eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
34.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه محل امام رضا: پيام به مناسبت بزرگداشت روز شهيدان در دهه ى فجر انقلاب اسلامى پيام به مناسبت بزرگداشت روز شهيدان در دهه ي فجر انقلاب اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم امسال روز بزرگداشت شهيدان عظيم الشأن ما، همزمان با بيست سالگي انقلاب شكوهمندي است كه به بركت خون مطهر آنان پديد آمد و پايدار ماند. فداكاري شايستگان و جهاد مجاهدان توانست اين نهال برومند را در ميهن گرامي ما بنشاند و آن را از گزند طوفانهاي حوادث محافظت كند و به ثبات و استواري و برگ و بار برساند. امروز انقلاب كبير اسلامي و نظام والايي كه بر بنيانهاي مستحكم آن بنا شد، بيست ساله - يعني در عنفوان جواني و بالندگي - است. دشمنان اسلام و ايران با همه ي توطئه‌ها و يورشهاي نظامي و اقتصادي و فرهنگي نتوانستند اين كلمه ي طيبه را از رشد و تكامل باز دارند، و ملت ايران با پيشتازي شهيدان و ايثارگران و رزمندگان خود، با تمسك به اسلام و ايمان صادقانه و هوشمندانه توانست دستاورد گرانبهاي خود را پاسداري كند و به نقطه ي ثبات و استحكام برساند. هرگز نبايد گمان كرد كه جبهه ي كفر و ظلم و استكبار و ماديگري، از تلاش خصمانه ي خود براي آسيب رساندن به انقلاب - كه امروز در قالب نظام جمهوري اسلامي متبلور است - دست برداشته است؛ ولي شك نيز نبايد كرد كه امروز و هميشه، تلاش مخلصانه ي حق طلبان، و همت بلند ملت ايران و در پيشاپيش همه، مجاهدت و ايثار مخلصان و از جان گذشتگان و جوانان مؤمن و پاكنهاد، بر هر دشمني پيروز خواهد شد و هر توطئه يي را خنثي خواهد كرد و نيروي عظيم ايمان و ايثار در همه ي ميدانهاي خطير، سخن اول و آخر را خواهد گفت. رحمت خدا و درود پيامبران و فرشتگان و بندگان صالحش بر روح پاك شهيدان و همت آزادگان و سلام و رحمت حق بر امامِ هميشه زنده ي ملت ايران. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - ۱۵/۱۱/۱۳۷۷ مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
۴-۱-۳-۳- تشکیل خانواده، اساس همه ی تربیت‌های اجتماعی و انسانی ازدواج در حقیقت درواز ه ی ورود به تشکیل خانواده است و تشکیل خانواده اساس همه ی تربیت‌های اجتماعی و انسانی است. [۱] ۵-۱-۳-۳- تأثیر بر آینده و وضع فعلی جامعه اگر این کانون [خانواده] سالم و پایدار شد، بر روی آینده و بر روی همین وضع فعلی جامعه تأثیر خواهد گذاشت. [۲] ۶-۱-۳-۳- برطرف شدن مشکلات اخلاقی و معنوی جامعه ---------- [۱]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۱۸-۵-۱۳۷۴. [۲]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۱۰-۲-۱۳۷۶. هر کشوری که در آن بنیان خانواده مستحکم باشد، بسیاری از مشکلات آن کشور، به خصوص مشکلات اخلاقی و معنوی آن به برکت خانواده ی سالم و مستحکم بر طرف می‌شود یا اصلاً به وجود نمی آید. [۳] ۷-۱-۳-۳- حافظ اصول و عناصر اصلی یک تمدّن و فرهنگ و عامل انتقال آن‌ها به نسل‌های بعد انتقال فرهنگ‌ها و تمدّن‌ها و حفظ اصول و عناصر اصلی یک تمدّن یک فرهنگ در یک جامعه و انتقالش به نسل‌های پی در پی، به برکت خانواده انجام می‌گیرد. [۴] ---------- [۳]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۲-۹-۱۳۷۶. [۴]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۲۶-۱-۱۳۷۷. ۸-۱-۳-۳- سالم ماندن جامعه اساس ازدواج مهم ترین مصلحت ازدواج، عبارتست از تشکیل خانواده. علّت هم این است که اگر خانواده ی