eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت نهم: فرمانده که دید گوشه‌ی سکو بیکار نشسته‌ام، گفت: «زودی برو یک چیز برای ناهار آماده کن🙄 لعنت فرستادم به شانس خودم😣 ـ یدی کنسروِ گوشت گاو 🐂آورد، گذاشتم بیرون. بگذار بپزد. رفتم بیرون، کنسروها را خالی کردم توی ظرف چهارگوشِ آهنی که قبلاً جایِ مهمات مسلسل بود و ما به جای قابلمه ازش استفاده می‌کردیم😒 آن را برداشتم آوردم تو سنگر، گذاشتم روی والور؛ کنارِ عبدل. فرمانده ـ انگار که دنبال چیزی بگردد ـ دور و بر خودش را نگاه کرد. بعد گفت: «برو کلمن را آب کن❗️ اولین بار بود به‌ام می‌گفت که من بروم آب بیاورم. بلند شدم کلمن را برداشتم بروم که دیدم پر است: ـ این که پُرِ آبه‼️ تا این حرف از دهنم بیرون آمد، چشم‌غره‌ای😡 به‌ام رفت که دلم هُری ریخت پایین ـ آب کلمن از دیشب مانده، متوجه شدی؟ برو آبش را عوض کن‼️ فهمیدم. نمی‌دانم چرا آن‌قدر خنگ شده بودم و پشت سرِ هم سوتی می‌دادم😟 فرمانده می‌خواست با عبدل تنهایی حرف بزند و من باید می‌رفتم دنبالِ یک مشت نخود سیاه‼️ کلمن را برداشتم ولی قبل از این‌که بروم بیرون، گفتم: «از منبعِ آب کنارِ کانال پر کنم یا باز هم بروم عقب‌تر😄 این را که گفتم، فرمانده منفجر شد. 😡تا آمد طرفم، زودی فلنگ را بستم😁 باران 🌧اُریب می‌زد تو کانال. همه‌ی فکرم به عبدل بود. او کی بود؟ قبل‌ترها همیشه فرماندهان بالاتر می‌آمدند جبهه‌ی ما و از آن بازدید می‌کردند ولی اولین بار بود که فرمانده با یک بچه این‌طور رفتار می‌کرد. هزار جور فکر با خودم کردم ولی خدایی‌اش عقلم به جایی قد نداد.☹️ وقتی پتویِ جلویِ سنگر را کنار زدم و وارد شدم، تعجبم از آن‌چه که بود، بیشتر شد❗️. این یکی دیگر باور کردنی نبود😳 فرمانده، پرده‌ی روی نقشه را که روی دیوارِ سنگر بود، زده بود کنار و داشت برای عبدل توضیح می‌داد که جبهه‌ی ما کجاست و نیروهای دشمن کجاها هستند😊 وقتی فرماندهان خیلی رده‌بالا می‌آمدند، فرمانده این‌طوری با دقت برای‌شان توضیح می‌داد. وقتی متوجه برگشتنم شد، رو برگرداند طرفم که گفتم: «آب خنک بدهم خدمت‌تان⁉️ خدایی‌اش این را از قصد گفتم تا یک ذره حالش را بگیر😌 . بدون این‌که محلی به‌ام بگذارد، برگشت سمت نقشه و حرفش را پی گرفت. نشستم کنارِ بیسیم،📞 دست‌ها را زدم زیرِ چانه و مشغولِ تماشای آن دو تا شدم.🤗 ـ برو، ناهار را بگذار رو اجاق، چند تا خرج بگذار زیرش، زودتر آماده بشود نشستم کنارِ اجاق🔥 اما صدای فرمانده همچنان می‌آمد که داشت از پلِ خرمشهر حرف می‌زد: ـ آن طرف، کنارِ پل، چند تا سنگرِ نگهبانی و تیربار دارند. یک قسمت از پل را منفجر کرده‌اند ولی چون اطمینان دارند که ما نمی‌توانیم از این‌جا رد شویم، استحکامات زیادی نساخته‌اند.😊 ـ چند تا نگهبان دارند❓ ـ توی هر سنگر، دو تا. کناره‌ی پل، جمعاً هشت تا سنگر دارند. صدای عبدل ضعیف می‌آمد: ـ توی سنگرهای نگهبانی‌شان، چه سلاح‌هایی دارند؟ ـ تفنگ و تیربار و آر.پی.جی مطمئن هستی⁉️ فرمانده یک مقدار مِن‌مِن کرد و بعد صدایش قطع شد. باور کردنی نبود. عبدل داشت فرمانده را بازخواست می‌کرد و او حرفی برای گفتن نداشت🙃 ـ تا حالا که فقط با همین سلاح‌ها شلیک کرده‌اند. اگر سلاح دیگری داشته باشند، دیدبان‌های ما هنوز پیدا‌شان نکرده‌اند. بقیه‌ی صحبت‌ها را نشنیدم. تا این‌که فرمانده بلند گفت: «ناهار آماده شد؟ این قهرمانِ ما گرسنه است ها😌 توی دلم گفتم اگر بدانی قهرمانت چه غذایی خورده، از تعجب دهنت باز می‌ماند. فقط خدا خدا می‌کردم این پسره چیزی لو ندهد🤭 https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: انقیاد تمام موجودات آسمانی و زمینی بر خداوند قوله علیه السلام: اصْبَحْنَا وَ أَصْبَحَتِ الاْءَشْیَاءُ کُلُّهَا بِجُمْلَتِهَا لَکَ سَمَاوءُهَا وَ أَرْضُهَا. یعنی: صبح کردیم، یا رجوع نمودیم ما بنی نوع بشر و اشیاء عالم بتمامها از سماء و سماوی و ارض و ارضی از برای تو. یعنی ساجد و مسبّح و عابد به حسب عبادت تکوینی و تسبیح فطری به مقتضای: « وَ إِن مِّن شَیْ ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلکِنْ لاَتَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ ». [۳] و همچنین گردیدیم بجملتها مظاهر آیات و صفات جلالیه و جمالیه تو، و متنعّم بنعماء تو، و موجود به ایجاد تو، و مسخّر و منقاد در تحت اوامر و نواهی تو تکویناً، کما قال تعالی: « إِن کُلُّ مَن فِی السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمَنِ عَبْدًا [۴] »، و أیضا: « وَ لِلّهِ مَا فِی السَّماواتِ وَ مَا فِی الاْءَرْضِ [۵] ». قوله علیه السلام: وَ مَا بَثَثْتَ فِی کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا. یعنی: منسوب به تو است آنچه انبساط و انتشار دادی از مخلوق در سماوات و ارضین، از آیات آفاقیه و انفسیه، کما قال: إنّ فی خلق و ما یبثّ من دابة لآیات [۶] . قوله علیه السلام: سَاکِنُهُ وَ مُتَحَرِّکُهُ. یعنی: و نیز از تو و راجع به تو است مملوکیت تامّه و عبودیت محضه، آنچه متفرق و منتشر نمودی در هر یک از سماء و ارض أعمّ من ساکنه و متحرکه چون کواکب ثابته و سبعه سیاره در سماوات، و ساکن بالذات در ارض، چون جمادات و نباتات که ساکن بالطبع اند و متحرک او، چون حیوانات و طیور و انسان که حرکت آنها ارادی است نه حرکت طبیعی و قسری، از قبیل حرکت ثقیل به مرکز و حرکت او به محیط که اوّل طبیعی است، و ثانی قسری و جبری است. قوله علیه السلام: وَ مُقِیمُهُ وَ شَاخِصُهُ. یعنی اعمّ از مقیم آنها در محلّی، چون اقامت افراد انسان در بلدی. یقال: قام بالبلد، أی اتخذه وطناً فهو مقیم. و شَخَصَ شُخُوصَاً إذا خرج عن موضع إلی غیره [۱] . و منه الحدیث: « اقامة العاقل أفضل من شخوص الجاهل » [۲]، أی ذهابه الی الجهاد و الغزوة. که تمام این مذکورات در حیطه تصرّف تو و مقرّ بر معبودیت صانع و مُظهر و مبرّز آثار