#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: دنیا و آخرت یکی از بزرگان گوید: وای بر کسی که آخرتش را به دنیا فاسد میکند، سپس از آنچه که
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
سنایی
ای عشق تو را روح مقدس منزل
سودای ترا عقل مجرد محمل
سیاح جهان معرفت یعنی دل
از دست غمت دست بسر پای بگل
*
امر دیرا گرفت مردک مست
پای مزدش دو مرغ داد بدست
چون فشردش بزور کنک درشت
هر دو را مرده دید اندر مشت
کودک از کار خود جریده بماند
دست خالی و... دریده بماند
قصه ی طالب متاع غرور
همچنانست اگر نه یی کر و کور
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: حضرت علی علیه السلام فرمود: ما «باب الله» هستیم و راه خدا از طریق ما معرّفی و شناخته میشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
۱۵- نشان قبولی
نماز فرزندانی که با خشم به پدر و مادر خود نگاه میکنند قبول نمی شود. گرچه والدین، نسبت به آنان کوتاهی و ظلمی کرده باشند.
آری... وقتی ما از نردبان نماز، به معراج میرویم که پایههای آن، روی زمین محکمی باشد. ولی اگر روی یخ لغزنده یا زمین سُست قرار داده شود، بالا رفتن را مشکل یا غیر ممکن میسازد. کمال معنوی در سایه عبادات، آن هم با حسن رفتار و روابط شایسته اجتماعی حاصل میشود. مسائل دیگری هم در روایات بیان شده که مانع قبولی اعمال است، مانند شراب خوردن و غیر آن. البته نباید تصوّر شود که حال که خدا قبول
نمی کند، پس نماز نخواند و روزه نگیرد و... بلکه اینگونه روایات، نشان دهنده صعف عمل و کم ارزشی آن بخاطر رفتار و خصلتهای ناشایست عبادت کننده است.
پرتوی از اسرار نماز » نشان قبولی
قرآن، ثمره نماز را، باز داشتن از فحشاء و منکر میداند «إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ» (۱۰۹)
و این خاصیّت، مغز و محتوای اصلی نماز و نشان قبولی اعمال و عبادات است. هسته بی مغز، رشد نمی کند و ثمر نمی دهد. نماز بدون بازداشتن از بدی ها، همان عبادت بی محتواست.
امام صادق علیه السلام در بیان این نشانه، میفرماید: «مَنْ اَحَبّ اَنْ یَعْلَمَ اَقُبِلَتْ صَلاتُه اَمْ لَمْ تُقْبَل، فَلْینظُر هَلْ مَنَعتْهُ صَلاتُه عَنِ الْفَحشاءِ وَالمنکر؟ فَبقَدرِ ما ضَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنه» (۱۱۰)
هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته، به همان اندازه نمازش قبول شده است.
انجام کارها و عبادات آسان، از همه کس برمی آید، ولی عباداتی که دشوارتر است و همّت و اراده و رنج بیشتری لازم دارد، با ارزش تر و به کمال نزدیک تر است. قرآن، از کسانی که در دوران سختی، پیامبر خدا را یاری و پیروی کردند ستایش میکند. (۱۱۱) امام مجتبی علیه السلام با آنکه مرکب سواری داشت، ولی پیاده به سفر حج میرفت تا پاداش بیشتری داشته باشد. قرآن، از نماز شب خوانانی تمجید میکند که خود را از
بستر نرم و گرم جدا کرده به نیایش و نماز میپردازند. (۱۱۲)
علی علیه السلام فرموده است: «اَفْضَلُ الاعمالِ ما اَکْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَیْهِ» (۱۱۳)
برترین کارها آنست که خود را بر انجام آن وادار کنی.
قرآن، پاداش و مقام مجاهدان بزرگ و سخت کوش را برتر دانسته و میفرماید: «فَضَّلَ اللَّهُ الُْمجَهِدِینَ عَلَی الْقَعِدِینَ أَجْرَاً عَظِیماً» (۱۱۴)
۲- مهم تر باشد
در انجام کارها، رعایت «اهم و مهّم»، نشان عقل و عاقبت اندیشی و مصلحت شناسی است و اسلام، در کارها به آنچه که لازم تر و مفیدتر و مهم تر است تشویق میکند، چه در آموختن، چه در عبادت، چه در انفاق.
پیامبر اسلام فرموده است: «لا صَدَقَةَ وَ ذُورَحِمٍ مُحتاج» (۱۱۵)
با وجود بستگان نیازمند، انفاق و کمک به دیگران بی ارزش است.
