۵-۴-۲-۱- متزلزل کردن پایههای اخلاقی مملکت و ازبین بردن حجاب و عفاف و فاصله ی بین زن و مرد
می دانید قبل از انقلاب این مملکت چگونه بود؟ در طول پنجاه سال چگونه پایههای اخلاقی در این مملکت عمداً و با حساب و پیگیری متزلزل شد؛ زنان و دختران و جوانان را به چه وضعی کشاندند؟ اگر میدانستید، آن گاه میفهمیدید طبقه ی جوان صالح و نورانی - چه دختران و چه پسران که در بخشهای مختلف جامعه هستند - چقدر ارزش دارند. [۲]
امروز عدد مطلق و نسبی محقّقین زن، اساتید زن، دانشمندان زن در رشتههای مختلف، متفکّرین و نویسندگان زن که در رشتههای گوناگون فکر میکنند، صاحب نظرند و قلم میزنند، ادبای زن، شعرای زن، هنرمندان زن - قصه نویس ها، شاعرها، نقّاشها - بمراتب بیش تر از دوره ی طاغوت است؛ یعنی آن دوره ای که به نام طرفداری از زن، حجاب و عفاف و وجود فاصله ی بین زن و مرد را بکلّی از بین برده بودند و روزبه روز هم این بی بندوباری را ترویج میکردند؛ حتّی در مواردی از کشورهای اروپایی هم بدتر و تندتر عمل میکردند. [۳]
۶-۴-۲-۱- به انحطاط کشاندن و وادار کردن زنان به ساختن شخصیت کاذب از طریق جلوه گری و مشغول کردن او
زن را وادار میکردند که به وسیله ی جلوه گری و جلب چشمها به سمت خود، برای خویش یک شخصیت کاذب درست کند. این، برای زن انحطاط بود
و پیشرفت نبود. آیا جنایتی بزرگتر از این نسبت به زن وجود دارد که بیایند سر او را با آرایش و مُد و جلوه گری و لباس و طلا و زیورآلات بند کنند و از او به عنوان یک ابزار و وسیله، در راه مقاصد گوناگون استفاده کنند و نگذارند در میدان سیاست و اخلاق و تربیت وارد بشود؟ این، آن کاری است که در رژیم گذشته، دقیقاً و بابرنامه انجام میگرفت. [۱]
۷-۴-۲-۱- ضدّ اسلامی بودن پوشش و رفتار زنان در محیطهای گوناگون
دوران طاغوت که انسان وقتی به داخل محیطی میرفت، احساس میکرد در آن محیط، همه چیز ضدّ اسلام است. به یک مسلمان و به یک آدم متدیّن که میرسیدند، نگاهها از روی بغض، از روی سردی و از روی بی اعتنایی بود. رفتار زنان؛ پوشش زنان؛ برخورد مردان؛ جلف گریهایی که گاهی بعضی از مردان و زنان میکردند؛ همه چیز غیر اسلامی بود. [۲]
۸-۴-۲-۱- ورود در وادی علم به قیمت کنار گذاشتن دین، تقوا، عفاف و وقار اسلامی
زن، در جامعه ی خودباخته ی نظامِ پلید پادشاهی، حقیقتاً و از همه ی جوانب مظلوم بود. اگر زن میخواست وارد مقوله ی علم بشود، باید قید دین و تقوا و عفاف را میزد. مگر یک خانم مسلمان، در دانشگاهها و محیطهای آموزشی و مراکز علمی و فرهنگی میتوانست به آسانی حجاب و متانت و وقار خود را حفظ کند؟ مگر ممکن بود؟ مگر میشد یک زن مسلمان، در خیابانهای تهران و بعضی از شهرهای دیگر، با متانت و وقار اسلامی یا حتّی با حجاب نیمه کاره، راحت راه برود و از گزند زبان و حرکت هرزگان و دلباختگانِ به فساد و فحشای سوغات غرب، مصون بماند؟ کاری کرده بودند که در این مملکت، کسب علم برای زنها غالباً ممکن نمی شد. موارد استثنایی را کاری ندارم. به طور غالب،
رفتن زنان به وادی علم میسّر نمی شد؛ مگر با برداشتن حجاب و منصرف شدن از تقوا و وقار اسلامی! [۱]
در میدان سیاست و در زمینه ی فعّالیتهای اجتماعی هم همین طور بود. اگر زنی میخواست منصبی از مناصب اجتماعی و سیاسی را در ایرانِ دوران پادشاهی دارا باشد، باید قید حجاب و عفاف و وقار و متانت زن اسلامی را میزد. البته، بسته به این بود که خود این زن، جوهر و استعدادش چگونه باشد. [۲]
----------
[۲]: . بیانات در جلسه ی پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی ۲۲-۰۲-۱۳۸۲.