و آیات صنعه و حکمه، کما قال تعالی: « إِنَّ فِی اخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ لاَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ [۳] ». مولوی: جمله ذرات عالم در نهان با تو می‌گویند روزان و شبان که [۴] سمیعیم و بصیریم و هُشیم با شما نامحرمان ما خامشیم [۵] قوله علیه السلام: وَ مَا عَلاَ فِی الْهَوَاءِ. چون طیور. [قوله علیه السلام ]: وَ مَا کَنَّ تَحْتَ الثَّرَی. چون خراطین و حشرات الأرض، کما قال تعالی: « لَهُ مَا فِی السَّماواتِ وَ مَا فِی الاْءَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ مَا تَحْتَ الثَّرَی [۱] ---------- [۳]: ۵ - سوره مبارکه اسراء، آیه ۴۴. [۴]: ۱ - سوره مبارکه مریم، آیه ۹۳. [۵]: ۲ - سوره مبارکه بقره، آیه ۲۸۴. [۶]: ۳ - بسنجید: سوره مبارکه جاثیه، آیه ۴: « وَ فی خَلْقِکُمْ وَ ما یَبُثُّ مِنْ دابّةٍ آیاتٍ لِقَوْمٍ یُوقِنُون ». [۱]: ۴ - مجمع البحرین، ج ۲، ص ۴۸۹. [۲]: ۵ - الکافی، ج ۱، ص ۱۲ ؛ بحارالأنوار، ج ۱، ص ۹۱ ؛ المحاسن، ج ۱، ص ۱۹۳. [۳]: ۶ - سوره مبارکه یونس، آیه ۶. [۴]: ۱ - مصدر: ما. [۵]: ۲ - مثنوی معنوی، مولوی، ج ۳، ص ۵۶۳. [۱]: ۳ - سوره مبارکه طه، آیه ۶. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ابوتمام پدر ابوتمام مسیحی و نام او نندوس العطار از قریه ای در حوران شام به نام حاسم (جاسم) بود. وی نام پدرش را تغییر داد. مفاخره گفته شده کسی کتابی در برتری گل و نرگس، نوشته بود که کدام برتر است. همانطور که برخی در باب شمشیر و قلم، یا بخل و کرم، یا مصر و شام، یا شرق و غرب، یا عرب و عجم، یا نثر و نظم، یا کنیز و غلام نوشته اند. همه ی اینها برتریهایی است که از وجهی خود را نشان می‌دهد، البته مفاخره بین مشک و زباد که یکی از آهو و دیگری ماده عطری از حیوانی به همین اسم (زباد) است، عقلی است، جاخط در این باره رساله ای بدیع نگاشته است. شاعرترین صاحب اغایی می‌گوید: کسی به جریر گفت: شاعرترین مردم کیست؟ جریر گفت: برخیز تا تو را پاسخ گویم. جریر دست او را گرفت و نزد پدرش عطیه آورد، عطیه بزی را بسته بود و از پستانش شیر می‌نوشید و با لباسی چرکین که از ریش او شیر جاری بود نزد آنها آمد. جریر گفت: این پیرمرد را می‌بینی؟ گفت: آری. پرسید می‌شناسی؟ گفت: نه. گفت: پدر من است. می‌دانی چرا از پستان بز شیر می‌خورد؟ گفت: نه. گفت: تا اینکه صدای دوشیدن شیر به گوش کسی نرسد و از او شیر بخواهد. سپس گفت: شاعرترین مردم کسی است که با داشتن چنین پدری، بر هشتاد شاعر مباهات می‌کند و غلبه می‌یابد. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام الْمَرْأَةُ‌ شَرٌّ كُلُّهَا، وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ‌ لَا بُدَّ مِنْهَا! امام عليه السلام فرمود: تمامى وجود زن (زنان تربيت نايافته) شرّ است و بدترين چيزى كه در اوست اين‌كه از وجودش چاره‌اى نيست.
