eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.4هزار عکس
36.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: اعتصاب غذا به نگهبان گفتیم سه روز مهلت دارید، اگر ما را به اردوگاه نبرید اعتصاب غذا می‌کنیم. در این ۳ روز آرام بودیم، فکر کرده بودند منصرف شده ایم. سلول‌های دیگر می‌گفتند بچه‌ها بارها اعتصاب غذا کرده اند ولی فایده نداشته است مجبورشان کرده اند اعتصابشان را بشکنند. مهلت شان که تمام شد مسوول زندان را خواستیم گفتند باید صبر کنید ما نمی خواستیم صبر کنیم همه موافق بودیم با شروع اعتصاب، غسل شهادت کردیم از زیر در بلند گفتم بسم الله الرحمن الرحیم، ما چهار دختر ایرانی هستیم که نباید اینجا باشیم از این لحظه اعتصاب غذای خود را شروع می‌کنیم باید ما را بفرستید ایران یا به صلیب سرخ معرفی کنید. هر مسالهای که برای ما پیش بیاید، سازمان بین الملل مسوول هستند. در اعتصاب بودیم که مریم به حالت غش افتاده بود، معصومه و حلیمه داد می‌زند و یا حسین یا حسین می‌گفتند، من سر مریم را گذاشته بودم روی پایم آن قدر بی رمق شده بودیم که فریادهایمان به ناله بیشتر شبیه بود، معده مریم و معصومه خونریزی کرده بود اما ما همچنان در اعتصاب بودیم. عراقی‌ها وحشت کرده بودند بالاخره با پافشاری ما بعد از ۱۷ روز افراد صلیب سرخ به دیدن ما آمدند، از ما عکس فوری انداختند و یک برگ آبی و زرد دادند که ما به خانواده هایمان نامه بنویسیم و با پیروزی ما که به سختی به دست آمد ما را از زندان الرشید به اردوگاه اسراء منتقل کردند. [۱] ---------- [۱]: به نقل از کتاب دوره درهای بسته ص ۳۷ 📚خاطراتی از حضور زنان در دفاع مقدس https://eitaa.com/zandahlm1357
📸کت‌وشلوار تنمه! روایت نقشه شوم داعش برای گروگان‌گیری زائران ایرانی در کربلا https://eitaa.com/zandahlm1357
📸برخورد متفاوت سردار سلیمانی با یک سرباز بی‌انضباط ........: @zandahlm1357
.......: ورود به انواع جنّت قوله علیه السلام: وَ طَرِیقاً إِلَی جَنَّتِهِ، وَ خَفِیراً مِنْ نَقِمَتِهِ. أی حافظاً و مجیراً من انتقامه و عذابه: [قوله علیه السلام: ] وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ، وَ ظَهِیراً عَلَی طَاعَتِهِ، وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِیَتِهِ. یعنی: حمد و توحیدی که راه نما و راه بر باشد به جنّت او تعالی، اعمّ از جنّت الذات و جنّت الصفات و جنّت الأفعال. چنان که اشاره به جنّت الذات است کلام امام علیه السلام: « یا الهی و جنّتی و نعیمی » [۲]، یعنی: تو بذاته جنت و نعیم منی. و اشاره به جنّت صوری است کلام علی علیه السلام: « ما عبدتک خوفاً من نارک و لا طمعاً فی جنتک » [۳]، و حمدی که موجب امن و امان من باشد من غضبه. و معنی الغضب فی غیر اللّه هو قلیان دم القلب لإرادة الانتقام، و هذا المعنی من أوصاف المخلوق، و لایجوز فی حقّ اللّه. و الغضب منه تعالی هو إیصال العقوبة الی العصاة. « و ظهیراً الی طاعته »: یعنی: باز حمدی که عون و پشت به آن باشد مرا بر طاعت خدا، و حاجز و حایل و مانع باشد مرا از معصیت خدا، کما قال تعالی: « وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَی [۴] ». « خَافَ مَقامَ رَبِّهِ »به آن که انسان عالم شود بر آن که: إن اللّه یراه و یسمع ما یقول، و یعلم ما یعلمه من خیر و شرّ، فیحجزه و یمنعه ذلک العلم عن مشتهیات النفس من غیر حلّه و مطلق قبایح الأعمال و الأقوال، فذلک الذی خاف مقام ربّه، کما قیل: از پی آن گفت حق خود را سمیع تا ببندی لب زگفتار شنیع [۱] ---------- [۲]: ۲ - در مصادر معتبر یافت نشد. [۳]: ۳ - بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۲۷۸ ؛ عوالی اللئالی، ج ۱، ص ۴۰۴. [۴]: ۴ - سوره مبارکه نازعات، آیات ۴۰ و ۴۱. [۱]: ۱ - مثنوی معنوی، مولوی، د ۴، ص ۸۲۸، « غرض از بصیر و سمیع گفتن خدا را ». .