#توضیحات
-از این خاک چندست تا چرخِ ماه؟: از اینجا تا آسمان چقدر فاصله است؟
-ستارهشمر: اخترشناس
-کژ٘ ناخوبچاره: چارهی ناخوبِ نادرست
-نشیم: آشیانه
-بهزیر آوردن: چیره شدن
-عود: چوب
-قماری: مسوب به شهرِ قمار/قماره در هند
سرِ تختهها را به زر سخت کرد: احتمالاً یعنی این که تختهها را با پارههای زر به هم متصل کرد. و منظور بیشتر از سختی اتصال، زیبایی و شکوهِ این تختِ پرنده است.
-ساز کردن: آماده کردن
-دل اندر اندیشه نبستن: نگران نشدن
-یکسره: کاملاً، اصلاً
-اندرافراشتن: بالابردن
-چنین باشد آن را که گیردش آز: سرنوشتِ هر که آز ورزد چنین است. منظور از آز در شاهنامه هرگونه افزونخواهیست و در اینجا افزونخواهی کاوس برای گشودنِ رازِ آسمان است.
-خوی: عرقِ تن
-از شگفتی: شگفتا
-همی بودنی داشت اندر نهان: تقدیر/مقدراتی در نهان داشت.
-ببایست لختی چمید و چرید: (چون تقدیر چنین بود که بعدها سیاوش از کاوس زاده شود، کاوس باید زنده میماند و) تا آن زمان در دنیا میخورد و میخرامید.
-تختِ نشست: تختِ پادشاهی
-زاروار: زار
-سیرشیر شدن: سیر از شیر شدن؛ از شیر گرفته شدن
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
#توضیحات
-از این خاک چندست تا چرخِ ماه؟: از اینجا تا آسمان چقدر فاصله است؟
-ستارهشمر: اخترشناس
-کژ٘ ناخوبچاره: چارهی ناخوبِ نادرست
-نشیم: آشیانه
-بهزیر آوردن: چیره شدن
-عود: چوب
-قماری: مسوب به شهرِ قمار/قماره در هند
سرِ تختهها را به زر سخت کرد: احتمالاً یعنی این که تختهها را با پارههای زر به هم متصل کرد. و منظور بیشتر از سختی اتصال، زیبایی و شکوهِ این تختِ پرنده است.
-ساز کردن: آماده کردن
-دل اندر اندیشه نبستن: نگران نشدن
-یکسره: کاملاً، اصلاً
-اندرافراشتن: بالابردن
-چنین باشد آن را که گیردش آز: سرنوشتِ هر که آز ورزد چنین است. منظور از آز در شاهنامه هرگونه افزونخواهیست و در اینجا افزونخواهی کاوس برای گشودنِ رازِ آسمان است.
-خوی: عرقِ تن
-از شگفتی: شگفتا
-همی بودنی داشت اندر نهان: تقدیر/مقدراتی در نهان داشت.
-ببایست لختی چمید و چرید: (چون تقدیر چنین بود که بعدها سیاوش از کاوس زاده شود، کاوس باید زنده میماند و) تا آن زمان در دنیا میخورد و میخرامید.
-تختِ نشست: تختِ پادشاهی
-زاروار: زار
-سیرشیر شدن: سیر از شیر شدن؛ از شیر گرفته شدن
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
@zarboolmasall