شرح و تفسير زنان تربيت نايافته امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به مشكلات موجود در گروهى از زنان اشاره كرده، مى‌فرمايد:«تمامى وجود زن شرّ است و بدترين چيزى كه در اوست اين‌كه از وجودش چاره‌اى نيست»؛ (أَلْمَرْأَةُ‌ شَرٌّ كُلُّهَا، وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ‌ لَا بُدَّ مِنْهَا!) . روشن است كه منظور امام عليه السلام در اين كلام تمام زنان نيستند زيرا زنان برجسته در اسلام فراوان بوده‌اند كه پيامبر صلى الله عليه و آله، امام و ساير ائمه عليهم السلام براى آنها احترام فراوان قائل بودند. حديث معروف رسول اكرم كه مى‌فرمود: «حُبِّبَ‌ إلَىَّ‌ مِنَ‌ الدُّنْيا ثَلاثٌ‌: النِّساءُ وَ الطّيبُ‌ وَ جُعِلَتْ‌ قُرَّةُ‌ عَيْني فِي الصَّلاةِ‌ ؛سه چيز از دنياى شما محبوب من است: بوى خوش و زنان و نور چشمانم نماز است» ١ شاهد گوياى اين مطلب است. افزون بر اين قرآن مجيد بسيارى از زنان را مدح كرده است؛ مثلاً مى‌فرمايد: «مَنْ‌ عَمِلَ‌ صالِحاً مِنْ‌ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ‌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ‌ حَياةً‌ طَيِّبَةً‌ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ‌ أَجْرَهُمْ‌ بِأَحْسَنِ‌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ‌» ؛هر كس كار شايسته‌اى انجام دهد خواه مرد باشد يا زن در حالى كه مؤمن است به‌طور مسلّم او را حيات پاكيزه‌اى مى‌بخشيم؛ و پاداش آنها را مطابق بهترين اعمالى كه انجام مى‌دادند، خواهيم داد». ٢در حديث معروفى كه در تفسير نور الثقلين آمده مى‌خوانيم: هنگامى كه اسماء بنت عميس با همسرش جعفر بن ابى‌طالب از حبشه آمد بر زنان پيغمبر وارد شد و از آنها سؤال كرد: آيا چيزى از قرآن دربارۀ اهميت زنان آمده است‌؟ آنها گفتند: نه. اسماء بى درنگ نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد، عرض كرد: اى رسول خدا! زنان در نااميدى و خسارتند، فرمود: چرا؟ عرض كرد: زيرا دربارۀ آنها خوبى‌هايى كه دربارۀ مردان گفته مى‌شود ذكر نمى‌گردد! (براى رفع اشتباه او) اين آيه نازل شد: «إِنَّ‌ الْمُسْلِمِينَ‌ وَ الْمُسْلِماتِ‌ وَ الْمُؤْمِنِينَ‌ وَ الْمُؤْمِناتِ‌ وَ الْقانِتِينَ‌ وَ الْقانِتاتِ‌ وَ الصّادِقِينَ‌ وَ الصّادِقاتِ‌ وَ الصّابِرِينَ‌ وَ الصّابِراتِ‌ وَ الْخاشِعِينَ‌ وَ الْخاشِعاتِ‌ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ‌ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ‌ وَ الصّائِمِينَ‌ وَ الصّائِماتِ‌ وَ الْحافِظِينَ‌ فُرُوجَهُمْ‌ وَ الْحافِظاتِ‌ وَ الذّاكِرِينَ‌ اللّهَ‌ كَثِيراً وَ الذّاكِراتِ‌ أَعَدَّ اللّهُ‌ لَهُمْ‌ مَغْفِرَةً‌ وَ أَجْراً عَظِيماً» ؛به يقين مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع (فرمان خدا) و زنان مطيع (فرمان خدا)، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده، مردان روزه دار و زنان روزه‌دار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه (بسيار خدا را) ياد مى‌كنند خداوند براى همۀ آنان آمرزش و پاداش عظيمى فراهم ساخته است». ١ نيز قرآن بعضى از زنان را به عنوان الگو و اسوه حتى براى مردان قرار داده است: «وَ ضَرَبَ‌ اللّهُ‌ مَثَلاً لِلَّذِينَ‌ آمَنُوا امْرَأَتَ‌ فِرْعَوْنَ‌ إِذْ قالَتْ‌ رَبِّ‌ ابْنِ‌ لِي عِنْدَكَ‌ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ‌ وَ نَجِّنِي مِنْ‌ فِرْعَوْنَ‌ وَ عَمَلِهِ‌ وَ نَجِّنِي مِنَ‌ الْقَوْمِ‌ الظّالِمِينَ‌ وَ مَرْيَمَ‌ ابْنَتَ‌ عِمْرانَ‌ الَّتِي أَحْصَنَتْ‌ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيهِ‌ مِنْ‌ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ‌ بِكَلِماتِ‌ رَبِّها وَ كُتُبِهِ‌ وَ كانَتْ‌ مِنَ‌ الْقانِتِينَ‌» ؛و خداوند براى مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام كه گفت پروردگارا نزد خود براى من خانه‌اى در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش و همچنين به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگه داشت، و ما از روح خود در آن دميديم او كلمات پروردگار خويش و كتاب‌هايش را تصديق كرد و از مطيعان (فرمان خدا) بود». ١ آرى اين دو زن فداكار و با ايمان و با تقوا در نوع خود سرمشق و اسوه‌اى براى مردان و زنان جهان شدند. هر چند قرآن مجيد در كنار اين دو زن سخن از دو زن ديگر ناصالح مى‌گويد كه الگو براى كافران بوده‌اند: همسر نوح و همسر لوط‍‌ كه در كنار دو پيغمبر مى‌زيستند؛ اما از نورانيت وجود آنها بهره نگرفتند و گمراه و همصدا با كافران شدند. در اخبار اسلامى رواياتى كه دوست داشتن زنان را نشانۀ ايمان يا از اخلاق انبيا مى‌شمرد فراوان است؛ در حديثى از رسول خدا مى‌خوانيم: «كُلَّما ازْدادَ الْعَبْدُ إيماناً إزْدادَ حُبّاً لِلنِّساءِ ؛هر قدر بندگان خدا در ايمانشان افزوده شود محبت زنان در قلوب آنها فزونى مى‌يابد». ٢ در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام آمده است: «مِنْ‌ أخْلاقِ‌ الْأنْبِياءِ حُبُّ‌ النِّساءِ ؛يكى از اخلاق برجستۀ پيامبران محبت زنان است». ٣ خدماتى كه اسلام به زنان كرده و
آنان را از آن وضع جاهليت كه معاملۀ انسان با آنها نمى‌شد، در آورده و شخصيت والاى انسانى به آنها بخشيده بر همه روشن است. در عين حال مذمت‌هايى نيز دربارۀ زنان در نهج البلاغه و ساير روايات اسلامى مى‌بينيم و اگر همۀ اينها را در كنار هم بگذاريم نتيجه اين مى‌شود كه گروهى از زنان مورد نكوهش‌اند و گروه ديگرى مورد ستايش و از آنجا كه از وجود زن براى گمراه كردن مردان در طول تاريخ استفادۀ ابزارى فراوانى شده در روايات اسلامى و نهج البلاغه به اين موضوع هشدار داده شده است. اين سخن در ميان دانشمندان معروف است كه در هر پروندۀ جنايى پاى زنى در ميان است. در حالى كه استفادۀ ابزارى از مردان كمتر شده است. اين نكته نيز شايان توجه است كه بعضى از عبارات نهج البلاغه كه در نكوهش زنان است بعد از داستان جنگ جمل كه سردمدار آن يكى از همسران پيامبر بود، وارد شده، جنگى كه هفده هزار نفر از مسلمانان را به كشتن داد و شكاف عظيمى در صفوف مسلمانان ايجاد كرد. دليل روشن اين مطلب خطبۀ ٨٠ نهج‌البلاغه است كه در طليعۀ آن آن آمده است «مِنْ‌ خُطْبَةٍ‌ لَهُ‌ عليه السلام بَعْدَ فَراغِهِ‌ مِنْ‌ حَرْبِ‌ الْجَمَلِ‌، في ذَمِ‌ّ النِّساءِ بِبَيانِ‌ نَقْصِهِنَّ‌ ؛اين يكى از خطبه‌هاى امام عليه السلام است كه پس از جنگ جمل در نكوهش زنان ايراد فرموده است». بنابراين هدف آن حضرت زنانى از آن قبيل بوده است. توضيحات بيشترى در اين زمينه در ذيل همان خطبه آمده است.
🔹اسطوخودوس یا لاوندر در خانه نگهدارید!🪴 این گیاه می‌تواند در بهبود کیفیت خواب، درمان اضطراب، کاهش استرس، کاهش تپش قلب و حتی کاهش میزان گریه کودکان مفید واقع شود. ‌‌ ‌.
