📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
🌙 شبی ملا بی خوابی به سرش زده بود، به همین جهت از خانه خارج شد و بی هدف در کوچه ها می گشت.
یکی از دوستانش ملا را دید و از او پرسید: نیمه شب در کوچه ها چرا پرسه می زنی؟
ملا گفت: خوابم پریده، دنبالش می گردم شاید پیدایش کنم!
@zarboolmasall
💠 سکوت
🔸 ابوذر از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خواست نصیحتش کند. فرمود:
تو را سفارش می کنم به خوش اخلاقی و سکوت که سبکترین اعمال بدنی و سنگین ترین آنها در میزان عملند.
📚 کنزالعمال/ص664
✍🏼 بدون خوش اخلاقی و محافظت زبان امکان سیر وسلوک وجود ندارد.
چون کسی که زیاد حرف می زند ممکن است مبتلا به دروغ، تهمت و غیبت و.. شود.
@zarboolmasall
💠دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان
🔹اللّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَیلَةِ الْقَدْرِ وَ صَیرْ أُمُورِی فِیهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَی الْیسْرِ وَ اقْبَلْ مَعَاذِیرِی وَ حُطَّ عَنِّی الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ یا رَءُوفا بِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ
🔸خدایا به من در این ماه فضیلت شب قدر را روزى كن
🔸و كارهاى مرا از سختى به آسانى تغییر ده
🔸و عذرهایم را بپذیر و از من گناه و بار گران را بریز
🔸اى مهربان به بندگان شایسته خویش
💠دعای روز بیست و هفتم ماه رمضان
🔹اللّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَیلَةِ الْقَدْرِ وَ صَیرْ أُمُورِی فِیهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَی الْیسْرِ وَ اقْبَلْ مَعَاذِیرِی وَ حُطَّ عَنِّی الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ یا رَءُوفا بِعِبَادِهِ الصَّالِحِینَ
🔸خدایا به من در این ماه فضیلت شب قدر را روزى كن
🔸و كارهاى مرا از سختى به آسانى تغییر ده
🔸و عذرهایم را بپذیر و از من گناه و بار گران را بریز
🔸اى مهربان به بندگان شایسته خویش
📓ضرب المثل درمانی وبیان نکات تربیتی_مشاوره ای ضرب المثل "فلانی دست وپا گرمه:
*طول عمر بیشتر با کمک به دیگران:
کمک کردن به دیگران شاید در نگاه اجتماعی یک حرکت مثبت رو به جلو تعبیر شود و در نگاه روانشناختی، رفتاری که منجر به رضایت درونی میشود. اما بد نیست بدانید که خیرخواهی و مهربانی در حق دیگران، به سلامتی جسمی و طول عمر افراد هم کمک میکند.
تحقیقات بسیار زیادی انجام گرفته است که تاثیرات مثبت مهربانی را بر سلامتی به اثبات میرساند.کمک به دیگران باعث داشتن دیدگاهی خوش بینانهتر و خشنودتر میشود، حس سلامتی، نشاط و رضایت را ارتقاء داده و سطح انرژی بدن را افزایش میدهد. همچنین موجب کاهش حس تنهایی، افسردگی و ناتوانی شده و حس ارتباط با دیگران و آرامش را بیشتر میکند.
