eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.3هزار عکس
35.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی شهدای استان زنجان 🇮🇷 فرمانده صلوات @zandahlm1357
↙️ ابراز ناراحتی رهبر معظم انقلاب از بی عدالتی در فضای مجازی 🔹 رهبر معظم انقلاب: امروز در فضای مجازی انسان گاهی اوقات بی‌عدالتی مشاهده میکند؛ خلاف میگویند، تهمت میزنند، دروغ میگویند، قول بغیر علم میگویند؛ اینها بی‌عدالتی است، اینها نباید انجام بگیرد. 🔹 آن کسی که با فضای مجازی سر و کار دارد، باید خودش مراقبت کند، و آن کسی که فضای مجازی را در اختیار دارد، بایستی مراقبت مضاعف بکند که این کارها انجام نگیرد. یاد بگیریم، عادت کنیم که عادلانه با مردم رفتار بکنیم؛ عادلانه. 🔹 حرف هم که میزنیم، شما ممکن است با یک نفری بد باشید، او را قبول هم نداشته باشید؛ عیبی ندارد، نظر شما است، ممکن است نظر درستی هم باشد امّا این را با تهمت، با دروغ، با اهانت، با این چیزها نبایستی آلوده کرد؛ آلوده شدنِ اینها خیلی بد است. فرمانده صلوات @zandahlm1357 🇮🇷
🔴 تشییع جنازه‌های عظیم شهدا باید در تاریخ ثبت شود 🔺 رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی شهدای استان زنجان: یکی از چیزهای مغفولی که باید حتماً توجّه بشود، تشییع جنازه‌ی شهدا است. در دوران جنگ هر چند روز یکبار در این شهرها تشییع جنازه‌های عظیمی راه می‌افتاد، مردم می‌آمدند، شعرا شعر میگفتند، نوحه درست میکردند، سینه میزدند، به نام شهدا، به یاد شهدا؛ اینها در هیچ جای دنیا نیست، اینها به یاد ماندنی است،‌ اینها را باید ثبت کرد و نگه داشت. ۱۴۰۰/۰۷/۲۴ 🇮🇷 فرمانده صلوات @zandahlm1357
رئیس‌جمهور: اقتصاد کشور را به مذاکره گره نمی‌زنیم حجت الاسلام رئیسی در سخنانی پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب: 🔹سند گام دوم انقلاب راهنمای تحول در همه بخش‌های کشور و پاسخ به نیاز مردم است. 🔹امروز با واکسیناسیون گسترده گام بزرگی در صیانت از سلامت مردم برداشته شده و با تأمین کالاهای اساسی نگرانی‌ها در این زمینه رفع شده است. 🔹 سیاست خارجی کشور تعامل گسترده با دنیا به‌ویژه همسایگان است. 🔹 اقتصاد کشور را به مذاکره و مانند آن گره نمی‌زنیم، ما به آنچه تعهد کردیم پایبند هستیم اما آمریکا و اروپایی‌ها دچار بحران در تصمیم‌گیری هستند. 🇮🇷 فرمانده صلوات @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کلام ناب رهبر انقلاب حفظه‌الله درباره تخت جمشید افتخاریست برای ما در کشتی زندگی می کنیم که سکان این کشتی، به دست رهبری با درایت و بصیرت است.♥️ 🇮🇷 فرمانده صلوات @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و چهل و ششم عبدالله از روی صندلی بلند شد و با قدم‌هایی سنگین از اتاق بیرون رفت تا راحت‌تر صحبت کنم و من قفسه سینه‌ام از حجم بغض به تنگ آمده و باز عاشقانه مقاومت می‌کردم که به شیرینی پاسخ دادم: «من خوبم! تو چطوری؟ خیلی درد داری؟» به آرامی خندید و به گمانم به همین خنده، درد در بدنش پیچید که برای چند لحظه ساکت شد و بعد با صدایی که از شدت درد بُریده بالا می‌آمد، جواب داد: «منم خوبم، با تو که حرف می‌زنم هیچ دردی ندارم. دردِ من فقط نگرانی برای تو و اون فسقلیه! شما که خوب باشید، منم خوبم!» و چه حرفی زد که قلبم از زخم جدایی حوریه شکاف خورد و چقدر خدا خدا می‌کردم که بوی خون این قلب زخمی در صدایم نپیچد و باز با متانت جوابش را بدهم: «منم وقتی صدای تو رو میشنوم آروم میشم...» و ترسیدم کلامی بیشتر بگویم و از سوز صدایم به آتش سینه‌ام پی ببرد که ساکت شدم تا او شروع کند: «الهه جان! شرمندم! بازم به خاطر من اذیت شدی! اگه یخورده بیشتر حواسم رو جمع کرده بودم، شاید اینجوری نمی‌شد!» از دردِ دل مردانه‌اش، چهارچوب بدنم به لرزه افتاده و سراپای وجودم از غصه می‌سوخت که اگر همه سرمایه زندگی‌مان از دست رفته و او خودش را سرزنش می‌کرد، من پاره تنم را از دست داده بودم که همچنانکه به آهنگ دلنشین صدایش دل سپرده بودم، بی‌صدا گریه می‌کردم تا باز هم برایم بنوازد: «ولی نمی‌ذارم تاوان اشتباه منو شما بدین! از هر جا شده قرض می‌کنم و پول پیش خونه رو جور می‌کنم. هر طور شده یه خونه خوب براتون تهیه می‌کنم. تو فقط غصه نخور!» و شاید نفس‌های خیسم را از پشت تلفن می‌شنید که او هم شیشه صدایش از بارش گریه نَم زد و با لحنی که از سوختن زخم‌هایش هر لحظه بیشتر می‌لرزید، تمنا کرد: «قربونت بشم الهه جان! آروم باش عزیز دلم! اگه غصو بخوری، حوریه هم غصه می‌خوره! به ماه دیگه فکر کن که حوریه به دنیا میاد! پس به خاطر حوریه آروم باش!» و دیگر حوریه‌ای در جانم نبود که به هوای آرامش قلب کوچکش خودم را آرام کنم که گلویم از هجوم بغضی مادرانه به تنگ آمد و باز به خاطر مجیدم، با دست دهانم را گرفته بودم تا زمزمه گریه‌های بی‌صدایم را نشنود، ولی سکوت سنگینم بوی یأس و مصیبت می‌داد که پای دلش لرزید: «الهه... چیزی شده؟» از شدت گریه چانه‌ام به لرزه افتاده و زبانم قدرت تکان خودن نداشت، ولی نغمه ناله‌های نمناکم را حِس می‌کرد که نفس‌هایش به تپش افتاد: «الهه! تو رو خدا یه چیزی بگو! چی شده؟» و مگر می‌توانستم در آغوش گرم و مهربان مرد زندگی‌ام بیش از این صبوری کنم که شیشه شکیبایی‌ام شکست و ناله‌ام به گریه بلند شد. دیگر نمی‌فهمیدم مجید چه می‌گوید و از ضجه‌های دردناکم چه حالی شده که موبایل از دستم افتاد. تمام ملحفه سفید را روی صورتم مچاله کرده بودم و طوری جیغ می‌کشیدم که عبدالله و پرستار وحشتزده وارد اتاق شدند. نفسم از شدت گریه بند آمده و می‌دانستم با این هق هق گریه، نفس مجیدم را هم به شماره انداخته‌ام. پرستار با عجله به سمت من آمد و عبدالله فهمید چه خبر شده که سراسیمه موبایل را از روی تخت برداشت و صدا زد: «مجید نترس! نه، نه! چیزی نشده! بهت میگم چیزی نشده. الهه... الهه فقط یه خورده دلش گرفته!» و مجید چطور می‌توانست باور کند این ضجه‌ها از یک دلتنگی ساده باشد که دیگر دست از سر عبدالله بر نمی‌داشت و عبدالله با درماندگی پاسخ می‌داد: «چیزی نشده مجید! نترس! الهه حالش خوبه...» و من که می‌دانستم دل عاشق مجید دیگر این دروغ‌ها را باور نمی‌کند، از تهِ دل نام حوریه را صدا می‌زدم و دیگر به حال خودم نبودم که با مجیدم چه می‌کنم که از سوزِ دل ضجه می‌زدم: «بچه‌ام از دستم رفت! دخترم از دستم رفت! دلم براش تنگ شده! به خدا دلم خیلی براش تنگ شده! دلم می‌خواد یه بار بغلش کنم! فقط یه بار بوسش کنم...» و تاوان این ناله‌های بی‌پروایم را عبدالله می‌داد: «مجید نترس! میگم، بهت میگم چی شده! آروم باش...» چند پرستار دورم ریخته و می‌خواستند به هر وسیله‌ای آرامم کنند و آرامش من تنها بوسه به صورت دخترم بود که به درگاه خدا التماس می‌کردم: «خدا... من بچه‌ام رو می‌خوام... من فقط بچه‌ام رو می‌خوام...» با ما همراه باشید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ツ 🌷فرازی از بیانات حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره از محبت اهل‌بیت علیهم‌السلام نباید دست برداشت! https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani - تصنیف : سکوت - علیرضا افتخاری.mp3
6.3M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 گفتند، سرودند، نوشتند و گذشتند این نغزترین شعر خدا را ننوشتند دردا و دریغا که قلم‌ها و زبان‌ها نجوای شب و سوز دعا را ننوشتند از خلوت آغوش شبانگاه سرودند آغوش وداع شهداء را ننوشتند گفتند و نوشتند زمستان و خزان را سرسبزترین فصل شُما را ننوشتند دیدند فُراتی شده است از هر مژه جاری حتی نَمی از اشک صفا را ننوشتند خون گریه کن ای دوست، بر این نکته که آنها آمیزه‌ی لبخند و بُکاء را ننوشتند گفتند، سرودند، نوشتند و گذشتند این نغزترین شعر خدا را ننوشتند 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی" همرزمان حسین علیه السلام" اثر " ده گفتار در تحلیل مبارزات سیاسی امامان معصوم" تولید ایران صدا با صدای
مصطفي اسماعيل مصطفي اسماعيل خداي متعال، ملت ما را كه يك حركت و يك مجاهدت كردند، هزاران پاداش داد. يكي از نعم همين است كه الحمدلله جو، جو قرآني است. من يادم مي‌آيد كه در سابق، بعضي از اين موج‌هاي راديويي را با زحمت پيدا مي‌كردم. راديوهاي مصر را باز مي‌كردم و با زحمت آن را مي‌شنيدم. ما رفيقي داشتيم - خدا رحمتش كند - او به مصر رفته بود، چند ماه در آن جا مانده بود و نوارهاي ابوالفتاح، شيخ مصطفي اسماعيل و محمد رفعت و امثال آنان را به اين جا آورده بود. مخصوصا من از نوار ابوالفتاح خيلي خوشم مي‌آمد؛ آن را گوش مي‌كردم. بعدها هم با صداي شيخ مصطفي اسماعيل آشنا شدم. بعد كه شيخ مصطفي اسماعيل را شناختم، بقيه يادم رفت. بيانات در مراسم توديع با قاريان قرآن: استاد شحات محمد انور و استاد محمد بسيوني ۰۱/۱۲/۱۳۶۹ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸✨ 🌺🍃همانطوری که شبها خواب هستی و دنیا را به خدا میسپاری الان هم که بیداری بگذار او دنیا را اداره کند او همیشه بیدار است... کسی که به قدرت خداوند یکتا ایمان داره،یک ذره دلواپسی به دلش راه نمیده،چون میدونه که مالک دنیا خداست در هر حال و احوالی هستی خدارو فراموش نکن چون تنها با یاد خداست که دل آرام میگیرد 🌺🍃قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (سوره توبه آیه۵۱)🌿 ✅بگو هرگز جز آنچه خدا برای ما خواسته به ما نخواهد رسید، اوست مولای ما، و البته اهل ایمان در هر حال باید بر خدا توکل کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ - زمر 67 📖 آنان آن گونه که شایسته است خدا را نشناخته‌اند (این است که تو را به شرک می‌خوانند. خدا آن کسی است که) در روز قیامت سراسر کره‌ی زمین یکباره در مشت او قرار دارد و آسمانها با دست راست او در هم پیچیده می‌شود. خدا پاک و منزّه از شرک آنان (و دورِ دور از انبازهای ایشان و فراتر از اندیشه‌ی انسان) است. 📺 تلاوت زیبای آیه 67 سوره مبارکه زمر با صدای استاد عبدالباسط
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
جنبش نصربن سيّار در سال ۱۹۸ هجرى، نصر بن سيّار بن شيث عُقَيلى، كه پس از مرگ هارون الرشيد با فرزندش امين عبّاسى بيعت كرده بود، از شكست امين آزرده شد و به انگيزه مخالفت با مأمون، در ناحيه شمالى حلب، در سرزمين مُضَر به شورش برخاست و بر منطق بسيارى چيره شد. وى گرچه در سال ۱۹۸ در نبرد با طاهر ذواليمينين تاب پايدارى نياورد و عقب نشست، در سال ۱۹۹ امّا بار ديگر نيرو گرفت و حرّان را محاصره كرد. اين بار، مأمون، عبدالله بن طاهر را به جنگ او گسيل داشت و پس از يك سال مقاومت، او را گرفت و به بغداد فرستاد. https://eitaa.com/zandahlm1357
♨️شبهه ۱۳ اگر خداوند اینهمه قدرت دارد پس چرا ظالمان را از بین نمیبرد