☘☘نکات تمیز کردن برگها☘☘ ۱- برای تمیز کردن برگها سعی کنین از دستمال تمیز و ضدعفونی شده استفاده کنین چون اگه دستمال الوده باشه ممکنه بیماریهای قارچی مختلف به برگها منتقل بشه و به مرور برگها از بین میره ۲- وقتی برگهای یک گلی رو‌ با دستمال تمیز میکنین سعی کنین برای تمیز کردن گلهای دیگه استفاده نکنین چون اگه گل قبلی بیماری قارچی یا افت داشت موقعه تمیز کردن گل جدید به برگهاش بیماری منتقل میشه و‌ پیشرفت میکنه سعی کنین اون دستمال الوده رو بشورین و ضدعفونی کنین ۳- اگه گلتون بیماری قارچی ،افت ،عسلک و...داشت اگه چندتا از برگها این حالت رو داشتن حتما هرس کنین چون اگه همین برگها دستمال کشیده باشه انتقال بیماری به برگهای گل دیگه بیشتر است❌❌
.......: تبعات حرام خواري و حق الناس بگو: پروردگار من زشتكاريها را چه آشكار باشند و چه پنهان و نيز گناهان و افزوني جستن بناحق را حرام كرده است. «قرآن كريم» همچنين حرام است چيزي را شريك خدا سازيد، كه هيچ دليلي بر وجود آن نازل نشده است يا درباره خدا چيزهايي بگوئيد كه نمي دانيد (چيزهاي پاكيزه را بر آنها حلال مي‌كند و چيزهاي ناپاك را حرام). «قرآن كريم» پيامبر اسلام (عليه السلام) فرمودند: هر كس يك لقمه حرام بخورد نماز چهل شبش پذيرفته نشود. و خداي عزوجل بهشت را بر بدني كه از مال حرام تغذيه شود حرام كرده و كسي كه گوشتش از حرام برويد، به بهشت نمي رود و آتش باو سزاوارتر است و هرگاه لقمه حرام به اندرون بنده وارد شود، تمام فرشتگان آسمانها و زمين او را نفرين كنند. عبادت كردن با وجود حرام خواري مانند ساختمان بنايي است بر روي شن (و به قولي بروي آب). حضرت علي (عليه السلام) مي‌فرمايند: بد خواركي است خوراك حرام. امام باقر (عليه السلام) مي‌فرمايند: هر گاه انسان مالي از حرام بدست آورد نه حجي از او پذيرفته شود، نه عمره اي و نه صله رحمي و حتي در ازدواج و زناشويي او تأثير سوء مي‌گذارد. پيامبر (عليه السلام) فرمودند: دور افكندن يك ششم درهم حرام، نزد خدا برابر است با هفتاد هزار حج پاك و پذيرفته. و رها كردن يك ششم درهم حرام نزد خداي تعالي، دوست داشتني تر است از صد حج كه از مال حلال صورت گيرد. حضرت محمد (عليه السلام): فرو گذاشتن يك لقمه حرام، نزد خدا محبوبتر است از خواندن هزار ركعت نماز مستحبي. امام علي (عليه السلام): خرمايي از نامرغوبترين نوع آن تناول كردند و روي آن آب نوشيدند. و دستي به شكم زد و فرمودند: هر كس آتش وارد شكم خود كند خدا او را از رحمت خود دور سازد. پيامبر (عليه السلام) فرمود: هر كس اين امكان برايش پيش آيد كه با زن يا كنيزي، حرام نزديكي كند اما از ترس خدا دست باين كار نزند، خداوند عزوجل آتش را بر او حرام گرداند و او را از آن هراس بزرگ ايمن دارد و به بهشتش برد. و نيز فرمودند: هر مردي بتواند كار حرامي انجام دهد و آنرا فقط بخاطر ترس از خدا فرو گذارد خداوند، پيش از آخرت، در همين دنيا بهتر از آن را به وي عوض دهد. قرآن در سوره نساء آيه ۲۹ مي‌فرمايد: اموال يكديگر را از طريق نامشروع و غلط و باطل نخوريد. يعني هرگونه تصرف در مال ديگري كه بدون حق و بدون مجوز منطقي و عقلاني بوده باشد حرام است، در ادامه آيات قرآن، به هنگام نكوهش از قوم يهود و ذكر اعمال زشت آنان مي‌فرمايد: آنها در اموال مردم بدون مجوز و بنا