🟩ضرب المثل در اشعار حافظ
🔸️آن دم که دل به عشق دهی خوش دمی بود
🔹️در کار خیر حاجت هیج استخاره نیست
حافظ
#ضرب المثل در اشعار شاعران #حافظ
@zarboolmasall
♥️🍁🍂🍁
♥️
#هنر_زندگی_کردن
آرامش مهم ترین فاکتور زندگی است و آن را برهم نزنید.
به #افراد_عصبانی که در خیابان به شما تنه میزنند راه بدهید تا عبور کنند.
به رانندگان عصبانی و بی منطق که می خواهند از هر گوشه ای به مقصد برسند راه بدهید.
به کسی که در خیابان به شما بی احترامی میکند بی اهمیت باشید.
دربرابر کسی که بی مهابا به شما ناسزا میگوید، سکوت کنید و محیط را ترک کنید.
دربرابر کسی که کارهای وقیحانه خود را به شما نسبت میدهد، کوتاه بیاید.
دربرابر کسی که مدام دروغ می گوید لبخند بزنید و بگذرید و در پی انتقام نباشید.
#چون آنها به راحتی هر کاری که بخواهند را میکنند و شما را وارد بازی های زشت خود میکنند. #یادتان_باشد آنها همیشه حق به جانب هستند و انسان سالم و با شرافت از پس آنها بر نمی آید.
#ضرب المثل"باید با هر کسی مثل خودش بود" را برای رسیدن به آرامش فراموش کنید و از چنین افرادی فقط دور باشید و یقه تان را دست هر دیوانه ای ندهید!
🌿
🍁
@zarboolmasall
#ضرب المثل روغن ریخته نذر امامزاده (مسجد)است ازکجا آمده؟
در یكی از روزها كه متولی و بنا و كارگران امامزاده به انتظار ایستاده بودند ( مردك خسیس چند تا از قاطرهایش را پوست و روغن بار كرده بود كه به تجارت و مسافرت برود . ) اتفاقاً گذارش از مقابل امامزاده بود .
ناگهان یكی از قاطرهایش به سوراخ موشی رفت و به زمین خورد و یكی از پوستهای روغن پاره شد .
آن مرد فوراً زرنگی كرد . پوست را جمع كرد ولی كمی روغن آن به زمین ریخت پیش خودش گفت : این روغن حیف است اینجا بماند .
این طرف و آن طرف را نگاه كرد و متولی امامزاده را دید آنها را صدا كرد .
متولی بیچاره به كارگرها گفت : دست به كار شوید كه ارباب پول آورده و دوان دوان پیش ارباب آمده و سلامی كرد و گفت : خدا عز و عزت ارباب را زیاد كند گفتم : بناها دست بكار شوند .
مرد خسیس با خونسردی گفت :
ببین آنجا قاطرم به زمین خورده و یكی از پوستهای روغن پاره شده است و مقداری روغن ریخته ، برو آنها را جمع كن و خرج امامزاده كن .
این هم سهمیه من برای امامزاده !
متولی نگاه كرد و دید خاك فقط كمی چرب شده است بدون اینكه جوابی بدهد پشیمان و ناراحت برگشت و بقیه پرسیدند : پس پول چطور شد ؟
متولی گفت : ای بابا ول كنید ،
یارو روغن ریخته را نذر امامزاده کرده است.
@zarboolmasall
#ضرب المثل روغن ریخته نذر امامزاده (مسجد)است ازکجا آمده؟
در یكی از روزها كه متولی و بنا و كارگران امامزاده به انتظار ایستاده بودند ( مردك خسیس چند تا از قاطرهایش را پوست و روغن بار كرده بود كه به تجارت و مسافرت برود . ) اتفاقاً گذارش از مقابل امامزاده بود .
ناگهان یكی از قاطرهایش به سوراخ موشی رفت و به زمین خورد و یكی از پوستهای روغن پاره شد .
آن مرد فوراً زرنگی كرد . پوست را جمع كرد ولی كمی روغن آن به زمین ریخت پیش خودش گفت : این روغن حیف است اینجا بماند .
این طرف و آن طرف را نگاه كرد و متولی امامزاده را دید آنها را صدا كرد .
متولی بیچاره به كارگرها گفت : دست به كار شوید كه ارباب پول آورده و دوان دوان پیش ارباب آمده و سلامی كرد و گفت : خدا عز و عزت ارباب را زیاد كند گفتم : بناها دست بكار شوند .
مرد خسیس با خونسردی گفت :
ببین آنجا قاطرم به زمین خورده و یكی از پوستهای روغن پاره شده است و مقداری روغن ریخته ، برو آنها را جمع كن و خرج امامزاده كن .
این هم سهمیه من برای امامزاده !
متولی نگاه كرد و دید خاك فقط كمی چرب شده است بدون اینكه جوابی بدهد پشیمان و ناراحت برگشت و بقیه پرسیدند : پس پول چطور شد ؟
متولی گفت : ای بابا ول كنید ،
یارو روغن ریخته را نذر امامزاده کرده است.
#روغن
@zarboolmasall
#ضرب_المثل_های_قرآنی
🔹يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ
ای کسانی که ایمان آورده اید اگر از فرقه ای از اهل کتاب فرمان برید شماراپس از ایمانتان به حال کفر برمی گردانند
✅سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۰۰
#ضرب المثل
کمال همنشین در من اثر کرد
@zarboolmasall