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: پشتکار علت سستی در کار، نشناختن آن است. استغاثه روزی ابن فارض، شاعر عرب، در ساحل دجله بود و در دستش شاخی بود که به ران خود می‌زد، به طوری که آن را مجروح کرد ولی نمی دانست. او همینطور بر خود می‌زد و در آن حال این اشعار را سرود؛ دلی داشتم که با آن زندگی می‌کردم، در گذر زمان آن را از دست دادم، خدایا آن را به من باز گردان که سینه‌ام در بدست آوردن آن تنگ شده است، من تا آخرین رمقم تقاضای دادرسی دارم، ای فریاد رس، به داد من برس. کان لی قلب اعیش به ضاع منی فی تقلبه ربّ فاردده علیّ فقد ضاق صدری فی تطلبه فاغیث مادام بی رمق یا غیاث المستغیث به روزی نیز گفت: با اینکه از من خبرداری، باز هم مرا آزمایش کن چون مطمئن هستم که از غیر تو عایدی ندارم پس هر آزمایشی می‌خواهی انجام ده. ترید منی اختبار سری و قد علمت المراد منی و لیس لی فی سواک حظ فکیف ماشئت فاختبرنی همان لحظه ادرار او بند آمد و درد شدیدی گرفت ولی او مدتها بر این درد صبر کرد. شبی یکی از دوستانش او را در خواب دید که او از خدا شفای خود را می‌خواهد. وقتی دوستش خواب را برای او تعریف کرد، ابن فارض فهمید که خدا او را به آداب عبودیت تأدیب می‌کند و عجز و ناله از او می‌خواهد. او از خانه خارج شد و هر وقت به مکتب خانه ای می‌رسید به بچه‌ها می‌گفت برای عموی دروغگوی خود دعا کنید. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام لِابْنِهِ‌ الْحَسَنِ‌ عليه السلام: لَا تَدْعُوَنَّ‌ إِلَى مُبَارَزَةٍ‌، وَ إِنْ‌ دُعِيتَ‌ إِلَيْهَا فَأَجِبْ‌، فَإِنَّ‌ الدَّاعِيَ‌ إِلَيْهَا بَاغٍ‌، وَ الْبَاغِيَ‌ مَصْرُوعٌ‌. امام عليه السلام به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود: هرگز كسى را به مبارزه دعوت مكن (و آغازگر جنگ مباش) ولى اگر كسى تو را به مبارزه فراخواند اجابت كن (و سستى در جهاد با دشمن مكن) زيرا دعوت كننده به مبارزه ستمكار و ستمكار در هر حال مغلوب است.
.......: شرح و تفسير آغازگر جنگ نباش! امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اندرز مهمى به فرزندش مى‌دهد و مى‌فرمايد: «هرگز كسى را به مبارزه دعوت مكن (و آغازگر جنگ مباش) ولى اگر كسى تو را به مبارزه فراخواند اجابت كن (و سستى در جهاد با دشمن مكن) زيرا دعوت كننده به مبارزه ستمكار و ستمكار در هر حال مغلوب است»؛ (لَا تَدْعُوَنَّ‌ إِلَى مُبَارَزَةٍ‌، وَ إِنْ‌ دُعِيتَ‌ إِلَيْهَا فَأَجِبْ‌، فَإِنَّ‌ الدَّاعِيَ‌ إِلَيْهَا بَاغٍ‌، وَ الْبَاغِيَ‌ مَصْرُوعٌ‌) . «مبارزة» به معناى جنگ تن به تن است و «باغى» به معناى ستمگر و «مصروع» به معناى شكست‌خوردۀ بر زمين افتاده است. شايد بعضى از شارحان چنين پنداشته‌اند كه اين سخن اشاره به جنگ‌هاى تن به تن در بيرون از دايرۀ جهاد است در حالى كه هرگز چنين نيست. هرگاه كسى ما را در غير ميدان جهاد به مبارزه طلبد نه تنها پذيرش دعوت او مطلوب نيست بلكه حرام است، زيرا القاى نفس در تهلكه است تنها جايى كه مى‌توان دعوت به مبارزه را پذيرفت ميدان جهاد است، زيرا در بسيارى از ميدان‌هاى جهاد در آغاز، جنگ‌هاى تن به تن انجام مى‌شد؛ كسى از لشكر دشمن بيرون مى‌آمد و مبارز مى‌طلبيد، ديگرى در برابر او قرار مى‌گرفت و سرانجام يكى از آن دو بر خاك مى‌افتاد. مسلمانان دستور