eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.7هزار عکس
35.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
823K
‌《صوت پنجم》 -------------💠------------- 🔆به‌پایان‌آمد‌این‌دفتر🔆 🌀حکایت‌همچنان‌باقیست🌀 ❌اما‌وقت‌یک‌❌ 🔰اعتراف به ..................🔰 🚪 🚪 👋 شما 👋 -------------💠------------- 7⃣ (بخش ششم) بررسی دلایل عقلی 🍀 🌺🍀
هدایت شده از حسین زاده....
VajebTamadonSaz.apk
16.58M
🌸واجب تمدّن ساز🌸 اپلیکیشن رایگان، جامع و کاربردی در زمینه آموزشامر به معروف و نهی از منکرمیباشد. که با هدف این دو واجب فراموش شده، توسط «مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده» و تحت اشراف علمی تولید شده است😊 😍 و به صورت کاملا عرضه شده است 😍 ♻️لینک دانلود از مایکت:👇 https://myket.ir/app/ir.vajebe.tamadonsaz 🍀نشر این پیام صدقه جاریه است.
🖋نکات مهم خرید خودرو ◀️ قولنامه بنویسید 🔻تحت هیچ شرایطی نپذیرید که پولی را بدون قولنامه کتبی به فروشنده بدهید . 🔻حتی اگر فروشنده به شما بگوید در ازای دریافت مبلغ خودرو به شما وکالت محضری می‌دهد این کار را انجام ندهید زیرا وکالت محضری از نظر قانونی پرداخت وجه خرید را تضمین نمی‌کند و فروشنده می‌تواند مدعی شود شما به او پولی نپرداخته‌اید. 🔻علاوه بر این اگر وکالتنامه به صورت بلاعزل تنظیم نشود، فروشنده می‌تواند وکالت خود را پس بگیرد و از نظر قانون او مالک خودرو است. https://eitaa.com/zandahlm1357 Vakiil
✅چه مراحلی باید طی شود تا یک ملک مشاعی (مشترک) به فروش برسد 1-مرحله اول اینکه در مورد ملک ، پلاک ، زمین ، مستغلات بنا به تصمیم و حکم قطعی مراجع ذی­صلاح ، چه اداره ثبت و چه از .طریق دادگاه مبنی بر غیرقابل افراز بودن صادر شود. 2- مرحله دوم هر یک از شرکا می­توانند درخواست فروش دهند . 3- مرحله سوم اینکه دادگاه باید دستور فروش دهد ، یعنی شریک من باید مراجعه کند به دادگستری و درخواست فروش ملک غیرقابل افراز را بدهد. چون دستور است و حکم تلقی نمی­شود قابل تجدید نظرخواهی نیست و دادگاه در صورت وقوع اشتباه رأساً می­تواند اشتباه را اصلاح کند. 4-مرحله چهارم نیز این است ملک از طریق مزایده به فروش برسد . در مزایده کارشناس یک ارزش پایه­ای برای ملک تعیین می­کند و کسی برنده مزایده است که بالاترین پیشنهاد را داده باشد. نکته این است که عدم حضور شرکا یا ثالث در جلسه مزایده مانع از انجام مزایده نخواهد بود و همان شخصی که درخواست فروش کرده است خودش هم می تواند این ملک را خریداری کند. https://eitaa.com/zandahlm1357 Vakiil
⁉️آیا میدانید هرگونه توافقی که نتیجه آن بیمه نکردن کارگر باشد باطل است، بیمه تامین‌ اجتماعی و پرداخت حق‌بیمه به سازمان تامین‌اجتماعی اجباری و از قوانین آمره است و توافقاتی از این دست به هر بهانه و دلیلی که باشد به ‌موجب قانون کار بی‌اعتبار است و کارفرما مسئول جبران آن خواهد بود‌.‌‌‌‌‌‌ Vakiilhttps://eitaa.com/zandahlm1357
⚛ چگونه می توان وجه چک های مخدوش ( شسته شده ،سوخته و ...) را وصول کرد ؟ ✍ در این گونه موارد دارنده چک با مراجعه به یکی از شعب بانک که چک بر عهده آن صادر شده، تقاضای کتبی خود را به ضمیمه لاشه چک تحویل مسئولین بانک داده و مسئولین بانک پس از احراز هویت دارنده چک و اخذ تصویری از اوراق هویتی ایشان ( کپی شناسنامه، کارت ملی ) چک مخدوش را به اداره امور شعب متبوع خود ارسال می نمایند، اداره امور شعب پس از طی مراحل اداری و تایید اصالت چک، دستور پرداخت وجه چک مربوطه را صادر می نماید. https://eitaa.com/zandahlm1357 Vakiil
📕📓📒📔📙📘📗📕 روزگار من (۶۳) دکتر عکس و نتیجه سونوگرافی رو بهم دادو از اتاق خارج شدم یه حالی شدم وقتی صدای ضربان قلب بچه رو شنیدم انگار گمشدمو پیدا کردم یه نور امیدی تو دلم روشن شد مامان ازم وضعیت بچه رو پرسید ...دخترم دکتر چی گفت؟؟ با لبخند گفتم هیچی مامان سالمه😊 الانم ۲ماه و ۲۰روزشه تقریبا. الهی مامان بزرگ فداش بشه ... ای کلک انگاری تو هم خیلی ذوق کردی😉😉 خب مامان وقتی صدای قلبشو شنیدم یه حالی شدم انگار گمشدمو پیدا کردم اول میترسیدم اما حالا یه احساس وابستگی بهش پیدا کردم 😊😊😊 افرین دخترم اینجوری خوبه با کمک هم دیگه این فرشته کوچولو رو بزرگش میکنیم ... رفتیم خونه از پله ها که بالا میرفتیم صاحبخونه گفت فرزانه خانم شما بیرون بودین تلفن خونتون بکوب زنگ میخورد جدی حاج خانم ؟؟ بله دخترم صداش واضح میومد باشه ممنون 😊 درو باز کردیم و وارد خونه شدیم ، تلفن و چک کردم ... مامان ـ کی بود فرزانه شماره افتاده؟؟ اره مامان از تهران بود از خونه زینب اینا ... خیر باشه ...دخترم چرا به گوشیت زنگ نزدن ؟؟ نمیدونم بزار یه نگاه بندازم ... گوشی رو از کیفم در اوردم ای واای گوشیم خاموش شده بود اخه باتریش خراب شده همش شارژ خالی میکنه فرزانه بدو یه زنگ بهشون بزن حتما کلی نگران شدن بعدشم این خبر خوشم بهشون بده .. باشه الان زنگ میزنم اما فعلا خبرو بهشون نمیدم اخه چرا بگوو بزار خوشحال بشن ... نه مامان فعلا نه سر فرصت بهشون میگم ... باشه هرطور که خودت صلاح میدونی... شماره گرفتم زینب گوشی رو برداشت حال و احوال پرسی کردیم ... زینب ـ وااای فرزانه کجا بودی گوشیت خاموش بود تلفن خونه رو هم جواب نمی دادین بخدا من و مامان مردیم از نگرانی 😰😰😰😰 خخخ شرمنده زینب این گوشی من تو مواقع ضروری شارژ باتریش خالی میشه 😅😅😅 زینب ـ خب حالا کجا بودین؟؟ هیچی با مامان یه سر رفتیم بیرون ...شما چیکار میکنین ؟ به خونه سر میزنی به گلا اب میدی؟؟؟ اره خیالت راحت بیشتر وقتا بابا خودش میره ... من و مامانم امروز خونه رو ریختیم بهم داریم تمیز کاری میکنیم ... خسته نباشید راستی از عموم اینا چه خبر اصلا می بینیشون ؟؟؟؟؟ اره یکی دوبار زن عموت اومد خونه ما ...حالش خوب بود دلتنگتون بودن اقا محسنم رفته سوریه ست... اها باشه سلام برسون ... دیگه مزاحم نمیشم فعلا عزیزم خدا نگهدار... زینب ـ بزرگیتو میرسونم خداحافظ... مامان محسن رفته سوریه .. جدی زینب بهت گفت ؟ اره .. خدا پشت و پناهش باشه ان شاالله ... فرزانه ـ الهی امین ... زینب و مامانش در حال تمیز کردن خونه بودن زینب مامان جان بیا ناهار اماده ست الان میام مامان بزار این کشوو رو خالی کنم الان میام ... کشوو رو که از جاش در اوردم از پشت کشو یه پاکت نامه افتاد زمین ... عه این چیه دیگههه ... نامه رو برداشتم روش و خوندم ... وااای خداااا .... خااااک برسرم این نامه عباسه ...😰😰😰😰 واااای من چیکار کردم باید بعد شهادت به دست فرزانه میرسوندم ... بغضم گرفت زدم زیر گریه بلند بلند گریه میکردم .... مامانم اومد تو اتاق ... دخترم چی شده چرا گریه میکنی ... پاکت و نشونش دادم ... مامان اینو ببین ... خب این چی هست ..؟؟. ماامااان این نامه ی عباس به فرزانه بود که داداش قبل رفتنش به من داد که بعد از شهادتش به فرزانه بدم ...😭😭😭 مامان من بد قولی کردم عباس منو نمیبخشه اون بهم اطمینان کرده بود اخه من چطور یادم رفت ... 😭😭😭😭😭 الان ۲ماه گذشته ... خاک بر سر گیجم کنم ... خب حالا گریه نکن کارییه که شده امان از دست تو ...حواست کجا بوده اخه .... اشکال نداره ...حالا چی توش نوشته بوده...؟؟ نمیدونم والا بازش نکردم باید خود فرزانه باز کنه... حالا بیا بریم ناهارتو بخور بهشون زنگ میزنیم میگیم .... پاشوو دخترم سفره بازه غذا سرد میشه... شاید خواست خدا بوده ... ادامه دارد.... نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357 📗📘📙📔📕📓📒📘