eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.6هزار دنبال‌کننده
48.9هزار عکس
35.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ آیه گرافی ﷽: 🌺هم نشینی آیات قرآن 🌺 🔷 لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ «87»🔷 🔸(خداوندا!) جز تو معبودى نيست، تو پاك و منزهى (و) همانا من از ستمكاران بودم (و نمى‌بايست مردم را بخاطر سرسختى‌شان رها كرده و تنها بگذارم).🔶 ✳️تفسیر نور (محسن قرائتی) 🔷وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى‌ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ «87»🔷 🔶و ذوالنون (يونس را به ياد آور) آن هنگام كه خشمگين (و با قهر از ميان مردم بيرون) رفت و گمان كرد كه (آسوده شد و) ما بر او تنگ نخواهيم گرفت، (امّا همين كه در كام نهنگ فرو رفت و سبب آن را دانست) پس در آن تاريكيها ندا داد كه (خداوندا!) جز تو معبودى نيست، تو پاك و منزهى (و) همانا من از ستمكاران بودم (و نمى‌بايست مردم را بخاطر سرسختى‌شان رها كرده و تنها بگذارم).🔶 🔹فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ «88» 🔸پس (دعاى) او را اجابت كرديم و او را از آن اندوه نجات داديم و ما اين چنين، مؤمنان را نجات مى دهيم. جلد 5 - صفحه 487 ☑️نکته ها 🔵آنچه پيرامون داستان حضرت يونس در تفاسير آمده اين است كه آن حضرت سال‌هاى بسيارى مردم را به سوى خداپرستى دعوت كرد ولى از اين ميان تنها دو نفر به او ايمان آوردند، يكى شخصى عابد و ديگرى انسانى عالم، وقتى وضع بدين صورت ادامه يافت، عابد به يونس عليه السلام پيشنهاد نفرين كرد و حضرت كه از سرسختى و لجاجت آنان به ستوه آمده بود به اين كار اقدام نمود و به محض پيدا شدن آثار بلا، بدون كسب اجازه از محضر خداوند، با خشم و غضب از منطقه خارج شد به اين گمان كه ديگر از دست آنان راحت شده است، امّا نمى دانست كه خداوند بخاطر اين كار زندگى را بر او سخت خواهد كرد. 🔵وقتى از آنجا خارج شد، به سوى دريا رفت، سوار بر كشتى شده و به منطقه‌اى ديگر عزيمت نمود. در ميانه‌ى راه ناگهان كشتى به خاطر مواجه شدن با نهنگى بزرگ، دچار اضطراب گرديد و چيزى نمانده بود تا همه اهل كشتى غرق شوند. 🔵صاحبان كشتى تصميم گرفتند تا براى رفع اين بلا، يك نفر از ساكنان كشتى را به دريا بيندازند و خود را از اين مصيبت رها سازند و چون قرعه كشيدند، نام يونس عليه السلام درآمد، لذا او را به دريا انداختند، بلافاصله نهنگ او را بلعيد و به درون دريا رفت، امّا به امر الهى از خوردن و هضم او منع گرديد. 🔵يونس عليه السلام در آن تاريكى‌هاى شكم ماهى و اعماق آب به ظلم خود، به خروج نابجا از ميان مردم پى برد و به آن اعتراف كرد، پس خداوند دعاى او را مستجاب فرمود و او را از آن حال نجات داد. از آن پس يونس لقب «ذوالنون» به معناى صاحب ماهى يافت. ⚪️در آيات 143 و 144 سوره‌ى صافّات آمده است كه: «فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ. لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ» يعنى اگر نبود كه او از زمره‌ى تسبيح‌كنندگان به شمار مى‌رفت، هر آينه تا روز قيامت در شكم ماهى محبوس مى‌گرديد. ✳️پیام ها 💠1- در بيان تاريخ، هميشه از شيرينى‌ها و موفّقيّت‌ها سخن نگوييم، بلكه به حوادث تلخ و شكست‌ها نيز اشاره كنيم. «وَ ذَا النُّونِ» جلد 5 - صفحه 488 💠2- هرگز رسالت الهى خويش را پايان يافته تلقّى و آن را رها نكنيم. «إِذْ ذَهَبَ» 💠3- گاه يك حركت عجولانه، بدون حساب و بى‌اجازه، كيفر