eitaa logo
آذرخش
56 دنبال‌کننده
399 عکس
417 ویدیو
102 فایل
سعید لطیفی _طلبه حوزه علمیه خراسان: 1️⃣فلسفه 2️⃣کلام و عقاید 3️⃣روان شناسی 4️⃣سیاسی و اجتماعی 5️⃣زبان و ادبیات فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی دعایم مستجاب شد! مایلم در نخستین روز بهار، کامتان را به خبری دلنواز بسازم. چندی پیش، گفته آمد که یکی از برکات لباس مقدس روحانیت، زدودن لکه و از دامان مؤمنان و کاشتن بذر و در دل آنان است. چهار سال پیش، نزاعی خونین بر سر آب کشاورزی درگرفت که متاسفانه سر جوانی در هم شکست و رشته دو خاندان از هم گسسته شد! شیاطین جن و پیوسته در آتش اختلاف می دمیدند و کار را بر صلح جویان، می کردند! بزرگ روستا، با کوچکی مثل من تماس گرفت تا بین دو خصم میانجیگری کنم! راستش را بخواهید هیچ امیدی به برقراری صلح و نداشتم چراکه این زخم چهار ساله بدجور کُهنِگی می کرد! عمامه ام «سحاب» را به آغوش کشیدم و را به آبرویش سوگند دادم! خورشید نخستین روز فروردین از پشت کوه بیرون جَهید ومن با دلهره و آیه و بسم الله، خودم را به زیارت اهل قبور رساندم..... خدمتِ طلعت بانو رسیدم و ایشان را از تصميم خود آگاه ساختم ، طلعت بانو، مادر بزرگ آن جوان سرشکسته بود اما به شدت از خاموش کردنِ آتش کینه، می کرد! هر لحظه ممکن بود، عفونت این زخم کهنه، سر باز کند و سر هایی را در هم بشکند! اما لطف و عنایت موعود (عج) آتش کینه را، خاکستر و خاکسترش را بر باد داد. در ابتدا خانواده ی آن مجروح نوجوان، حاضر به آشتی نبودند تا اینکه به سیم آخر زدم، عمامه ام را بر نهادم و به آرامی گفتم : « درست است که من آبرویی ندارم اما به آبروی لباس پیامبر (ص) و به خاطر محبتی که پدر بزرگ مرحومم در دل شما دارد، دیوار قهر را کوتاه کنید!!» در کمال این جمله کوتاه در میان جمع نافذ افتاد و پدر آن نوجوان ، عمامه مرا بوسید و دست آشتی به گرمی فشردند!! خدا می داند که این رخداد شیرین چه قدر روحم را کرد و امید در دلم نواخت. ایام به کام و شادمانی باد 1401/1/1 @zarakhsh
بسمه تعالی 🌸سید محصل 🌸 پس از مدتی عزا و سیه پوشی، همینک خبری ، آهنگ شادمانی در گوش دل نواخت. از آن روز که وجود آقا سید در سرنوشتم طلوع کرد جز تلاش و کوشش از ایشان ندیده ام. به راستی او، پسر (س) و رهرو پدر مظلومش (ع) است، همیشه روی دعای خیرش حساب می کردم و همیشه دعا گویش بوده و هستم. سید عزیز: از اینکه کشتی جوانی ات در ازدواج، پهلو می گیرد بسیار خرسندم، ، آرامشی است ، که هرگز عزت آدمی را نمی کند. امیدوارم، خداوند چنان در میان شما برافروزد که جن و انس، به آن حسد ورزند. همیشه بهترین ها را برایت آرزو می کردم و از این پس بهترين ها را برای بهترين ات نیز خواهم کرد. هنگام عقد وصال که درهای خداوند گشوده می‌شود، این در راه مانده ی روسیاه را از دعای خیر محروم مکن . شاد باد این روزگاران! شاد باد! سعید لطیفی @zarakhsh
جدال با واقعیت. شاید این سخنان، قدری برایت غبار آلود باشد اما چه کنم که است! واقعیت را همان گونه که هست باید به جان خرید، چه گرم و !! چه سرد و زهراگین!! جدال با واقعیت، گردن فرازی در برابر است! و چه جنگ ها که در نگرفته و چه سرمایه ها که به هدر نرفته و چه جان ها که به خاطر نپذیرفتن واقعیت، اسراف نشده است! وجدان های بیدار هر گاه واقعیت را کنند، دست ادب بر سینه تواضع میگذارند. ای کاش همه آدمیان در مواجه با واقعیت، پذیرش بر آن می گشودند! باید ابر های را کنار زد و خورشید واقعیت را شناخت و آن کس که بشناسد نمی تواند بر تخت بی خیالی تکیه زده و آرام و بی التهاب، واقعیت را تماشا کند!! اگر واقعیت غروب کند، ستاره بخت از آدمیان بر می تابد و هجرت به تن خواهد کرد!! واقعیت از جنس است و بوی نور می‌دهد، باید از واقعیت در برابر نور ستیز دفاع کرد!! آنان نمی خواهند واقعيت از پشت کوه های شان طلوع کند!! شیفتگان تاریکی، دشمنان اندیشه اند... آنان افق نگاهتان را تاریک می خواهند تا پناهگاهی جز تاریک شان نداشته باشید!! واقعیت، مظلوم ترین مفهوم‌ تاریخ بشریت است. از زبان واقعیت! برای واقعیت... آری واقعیت... ،همان حقيقت پر غرامت! @zarakhsh