سالمی در یک جامعه ای وجود داشته باشد، آن جامعه سالم خواهد شد و مواریث فرهنگی خودش را به صورت صحیح منتقل خواهد کرد. در آن جامعه تربیت کودکان به بهترین وجه صورت می‌پذیرد. لذاست که در آن کشورها و جوامعی که خانواده دچار اختلال می‌شود، معمولاً اختلالات فرهنگی - اخلاقی بوجود می‌آید. [۱] ۹-۱-۳-۳- انتقال فرآورده‌های ذهنی و فکری به نسل‌های بعدی و سود بردن جامعه از گذشته ی خود اگر نسل‌ها بخواهند فرآورده‌های ذهنی و فکری خود را به نسل‌های بعدی منتقل کنند و جامعه از گذشته خودش بخواهد سود ببرد، این فقط با خانواده ممکن است. در محیط خانواده است که اوّل بار، همه ی هویّت و شخصیت یک انسان بر اساس فرهنگ آن جامعه شکل می‌گیرد و این پدر و مادرند که بطور غیر مستقیم و بدون این که تحمیلی باشد، بدون این که خود آن‌ها تصنّعی به کار ببرند، بطور طبیعی محتوای ذهن و فکر وعمل و معلومات و اعتقادات و مقدّسات و این‌ها را به نسل بعدی منتقل می‌کنند. [۲] ۱۰-۱-۳-۳- کمک به اداره ی کشور و اداره ی انسانیت این خانواده، منشأ خیراتی است. در اداره ی کشور و اداره ی انسانیت، کارهای عظیمی به عهده ی این خانواده است. این، چیز بسیار مهمّی است. شما باید این را مواظب باشید و حفظ کنید. [۳] ---------- [۱]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۱۶-۱-۱۳۷۸. [۲]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۱۵-۱۰-۱۳۷۹. [۳]: . بیانات در مراسم اجرای عقد ازدواج ۲۰-۴-۱۳۷۰. و باز یابی هویت حقیقی ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
العنكبوت وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺑﭙﺮﺳﻲ ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﻑ ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﻲ‌ﻓﺮﺳﺘﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ‌ﺑﺮﻛﺘﺶ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻧﺶ ﺯﻧﺪﻩ ﻛﻨﺪ، ﺣﺘﻤﺎً ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻨﺪ: «ﺧﺪﺍ.» ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﻤﺎم‌ﺣﺠﺖ، ﺑﮕﻮ: «ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﻛﻪ ﻣﻌﺘﺮﻓﻴﺪ!» ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮﺷﺎﻥ ﻋﻘﻠﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ‌ﻛﺎﺭ ﻧﻤﻲ‌ﺍﻧﺪﺍﺯﻧﺪ. (٦٣) https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ {23} خدا کسی است که جز او پروردگار و معبودی نیست. او فرمانروا، منزّه، بی‌عیب و نقص، امان‌دهنده و امنیّت بخش، محافظ و مراقب، قدرتمند چیره، بزرگوار و شکوهمند، و والامقام و فرازمند است. خداوند پاک و منزّه از چیزهائی است که شریک او قرار می دهند. 📺 تلاوت زیبای آیه 23 سوره مبارکه حشر با صدای 3 قاری برجسته: 1 - استاد محمد صدیق منشاوی 2 - استاد عبدالباسط 3 - استاد سید متولی عبدالعال
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: سپاس و ناسپاسي نعمت متن حديث الشكر و كفران النعمة ۱- الطوسى بإسناده عن أبى الصلت عن الرضا عليه السلام عن آبائه عليهم السلام قال: قال النبىّ صلّي الله عليه و آله: يؤتي بعبد يوم القيامة فيوقف بين يدى الله عزّوجلّ فيأمر به إلي النار، فيقول: أى ربّ أمرت بى إلي النار و قدقرأت القرآن، فيقول الله: أى عبدى إنّى أنعمت عليك فلم تشكر نعمتى، فيقول: أى ربّ أنعمت علىّ بكذا فشكرتك بكذا و أنعمت علىّ بكذا و شكرتك بكذا، فلايزال يحصي النعمة و يعدّد الشكر فيقول الله تعالي: صدقت عبدى، إلّا أنّك لم تشكر من