فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرامش الهی یعنی تانکهای عراقی پشت سرت دارن میان ولی تو عین خیالت نیست !
#شبیه_شهدا_شویم!
هدیه به روح مطهر امام و شهدا صلوات
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: روز و شب در دو قطب چنان که اگر کسی فرضاً واقع شود در تحت قطب شمالی یا تحت قطب جنوبی نسبت ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
تقدیر ارزاق به واسطه روز و شب
قوله علیه السلام: بِتَقْدِیرٍ مِنْهُ لِلْعِبَادِ فِیمَا یَغْذُوهُمْ بِهِ، وَ یُنْشِئُهُمْ عَلَیْهِ.
یعنی این اختلافات لیل و نهار به تقدیر خدا است از برای مصالح حال عباد، تا به سبب این تقدیر و تدبیر غذا بدهد آنها را و نشو و نما نمایند بر او، کما قال تعالی: « ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ [۱] »، چه، فهمیدی که اختلاف لیالی و ایام و دخول اجزاء هر یک در دیگری به واسطه حرکت ذاتی شمس در بروج اثنی عشریه در سیصد و شصت و شش روز است، که این مدار ذاتی او است که شش ماه در بروج شمالیه اوج و حضیض دارد، و شش ماه در بروج جنوبیه، چنان که بالتبع فلک اعظم در بیست و چهار ساعت به دور مرکز خود سیر نماید که وقوعش در تحت الارض، لیل و در فوق الارض، نهار است.
بالجمله، از حرکت ذاتی شمس در آن بروج دوازده گانه أوّلا حاصل میشود فصول اربعه، که هر یک از آنها سر جای خود موجب تکمیل اغذیه و البسه و جمیع مایحتاج بنی نوع انسان، و باعث نشو و نمای آنها است.
----------
[۱]: ۱ - سوره مبارکه انعام، آیه ۹۶.
.......:
📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: در نوادر خیال آمده است: مردی به زنی یهودیه نوشت. به خیال خودت فرمان ده تا بر من گذری نماید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
دروغ پذیرفته
گفته شده: روزی اشعب از راهی میگذشت، کودکان با وی به بازی پرداختند، اشعب خواست آنها را از خود دور کند، لذا به آنها گفت: وای بر شما که سالم بن عبداللّٰه خرماهای صدقه ای عمر را تقسیم میکند، بچه هابه سوی خانه سالم بن عبداللّٰه هجوم آوردند؛ اشعب نیز با آنها میرفت و میگفت: چرا نروم، شاید واقعاً چنین باشد.
.......:
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_237
و قال عليهالسلام
إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ، وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ، وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ.
امام عليه السلام فرمود:
گروهى خدا را از روى رغبت و ميل (به بهشت) پرستش كردند، اين عبادت تاجران است و عدّهاى از روى ترس او را پرستيدند و اين عبادت بردگان است و جمعى ديگر خدا را براى شكر نعمتها (و اينكه شايستۀ عبادت است) پرستيدند.
اين عبادت آزادگان است.
شرح و تفسير
عبادت آزادگان و احرار
امام عليه السلام در اين كلام نورانى انگيزههاى عبادت عابدان را با ذكر سلسلۀ مراتب آنها بيان كرده، مىفرمايد:«گروهى خدا را از روى رغبت و ميل (به بهشت) و پرستش كردند، اين عبادت تاجران است و عدّهاى از روى ترس او را پرستيدند و اين عبادت بردگان است و جمعى ديگر خدا را براى شكر نعمتها (و اينكه شايستۀ عبادت است) پرستيدند. اين عبادت آزادگان است»؛ (إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ، وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ، وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ) .
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه انگيزههاى عبادت را به صورت بسيار لطيف، زيبا و دقيق بيان فرموده و مردم را به سه گروه تقسيم مىكند.