نوع دوستی و کمک به دیگران رویکرد مثبتی به افراد میدهد که منجر به افزایش طول عمر، بهبود خواب، تقویت سیستم ایمنی بدن و کاهش درد میشود. اما کمک کردن به دیگران چطور میتواند چنین تاثیرات مثبتی داشته باشد؟
یکی از دلایل این است که کمک کردن به دیگران ذهن ما را تا حدودی از مشکلات فارغ کرده و استرس را کاهش میدهد. در واقع بخشی از نیروی جسمی و روانی ما صرف مشکلات دیگران شده و با کمک به حل این مشکلات به فرد احساس توانمندی، مفید بودن و خشنودی میدهد.وقتی به دیگران کمک میکنیم باعث میشود خودمان را فراموش کنیم. دلیل دیگر این است که وقتی مهربانی میکنیم، بدنمان با ایجاد یک حس خوب که اعتماد به نفس و سلامت ما را ارتقاء میدهد، به ما پاداش میدهد. این واکنش وقتی بدن مواد شیمیایی به نام اندورفین میسازد، تحریک میشود. این اندورفینها موادی طبیعی شبه مورفین هستند که حس آرامش در ما ایجاد میکند. علاوه بر ایجاد این حس خوب، به کاهش شدت پیامهای درد که به مغز فرستاده میشود نیز تاثیر دارند.
برای سود بردن از تاثیرات مثبت مهربانی بر سلامتی، لازم نیست حتماً کارهای بزرگ انجام دهیم. درواقع، ثابت شده است که کارهای خیلی کوچک، ساده و معمولی هم میتواند سلامت جسمی شما را ارتقاء بخشد.
@zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
برای انجام کارهات مدام امروز و فردا میکنی؟😔
در طی روز مداام افکار منفی سراغت میان؟❌
از اهمال کاری خسته شدی⭕️
خیلی کار میکنی ولی بازم
خونت بهم ریخته است؟🤦🏽♀
انگیزه و پشتکار نداری برای شروع کارها؟☹️
✅۴تا مینی دوره رایگان✅
این کانال فقط به درد خودت میخوره پس بزن رو لینک پایین👇🏽👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/1018167562Cedf05ce8cc
❤️ سلیمان و دهقان
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
برگزیده حضرت سبحان ، جناب سلیمان با بساط شاهی و سلطنت و عظمت و مکنت بر دهقانی گذر کرد .
دهقان چون شأن سلیمان را دید گفت : خدای مهربان به پسر داود پادشاهی عظیم و سلطنتی کبیر کرامت فرموده . باد این سخن را به گوش سلیمان رسانید .
حضرت از بساط عظمت به زیر آمد و نزد او رفت و فرمود : چیزی را که توانایی آن را نداری و تحمل مسئولیتش را برایت قرار نداده اند آرزو مکن ؛ اگر یک تسبیح تو را خدا بپذیرد ، برای تو از آنچه حشمت دنیا به سلیمان عنایت شده بهتر است ، زیرا ثواب تسبیح باقی و ملک سلیمان فانی است !
منع:ربیع الآثار
@zarboolmasall
🔴 کاری که تمام گناهان را محو میکند حتی اگر آسمانها را سیاه کرده باشد
حدیث قدسی، خداوند فرمود: ای موسی (ع) گمان نکن مادرت برای تو مهری داشت، اگر من مهر تو را در دل او جای نمی دادم او هرگز برای شیردادن تو نیمه شب ،خواب شیرین را رها نمی کرد.
ای موسی (ع) از میان بندگان من اگر بنده ای چنان گنهکار باشد که از گناهان او آسمان به رنگ سیاه در آمده باشد، فقط به خاطر یک کارش من تمام گناهان او را می بخشم و وارد بهشت می کنم و برای این کار از هیچ کس ابایی ندارم و اجازه نمی گیرم. موسی (ع) عرض کرد، خدایا آن عمل چیست؟
حضرت حق فرمودند: کسی که برای رضایت من قلب یک بنده مؤمن مرا شاد گرداند . او آن گاه مرا شاد کرده است و سزای کسی که مرا چنین خرسند کند، بخشش همه گناهان اوست
@zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑#انیمیشن 🥚🐫#مثل_نامه
🦋 این داستان:خدا، روزی رسونه⛱
🍃فرزندان خود را با داستان ها و ضرب المثل های ایرانی آشنا نماییم.