داشتند آغازگر مبارزه در ميدان‌هاى جنگ نباشند؛ ولى در صورتى كه كسى از لشكر دشمن در وسط‍‌ ميدان قرار گرفت و مبارز طلبيد، سكوت در برابر او جايز نيست، زيرا چنين سكوتى مساوى با شكست به شمار مى‌آيد و مى‌دانيم اميرمؤمنان عليه السلام كرارا در ميدان‌هاى جنگ با دشمنان اسلام به مبارزه طلبيده شد و امام عليه السلام در برابر حريف خود قرار گرفت و او را از پاى در آورد كه بارزترين نمونۀ آن ميدان جنگ خندق و قرار گرفتن در مقابل «عمرو بن عبدود» است، زيرا او بارها در وسط‍‌ ميدان مبارز طلبيد و هيچ كس جرأت نكرد در مقابل او ظاهر شود و اميرمؤمنان عليه السلام بارها از پيغمبر صلى الله عليه و آله تقاضا كرد كه اجازه دهد در برابر او قرار گيرد و پيامبر صلى الله عليه و آله براى اين‌كه ديگران را آزمايش كند رخصت نمى‌داد؛ ولى آخرين بار اجازه داد و آن حضرت در برابر عمرو قرار گرفت و با مبارزه‌اى قهرمانانه او را بر خاك افكند و حديث معروف «لَضَرْبَةُ‌ عَلِىٍ‌ّ يَوْمَ‌ الْخَنْدَقِ‌ أفْضَلُ‌ مِنْ‌ عِبادَةِ‌ الثَّقَلَيْنِ‌ ؛ضربه‌اى كه على عليه السلام در روز خندق (بر پيكر عمرو بن عبد ود) وارد كرد از عبادت جن و انس بالاتر است» ١ را بيان فرمود. نكته: جنگ‌هاى تن به تن در تاريخ آنچه در حديث پربار بالا آمد اشاره به جنگ‌هاى تن به تنى بود كه در ميدان‌هاى جهاد واقع مى‌شد و در واقع ضرورتى اجتناب‌ناپذير بود و گاه اين جنگ‌هاى تن به تن از جنگ‌هاى مغلوبه كه همۀ لشكريان دو طرف به پيكار مى‌پرداختند جلوگيرى مى‌كرد، همان‌گونه كه در نبرد عظيم خندق صورت گرفت كه با كشته شدن عمرو بن عبدود در جنگ تن به تن با اميرمؤمنان على عليه السلام روحيۀ دشمن شكست خورد و با عوامل ديگرى از قبيل طوفان دست به دست هم داد و لشكر عظيم قريش از ميدان عقب‌نشينى كردند. ولى در تاريخ اروپا جنگ‌هاى تن به تن به صورت بسيار زشتى انجام مى‌گرفت به اين معنا كه دو نفر كه با هم خصومت داشتند يكديگر را به مبارزه فرا مى‌خواندند و با استفاده از سلاح‌هاى مرگبار به هم حمله مى‌كردند و تا يكى كشته مى‌شد مبارزۀ آنها تمام مى‌گشت كه در كتب مختلف آنها شرح آن آمده است. آنچه را در ذيل مى‌خوانيد عصاره‌اى است كه از سه دائرة المعارف معروف غربى گرفته شده است: مبارزۀ تن به تن يا همان دوئل واژه‌اى است كه از زبان لاتين گرفته شده است به اين شكل كه دو تن كه با يكديگر خصومت داشتند با استفاده از شمشير و يا اسلحه‌اى مرگبار به مبارزه بر مى‌خواستند. اين عمل در ابتدا در قرون وسطى و در اروپاى شرقى مرسوم بود و حتى گفته شده است كه به دوران قبل از مسيح باز مى‌گردد. بعد از مدتى اين عمل از سوى دادگاه جنبۀ قانونى يافت و به عنوان وسيله‌اى براى رفع خصومت معرفى شد و در مواردى دادگاه حكم به انجام دوئل مى‌كرد. در زمان چارلز نهم در فرانسه انجام اين عمل تا جايى شدت يافت كه او در سال ١٥٦٦ مجازات اعدام را براى كسانى كه دست به اين عمل مى‌زدند مقرر كرد. با اين وجود در تواريخ نوشته شده است كه بعداً در زمان لوئى چهارم در فرانسه در عرض هجده سال بيش از چهار هزار نفر در اين نبرد تن به تن كشته شدند و يا در زمان لوئى سيزدهم تعداد كشتگان در عرض بيست سال به هشت هزار نفر بالغ شد. دامنۀ اين نوع نبرد تا جايى گسترش يافته بود كه به محض كوچك‌ترين توهين و يا صرف احتمال وجود توهين، فردى كه مورد اهانت قرار گرفته بود زمان و مكان دوئل را تعيين مى‌كرد و انجام اين عمل نوعى دفاع از آبرو و حفظ‍‌ شرافت تلقى مى‌شد و حتى گفته شده كه همۀ افراد به انجام دادن اين كار مجاز بودند و فقط‍‌ زنان، افراد زير بيست سال و يا بالا