eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
55.2هزار عکس
41هزار ویدیو
1.8هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
حكمت سرازير شدن آب دهان اطفال و اما آبى كه از دهان اطفال جارى مى شود و اكثر اوقات سبب دفع رطوبتى مى گردد كه در بدن ايشان بماند، هر آينه احداث دردهاى عظيم در ايشان نمايد چنانچه مى بينى كسى را كه رطوبت بر او غالب مى شود يا ديوانه و مخبّط مى شود يا به فلج و لغوه و اشباه آن مبتلا مى گردد. پس خداوند عليم در كودكى مقرر گردانيده كه اين رطوبت از دهان ايشان دفع شود تا موجب صحت ايشان در بزرگى گردد و تفضل كرده است بر خلق خود به آنچه جاهلند به حكمت آن و لطف كرده است بر ايشان به آنچه نمى دانند آن را. و اگر بشناسند نعمتهاى او را بر خود، هر آينه تفكر در آنها مشغول گرداند ايشان را از ارتكاب معصيت او، منزه است خداوندى كه بزرگ و كامل است نعمتهاى او بر مستحقين و غير ايشان از خلق بى پايان و بلندتر است از آنچه مى گويند مبطلان و ملحدان بلندى بسيار. آفرينش آلات توالد و تناسل اكنون نظر كن اى مفضل كه قدير ذوالمنن چگونه آلات مجامعت را در مرد و زن آفريده بر وجهى كه مناسب حكمت آن است، پس مرد را آلتى داده كه منتشر و بلند مى شود با نطفه و به سبب آن به قعر رحم مى رسد چون مى بايد كه آب خود را در ديگرى بريزد و براى زن ظرف عميقى آفريده كه آب مرد و زن هر دو در آنجا جمع مى شود و گنجايش ‍ فرزند داشته باشد در آن ظرف و مصون و محفوظ باشد تا هنگامى كه بدنش مستحكم شود و بيرون خرامد آيا اين از تدبير حكيم لطيف نيست سبحانه و تعالى عما يشركون؟ حكمت در خلقت هر يك از اعضاى بدن و فوايد آنها تفكر كن: اى مفضل در همه اعضاى بدن و تدبير آنها كه هر يك براى غرضى و حاجتى آفريده شده اند. دست ها براى كار كردن و پاها براى راه رفتن، چشمها براى ديدن و دهان از براى غذا خوردن و معده براى هضم كردن و جگر براى جدا كردن اخلاط بدن و منافذ بدن براى بيرون رفتن فضلات تا هنگام دفع و فرج براى حصول نسل و همچنين جميع اعضا اگر تاءمل كنى در آنها و نظر و فكر خود را به كار فرمائى مى دانى كه هر يك براى كارى خلق شده اند و براى مصلحتى مهيا گرديده اند. https://eitaa.com/zandahlm1357
پندار واهى مفضل گفت:🗣 گفتم اى مولاى من! گروهى مى گويند كه اينها از فعل طبيعت است. حضرت فرمود كه: بپرس از ايشان كه آيا اين طبيعت كه شما مى گوئيد علم و قدرت دارد بر اين افعال يا نه؟ پس اگر گويند كه علم و قدرت دارد، پس به خدا قائل شده اند و او را ((طبيعت)) نام كرده اند، زيرا كه معلوم است طبيعت را شعورى و اراده اى نيست. و اگر گويند كه طبيعت را علم و اراده نيست، پس معلوم است كه اين افعال محكمه متقنه از طبيعت بى شعور صادر نمى شود چنانچه دانستى وليكن عادت الهى جارى شده است كه اشياء را با اسباب جارى نمايد و جاهلان بر اين اسباب نظر افكنده اند و از مسبب الاسباب غافل شده اند. چگونگى هضم غذا تفكر كن:🧠 اى مفضل در تدبير حكيم قدير در رسيدن غذا به جميع بدن، به درستى كه اول غذا وارد معده مى شود و معده آن را طبخ مى دهد، هضم مى كند و خالص آن را به جگر مى فرستد در عروق باريكى چند كه در ميان معده و جگر هستند و اين عروق مانند پالايشند براى غذا كه نرسد از ثقل غذا چيزى به جگر كه باعث جراحت آن گردد زيرا كه جگر نازك است و تاب غذاى خشن و غليظ را ندارد، پس جگر صافى غذا را قبول مى كند و در آنها به لطف تدبير حكيم خبير مستحيل به خون و بلغم و صفرا و سودا ميشود و از جگر راهها و مجارى به سوى ساير بدن هست كه خون از آن مجارى و عروق به ساير بدن مى رسد مانند مجارى كه در زمين🌏 براى آب مهيا كنند تا به همه زمين جارى گردد و آنچه خبائث و زيادتى هاست جارى مى شود و به سوى اوعيه اى كه براى آنها خلق شده است و آنچه از صفرا است به سوى زهره مى رود و سودا به سوى سپرز مى رود و رطوبت ها به سوى مثانه جارى مى شود. پس تاءمل كن حكمت تدبير حق تعالى را در تركيب بدن و گذاشتن هر يك از اعضاء در جاى خود و مهيا كردن اوعيه و ظرفها در آن براى فضول اغذيه و اخلاط تا آن كه اين زيادتى ها و كثافتها در بدن پهن نشوند كه مورث فساد بدن و دردها شوند. پس صاحب بركت و نعمت است خداوندى كه نيكو كرده است تقدير را و محكم گردانيده است تدبير را و او را است حمد و ستايش چنانچه اهل و مستحق آن است. https://eitaa.com/zandahlm1357
مرحله آغازين رشد بدن و كيفيت تكوّن آن در رحم مفضل گفت كه: گفتم: وصف نما براى من نشو و نمو بدن را در همه احوال تا به حد تمام و كمال رسد. حضرت امام (عليه السلام) فرمود كه: اول اين تدبير تصوير جنين در جائى كه ديده اى نمى بيند و دستى بدان نمى رسد و در چنين جائى تدبير آن را مى كند تا او را از رحم بيرون مى آورد با خلقت تمام و اعضاى مستوى و حال آن كه در او مخلوق شده آنچه قوام و صلاح بدن در آن است از اعضاء و جوارح و احشاء و كاركنان بدن و آنچه در اصل تركيب بدن ضرور است از استخوان و گوشت و پيه و مغز و پى و رگها و غضروفها، پس چون به سوى جهان بيرون آمد مى بينى چگونه نمو مى كند با همه اعضاء بر يك شكل و هيئت و يك نسبت كه هر نسبتى كه هر عضوى با ساير اعضاء داشته در كودكى در بزرگى تفاوت نمى كند تا آن كه به حد اشدّ كه نهايت قوت بدن است برسد. اگر عمرش به آن حد برسد يا آن كه پيش از آن حد مدت عمر خود را تمام كند آيا مى تواند بود چنين امرى مگر از لطف حكمت و تدبير خداوند قدير. شرافت انسان بر ديگر حيوانات اى مفضل! نظر كن در آنچه حق تعالى مخصوص گردانيده است به آن انسان را در خلقتش براى تشريف و تفضيل او بر ساير حيوانات زيرا كه چنان خلق شده كه راست مى تواند ايستاد و درست مى تواند نشست كه كارها را به دستها و جوارح خود به عمل آورد و تواند كارها را چنانچه خواهد به تقديم رساند اگر به روش چهارپايان به رو در افتاده بود هيچ يك از اعمال او مباشر نمى توانست شد. https://eitaa.com/zandahlm1357