أجريت لك نعمتى علي يديه، و إنّى قد آليتُ علي نفسى أن لاأقبل شكر عبد لنعمة أنعمتها عليه حتّي يشكر مَن ساقَها مِن خَلقى إليه. ۲- الصدوق قال: حدّثنا علىّ بن أحمد بن محمّد بن عمران الدقاق و محمّد بن أحمد السنانى و الحسين بن إبراهيم بن أحمد المكتب قالوا: حدّثنا أبوالحسين محمّد بن أبى عبدالله الكوفى عن سهل بن زياد الآدمى عن عبدالعظيم بن عبدالله الحسنى عن محمود بن أبى البلاد قال: سمعت الرضا عليه السلام يقول: من لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر الله عزّوجلّ. ۳- قال عليه السلام: اتّقوا الله أيّها الناس فى نعم الله عليكم فلاتُنفّروها عنكم بمعاصيه، بل استديموها بطاعته و شكره علي نعمه و أياديه و اعلموا أنّكم لاتشكرون الله بشى ء بعد الإيمان بالله و رسوله و بعد الاعتراف بحقوق أولياء الله من آل محمّد عليهم السلام أحبّ إليكم من معاونتكم لإخوانكم المؤمنين علي دنياهم الّتى هى معبر لهم إلي جنّات ربّهم فإنّ من فعل ذلك كان من خاصّة الله. ۴- الطوسى بإسناده عن أبى الصلت الهروى قال: حدّثنى أبوالحسن علىّ بن موسي الرضا عليه السلام قال: حدّثنى أبى عن جدّى جعفر بن محمّد عن أبيه عن جدّه علىّ بن الحسين عن أبيه عن جدّه أميرالمؤمنين عليهم السلام: قال: قال النبىّ صلّي الله عليه و آله: أسرع الذنوب عقوبة كفران النعمة. سپاس و ناسپاسي نعمت ۱- طوسي به اسناد خود از ابواصلت از امام رضا، از پدرانش (ع) نقل كند كه پيامبر (ص) فرمود: روز رستاخيز بنده اي آورده شده، در برابر خداي عزّوجلّ نگاه داشته شود، پس فرمان رسد كه به آتش برده شود، و او گويد: پروردگارا فرمان دادي به آتشم برند حال آن كه قرآن خوانده ام، و خداوند فرمايد: بنده‌ام بر تو نعمت ارزاني داشتم و سپاس نعمتم نگفتي، گويد: پروردگارا فلان نعمت به من دادي و سپاست گفتم و فلان نعمتت را با فلان كار شكر كردم و بدين ترتيب نعمت‌ها را بر شمرده و شكر خود باز گويد، تا آن كه خداي تعالي فرمايد: راست گفتي بنده من اما شكر نعمتي كه از دست فلان بنده‌ام ارزاني ات داشتم، نگذاشتي و من با خود پيمان بسته‌ام شكر بنده را به نعمتي كه به او داده‌ام نپذيرم مگر آن كه سپاس آن كس از خلقم كه آن نعمت را به سوي او رانده است، گزارد۱. ۲- صدوق گويد: علي بن احمد بن محمد بن عمران دقّاق و محمد بن احمد سنائي و حسين بن ابراهيم بن احمد بن مكتب (رض) گفته اند: ابوالحسين محمد بن ابي عبدالله كوفي از سهل بن زياد آدمي، از عبدالعظيم بن عبدالله حسني، از محمود بن ابي بلاد نقل كنند كه گفت: از امام رضا (ع) شنيدم مي‌فرمود: آن كه سپاس صاحب نعمت از خلق را نگزارد، شكر خداوند عز وجل را نگزارده است۲. ۳- حضرتش (ع) فرمود: هان اي مردم پرواي خدا پيشه كنيد در نعمت‌هايي كه به شما ارزاني داشته، مباد آن را به گناهان تان از خود دور سازيد بلكه با اطاعت و سپاس او به خاطر نعمت‌ها و لطفش، دوام آن را بجوييد و بدانيد نتوانيد به چيزي پس از ايمان به خدا و پيامبرش و شناختن حق اولياء خدا، آل محمد (ص)، شكر او گزاريد كه نزدش محبوبتر از ياري برادران مؤمن تان باشد، ياري در دنيايي كه گذرگاه ايشان به بهشت‌هاي پروردگارشان است كه هر كه چنين كند از خاصان خداست ۳. ۴- طوسي به اسناد خود از ابوصلت هروي گويد: ابوالحسن علي بن موسي الرضا (ع) فرمود: پدرم از جدّم جعفر بن محمد، از پدرش، از جدش علي بن حسين از پدرش، از جدش اميرالمؤمنين (ع) مرا چنين حديث كرد كه اميرمؤمنان (ع) فرمود: پيامبرخدا (ص) فرمود: زود كيفرترين گناهان، ناسپاسي نعمت است ۴. منبع حديث ۱- أمالى طوسى ۴۵۰. ۲- عيون اخبار الرضا ۲/ ۲۴. ۳- بحار الأنوار ۷۸/ ۳۵۵. ۴- أمالى طوسى امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: اقدامات فرهنگی حضرت رضا (علیه السلام) اشاره تحلیل صحیح از چگونگی اقدامات گوناگون بزرگان در زمان‌های متفاوت، نیاز به شناخت دقیق شرایط حاکم بر آن زمان و اهداف ایشان دارد و بدون شناخت آن، هرگونه نظریه و حدسی، هرگز از دقت و صحت لازم برخوردار نخواهد بود، به ویژه در مورد ائمه ی اطهار (علیهم السلام) که صرف نظر از مسائل غیبی و الهامات الهی، دارای عقل و درایت عمیق و از داناترین افراد بشر بوده اند. از طرفی گزارش‌های تاریخی موجود از شرایط حاکم بر آن دوران ها، از جهات گوناگون ناقص، مبهم و نارساست، به گونه ای که یک محقق هرگز نمی تواند برای یک تحلیل دقیق و صحیح به آن‌ها بسنده کند. اگر چه در مورد اهل بیت (علیهم السلام) خوشبختانه نیازی به روایات تاریخی نیست، چراکه معتقدیم ایشان به اقتضای مقام امامت که ایشان را به علم و حکمت الهی متصل می‌کند، از الهامات و حتی برنامه مدوّن که برای آن‌ها به صورت مکتوب تهیه شده است، بهره مند هستند و همواره بهترین و مناسب ترین تصمیم را در شرایط گوناگون اتخاذ می‌کنند. ولی این همه، مانع از آن نیست که ما به برخی از موارد ذکر شده در زمان ایشان نپردازیم تا هرچه بیشتر به تفصیل آن آگاه گردیم. از آن جمله شرایط حاکم بر دوران امامت حضرت رضا (علیه السلام) است که سبب نشر گسترده معارف و حقایق اسلام شد، چرا که با مراجعه به آثار به جای مانده از اهل بیت (علیهم السلام) در می‌یابیم که بعد از حضرت امیر و حضرت باقر و حضرت صادق (علیه السلام) بیشترین آثار را ایشان از خود به جای نهاده است و این امر به جهت شرایط خاص و فرصت مناسبی بود که در زمان حضرت پدید آمد. با وجود آن که دشمن برای نشان دادن ضعف علمی حضرت و کاستن از محبوبیت ایشان تلاش می‌کرد اما دوران امامت و به ویژه ولایت عهدی حضرت، فرصت مناسبی فراهم کرد تا حضرت رضا (علیه السلام) در جهت نشر علوم اسلامی و حقایق مکتب اهل بیت (علیهم السلام) اقدام کند که به پاره ای از آن موارد اشاره می‌کنیم: 📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
27.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ کارگاه 1 💠 جلسه 1️⃣ 🎤 استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت کشور 👌 انتشار فایل آزاد و حلال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: دشمن ما را زمينگير كرده بود و مهماتي هم نداشتيم. آقا مهدي [ صفحه ۶۷] بي آنكه خم به ابرو بياورد رفت روي لودر، نفسها در سينه بند آمده بود. رفت جلوتر و خاكريزي بلند كرد و آمد پايين، چشمهايمان از حيرت بيرون زده بود، همه مي‌ترسيديم كه آقا مهدي طوريش بشود. حضورش در خط، قوت قلب همه بچه‌ها در آن شرايط سخت بود. وقتي از لودر آمد پايين، صدا زد: برادران! برادران! بيايين پشت اين خاكريز پناه بگيرين. وقتي خيالش راحت شد برگشت سنگر فرماندهي و... هفت روز از بودنمان در جزيره مي‌گذشت. شب و روز را قاطي كرده بوديم. شب آخر پتويي پيدا كردم، بوي گند مي‌داد؛ اما چاره نبود. شش نفر رفتيم زير پتو كه بخوابيم. سرما و بي خوابي امانم را بريده بود. داود صالحپور [۳۱]، جواد عباس عليزاده [۳۲] و بنده و... خلاصه نشد، كشمكش ۶ نفره به جايي نرسيد. بچه‌ها اينجا هم از شوخي دست بردار نبودند. سه نفر بلند شديم رفتيم در پناه كمپرسي خوابيديم... صبح خط را به نيروهاي ديگري تحويل داديم و برگشتيم عقب. خدا شما را رحمت كند صمد قدرتي در موقعيت شهيد مدني - كاسه گران - حميد آقا نيروها را سازماندهي مي‌كرد، نوشته اي دست هر يك از بچه‌ها مي‌داد و به يگان‌ها مي‌فرستاد. آخرين نفر من بودم، همه بچه‌ها رفته بودند. پرسيدم: من چي؟ گفت: بيا بريم. سوار ماشينش كرد و گفت: تو را مي‌برم پيش آقا مهدي. از اين به بعد پيك آقا مهدي هستي. نمي توانستم باور كنم كه من پيك فرمانده لشكر باشم! نامش را زياد شنيده بودم؛ اما خودش را نديده بودم. توي فكر و خيال بودم كه حميد آقا جلوي چادري ترمز كرد. گفت: اين چادر شماست، برو تو، آقا مهدي هم مياد. باورش برايم سخت بود كه من با فرمانده لشكر هم چادر باشم. آن شب سپري شد. صبح آقا مهدي آمد، حميد آقا معرفي‌ام كرد. با هم دست داديم و مرا در آغوش كشيد، در اولين برخورد طوري با من رفتار كرد كه انگار سالهاست همديگر را مي‌شناسيم. آقا مهدي از من پرسيد: برادر صمد، موتور سواري بلدي؟ گفتم: بله، آقا مهدي. نوشته اي دستم داد و گفت: برو از تداركات موتور تحويل بگير. عمليات خيبر با شدت و حدت تمام ادامه داشت. لحظه اي آرام و قرار نداشتيم. نيروهاي ما مي‌جنگيدند و مردانه مقاومت مي‌كردند. دشمن پشت سر هم پاتك مي‌زد. توي جزيره جنوبي سنگري بود كه به اصطلاح سنگر قرارگاه مي‌گفتيم. بيشتر فرماندهان يگانهاي عمل كننده آنجا بودند؛ حاج همت، و معاونانش، آقا مهدي، احمد كاظمي و... جنگ در محور لشكر حضرت رسول (ص) شدت زيادي داشت و لحظه به لحظه خبرهاي نگران كننده مي‌رسيد. عراق، در اين محور لشكر دست به پاتك محكمي زده بود. خستگي بر وجود همه مان چيره شده بود. چند شب بود كه هيچ كس خواب نداشت. فرماندهان گردانهاي لشكر حضرت رسول (ص) مدام با حاج همت تماس مي‌گرفتند، وضعيت خود را گزارش داده و و كسب تكليف مي‌كردند. حاج همت فقط مي‌گفت: «به گوشم! »و خوابش مي‌برد. از شدت بي خوابي نمي توانست چشمانش را باز كند. صدايش مي‌كرديم: حاج آقا! بي سيم با شما كار داره. دوباره به گوش مي‌شد. از خط پي در پي پيام مي‌دادند؛ ولي او با چشمان بسته نمي توانست جواب بدهد... بچه‌هاي لشكر حضرت رسول دست به دامن آقا مهدي شدند؛ آقا مهدي! به حاجي پيام مي‌دن، شما بيدارش كنين... آقا مهدي خيلي سعي كرد حاج همت را بيدار كند؛ اما موفق [ صفحه ۷۱] نشد. بي خوابي و خستگي حاج همت را بدجوري كلافه كرده بود. آقا مهدي بي سيم را گرفت و خودش را معرفي كرد و گفت پيام تون رو بدين. هنگام دريافت پيام آقا مهدي هم چشمانش بسته شد و به خواب رفت. از دستش گرفتم و گفتم: آقا مهدي پيام مفهومه؟ چشمانش را به زور باز كرد و دوباره خواست كه پيام بگيرد باز خوابش برد. بار سوم چشمانش را باز كرد و با هر زحمتي بود پيام را دريافت كرد. پيام بچه‌هاي لشكر حضرت رسول نشان از فشار زياد دشمن بود. اگر دشمن در محور طلاييه موفق به پيشروي مي‌شد كار توي جزيره براي همه بسيار مشكل مي‌شد. يك لحظه آقا مهدي گفت: برادر صمد! از هر كجاست براي ما دو تا آرپي جي پيدا كن سريع! دستور آقا مهدي مرا از جا كند. به طرف موتور رفتم و زير آتش شديد دشمن راه افتادم، خودم را رساندم سنگر تداركات. در حالي كه نفس نفس مي‌زدم، گفتم: سلام برادر صبور! آقا مهدي گفت دو تا آرپي جي مي‌خوايم. تا نام آقا مهدي را آوردم بي معطلي دو تا آرپي جي با ۶ موشك آورد. فقط به خاطر نام آقا مهدي بود كه اينها را به من داد و الا گرد و خاكي كه بر سر و صورتم نشسته بود اجازه نمي داد كسي مرا بشناسد! زود برگشتم. يكي از آرپي جي‌ها را آقا مهدي برداشت و يكي هم احمد كاظمي فرمانده لشكر نجف. ... https://eitaa.com/zandahlm1357