@zarboolmasall
🟩مثل سگ پشیمان است
🔹️روزی روزگاری، سگ تنبل و بیكاری در دهی زندگی میكرد. این سگ بیكار همیشه گرسنه بود و هیچ وقت یك وعدهی سیر غذا نمیخورد، چون باید كسی دلش برای او میسوخت تا تكه گوشتی یا استخوانی برایش بیندازد. یا یكی از زنهای همسایه اضافهی غذای شب گذشته را كه میخواست دور بریزد جلو سگ میگذاشت.
بعد از چندین سال سگ از این وضعیت خسته شد. عزمش را جزم كرد و خواست به دنبال كاری برود تا غذای ثابتی داشته باشد. با خود گفت: میتوانم سگ پلیس شوم؟ نه اگر سگ پلیس شوم شب و نیمه شب ممكنه به مأموریت اعزام شوم و باید از خوابم بزنم، نه این كار را نمیتوانم انجام بدهم.
با خودش گفت یكی از دوستانش سگ نگهبان است. آن سگ از كارش و اوضاع زندگیاش خیلی راضی است. تمام شب را بیدار است و كل روز را میخوابد. با خود فكر كرد و گفت: نه اینطورم نمیشه من شبها را باید بخوابم باید به دنبال كاری باشم كه روزها باشد و من شبها را استراحت كنم. در همین افكار بود كه یك گله گوسفند را كه از ده به چرا میرفتند دید. سه سگ هم با چوپان این گله را هدایت میكردند. سگ داستان از یكی از سگها پرسید: كار شما چیه؟ گفت: ما باید مواظب گوسفندها باشیم تا حیوانات درّنده به آنها نزدیك نشوند. صبح تا عصر مراقب این گوسفندها هستیم و شبها را استراحت می كنیم. سگ تنبل كه فكر میكرد این كار دیگه خواب و خوراك خوبی داره خواست به دنبال این كار رود. ولی این روستا كه سگ مواظب گله داشت تصمیم گرفت آن شب را استراحت كند و فردا صبح به راه بیفتد، به روستاهای اطراف سر بزند، تا اگر آنها سگ نگهبان گله ندارند، برای آنها كار كند.
آن شب را خوابید، فردا صبح كه قصاب محل یك تكه استخوان برایش انداخت آن را نخورد و به دندان گرفت و از روستا خارج شد تا وقتی خیلی گرسنه و خسته شد، آن تكه استخوان را بخورد. وقتی از روستا خارج شد از تپّه بالا رفت تا به پشت آن رسید، كم كم نزدیك رودخانه میشد، سگ تشنه بود. به كنار رودخانه رفت تا آب بخورد كه ناگهان نگاهی به رودخانه انداخت و دید یك سگ با استخوانی در دهانش در آب است. با خود فكر كرد كه اگر آن استخوان را به دست آورم مدت بیشتری میتوانم سیر بمانم و روستاهای بیشتری را میتوانم دنبال كار بگردم.
با این فكر سگ خود را به داخل رودخانه پرتاب كرد تا استخوان سگ داخل رودخانه را بگیرد. هرچه در آب تلاش كرد و گشت سگی پیدا نكرد. فقط در حین پریدن در آب استخوان خودش از دهانش افتاد و به ته رودخانه رفت و گم شد. در آب درواقع سگی نبود، سگ تنبل كه فكر میكرد زرنگی كرده عكس خود را در آب دیده بود و با این زرنگی فقط تكه استخوان خودش را از دست داده بود.
سگ با این افكار در آب تقلا میكرد تا بتواند از آب خارج شود كه ناگهان به لبه آبشاری رسید و به پایین آبشار سقوط كرد. سگ بیچاره در حال غرق شدن بود و كسی هم نبود او را نجات دهد. در نهایت سگ با كلی زحمت و تلاش توانست خود را به تكه سنگی كه پایین رودخانه بود برساند و خودش را نجات دهد
#سگ #پشیمان
@zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🔥 بخور نخورهای لاغری و چاقی
🎦... بزن رو وزنت تا بگم چی بخوری که خوشاندام بشی و سالم ✅👇👇
🌟۶۰ 🍏۶۵ 🌟۷۰ 🍏۷۵ 🌟۷۷
⭐️۸۰🍏 ۸۱ ⭐️۸۲ 🍏 ۸۳ ⭐️ ۸۴
🍏۸۶ 🌟 ۸۷ 🍏 ۸۸ 🌟۸۹ 🍏۹۰
⭐️ ۹۲ 🍏۹۳ ⭐️ ۹۴ 🍏۹۵ 🍏۹۶
🍏 ۹۸ 🌟۹۹🍏۱۰۰🌟+۱۰۰🌟+۱۵۰
« سالِ 1403 👈 سالِ سلامتی و زیبایی همراه با تناسب اندامِ دائمی » 💎✨
🤝 مثل کوره چربی بسوزونید 👇
تخصصی زیر نظر دکتر مردانی مشاور تغذیه و بهسرعت چاقی و بیماریهای ناشی از چاقی رو درمان کنید 🤩🔥
🔴 مثل مداد باش
حکیمی مشغـول نوشتن با مـداد بود. کودکی از او پرسيد: چه مینويسی؟ حکیم لبخنـدی زد و گفت : مهم تر از نوشتـه هايم ، مـدادی است کـه با آن مینويسم ، وقتی بزرگ شدی مـثل اين مـداد شو! پسر تعجب کرد! چون چيز خاصی در مداد نديد!
حکیـم گفت پنج خصلت در اين مداد هست. سعی کن آنها را بدست آوری
اول: می تـوانی کارهـای بـزرگی کنی، اما فـراموش نکنی دستی وجود دارد که حرکت تو را هدايت میکند و آن دسـت خـداست!
دوم : گاهی بـايد از مداد تـراش استفاده کنی ، اين باعث رنج مداد میشود، ولی نوک آن را تيز می کند. پس بدان رنجی که می بری از تو انسان بهتری می سازد!
سـوم: مداد هميشه اجازه میدهد که برای پاک کـردن و تصحیح اشتباه از پاکن استفـاده کنیم ، پس بـدان که تصحيح يک کار خطا، اشتباه نيست!
چهارم : چـوب مداد در نـوشتن مـهم نيست، مهم مغز مداد است که درون این چوب است ، پس هميشه مراقب درونت باش که چـه از آن بيرون می آيد!
پنجم: این که مداد هميشه از خـود اثـری باقی می گـذارد ، پس بدان هر کاری در زنـدگی ات می کنی ، ردی از آن بجا میماند، پس در انتخاب اعمال و رفتارت دقت کن!
@zarboolmasall
وجه تسمیه ضرب المثل عبارت "سر خر"
روزی ملائی سوار بر خر از دهی به دهی دیگر میرفت. در میان راه عده ای از جوانان که شراب خورده و مست بودند راه را بر او می بندند و یکی از آنها جامی را پر از شراب به او تعارف می کند.
مرد استغفرالله گویان سرباز زد و ولی جوانان دست بردار نبودند. بلاخره یکی از آنها خنجری زیر گلویش گذاشت و تهدید کرد که اگر شراب تعارفی را نخورد کشته میشود.
مرد برای حفظ جان راضی شده و با اکراه جام گرفته و رو به آسمان گفت:
خدایا تو می دانی که من بخاطر حفظ جانم این شراب را می خورم.
چون جام را به لب نزدیک کرد ناگهان خرش شروع به تکان دادن سرخود کرد و سر خر به جام شراب خورد و شراب بر زمین ریخت و جوانان خندیدند....
مرد نیز با دلخوری گفت:
پس از عمری خواستیم شرابی حلال بخوریم این سر خر نذاشت...
@zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
اگه نمیدونین تو خونه با #فرزندتون چی بازی کنید، و یا وقت و هزینه کافی برای بردن کودکتون به #کلاسهای_خلاقیت ندارید،
پیشنهاد میکنم حتما عضو این کانال بشید.