سختى را بدنبال مى‌آورد. «إِذْ ذَهَبَ‌- فَنادى‌ فِي الظُّلُماتِ» 💠4- خداوند بر خيالات، افكار و گمان‌هاى ما آگاه است. «فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ» 💠5- گاهى انبيا بر حوادث آينده‌ى خود آگاهى ندارند. «فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ» 💠6- يك غضب بيجا، گاه يك پيامبر خدا را گرفتار مى‌كند. «مُغاضِباً- فَنادى‌» 💠7- گاهى ناشايستگى يك عمل باعث انواع ظلمت‌ها مى‌گردد. «الظُّلُماتِ» 💠8- در تحليل گرفتارى‌ها، خدا را منزّه بدانيم و سرچشمه‌ى آن را در عملكرد خود جستجو نماييم. «سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ» 💠9- اگر حركت‌ها و حبّ و بغض‌ها به فرمان خداوند و مرضى خاطر او نباشد، نتيجه مطلوب را در پى نخواهد داشت. «ذَهَبَ مُغاضِباً- إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» 💠10- اقرار به گناه در پيشگاه خداوند، خود يك كمال و از آداب دعاست. «إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» 💠11- دعايى كه در آن، اقرار به توحيد، تنزيه پروردگار و اعتراف به خطا و اشتباه و گناه باشد، مستجاب است. سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ‌ ... فَاسْتَجَبْنا 💠12- تنزيه خداوند و اقرار به گناه، رمز نجات از مصائب و محروميّت‌هاست. سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ‌ ... فَاسْتَجَبْنا 💠13- تنها راه نجات، خواست و اراده‌ى الهى است. «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ» 💠14- داستان‌هاى قرآن، يك واقعه‌ى تمام شده نيست، يك جريان و سنّت دائمى است. «كَذلِكَ» 💠15- ن
داستان واقعی زندگی شهید دفاع مقدس 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: ـ🌸º°¨¨°º🌸🏡🏡🌸º°¨¨°º🌸 🌸 🌸 قسمت7⃣ 🍃🍃احسان خوابالوده، گوشاشو تيز کرد. صداي مادر و دخترخالش بود که هر لحظه نزديکتر ميشدند. انگار داشتند از پله ها بالا ميومدند. احسان يه نگاه به ساعت انداخت. اما ساعت تازه نه شب بود و تا ساعت يازده، که وقت اومدن پدر ومادرش بود دوساعتي مونده بود. احسان سريع از جاش بلند شد. در عرض چندثانيه، سجاده نمازش رو جمع کرد و پشت کتاباش مخفيش کرد. سريع به سمت درب اتاق رفت تا قفل در رو باز کنه. اما قبل از رسيدن به در، دسته در از پشت به سمت پايين کشيده شده بود. احسان سرجاش ميخکوب شد. چند ثانيه اي وقت کم آورده بود، براي همين اعصابش از دست خودش خورد شده بود که چرا بي موقع خوابش برده. مادرش از پشت در مدام صدا ميزد، احسان، احسان.... چرا درو قفل کردي؟! احسان وقت نداشت که فکر کنه بايد جواب مادرشو چي بده، صداي مادر هرلحظه بلندتر ميشد و مدام دستگيره در پايين و بالا ميرفت. بالاخره احسان از جاش تکون خورد و قفل درب رو باز کرد. مادرش که هنوز دستگيره در رو تکون ميداد، با باز شدن قفل، در رو به سمت جلو هل داد. اونقدر سريع که در به پاي احسان خورد و صداي ناله کوتاه احسان بلند شد. مادر احسان با حالت خشم و تعجب، و بدون اينکه سلامي بکنه يا منتظر سلام کردن احسان بمونه، پرسيد: درو چرا قفل کردي؟ احسان يه نگاهي به مادر انداخت و نيم نگاهي هم به سارا که پشت مادرش ايستاده بود و لبخند معناداري به لب داشت. مادر باز پرسيد: چرا جواب نميدي؟ چرا در اتاقت رو قفل کردي؟ چرا اتاقت تاريکه؟ سارا با شيطنت خاصي وسط حرف خالش پريد و گفت: حتما ميترسيده من برم تو اتاقش... مادر و سارا همزمان لبخند نيش داري زدند، اما نگاه مادر هنوز به احسان بود. احسان ديد اگه نخواد جواب بده، مادرش مدام سوال ميپرسه. براي همين سرش رو انداخت پايين و جواب داد:خوابم برده بود! مادر احسان مکثي کرد و انگار داشت فکر ميکرد چي بگه. اما بعد يه سکوت کوتاه با لبخندي مصنوعي گفت: امشب به خاطر اومدن سارا، دو ساعتي زودتر اومدم خونه. ساندویج خريدم، بيا پايين باهم بخوريم. قبلشم يه سر بيا اتاقم کارت دارم.... بعد دست سارا رو گرفت و به سمت اتاق بالکني رفتند. دوباره صداي خنده هر دوشون بلند شد. مادر احسان به سارا ميگفت: بيا ببينم اتاقتو چي جوري چيدي، دوست داشتي اتاقتو... احسان ديگه به حرفاي مادرش با سارا گوش نميکرد. همه حواسش به اين بود که حالا به مادرش چي بايد بگه. يعني بايد راستش رو بگه... ادامه دارد... https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠💠💠 ✳️ سوال یکی از کاربران عزیز👇 💠باسلام لطفا از استاد عبادی بپرسید آیا واقعا نظر علامه طباطبایی این بود که ذوالقرنین همان کوروش است؟ ✳️ جواب 👇 💠 با سلام به شما بزرگوار اولا باید بدانیم در موضوعات علمی ، هیچوقت نباید درب نقد را بست و تعطیل کرد، نقد علمی به هرکسی جز معصومین وارد است، بطور مثال، ایت الله جوادی آملی در تفسیر قرآن، برخی نظرات علامه را قبول ندارند، یا همین الان در دروس خارج فقه و اصول، برخی نظرات فقهی امام خمینی رد می شود. هیج اشکالی ندارد، تا وقتی علم هست، نقد هم هست. ✳️ علامه بزرگوار طباطبایی، در تفسیرالمیزان، نظرات گوناگونی که راجع به ذوالقرنین هست را بیان می کنند و سپس می رسند به کوروش. در اینجا استناد ایشان به کتاب فردی بنام ابوالکلام آزاد است که یک نویسنده هندی می باشد، علامه میگوید هرچند نظرات ایشان خالی از اشکال نیست اما نزدیک تر به کوروش است. پس می بینید که علامه صد در صد قبول نکرده، از طرفی امروزه با پیشرفت علم و تاریخ نگاری، بسیاری از نظرات ابوالکلام آزاد رد شده و نقدهایی به آن هست که کتبی هم چاپ شده. اگر علامه الان زنده بودند قطعا یا احتمالا تجدید نظر می کردند. درضمن شهید مطهری بعنوان شاگرد علامه، اصلا نظریه ذوالقرنین بودن کوروش را قبول نداشت. ✳️ امروزه هم با نشر ترجمه های اصلی و بدون تحریف منشور کوروش، معلوم میشود در موحد بودن او هم بحث هست، چه برسد به اینکه ذوالقرنین باشد. درضمن فراموش نشود، ذوالقرنین به هیچوجه پیامبر نبود، بلکه بنده ای از بندگان صالح خدا بود... 🌐🌐🌐🌐 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️ ویدئو نوحه خوانی سه تا دختر هندی به زبان فارسی ════✙❆♡❆✙════ https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: .......: #ابتکار_شیرین 💠سال تحویل دور هم بودیم. علی به همه #عیدی داد غیر از من. گفت: «بیا بالا توی اتاق خودمون». یه #قابلمه دستش گرفت و گفت: «من می‌زنم روی قابلمه تو از روی صداش بگرد و هدیه‌ات رو پیدا کن». گذاشته بود توی #جیب لباس فرمش. یه شیشه #عطر بود و یه #دستبند. این قدر برام لذت بخش بود که تا حالا یادم مونده. #شهید_خلبان_علیرضا_یاسینی نیمه پنهان ماه، جلد ۵،ص۳۲ https://eitaa.com/z
.......: 🔴 #تکنیک_سکوت 💠 گاهی اوقات #سکوت بهترین پاسخه همیشه قرار نیست در مقابل هم جبهه بگیریم و #جدل کنیم. 💠 قرار نیست هر وقت هر اتفاقی افتاد تلاش کنم که نشون بدم حق با منه! 💠گاهی باید سکوت کنم تا به #آرامش برسیم و بعدا منطقی صحبت کنیم! 💠 سکوت به موقع به شما #محبوبیت خواهد بخشید. https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