[۳]: . بیانات در دیدار گروه کثیری از بانوان نخبه در آستانه ی سالروز میلاد حضرت زهرا (س) ۱۳-۰۴-۱۳۸۶.
[۱]: . بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، قم ۲۶-۱۰-۱۳۶۸.
[۲]: . بیانات در دیدار اعضای انجمنهای اسلامی ادارات، کارخانهها و بیمارستانهای سراسر کشور ۴-۶-۱۳۷۱.
[۱]: . بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، قم... ۲۶-۱۰-۱۳۶۸.
[۲]: . همان.
#زن و باز یابی هویت حقیقی
✍مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
⚫️ چرا خود را به گریهزدن (تباکی) هم برای امام حسین(ع) ثواب دارد؟
◾️عزاداری امام حسین(ع) که به حق دربارهاش گفته شده: «مَنْ بَکی اوْ ابْکی اوْ تَباکی وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ» که حتی برای تباکی (خود را شبیه گریهکن ساختن) هم ارزش فراوان قائل شده، در اصل، فلسفهاش تهییج احساسات علیه یزیدها و ابنزیادها و به سود حسینها و حسینیها بوده. در شرایطی که حسین به صورت یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعی معین و نفیکننده راه و روش موجود معین دیگری است، یک قطره اشک برایش ریختن واقعاً نوعی سربازی است.
◾️ در شرایط خشن یزیدی، در حزب حسینیها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت نوعی از خود گذشتگی است. اینجاست که عزاداری حسین بن علی(ع) یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزه اجتماعی است.
◾️ اما تدریجاً روح و فلسفه این دستور فراموش میشود و مسئله شکل یک عادت به خود میگیرد که مردمی دور هم جمع بشوند و به مراسم عزاداری مشغول شوند، بدون اینکه نمایانگر یک جهتگیری خاص اجتماعی باشد و بدون آنکه از نظر اجتماعی عمل معنیداری به شمار رود، فقط برای کسب ثواب (که البته دیگر ثوابی هم در کار نخواهد بود) مراسمی را مجرّد از وظایف اجتماعی و بیرابطه با حسینهای زمان و بیرابطه با یزیدها و عبیداللههای زمان به پا دارند.
◾️ در چنین مراسمی است که اگر شخص یزید بن معاویه هم از گور به در آید حاضر است که شرکت کند، بلکه بزرگترین مراسم را به پا دارد. در چنین مراسم است که نه تنها «تباکی» اثر ندارد، اگر یک من اشک هم نثار کنیم به جایی برنمیخورد.