و علی علیه السلام میفرماید: «لا قُربَة بِالنَوافِلِ اِذا اَضرَّتْ بِالْفَرائِضِ» (۱۱۶)
هر گاه نمازهای مستحب، به نمازهای واجب ضرر برساند، آنگونه عبادت، موجب قرب به خدا نخواهد بود.
۳- اثرش پایدارتر باشد
برکت، آثار فراوان و فواید ماندگار یک عمل و انسان است. کاری و عبادتی صفت کمال دارد که آثار آن زودگذر و ناپایدار نباشد.
علی علیه السلام میفرماید: «رُتَّ یَسیرٍ اَنْمی مِنْ کَثیرٍ» (۱۱۷)
چه بسا کارهای کم وناچیز، که از کارهای بسیار رشد ونموّ بیشتری دارد.
برخی از تألیفات و اقدامات شایسته و مراکز خدماتی به اندازه ای خیر و برکت و آثار وجودی دارد که بسیاری از آثار و نوشتهها و اعمال، فاقد آنست. پس برکت نیز یکی از شرایط کمال عبادات است.
#پرتویی از نماز
✍محسن قرائتی
https://eitaa.com/zandahlm1357
274.8K
سوال:
#حجاب_در_نماز
⁉️ چرا باید در نماز حجاب داشته باشیم مگر خدا به ما نامحرم است؟
#استادمحمدی
Part01_چگونه یک نماز خوب بخوانیم.mp3
18.99M
فایل صوتی/سخنرانی
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
با بیان استاد
#علیرضا_پناهیان
قسمت1️⃣
*چگونه دیگران را قانع کنیم نماز بخوانند؟
*تصور اشتباه از نماز خوب
*تعریف نماز خوب
1. کاهش نقایص زندگی
2. تنظیم روح آدمی
3. آباد کردن دنیا
4. کلید مقامات مادی و معنوی
*برخی از آثار نماز خوب
*سادگی و راحت بودن نماز خوب
*نماز ابتدایی، رعایت ادب
*نماز در مرحله اول، رعایت ادب است، نه عشق بازی
*خدا آداب نماز را واجب کرده، نه حال و گریه را
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: فصل چهارم در طهور است و آن یا آب است، و آن در این باب اصل است، و یا ارض است . بدان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
فصل پنجم در شمهاى از آداب وضو است به حسب باطن و قلب
من ذلک ما ورد عن الرّضا علیه السلام : انَّما امرَ بالوضُوء لیکونَ العبـد طـاهراً اذا قـام بـینَ یـدىِ
الْجبارِ و عنْد مناجاته ایاه ،مطیعاً لَه فیما امرَه نَقیاً منَ الْادناسِ و النَّجاسۀِ؛ مع ما فیه مـنْ ذَهـابِ
الکَسلِ و طَرْد النُّعاسِ و تَزْکیۀِ الْفُؤاد للْقیامِ بینَ یدىِ الْجبارِ، و انّما وجب على الْوجه و الْیـدینِ و
الرّأْسِ و الرَّجلَینِ، لَانَّ العبد اذا قام بینَ یدىِ الْجبارِ، فَانّما ینْکَشف منْ جوارِحه و یظْهرُ ما وجـب
فیه الوضُوء؛ و ذلک انَّه بِوجه یسجد و یخْضَع ،و بِیده یسأَلُ و یرْغَب و یرْهب و یتَبتَّـلُ، و بِرَأْسـه
یستَقْبِلُه فى رکوعه و سجوده ،و بِرِجلَیه یقُوم و یقْعد ...(110 (
الخبر مى فرماید: همانا امر شده است به وضوء تا آن که بنده پاك باشد هنگامى کـه مـى ایـستد
مقابل خداى جبار و وقت مناجات نمودن او حق را و براى آن که مطیع باشد در آنچـه او را امـر
فرموده و پاکیزه باشد از کثافات و نجاست؛ با آن که در آن است فوائـد دیگـر از قبیـل برطـرف
شدن کسالت و رفع شدن چرت و پاکیزه شدن دل براى ایستادن در مقابل خداى جبار .
تا اینجا نکته اصل وضو را بیان فرمود؛ و اهل معرفت و اصحاب سلوك را متنبه نمود به این کـه
در محضر مقدس حقّ جلّ و علا ایستادن و مناجات با قاضى الحاجات نمودن را آدابى است کـه
باید منظور شود؛ حتّى با قذارات صوریه و کثافات ظاهریه و کسالت چشم ظاهر نیز نباید در آن
محضر رفت چه جاى آن که دل معدن کثافات باشد و قلب مبتلاى به قاذورات معنویه که اصـل
همه قذارات است باشد . با آن که در روایت است که خداى تعالى نظر نمـى کنـد بـه صـورتهاى
شما بلکه نظر مى فرماید به قلب هاى شما (111 .(و با آن که با آنچه انسان به حق تعـالى توجـه
مىکند و آنچه که از عوالم خلقیه لایق نظر به کبریاى عظمت و جلال است قلب اسـت و دیگـر
جوارح و اعضاء را از آن حظّ و نصیبى نیست، مع ذلک طهارت صوریه و نظافـت ظاهریه را نیـز
اهمال ننموده اند: صورت طهارت را براى صورت انسان مقرر فرمودند، و باطن آن را بـراى بـاطن
. او و از آن که تزکیه قلب را در این حدیث شریف از فوائد وضوء قرار داده، معلوم شود که بـراى
وضوء باطنى است که به آن تزکیه باطن شود؛ و نیز رابطه مـا بـین ظـاهر و بـاطن و شـهادت و
غیب معلوم شود؛ و نیز استفاده شود که طهور ظا هرى و وضوء صورى از عبادات است و اطاعـت
رباست، و از این جهت طهور ظاهر موجب طهور باطن گردد، و از طهارت صورى تزکیـه فـؤاد
حاصل شود . بالجمله، سالک الى اللَّه باید در وقت وضوء متوجه شود به اینکه مى خواهد متوجـه
محضر مقدس حضرت کبریا شود؛ و با این احوالِ قلوب که او را است، لیاقت محضر ندارد، بلکـه
شاید مطرود از درگاه عزّ ربوبیت شود؛ پس، دامن همت به کمر زند که طهـارت ظـاهرى را بـه
باطن سرایت دهد و قلب خود را، که مورد نظر حق، بلکه منزلگاه حضرت قـدس اسـت، از غیـر
حقّ تطهیر کند و تفرعن خود و خودیت را، که اصل اصول قذارات ا ست، از سر بیفکند تـا لایـق
مقام مقدس شود . و پس از آن، حضرت رضا سلام اللَّه علیه وجه اختصاص اعضاى مخـصوصه را
در وضو بیان مىفرمایند و مىگویند :
و همانا واجب شد بر رو و دو دست و سر و دو پا، زیـرا کـه بنـده وقتـى کـه ایـستاد در حـضور
حضرت جبار، همانا منکشف مى شود ا ز جوارح او و ظاهر گـردد آنچـه کـه وضـوء در آن واجـب
شود؛ زیرا که با رویش سجده کند و خضوع نماید، و با دستش سؤال و رغبت و رهبـت نمایـد و
منقطع به حق شود، و با سرش استقبال کند حق را در رکوع و سجودش، و با پاهایش بایستد و
بنشیند .
حاصل فرموده آن جناب آن است که چون ای ن اعضا را دخالت است در عبودیت حـق و از ایـن
اعضا ظاهر شود آن، از این جهت تطهیر آنها لازم شده است . پـس از آن، چیزهـایى کـه از آنهـا
ظاهر شود بیان فرمودند و راه اعتبار و استفاده را براى اهلش بـاز نمودنـد و اهـل معـارف را بـه
اسرار آن آشنا فرمودند به این که آنچه محل ظه ور عبودیت است در محضر مبـارك حـقّ بایـد
طاهر و پاکیزه باشد و اعضاء و جوارح ظاهریه، که حظّ ناقصى از آن معـانى دارنـد، بـى طهـارت
لایق مقام نیستند؛ با آنکه خضوع از صفات وجه بالحقیقـه نیـست و سـؤال و رغبـت و رهبـت و
تبتّل و استقبال هیچ یک از شئون اعضاى حسیه نیستند، و لى چون این اعضاء مظاهر آنها است
تطهیر آنها لازم آمد . پس، تطهیر قلب که محل حقیقى عبودیت و مرکز واقعى این معانى اسـت
تطهیرش لازم تر است؛ و بدون تطهیر آن اگر با هفت دریا اعضاء صوریه را شست و شـو نماینـد،
تطهیر نشود و لیاقت مقام پیدا نکند، بلکه شیطان را در آن ت صرّف باشد و از درگاه عزّت مطرود
گردد .
وصل: و من ذلک ما عن العلَلِ بِاسنادهقالَ : جاء نَفَرٌ منَ الیهود الى رسولِ اللَّه صلى اللَّه و علیه و
آله. فَسأَلُوهعنْ مسائ