حق تصرف مي‌كردند. بنابراين هر گونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوي، رشوه، خريد و فروش اجناسي كه فايده منطقي و عقلايي در آنها نباشد. خريد و فروش وسايل فساد و گناه، در تحت اين قانون كلي قرار دارند، مگر اينكه فروش در اموال ديگري از طريق داد و ستد يا مجوزهاي شرعي باشد كه از رضايت باطني دو طرف سرچشمه بگيرد نه اغفال و تهديد و ارعاب و غيره. حضرت علي (عليه السلام) مي‌فرمايند: اما ظلمي كه بخشوده نمي شود ظلمي است كه بعضي از بندگان خدا بر بعضي ديگر مي‌كنند. (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵) امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايند: در پل صراط گردنه اي وجود دارد كه هر كس بر ذمه اش حق الناس وجود داشته باشد، از آن نمي تواند رد شود. (وسائل الشيعه، ج ۳۳۹) از امام علي عليه السلام نقل شده است كه در روز قيامت خداوند مي‌فرمايد: امروز در ميان شما با عدالت حكم مي‌كنم و بهيچ كس در دادگاه من ظلم نمي شود. امروز حق ضعيف را از قوي مي‌گيرم. امروز بنفع مظلوم از ظالم دادخواهي مي‌كنم (يا از طريق گرفتن كارهاي نيك ظالم و قرار دادن آنها در پرونده مظلوم و يا از طريق برداشتن گناهان مظلوم و اضافه نمودن آنها به گناهان ظالم) تنها آن دسته از ظالمان امروز نجات مي‌يابند كه مظلوم از حق خود بگذرد. نقل شده است كه پيامبر (عليه السلام) از يارانش سؤال فرمودند: آيا مي‌دانيد مفلسان امت من چه كساني هستند؟ گفته «يا رسول الله» مفلس در ميان ما كسي است كه پول و مال ندارد. حضرت فرمود: مفلسان امت من كساني هستند كه با نماز و روزه و ذكات وارد محشر مي‌شوند. اما چون در دنيا حق الناس را اداء نكرده اند كارشان پيچيده است به يكي ناسزا گفته اند و به ديگري نسبت ناروا داده اند و يا مال كسي را خورده اند و با اين تجاوزها مورد بازخواست خداوند قرار مي‌گيرند و از حسناتشان برداشته مي‌شود و به آنها داده مي‌شود و اگر حسناتشان باندازه كافي نباشد از گناهان صاحبان حقوق در پرونده اعمال آنها نوشته مي‌شود، پس ازآن در آتش جهنم افكنده مي‌شوند و چنين افرادي مفلسان روز قيامت مي‌باشند. محجه اليضاء ج ۸/ بحار الانوار ۷/۲۷۴، وسائل الشيعه ج ۱۳/۷۸ در بُعد فقه، حق الناس، جايگاه خاصي دارد و مي‌توان گفت كه در تمام ابواب فقه بنحوي از حق الناس، از طهارت تا ارث و ديات سخن بميان آمده است. مردم از خطر ميزان در روز قيامت رهايي نمي ي
ابند، جز كساني كه در دنيا تصفيه حساب كرده اند و در آنجا همه طلبكاران، اطراف انسان را مي‌گيرند و هر يك بنحوي حق خود را طلب مي‌كنند يكي مي‌گويد تو غيبت مرا كردي، ديگري مي‌گويد تو بمن تهمت زدي، تو بمن ظلم كردي و … خلاصه المکاسب📚 نويسنده: عباسعلي حقيقي زاده✍ https://eitaa.com/zandahlm1357
track-15-مدیریت انرزی منفی خانواده همسر-دکتر داودی نژاد.mp3
3.89M
پک فوق العاده از حال بد به حال خوب شنیدن این صوت برای حال خوب شما بشدت لازم است ‼️😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ برخی از ما آقایون و خانومها وقتی وارد زندگی مشترک میشیم تصورمون از زندگی مشترک، یک مدینه فاضله و بدون عیب است! ⭕️ قسمت اول 🔹 جلسه پرسش و پاسخ مهارت های ارتباطی زوجین (قم، مسجد و حسینیه بقیة الله عج) 🔺محسن پوراحمد خمینی، روان‌شناس 🌼 ...
.......: اشاره ببعض مواردی که علی (ع) خلفا را نجات داده و آنها اقرار نمودند که اگر علی نبود هلاک شده بودند از جمله فقیه گنجی شافعی در باب ۵۷ کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب علیه السّلام بعد از نقل اخباری مسندا خبر حذیفة بن الیمان را که دیگران از علمای شما هم نقل نموده اند ذکر نموده که روزی عمر با او ملاقات نمود و سؤال کرد چگونه صبح کردی حذیفه گفت. اصبحت و اللّه اکره الحقّ و احبّ الفتنة و اشهد بما لم اره و احفظ غیر المخلوق و اصلّی علی غیر وضوء ولی فی الارض ما لیس للّه فی السماء [۱] . عمر از این کلمات غضبناک گردید خواست او را اذیت کند در همان بین امیر المؤمنین علی علیه السّلام رسید آثار غضب را در صورت عمر دید فرمود از چه جهة غضبناکی قضیه را نقل نمود حضرت فرمود مطلب مهمی نیست تمام را صحیح گفته. مراد از حق که از او کراهت دارد مرگ است و مراد از فتنه که دوست می‌دارد مال و اولاد است و اینکه گفته شهادت می‌دهم بچیزی که ندیده‌ام یعنی شهادت می‌دهم بوحدانیت خدا و مرگ و قیامت و بهشت و دوزخ و صراط که هیچ کدام را ندیده است و اینکه گفته حفظ می‌کنم غیر مخلوق را مرادش قرآن است که مخلوق نیست و اینکه گفته بدون وضو صلوات می‌فرستم یعنی صلوات برسول خدا که جائز است بی وضو صلوات فرستادن و اینکه گفته برای من است در زمین چیزی که نیست برای خدا در آسمان یعنی برای من زوجه ایست که خدای تعالی مبرای از زوجه و اولاد می‌باشد. عمر گفت کاد یهلک ابن الخطّاب لو لا علیّ بن أبی طالب [۲] . آنگاه مؤلف گنجی گوید این مطلب (که خلیفه می‌گفت اگر علی نبود عمر هلاک می‌شد) ثابت است نزد اهل خبر و جمع کثیری از اهل سیر او را نقل نموده اند. و صاحب مناقب گوید مکرّر خلیفه عمر رضی اللّه عنه می‌گفت لا عشت فی امة لست فیها یا ابا الحسن [۳] . و نیز می‌گفت عقمت النساء ان یلدن مثل علیّ بن أبی طالب [۴] . و محمّد بن طلحه شافعی در مطالب السئول و شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب ۱۴ ینابیع الموده از ترمذی نقلا از ابن عباس خبر مفصّلی نقل نموده که در آخر آن خبر گوید کانت الصحابة رضی اللّه عنهم یرجعون الیه علیه السّلام فی احکام الکتاب و یأخذون عنه الفتاوی کما قال عمر بن الخطّاب رضی اللّه عنه فی عدّة مواطن لو لا علیّ لهلک عمر-و قال صلّی اللّه علیه و آله اعلم امّتی علی بن أبی طالب [۱] . پس با این مختصر بیانی که بمقتضای وقت مجلس نمودیم تصدیق می‌فرمائید که در مناظرات دینی و مباحثات علمی ابدا شدت و غلظتی از خلیفه عمر دیده نشد بلکه خود اقرار و اعتراف بعجز داشته و تصدیق می‌نموده که علی علیه السّلام فریادرس او بوده و از مهالک او را نجات می‌داده تا آنجا که متعصّبین از علماء شما مانند ابن حجر مکی در فصل سیم صواعق محرقه نقلا از ابن سعد آورده که عمر می‌گفت أ تعوّذ باللّه من معضلة لیس لها ابو الحسن یعنی علیّا [۲] . ---------- [۱]: ۱) صبح کردم در حالتی که اکراه دارم از حق و دوست می‌دارم فتنه را و شهادت می‌دهم بچیزی که ندیده‌ام او را و حفظ می‌نمایم غیر مخلوق را و صلوات می‌فرستم بدون وضو و برای من است در زمین چیزی که نیست برای خدا در آسمان. [۲]: ۲) نزدیک بود عمر هلاک شود اگر علی نرسیده بود. [۳]: ۳) نباشم در امتی که تو در آن امت نباشی یا ابا الحسن (کنیة علی علیه السّلام بود). [۴]: ۴) عقیم اند زنان بزایند مثل و مانند علی بن أبی طالب (ع). [۱]: ۱) اصحاب پیغمبر (ص) در احکام قرآن مراجعه بعلی (علیه السّلام) می‌نمودند و اخذ فتاوا از او می‌کردند چنانچه عمر بن الخطاب در محلهای عدیده می‌گفت اگر علی نبود هلاک شده بودم و رسول اکرم (ص) فرمود اعلم و داناترین امت من علی بن أبی طالب است. [۲]: ۲) بخدا پناه می‌برم از معضله و امر پیچیده ای که ابو الحسن یعنی علی در او نباشد. پیشاور.... https://eitaa.com/zandahlm1357