🎯 مرجع بهترین و جدیدترین
#ایده_های_کاربردی
برای افزایش خلاقیت و
#سرگرم_کردن_کودکان
⛵️ بازی 🚕 کاردستی
🎨 نقاشی 📚 قصه شب
🌐 الگوسازی ♻️ اوریگامی
🔢 آموزش ریاضی
به روش مونته سوری
لطفا بعد از ورود به کانال، روی گزینه «پیوستن» پایین صفحه بزنید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/993853440C44cdd49eab
اگر بچه ی زیر ۱۱ ساله دارید این کانالو از دست ندین☺️👆
⛔️کپی بنر حرام⛔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹امروزتون عالی
💞دوتا ستاره تقدیم تون
🌹می کنم
💞یه ستاره پراز عشق
🌹 و محبت
💞و یه ستاره پراز
🌹سلامتی و امیــد
💞خوشبختی و شادی
🌹همیشه همراهتون باشه
💞صبحتون بخیر
@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#از_اشک_چشم_مضایقه_نمیکنی_ولی_از_نان_دادن_مضایقه_میکنی
کنایه از آدمهای است که چیزی نمیخورند واز کمک به دیگران هم دریغ میکنند واز نخوردن ثروتمند میشوند ..
مرد عرب سگی داشت که در حال مردن بود اودر میان راه نشسته بود وبرای سگش گریه میکرد گدایی از آنجا می گذشت از مرد پرسید..
چرا گریه میکنی .گفت این سگ وفادار من پیش چشمم جان میدهد این سگ روزها برای من شکار میکرد وشبها نگهبان من بود ودزدان را فراری میداد .گدا پرسید سگ بیمار است مرد گفت .نه از گرسنگی دارد میمیرد .در حالی که مرد کیسه ای پراز نان و غذا در دست داشت گدا به او گفت چرا از نان واب به سگ نمیدهی تا از مرگ نجات پیدا کند
مرد گفت نان را از سگ بیشتر دوست دارم برای نان باید پول بدهم ولی اشک مفت و مجانی است ..برای سگ هرچه بخواهد گریه میکنم .گدا گفت .خاک بر سرت اشک خون دل است وبه قیمت غم به اب زلال تبدیل شده ارزشش از نان بیشتر است نان از خاک است ولی اشک از خون دل است
@zarboolmasall
🟩کینه شتری
🔸️شتر حیوانی بسیار آرام و مهربان است و از نظر قدرت و استقامت در حمل بار نظیر ندارد و میتواند مسافتهای طولانی را بدون خوردن آب طی کند. تحمل و مقاومت شتر در تشنگی زبانزد خاص و عام است.
از زمانی که شتر متولد میشود به او راه رفتن را آموزش میدهند و برای آهسته و تند رفتنش آهنگهایی را مینوازند.
در کشور عربستان شتر ماده ناقه و شتر نر، لوک نام دارد. در کشور ایران به شتر نر لوک و به شتر ماده ارونه میگویند. جالب است بدانید به نوزاد شتر نر هاشی و به نوزاد شتر ماده مجی میگویند.
حال اگر ساربانها شتر را آزار بدهند و او را عصبانی کنند، شتر از آنهاکینه به دل میگیرد و منتظر زمان مناسب برای گرفتن انتقام از ساربان میماند. نکتهی جالب این است که شتر هر چقدر هم که خشمگین باشد این را میداند اگر در زمانی که ساربانها دور هم جمع شدهاند به آنها حمله کند، افراد دیگر با چوب به او میزنند. پس فقط به چشمهای ساربان با کینه و خشم نگاه میکند و با صدای بلند نعره میزند.
🔹️اما زمانی که شتر کینهتوز ساربان مورد نظر را در بیابان تنها به چنگ آورد، انتقامش را از او میگیرد. اما ساربانها برای این چنین مواردی نقشهای طراحی کردهاند و آن اینگونه است که هنگامی که لوک یا شتر نر به دنبال ساربان میافتد، او لباسهای خود را در هنگام فرار از تن درآورده و بر زمین میاندازد. لوک هم فریب میخورد که این خود ساربان است و لباس را گاز گرفته و روی آن مینشیند. در این فاصله ساربان میتواند خود را به دهکده یا جای امنی رسانده یا پنهان شود. اگر قبل از اینکه ساربان تمام لباسهایش را درآورده و پشت سرش بیاندازد، شتر او را بگیرد، به طرز خیلی وحشتناکی جانش را از دست خواهد داد.
🔻به همین دلیل کینهی شتری به صورت ضربالمثل در میان مردم رواج دارد و اشاره به افرادی دارد که تا انتقام خود را نگیرند آرام نمیشوند.
#کینه #انتقام #کینه_شتری
@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃
براى امير المومنين عليه السلام نامه اى از معاويه رسيد
حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد :
" از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على :
اى على !
در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين : عايشه و اصحاب رسول خدا : طلحه و زبير كردى اكنون مهياى جنگ باش "
حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت :
از طرف عبدالله،
تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند من آماده جنگ هستم به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم "
سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟
كسى جواب نداد
دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد :
على جان ! من حاضرم حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود :
طرماح
به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش
طرماح گفت : سمعاً و طاعتاً
آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حركت كرد
معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند
معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد دستور انجام شد
طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت ، خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد
اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه " پاهايت را جمع كن " اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد
عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند
معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه ، به خدمت كه آمده اى ؟
طرماح گفت :
از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه الله ، امير المومنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان
معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم
طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم
معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده
طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم
معاويه گفت : نامه را به يزيد بده
طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش
معاويه پرسيد : پس چه كنيم ؟
طرماح گفت : همانكه گفتم
بالاخره معاويه نامه را گرفت و خواند بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد " على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است مهياى نبرد باش "
طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم:
على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت سپس خواست برود كه
معاويه گفت
" طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو "
اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش گرفت
معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند
عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم
#الاختصاص_ص138
@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#اصطلاح_ایشالاصدوبیست_ساله_شوی
این تعارف را بسیار شنیده ایم، "ایشالا صدو بیست ساله بشی! "حالا چرا بین این همه عدد، صدوبیست؟
در ایران قدیم پیش از حمله اعراب سال کبیسه به شکل امروزی وجود نداشت، یعنی به جای آنکه هر چهار سال یک روز را به تقویم اضافه کنند، تا اینگونه ساعت های اضافه ی سال تنظیم شود. به جای آن، این روزهای اضافه ای روی هم جمع می شدند و پس از گذشت صدوبیست سال به اندازه سی روز، یعنی یک ماه می شد و مردم آن دوران این یک ماه را جدا از سال دانسته و تمام این ماه را به جشن و شادی می پرداختند و به آن جشن های صدوبیست ساله می گفتند، چون به ندرت پیش می آمد، شخصی در طول زندگیش این جشن ها را ببیند، این آرزو را برایش می کردند تا خداوند به شخص مورد نظر طول عمر بدهد تا بتوانند این جشن های یک ماهه را ببیند.
@zarboolmasall
💠دعای روز بیست و هشتم ماه رمضان
🔹اللّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّی فِیهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَکرِمْنِی فِیهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فِیهِ وَسِیلَتِی إِلَیک مِنْ بَینِ الْوَسَائِلِ یا مَنْ لایشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ
🔸خدایا بهره مرا در این ماه از اقدام به مستحبات زیاد كن
🔸و مرا در این ماه به حاضر كردن مسائل گرامى دار
🔸 و وسیله ام را به سویت از میـان وسیله ها نزدیك گردان
🔸اى کـسی كه اصرار و سمـاجت اصرار كنندگــان او را مشغــول نمی کــند
📚داستان ضرب المثل
فلک همیشه به کام یکی نمی گردد
در گذشته بازرگانی ثروتمند در خانه ای بزرگ زندگی می کرد. روزی از روزها که بازرگان در حیاط خانه اش نشسته بود صدای غلام ویژه ی خود را شنید که با ناله می گفت:« قربان بدبخت شدیم؛ زیرا ساعتی پیش قسمتی در بازار آتش گرفته است و همه ی دکان هایمان سوخته اند».
بازرگان که چنین شنید ناگهان با دو دست بر سرش کوبید ولی به ناگاه چیزی به خاطرش آمد و گفت:« خدا را شکر می کنم که نیمی از کالاهایم در شهری دیگر هستند و فردا به این جا می رسند. اینگونه می توانم کمی از خسارت را جبران کنم».
فردای آن روز باران شدیدی شروع به باریدن کرد به طوری که تا هنگام غروب بند نیامد. در این هنگام به بازرگان خبر دادند که بارهایش به همراه کشتی غرق شده اند.
بازرگان که این خبر را شنید بسیار ناراحت شد طوری که چندین روز در رخت خوابش بستری شد.از طرفی بدهی های وی بسیار زیاد بودند و بازرگان نمی توانست از پس هزینه های آن برآید. به این ترتیب حتی غلامان و خدمتکارانش هم از خانه ی او رفتند و او را تنها گذاشتند , پس از مدتی که حال بازرگان بهتر شد و توانست از رخت خوابش بیرون آید دید که از خدمتکارانش خبری نیست و تنها دو غلام ویژه اش در کنار او هستند که البته بازرگان آن دو را نیز مرخص کرد و پس از مدتی خانه و باغ باشکوهش را فروخت
ادامه در پست بعد
@zarboolmasall
شاید ضرب المثل “ارزن عثمانی، خروس ایرانی” رو شنیده باشید. در جریان نبرد #نادرشاه با عثمانی ها روزی فرستاده دولت عثمانی با دو گونی ارزن نزد نادرشاه شرفیاب میشود و آنها را در مقابل نادرشاه بر روی زمین میگذارد و میگوید : لشکر ما این تعداد است و از جنگ با ما صرفنظر بکنید.
نادرشاه دستور میدهد دو خروس بیاورند و دو خروس را در برابر دو گونی ارزن قرار دهند و خروس ها شروع به خوردن ارزنها میکنند. در این هنگام نادرشاه رو به فرستاده عثمانی میکند و میگوید: برو به سلطانت بگو که دو خروس همه لشگریان ما را خوردند !
این ضربالمثل زمانی به کار می رود که کسی از کری خوانی رقیب باک نداشته باشد و آن را با کری قوی تری پاسخ بدهد و این گونه دو طرف با به رخ کشیدن قدرت خود بخواهند باج بگیرند.
@zarboolmasall
ضرب المثل عربى 😊
🔻 طابِخُ السُّم آكِلُه
🔻 مَن حَفَرَ حُفرة لأخيه وقعَ فيها
🔅 معادل فارسی:
چاه مکن بهر کسی، اول خودت بعدا کسی
#الأمثال_والحكم
#مکالمه_عربی
@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃
روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید :
من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم !
یک اینکه می گوید :
خداوند دیده نمی شود پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.
دوم می گوید :
خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
سوم هم می گوید :
انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.
بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت !
استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند.
خلیفه گفت : ماجرا چیست؟
استاد گفت :
داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست !
بهلول پرسید :
آیا تو درد را می بینی؟
گفت : نه
بهلول گفت :
پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد.
ثالثا :
مگر نمی گویی انسانها از خود اختیارندارند ؟
پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم
استاد دلایل بهلول دیوانه را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت
@zarboolmasall