📕 استاد مطهری، بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صدساله اخیر، ص۸۳
https://eitaa.com/zandahlm1357
الأعراف
وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ
ﻭ ﺗﻮ، ﺍی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ، ﻫﺮ ﺻﺒﺢ ﻭ ﺷﺐ، ﻧﺎﻟﺎﻥ ﻭ ﺗﺮﺳﺎﻥ ﻭ ﻧﺠﻮﺍﻛﻨﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ﻭ ﺟﺰﻭ ﻏﺎﻓﻠﺎﻥ ﻧﺒﺎﺵ! (٢٠٥)
https://eitaa.com/zandahlm1357
17.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀دقایقی با فرازهای ملکوتی و سرشار از زیبایی و معنویت با صدای اکبرالقراء استاد مرحوم شیخ مصطفی اسماعیل
❇️سوره: آل عمران آیات ۱۹۳تا۱۹۴
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ملك متن حديث سورة الملك (۶۷) علىّ بن إبراهيم قال: حدّثنا محمّد بن جعفر، قال: حدّثنا محمّد بن أحمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
نبأ
متن حديث
سورة النبأ (۷۸) علىّ بن إبراهيم قال: حدّثنى أبى عن الحسين بن خالد عن أبى الحسن الرضا عليه السلام فى قوله (عمّ يتساءلون*عن النبأ العظيم*الّذى هم فيه مختلفون) قال: قال أميرالمؤمنين عليه السلام: ما للّه نبأ أعظم منّى، و ما للّه آية أكبر منّى، و لقد عرض فضلى علي الاُمم الماضية علي اختلاف ألسنتها فلم تقرّ بفضلي، و قوله (ألم نجعل الأرض مهاداً) قال
: يمهّد فيها الإنسان مهداً (و الجبال أوتاداً) أى أوتاد الأرض، (و جعلنا اللّيل لباساً) قال: يلبس علي النهار، (و جعلنا سراجاً وهّاجاً) قال: الشمس المضئية، (و أنزلنا من المعصرات) قال: من السّحاب، (ماء ثجّاجاً) قال: صبّ علي صبّ، (و جنّات ألفافاً)، قال: بساتين ملتفّة الشجر، (و فتحت السّماء فكانت أبواباً) قال: تفتح أبواب الجنان، (و سيّرت الجبال فكانت سراباً) قال: تسير الجبال مثل السراب الّذى يلمع فى المفازة، قوله (إنّ جهنّم كانت مرصاداً) قال: قائمة، (للطّاغين مآباً) أي: منزلاً، (لابثين فيها أحقاباً) قال: الأحقاب السنين، و الحقب ثمانون سنة، و السنة ثلاثمائة و ستّون يوماً، و اليوم كألف سنة ممّا تعدّون.
سوره نبأ (۷۸) علي بن ابراهيم از پدرش، از حسين بن خالد روايت كرده است كه ابوالحسن الرضا (ع) درباره آيه شريفه (از چه ميپرسند، از خبر عظيم كه در آن اختلاف دارند) فرمود: اميرالمؤمنين فرمود: خداوند را خبري بزرگتر از من نيست، و خداوند را آيت و نشانه اي بزرگتر از من نيست، فضل و برتري من بر امتهاي پيشين، با وجود اختلاف زبانهايشان عرضه شد اما به فضل و برتري من اعتراف نكردند. و درباره آيه (آيا زمين را بستر قرار نداديم) فرمود: يعني انسان در روي
زمين به نحوي بايسته آماده ميشود. (و كوهها را ميخها قرار داديم) يعني ميخهاي زمين (و شب را پوشش قرار داديم) يعني شب روز را ميپوشاند. (و چراغي تابان قرار داديم) يعني خورشيد تابان را آفريدم. (و از فشارنده فرو فرستاديم) يعني از ابرها (آب ريزان) يعني باران پياپي (و باغهاي به هم پيچيده) يعني بستانهاي پر درخت درهم تنيده (و آسمان گشوده ميشود پس داراي درهايي ميشود) يعني درهاي بهشت گشوده ميشود (و كوهها روان ميشوند همانند سراب) يعني كوهها همچون سرابي كه در بيابان ميدرخشند، به حركت در ميآيند (همانا جهنّم كمين گاهي است) يعني دوزخ بر پا ميشود (براي طغيان گران جايگاه است) يعني منزلگاه (درنگ كنندگان در آن روزگارها) فرمود: احقاب به معناي سالهاست، هر حَقْب (دوره) هشتاد سال است، و هر سال سيصد و شصت روز، و هر روز (قيامت) به اندازه هزار سال از سالهايي كه شما ميشماريد۱.
منبع حديث
۱- تفسير قمّى۲/ ۴۰۱- ۴۰۲، و آيات در سوره نبأ / ۱-۲۳.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357