گروه اوّل كسانى هستند كه شوق بهشت و عشق به حور و قصور و مواهب ديگر بهشتى آنها را به سوى عبادت پروردگار دعوت مىكند، گرچه عبادت اينها بر خلاف آنچه بعضى از ناآگاهان پنداشتهاند صحيح است؛ ولى به يقين در حد اعلا نيست، زيرا كارشان شبيه تاجرانى است كه سرمايهاى را به بازار مىبرند تا چيز بهتر و بيشتر به دست آورند.
گروه دوم كسانى هستند كه ترس از آتش دوزخ و عذابهاى جانكاه آن، ايشان را وادار به اطاعت و عبادت پروردگار مىكند. گرچه عبادت اين گروه - همان گونه كه خواهد آمد - نيز صحيح است؛ ولى در حد اعلى نيست، زيرا كار آنها شبيه غلامانى است كه از ترس تازيانۀ مولا انجام وظيفه مىكنند.
اما گروه سوم كسانى هستند كه سطح فكر و معرفت و اخلاصشان برتر از اين است كه عشق به نعمتهاى بهشتى و وحشت از عذابهاى دوزخى آنها را به عبادت پروردگار وادارد، بلكه محبت پروردگار و شكر نعمتهاى او و عشق به قرب حق آنها را به عبادت جذب مىكند. اين برترين انگيزۀ عبادت است و اين عبادت آزادگان است؛ آزادگان از عشق به جنت و ترس از نار.
شبيه اين معنا به صورت ديگرى - طبق روايتى كه مرحوم علامۀ مجلسى در بحار الانوار آورده از آن حضرت نقل شده مىفرمايد:
«مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُك ؛(خداوندا!) من تو را از ترس دوزخت پرستش نكردم و نه به جهت طمع در بهشت تو؛ ولى تو را شايستۀ عبادت ديدم و پرستيدم». ١
در حديث ديگرى از آن حضرت اين تقسيمهاى سهگانه به تعبير ديگرى نقل شده و در آخر آن آمده است:
«لَكِنِّي أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْكِرَامِ وَ هُوَ الْأَمْنُ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ ؛ولى من او را به جهت عشق به آن ذات پاك مىپرستم و اين عبادت بزرگواران است كه سبب آرامش و امنيت در روز جزاست، زيرا خداى متعال مىفرمايد: آنها از وحشت آن روز در امانند». ٢
نكته:
انگيزههاى عبادت
شك نيست كه عبادت نياز به قصد قربت دارد؛ يعنى بايد انگيزههاى آن الهى باشد و خلوص از هرگونه ريا و قصد غير خدا نيز لازم است.
فقها فرمودهاند: اگر كسى وضو مىگيرد به نيت اطاعت فرمان خدا و هم براى اينكه به وسيلۀ آب خنك بدن او خنك شود، وضوى او خالى از اشكال نيست چرا كه انگيزۀ مشتركى بين قصد قربت و قصد برودت آب داشته است. البته اگر قصد اصلى قربت است كه در هر حال وضو براى نماز مىگرفت؛ ولى قصدهاى تبعى هم در كار باشد، ضررى نمىزند.
در اينجا سؤال پيش مىآيد كه آيا به جا آوردن عبادات براى رسيدن به پاداش بهشت و نعمتهاى آن و حور و قصور جنت با قصد قربت سازگار است؟ همچنين انجام آن براى ترس از آتش دوزخ و عذابهاى آن واقعاً خالصانه است؟
در زمينۀ آثار دنيوى و مواهب مادى، خواندن نماز باران براى رفع خشكسالى يا انجام دادن نماز شب براى وسعت روزى و امثال آن نيز قابل پرسش است كه چگونه اينگونه نيات با قصد قربت سازگار است.
پاسخ همۀ اين پرسشها يك چيز است و آن اينكه آنچه را انسان از خدا بخواهد عين قربت است و به تعبير ديگر، پاداشهاى بهشتى و نجات از عذاب دوزخ يا پاداشهاى مادى دنيوى از قبيل داعى بر داعى يعنى انگيزهاى است براى قصد قربت، زيرا عبادت كننده مىداند كه اگر نيت قربت نداشته باشد اين امور حاصل نمىشود.
به همين دليل در سرتاسر قرآن مجيد براى تشويق مؤمنان به اطاعت پرودگار و تقرب به او سخن از نعمتهاى بهشتى به ميان آمده و براى نهى از مخالفت، سخن از عذابهاى دوزخ. هرگاه اين امور با قصد قربت مخالفت داشت، هرگز در قرآن مجيد آن هم به صورت بسيار گسترده مطرح نمىشد.
همچنين مسئلۀ نماز باران و مانند آن در احاديث اسلامى وارد شده و معصومان عليهم السلام به آن تشويق كردهاند. اگر با قصد قربت منافات داشت امكان نداشت تشويق كنند. نيز پاداشهاى مادى كه براى برپاداشتن نماز شب يا خواندن سورههاى مختلف قرآن يا دعاهاي
ى براى خلاص زندانيان و شفاى بيماران همه دليل بر اين است كه آنچه از خدا خواسته شود، هرچند داعى بر آن رسيدن به مواهب مادى باشد منافات با قصد قربت ندارد.
البته شك نيست اگر انسان به مقامى از ايمان و اخلاص برسد كه عبادت پروردگار را تنها براى اداى شكر و شايستگى حق براى عبادت به جاى آورد و حتى عشق به نعمتهاى بهشتى و ترس از آتش دوزخ و رسيدن به مواهب دنيوى را رها سازد، عبادتى در حد بسيار اعلا انجام داده است؛ ولى اين بدان معنا نيست كه اگر طمع در جنت و خوف از عذاب يا رسيدن به مواهب مادى دنيا انگيزۀ رفتن به در خانۀ خدا شود و همه را از او بخواهد با اخلاص نيت مخالفت داشته باشد، از اين رو در آيات قرآن در كنار «جَنّاتٍ تَجْرِي
تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» ؛ باغهايى از بهشت كه نهرها از كنار درختانش عبور مىكند» تعبير به «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ أَكْبَرُ» (خشنودى و رضايت خداوند از همه برتر است) نيز آمده در آنجا كه مىفرمايد: «وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» ؛ خداوند به مردان و زنان باايمان، باغهاى بهشتى وعده داده كه نهرها از پاى درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و (همچنين،) خانهها و (قصرهاى) پاكيزه در باغهاى جاودان بهشتى (به آنها وعده داده)؛ و خشنودى خدا،(از همۀ اينها) برتر است؛ واين، همان رستگارى و پيروزى بزرگ است». ١
چه خوب است كه انسان افق فكر و معرفت خود را چنان بالا برد كه از عبادات و مناجاتهاى خود غير او را نخواهد، همانگونه كه در مناجات هشتم از مناجاتهاى پانزدهگانۀ امام سجاد عليه السلام وارد شده است كه به پيشگاه خدا عرضه مىدارد:
«فَأَنْتَ لَاغَيْرُكَ مُرَادِي وَلَكَ لَالِسِوَاكَ سَهَرِي وَسُهَادِي وَلِقَاؤُكَ قُرَّةُ عَيْنِي وَوَصْلُكَ مُنَى نَفْسِي وَإِلَيْكَ شَوْقِي وَفِي مَحَبَّتِكَ وَلَهِي وَإِلَى هَوَاكَ صَبَابَتِي وَرِضَاكَ بُغْيَتِي... وَقُرْبُكَ غَايَةُ سُؤْلِي ؛تو مراد منى و غير تو مراد من نيست. شبزندهدارى و بيدارىام فقط براى توست نه غير تو. ديدارت نور چشم من و وصل تو آرزوى من و به سوى تو شوق و اشتياق من است. در وادى محبت تو سرگشته و در هواى تو دلدادهام و خشنودىات مقصد و مقصود من... و قرب تو منتهاى خواستۀ من است»