eitaa logo
ضرب المثل
32.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
886 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت موسی - قسمت ۱(1).mp3
4.86M
🎙| حضرت موسی(ع) قسمت ۱: کودک‌کشی فرعون @zarboolmasall
کمک کردن به یک انسان ممکن است تمام دنیا را تغییر ندهد، اما میتواند دنیا را برای یک انسان تغییر بدهد. @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین سیاست سکوته ... هرکی هرچی پشت سرت و جلوت گفت ... تا میتونی سکوت کن ، بی اعتنایی نسبت به کسی که قصد داره با روانت بازی کنه از پا درش میاره ...!🌱 @zarboolmasall
دعای امروز 🌷❤️🌷 خدایا💕 دراین صبح زیبای پاییزی 🌺🍃 تمنا دارم، درهای مهربانیـت را به روی دوستان وعزیزانم بگشایی و روزی حلال سلامتی وتندرستی🌺 مهربانی وآرامـش را برای همه آنها مقدر فرمایی 🤲 آمیـــن یا اَرْحَمَ الرّاحِمین🤲 ای مهربان ترین مهربانان🤲 @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍خدا🤍 خداوند بی نهایت است به قدر نیاز تو فرود می آید به قدر آرزوی تو گسترده میشود و به قدر ایمان تو کار گشا. هیچ غیر ممکنی وجود ندارد همت از خود طلب و توکل بر خدا کن بخشش او واسع است رحمتش همه را شامل است ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎ @zarboolmasall
معنی ضرب المثل آب زیر پوستش افتاده چیست؟ ۱- یعنی چاق و فربه شده است. ۲- این ضرب المثل کنایه از بهبود اوضاع کسی دارد؛ مثلا مدت طولانی با بیماری شدیدی دست و پنجه نرم می کرده که تمام گوشت بدنش آب شده بود اما حالا که وضعیت جسمانی اش کمی بهتر شده، این ضرب المثل را برایش به کار می برند. همچنین به طور کلی وقتی کسی از یک وضعیت نابسامان خارج شده و اوضاع زندگی اش بهتر می شود، این ضرب المثل گفته می شود. مانند فقیری که پس از مدتی طولانی، اوضاع مالی اش خوب شده و حالا جز ثروتمندان محسوب می شود. ۳- یعنی حال و احوالش خوب و عالی شده است. ۴- مثال: همسایه مان پس از تحمل دوران سختی در زندگی اش، حالا خداروشکر کم کم آب زیر پوستش افتاده و وضعیتش بهتر شده است. @zarboolmasall
ﺭﻭﺯﯼ ﺷﯿﺦ ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺨﯿﺮ ﺑﺎ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺳﯿﺎﯾﯽ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺷﺖ. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﺍﻧﺶ ﺑﺰﻧﺪ، لحظه ای ﺑﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﺩﺵ ﺳﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﺁﺳﯿﺎب ﻭ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ، ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻣﯽ‌ﺷﻨﻮﯾﺪ؟ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﺪ؟» ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺶ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ، ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﻧﻪ، ﻣﺎ ﭼﯿﺰ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ‌ﺷﻨﻮﯾﻢ.» ﺍﺑﻮﺳﻌﯿﺪ ﮔﻔﺖ: «ﺍﯾﻦ ﺁﺳﯿﺎﺏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻡ، ﺯﯾﺮﺍ ﺩﺭﺷﺖ ﻣﯽ‌ﺳﺘﺎﻧﻢ ﻭ ﻧﺮﻡ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ.» 👌درشت می ستاند و نرم باز می دهد، یعنی اگر شما هم سخن درشت و تلخ و تند از کسی شنیدید، به او نرم و نازک پاسخ دهید؛ مانند آسیاب. 📗 اسرار التوحید ✍ محمد بن منور @zarboolmasall
حضرت موسی علیه السلام فقیری را دید که از شدت تهیدستی ، برهنه روی ریگ بیابان خوابیده است. چون نزدیک آمد ، او عرض کرد : ای موسی ! دعا کن تا خداوند متعال معاش اندکی به من بدهد که از بی تابی ، جانم به لب رسیده است . موسی برای او دعا کرد و از آنجا (برای مناجات به کوه طور) رفت. چند روز بعد ، موسی علیه السلام از همان مسیر باز می گشت دید همان فقیر را دستگیر کرده اند و جمعیتی بسیار در گرد او اجتماع نموده اند ، پرسید : چه حادثه ای رخ داده است ؟ حاضران گفتند: تا به حال پولی نداشته تازه گی مالی بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجوئی نموده و شخصی را کشته است. اکنون او را دستگیر کرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام کنند! خداوند در قرآن می فرماید : (اگر خدا رزق را برای بندگانش وسعت بخشد ، در زمین طغیان و ستم می کنند) پس موسی علیه السلام به حکمت الهی اقرار کرد، و از جسارت و خواهش خود استغفار و توبه نمود. 📗حکایت های گلستان ص ۱۶۱ حضرت موسی علیه السلام فقیری را دید که از شدت تهیدستی ، برهنه روی ریگ بیابان خوابیده است. چون نزدیک آمد ، او عرض کرد : ای موسی ! دعا کن تا خداوند متعال معاش اندکی به من بدهد که از بی تابی ، جانم به لب رسیده است . موسی برای او دعا کرد و از آنجا (برای مناجات به کوه طور) رفت. چند روز بعد ، موسی علیه السلام از همان مسیر باز می گشت دید همان فقیر را دستگیر کرده اند و جمعیتی بسیار در گرد او اجتماع نموده اند ، پرسید : چه حادثه ای رخ داده است ؟ حاضران گفتند: تا به حال پولی نداشته تازه گی مالی بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجوئی نموده و شخصی را کشته است. اکنون او را دستگیر کرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام کنند! خداوند در قرآن می فرماید : (اگر خدا رزق را برای بندگانش وسعت بخشد ، در زمین طغیان و ستم می کنند) پس موسی علیه السلام به حکمت الهی اقرار کرد، و از جسارت و خواهش خود استغفار و توبه نمود. 📗حکایت های گلستان ص ۱۶۱ @zarboolmasall
یک لیوان آب کدر را با همه ی آلودگی ها و ذرات درونش تجسم کنید. اگر دائما آبی تمیز را درون این لیوان بریزیم تا محتوای لیوان سرریز شود، بالاخره همه ی آب کثیف از لیوان خارج می شود و آبی که لیوان را پر می کند، کاملا شفاف خواهد بود. لازم نبود که سعی کنیم از شر آب کثیف لیوان خلاص شویم. فقط بایستی آنچه را درست بود جایگزین می کردیم و طولی نمی کشید که آنچه غلط بود، از بین می رفت. همین امر درباره ی شیوه ی فکرکردنمان هم صادق است. اگر به داشتن افکار درست عادت کنید، افکاری برخاسته از ایمان، امید، دلگرمی و می توانم ها؛ آنگاه ذهنتان دگرگون خواهد شد و خودتان را خوشبین، امیدوار، قوی و پر جرات خواهید یافت. 🌱جوئل اوستین🌱 @zarboolmasall
مشغول آشپزی بودم، آشوب عجیبی در دلم افتاد، مهمان داشتم، به مهمان ها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر می گردم رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش، ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم رنگش عوض شد و سکوت کرد گفتم: چه شده مگر؟ گفت: درست در همان لحظه می خواستیم از جاده ای رد شویم که مین گذاری شده بود. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، می دانی چی می شد ژیلا؟ خندیدم. باخنده گفت: تو نمی گذاری من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شده ای؟ بگذر از من! همسر 😍 @zarboolmasall
📚عنوان: از زمینه تا درونمایه ✍نویسنده: جمشید خانیان ناشر: انتشارات سوره مهر ‌این کتاب در قالب هفت جلسه، متضمن تحلیل و بررسی هفت داستان است که در هر جلسه به یک داستان با موضوعی واحد اختصاص داده شده است. داستان‌ها و موضوعات مورد بحث عبارت‌اند از: “بازگشت/ احمد دهقان” (بحث زمینه)؛ “فال خون/ داوود غفارزادگان” (بحث طرح)؛ “اتاق پرغبار/ اصغر عبداللهی” (بحث شخصیت)؛ “دو رهگذر/ محمدرضا صفدری این کتاب در قالب هفت جلسه، متضمن تحلیل و بررسی هفت داستان است که در هر جلسه به یک داستان با موضوعی واحد اختصاص داده شده است. @zarboolmasall