و بعد مثل اینکه چیزی به ذهنش رسیده باشد، ادامه داد: «این پرچمها رو دیدم، یاد این همسایه شیعهمون مجید افتادم!» و در برابر نگاه منتظرم آغاز کرد: «چند شب پیش که داشتم میرفتم مسجد، سر خیابون مجید رو دیدم، داشت از سر کار برمیگشت. بهش گفتم دارم میرم مسجد، تو هم میای؟ اونم خیلی راحت قبول کرد.»
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎧🎧 #صوت #پای_درس_مولا 📝 شرح حدیث ؛ حضرت آیت الله خامنه ای ☪ خیرات دنیا در 3 خصلت است. https:/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
hadis_1394_02_24.mp3
1.23M
#صوت
#پای_درس_مولا
📚 شرح حدیث ؛ توصیه به صبر در برابر دشمنان نعمتها
🎤 دروس اخلاقی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
4_6028096014227867395.mp3
4.9M
👆 👆
🎧فـایل صوتی دعای ندبه
📖 #دعای_ندبه
🎤استاد فرهمند
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#شرح_دعای_ندبه ۱۲ 💫 إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ مَا عِنْدَكَ .... که بالاترینِ آنچه در نزد تو بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح دعای ندبه_13.mp3
10.78M
#شرح_دعای_ندبه ۱۳
✨ " لااله الاالله " حقیقت " انسان" است!
و نقطه مقابل فسق!
فسق یعنی... فردی که چهره انسانی دارد و باطن حیوانی!
"عشق" تنها عاملِ رسیدن به #طلب است...
با فاصله گرفتن از عشق، فسق رقم میخورد.
مراقب باشیم طلب هایمان با فسق همراه نباشد!
#استاد_شجاعی 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا