eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.4هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
عموما تراریوم ها نیاز های یکسانی دارند برخی نیاز ها در بعضی مدل ها بیشتر و در بعضی کمتر می باشد . بهترین روش نگهداری تراریوم ، رسیدگی به نیازهای تراریوم است. نیازهای تراریوم به 3 بخش تقسیم می شود : نور ، رطوبت و تهویه . اگر این سه مورد رعایت شود تراریوم شما سالها زنده و شاداب خواهد ماند . 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357 نور : گیاهان برای عمل فتوسنتز به نور نیاز دارند به همین خاطر در تراریوم از گیاهانی استفاده می شود که به کمترین میزان نور برای فتوسنتز نیاز دارند . اما باز هم بدون نور امکان رشد نیست به همین خاطر می توان از نور های مصنوعی که کار نور خورشید را برای گیاهان انجام می دهند استفاده می کنیم با این کار شما می توانید تراریوم را در محیطی مانند انباری ، زیرزمین یا حتی ایستگاه مترو که کمترین میزان نور را هم ندارند نگاهداری کنید . مقدار زمان کافی برای نوردهی تراریوم 12 ساعت در روز می باشد . روشنایی بیشتر مشکلی در گیاهان ایجاد نمی کند اما بهتر است زمان استاندارد را رعایت کرد 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357 آبیاری : آبیاری تراریوم معمولا ماهی یکبار در فصول سرد و ماهی دو بار در فصول گرم می باشد. اما این در مورد همه مکان ها یکسان نیست . ممکن است خانه ای در زمستان دمای متعادلی داشته باشد و خانه ای دمای بسیار گرمتری . به همین خاطر زمان و مقدار دقیق آبیاری توسط خودتان در محیط مربوطه تشخیص داده می شود . آب باید به مقداری پای ریشه ها داده شود که در کف تراریوم ( لایه لیکا)نیم سانتیمتر آب دیده شود به این ترتیب هم به راحتی موقع آبیاری تشخیص داده می شود و هم آب موجود در لایه زیرین رطوبت داخلی را تامین می کند 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357 تهویه : همانطور که ما نیازمند هوای تازه و اکسیژن برای زنده ماندن هستیم گیاهان نیز این نیاز را دارند . حال شما می توانید تهویه را به صورت دستی روزانه با باز کردن درب تراریوم به مدت چند دقیقه انجام دهید و یا از قانون هشت شانزده پیروی کنید . به این صورت که صبح تا ظهر 8 ساعت درب تراریوم را نیمه باز و شانزده ساعت آنرا ببندید 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357 مراقبت های ویژه : – تراریوم را مرتب کنترل نمایید . اگر مقدار قطرات آب روی دیواره تراریوم بیش از حد زیاد شده است درب تراریوم را باز کنید تا علاوه بر کاهش میزان رطوبت ، هوای داخل آن نیز تهویه شود . – یک تراریوم در بسته هفته یا ماهی یکبار به آبیاری نیاز دارد ، آن هم زمانی که هیچ آبی روی دیواره تراریوم مشاهده نشود. – توجه داشته باشید که تراریوم هیچ محلی برای زهکش آب اضافی ندارد لذا از آبیاری بیش از حد پرهیز ککنید . آب اضافی باعث رشد کپک ها و قارچ ها می شود. 🆔https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل چهارم: ادعیه و آداب سواری از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: چون کسی بر چهارپایی سوار شود و "بسم اللَّه" بگوید، ملکی ردیف او می‌شود و او را نگاه می‌دارد تا فرود آید و اگر در وقت سوار شدن "بسم اللَّه" نگوید، شیطان ردیف او می‌شود و به او می‌گوید: خوانندگی بکن و اگر نتواند خوانندگی کرد، به او می‌گوید که آرزوهای باطل محال بکن، پس او پیوسته در آرزو است تا پایین آید. و فرمود: هرکه در وقت سواری بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّهِ، اَلحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَما کُنّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا اَنْ هَدانَا اللَّهُ، سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَما کُنّا لَهُ مُقْرِنِینَ» البته، محفوظ باشد خود و چهار پایش تا فرود آید. از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: هرکه سوار شود و آیة الکرسی بخواند، پس بگوید: «اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا اِلهَ اِلّا هُو الحَیُّ القَیُّومُ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ، اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ»، حق تعالی به ملائکه خطاب فرماید: بنده من می‌داند که گناهان را غیر از من کسی نمی آمرزد، پس گواه باشید که گناهان او را آمرزیدم. از امیرالمؤمنین علیه السلام منقول است: چون سوار شوید بر چهارپایان، خدا را یاد کنید و بگویید: «سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَما کُنّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَاِنّا اِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ» [زخرف/آیه ۱۴ - ۱۳]. از علی بن ربیعه منقول است: امیر المؤمنین علیه السلام چون پا در رکاب گذاشتند گفتند: «بِسْمِ اللَّهِ»، پس چون درست سوار شدند، این دعا را خواندند: «اَلحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذِی کَرَّمَنا وَحَمَلَنا فِی البَرِّ وَرَزَقَنا مِنَ الطَّیِّباتِ، وَفَضَّلَنا عَلی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقَ تَفْضِیلاً، سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَما کُنّا لَهُ مُقْرِنِینَ»، پس سه مرتبه «سُبْحانَ اللَّهِ»، و سه مرتبه «اَلحَمْدُ للَّهِ ِ»، و سه مرتبه «اَللَّهُ اَکْبَرُ» فرمودند. پس این دعا خواندند: «رَبِّ اغْفِرْ لِی فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ». در روایت دیگر منقول است: چون حضرت صادق علیه السلام پا در رکاب می‌گذاشتند، می‌فرمودند: «سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَما کُنّا لَهُ مُقْرِنِینَ»، و هفت مرتبه «اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ»، و هفت مرتبه «لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ» می‌گفتند. و در روایت دیگر منقول است: چون آن حضرت سوار شتر می‌شدند، این دعا می‌خواندند: «بِسْمِ اللَّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّهِ سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَما کُنّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَاِنّا اِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ». از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: بر کوهان هر شتری شیطانی هست، چون سوار آن شوید چنانچه خدا فرموده است بگویید: «سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَما کُنّا لَهُ مُقْرِنِینَ». در حدیث معتبر منقول است: چون چهار پای حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم به سر در می‌آمد یا پایش می‌لغزید، این دعا می‌خواندند: «اَللَّهُمَّ اِنِّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ وَمِنْ تَحْوِیلِ عافِیَتِکَ وَمِنْ فُجْأَةِ نَقِمَتِکَ». در حدیث دیگر منقول است: شخصی به خدمت حضرت صادق علیه السلام شکایت کرد که دابه من گهگیر است و در هنگام رفتار یک دفعه می‌ایستد. حضرت فرمود: این آیه در گوشش بخوان: «اَ وَلَمْ یَرَوْا اَنّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمّا عَمِلَتْ اَیْدِینا اَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِکُونَ وَذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَکُوبُهُم وَمِنْها یَأْکُلُونَ» [یس / آیه ۷۲ - ۷۱].حلیة_المتقین #https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام اقای پوراحمد ممنون از اینکه وقتتون رو در اختیارم گذاشتید من دختری هستم ۲۳ساله.خواستگارانی که راه میدم به سطح خونوادگیمون میخورن خب خدارو شکر خواستگار مدام زنگ میزنن خونمون.. اما چند وقت پیش یکی از فامیلامون یکی رو معرفی کردن و من هم قبول کردم بیان با توجه به این که یه بار ازدواج کرده،اما یه هفته بیشتر باهم نبودن وهیچ ارتباطی نداشتن. ما با ایشون ۳جلسه صحبت کردیم و در انتها با توجه به اینکه دو خونواده خبر داشتن با هم تلگرامی یه سری سوالات رد و بدل کردیم که خیلی از اشتباهات و سوء تفاهماتمون برطرف شد از نظر من نسبتا همه چی خوبه و شرایط طرف همونی هست که میخوام ولی تنها مشکلم ازدواجشه که خونوادمم باهاش کمی مشکل دارن حتی خیلی خواستگارا رو به این دلیل رد میکردیم که محل کارشون تهرانه ولی من با ایشون مشکل ندارم چون اخر هفته ها میاد ارون چون ارونی هست و این به علت وابستگی عاطفیش به خونوادشه و من کاشونی هستم. حالا من موندم بین منگنه خونواده خواستگارمم مهربون و با شخصیتن ناگفته نمونه طلاقی که گرفته علتش خونواده دختر بودن و اونا نمیخواستن و از اولشم به زور ازدواج کرده با خواستگارم من برای اینکه وابستش نشم بهشون گفتم که این ارتباطات تلگرامی بهتره نباشه چون سوالات مبهم روشن شده ، تا جلسه مشاور که انشاءالله هفته دیگس و ایشون قبول کرده پدرم برای اینکه بتونم عاقلانه و به دور از هر وابستگی و جو زدگی تصمیم بگیرم پیشنهاد کردن بریم تهران که الان هم تهران هستیم ما از روحیات حساسی برخورداریم به خصوص خودم و دوست ندارم مشکلات و مسائل زندگیم رو کسی بدونه اگر اومد و بعد ازدواج حرف از ازدواج قبلش شد من دوست ندارم و ممکنه هر نگاهی رو ترحم امیز یا …. تلقی کنم و یا مدام رفتارای من جنبه مقایسه ای پیدا میکنه..و این موجب ازارم میشه خواهشا کمکم کنید خییییییلی میترسم میترسم الان به عواقبش نگاه نکنم و تصمیم بگیرم. ایا دلخوش به این ازدواج باشم یا نه؟ 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
سلام استاد خداقوت یه سوالی داشتم از خدمتتون من یه دختر ۲۰ ساله مذهبی هستم که تا الان خواستگاران زیادی هم داشتم ولی بنده به شدت علاقه قلبی دارم که با یه فرد مناسب که سادات باشن ازدواج کنم و یه جورایی برام تبدیل شده به آرزو‌ … ولی خب تا الان فقط یه خواستگار سید داشتم که اونم خانواده به خاطر شرایطش موافقت نکردن .. من الان دارم سعی میکنم که خیلی روی این مورد حساس نباشم ولی بازم ته دلم یه چیز دیگه است .. من چه کار کنم؟ 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
سلام خسته نباشید استاد من دوتا مشکل دارم اول این که خانواده بنده هر موقع ای که می رم بهشون سر بزنم از همسر من و خانواده اش بد گویی میکنن .مخصوصا مادرم . و مشکل دومم هم اینه که همسر بنده دوست داره من هر شب به خانه مادرشان برویم .و من واقعا ازیت میشم چون مادر همسرم گله و شکایت میکنه و من هم نمیتونه به همسر بگم چون بالاخره مادرشون هستند و ناراحت میشن 🌸 پاسخ استاد پوراحمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و شانزدهم موکب‌های پذیرایی از زائران، در تمام کوچه خیابان‌های شهر نجف مستقر شده و هر یک به وسیله‌ای به رهگذران خدمت می‌کردند. در مقابل اکثر موکب‌ها هم صندلی‌هایی برای استراحت مردم تعبیه شده بود و حسابی ضعف کرده بودیم که در کنار یکی از موکب‌ها نشستیم و هنوز لحظاتی نگذشته بود که خادمان موکب با استکان‌هایی از شیر داغ و ظرفی پُر از نان شیرین به سمت‌مان آمدند. ظرف نان را با احترام تعارفمان می‌کردند و با چه مِهر و محبتی استکان‌های شیر را به دستمان می‌دادند که انگار از نور چشم خود پذیرایی می‌کردند و در خنکای یک صبح پاییزی، شیر داغ و نان شیرین چه حلاوتی را در مذاق‌مان ته نشین می‌کرد که جانی تازه گرفته و دوباره به راه افتادیم. ساعتی تا اذان ظهر مانده و ما همچنان در جاده نجف