حواس پنجگانه در انسان و اسرار آفرينش آن اكنون نظر كن اى مفضل به سوى اين حواس كه مخصوص شده است به آنها انسان در خلقت خود و شرف يافته به آنها بر غير خود چگونه ديده ها را در سر او قرار داده است مانند چراغها كه در بالاى مناره برافروزند تا تواند همه اشياء را مطالعه نمايد و ديده را در اعضاى پائين تر قرار نداده مانند دستها و پاها كه آفتها به آن برسد يا در مباشرت اول اعمال به آن جوارح علتى در آنها حادث شود و در اعضاى وسط بدن قرار نداد مانند شكم و پشت كه دشوار باشد به كار فرمودن آن در ديدن اشياء و چون هيچ موضعى از براى اين حاسّه مناسب تر از سر نبود در آنجا قرار داد كه از همه اعضاء بلندتر است و آن را صومعه گردانيده براى حواس پنجگانه كه محسوسات پنجگانه را درك نمايد و ادراك هيچ يك از محسوسات از او فوت نشود. پس چشم را آفريد كه رنگها را دريابد. اگر ديده نمى بود كه رنگها را احساس نمايد، خلق رنگها بى فايده بود. و سمع را از براى ادراك صداها آفريده. اگر صدا مى بود و گوش نمى بود كه بشنود، آفريدن صدا بى نفع بود. و هم چنين است ساير حواس. اگر محسوسات مى بودند و حواس نبودند، خلق آنها بى فايده بود و از آن جانب نيز چنين است. و اگر ديده مى بود و صاحب رنگ كه ديده مى شود نمى بود، ديده را فايده نبود. و اگر گوش مى بود و شنيدنى نمى بود، گوش بى فايده بود. پس نظر كن كه چگونه هر چيزى را براى چيزى آفريده و براى هر حاسّه محسوسى و براى هر محسوسى حاسّه مقرر ساخته. و ايضا در هر حسى امرى چند مقرر گردانيده كه متوسط باشند ميان حاسه و محسوس كه احساس بدون آنها حاصل نمى شود مانند روشنى و هوا براى ديدن و شنيدن. اگر روشنى نباشد كه رنگ براى ديده ظاهر شود ديده ادراك آن نمى كند و اگر هوا نباشد كه صدا را به سامعه برساند، سامعه ادراك صدا را نمى كند. آيا مخفى مى ماند بر كسى كه صحيح باشد نظرش و بكار فرمايد فكرش را آن كه مانند آنچه من وصف كرده ام از تهيه حواس و محسوسات كه هر يك با ديگرى مطابق و موافق است و آن چه احساس حواس بر آنها موقوف است همه مهياست نمى باشد مگر به عمد و تقدير از خداوند لطيف و خبير. https://eitaa.com/zandahlm1357
فقدان بينايى و خلل هاى آن تفكر كن اى مفضل! در حال كسى كه نابيناست چه خللها در امور او به هم مى رسد زيرا كه پيش پاى خود را نمى داند و پيش روى خود را نمى بيند و ميان رنگها فرق نمى كند و صورت نيك و بد را تميز نمى كند و اگر بر گودالى مشرف شود احتراز نمى تواند كرد و اگر دشمنى بر روى وى شمشير كشد امتناع نمى تواند نمود و هيچ صنعتى از او متمشّى نمى شود مانند كتابت و درودگرى و زرگرى حتى آن كه اگر نه تندى فهم او باشد، به منزله سنگى خواهد بود كه افتاده باشد. فوايد سامعه و همچنين كسى كه سامعه ندارد، بسيارى از امور او مختل است زيرا كه از لذت مخاطبه و محاوره و نغمات دل ربا و الحان راحت افزا محروم است و در محاورت او كار بر مردم بسيار دشوار است و دلتنگ مى شوند از مكالمه او و نمى شنود از اخبار و احاديث مردم سخنى گويا حاضرى است مانند غايبان و زنده اى است مانند مردگان و كسى كه عقل ندارد مانند چهارپايان است، بلكه بسيارى از مصالح كه چهارپايان مى دانند، ديوانگان نمى دانند. آيا نمى بينى كه چگونه اعضاء و جوارح و عقل و حواس و مشاعر انسان هر چه او را ضرور است و از فقدان آن خلل به احوال او راه مى يابد؛ همه در خلقت حاصل است؟ اينها همه دليل است بر اين كه به تقدير و تدبير عالم خبير آفريده شده است. https://eitaa.com/zandahlm1357