به کربلا با پای پیاده پیش می‌رفتیم و نه اینکه خودمان برویم که یقیناً جذبه‌ای آسمانی ما را از آن سوی جاده به سمت خودش می‌کشید که طول مسیر را حس نمی‌کردیم و با چشمه عشقی که هر لحظه بیشتر در جانمان می‌جوشید، به سمت کربلا قدم می‌زدیم. سطح مسیر پُر از جمعیت بود و گاهی به حدی شلوغ می‌شد که حتی بین خودمان هم فاصله می‌افتاد و به زحمت به همدیگر می‌رسیدیم. نیروهای امنیتی عراقی از ارتشی و داوطلبین مردمی، به طور گسترده در سرتاسر مسیر حضور داشتند و خودروهای زرهی ارتش مرتب تردد می‌کردند تا حتی خیال حرکتی هم به ذهن تروریست‌های تکفیری نرسد و با چشم خودم می‌دیدم با همه فتنه‌انگیزی‌های داعش در عراق، مسیر نجف تا کربلا به حرمت اولیای الهی و به همت نیروهای نظامی، از چه امنیت بالایی برخوردار است. مسیر جاده، منطقه ای نسبتاً خشک و صحرایی بود که نخل‌ها و درخت‌هایی به صورت پراکنده روئیده و کمی دورتر از جاده، نخلستان‌های محدودی قد کشیده بودند که زیبایی منطقه را دو چندان می‌کرد. دو طرف جاده پوشیده از موکب‌هایی بود که غرق پرچم‌های سرخ و سبز و سیاه و در میان نوای نوحه و مداحی، برای خدمت به میهمانان امام حسین (علیه‌السلام) از جان خود هزینه می‌کردند؛ از مادرانی که کودکان خُردسالشان را در حاشیه جاده گمارده بودند تا به زائران لیوانی آب مرحمت کرده یا دستمال کاغذی به دستشان بدهند تا پیرمردانی که قهوه مخصوص عراقی را در فنجانی کوچک به زائران تعارف می‌کردند و جوانانی که بدن خسته مردان را مشت و مال می‌دادند و حتی نیروهای نظامی و امنیتی که خم شده و قدم‌های زائران را نوازش می‌دادند و چه می‌کردند این شیعیان عراقی در اکرام عزاداران اربعین حسینی که گویی به عشق امام حسین (علیه‌السلام) مست شده و در آیینه چشمان خمارشان جز صورت سید الشهدا (علیه‌السلام) چیزی نمی‌دیدند که هر یک به هر بضاعتی خدمتی می‌کردند و هر کدام به زبانی اعلام می‌کردند که خدمت به میهمانان پسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) افتخار دنیا و آخرتشان خواهد بود. آسید احمد گاهی مجید را رها می‌کرد و همراه همسر و دخترش می‌شد تا من و مجید کمی در خلوت خودمان در این جاده شورانگیز قدم بزنیم و ما دیگر چشم‌مان جز عظمت این میهمانی پُر برکت چیزی نمی‌دید. نمی‌توانستم بفهمم امام حسین (علیه‌السلام) با دل اینها چه کرده که اینچنین برایش هزینه می‌کنند و می‌خواهند به هر وسیله‌ای از میهمانانش پذیرایی کنند که آهسته با مجید نجوا کردم: «مجید! اینا چرا اینهمه به خودشون زحمت میدن تا از ما پذیرایی کنن؟» با ما همراه باشید🌹💍https://eitaa.com/zandahlm1357
4_5985487091088231042.mp3
6.8M
➕ بعضی مقام‌ها، آنقدر بلندند که ترس همه‌ی وجودت را دربرمی‌گیرد! آیا من بعنوان یک انسان عادی، قابلیت ادراک چنین مراتبی را دارم، یا این عاشقی‌ها تنها اختصاص به معصومین و امامزادگان دارد؟ ➖ و بانوی کرامت، حضرت ام‌البنین سلام‌الله علیها به این سوال ما پاسخی عینی می‌دهد! ▪️ویژه‌ی وفات حضرت سلام‌الله‌علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪسے ڪه چهار پسر داشٺ نور چشم ترَش بدونِ ماه چہ شبها ڪه صبح شد سحرش اگر چہ صورٺ او را ڪسے ڪبود ندید بہ وقٺ دادنِ جان یڪ نفر نمانده برَش (س)🥀 🥀 🎧
۱۴. سوگند به خداوندی که مرا به حق برانگیخت، آنان که در عهد غیبت بر ایمان و اعتقاد به او ثابت می‌مانند، از کبریت احمر کمتر خواهند بود. اعلام الوری ۱۵. پدر و مادرم فدای او (حضرت مهدی علیه السلام) باد، او همنام من و شبیه من است. صحیفه مهدیه ۱۶. یاران حضرت مهدی (عجّل اللَّه فرجه الشریف) با آیات قرآن چشمشان روشن می‌شود؛ و تفاسیر آیات را با گوش جان می‌شنوند، و هر روزه جام حکمت را می‌نوشند. ینابیع الموده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا