📗داستان
روزی C.I.A اقدام به گزینش فرد مناسبی برای انجام کارهای تروریستی کرد
این کار بسیار محرمانه بود؛ به طوری که تستهای بیشماری از افراد گرفته شد و سوابق تمام افراد حتی قبل از آنکه تصمیم به شرکت کردن در دوره ها بگیرند، چک شد
پس از برسی موقعیت خانوادگی و آموزش ها و تستهای لازم، دو مرد و یک زن ازمیان تمام شرکت کنندگان مناسب این کار تشخیص داده شدند
در روز تست نهایی ، در حالی که تنها یک نفر از میان آنها باید برای این پست انتخاب می گردید ،
مامور C.I.A یکی از آقایان شرکت کننده را به دری بزرگ نزدیک کرد و در حالیکه اسلحه ای را به او می داد گفت :
ما باید بدانیم که تو همه دستورات ما را تحت هرگونه شرایطی اطاعت می کنی، وارد این اتاق شو و همسرت را که بر روی صندلی نشسته است بکش
مرد نگاهی وحشت زده به او کرد و گفت :
حتما شوخی می کنید، من هرگز نمی توانم به همسرم شلیک کنم
مامور نگاهی کرد و گفت : متاسفم ، مسلما شما فرد مناسبی برای این کار نیستید
بنا براین مرد دوم را مقابل همان در بردند و در حالیکه اسحه ای را به او می دادند گفتند
ما باید بدانیم که تو همه دستورات ما را تحت هر شرایطی اطاعت می کنی! همسرت درون اتاق نشسته است، این اسلحه را بگیر و او بکش
مرد دوم کمی بهت زده به آنها نگاه کرد اما اسلحه را گرفت و داخل اتاق شد. برای مدتی همه جا سکوت برقرار شد
پس از 5 دقیقه او با چشمانی اشک آلود از اتاق خارج شد و گفت :
من سعی کردم به او شلیک کنم، اما نتوانستم ماشه را بکشم و به همسرم شلیک کنم. حدس می زنم که من فرد مناسبی برای این کار نباشم
مامور پاسخ داد : نه، نیستی ! همسرت را بردار و به خانه برو
حالا تنها خانم شرکت کننده باقی مانده بود ، آنها او را به سمت همان در و همان اتاق بردند و همان اسلحه را به او دادند و به او گفتند
ما باید مطمئن باشیم که تو تمام دستورات ما را تحت هر شرایطی اطاعت می کنی. این تست نهایی است. داخل اتاق ، همسرت بر روی صندلی نشسته است . این اسلحه را بگیر و او را بکش
او اسلحه را گرفت و وارد اتاق شد...
حتی قبل از آنکه در اتاق بسته شود آنها صدای شلیک ۱۲ گلوله را یکی پس از دیگری شنیدند
بعد از آن سر و صدای وحشتناکی در اتاق راه افتاد، آنها صدای جیغ، کوبیده شدن به در و دیوار و را شنیدند! این سرو صداها برای چند دقیقه ای ادامه داشت و سپس همه جا ساکت شد و در اتاق خیلی آهسته باز شد و خانم مورد نظر را که کنار در ایستاده بود دیدند
او در حالیکه عرق را از پشانی اش پاک می کرد گفت شما لعنتیها باید می گفتید که گلوله ها مشقی است ،من مجبور شدم
مرتیکه را آنقدر با صندلی بزنم تا بمیرد
@zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبور باش
هر آنچه توسط خدا شروع شده باشد
توسط او نیز به پایان می رسد
👶🏻 @behtarinmadar 👶🏻
🌱🌱🌱
اگر فكر مى كنيد كه هر چه از محاسن و نقاط قوت خود براى ديگران بگوييد جذاب تر مى شويد و ديگران شما را به خاطر اين برترى ها بيشتر دوست خواهند داشت سخت در اشتباه هستيد !
وقتى دائما خود را برتر از ديگران معرفى مى كنيد آنها در كنار شما احساس ضعف مى كنند و بنابراين حال خوبى را تجربه نمى كنند و از جذابيت شما برايشان كاسته شده و بنابر اين از شما فاصله مى گيرند !
دوست عزيز من !
گاهى براى اينكه شخصى جذاب باشى نياز هست ديگران در كنار تو احساس خوب بودن كنند بنابراين موضوعاتى كه مى دانى آنها در آن مورد موفق بوده اند را مطرح كن و به آنها فرصت بده كه از موفقيتهايشان برايت بگويند و سپس آنها را تحسين كن !
اين يعنى قدرت و توانايى پذيرش توانايى ديگران و تحسين كردن آنها كه فقط فردى توانمندى اجرايش را دارد كه خودش عميقا احساس ارزشمندى دارد و حتى اگر در مواردى هم ضعيف باشد از اين حس ارزشمندى كم نمى شود !
خلاصه كلام
دوست عزيزم اينقدر از خودت تعريف نكن !
به ديگران هم فرصت بده وقتى كنارت قرار مى گيرند از محاسن و موفقيتهاشون حرف بزنند
باور كن اينطورى جذاب ترى !
@zarboolmasall
🌱🌱
#تیکه_کتاب
ما برای چیزهای اشتباه ارزش قائلیم
و همین باعث میشود تمام زندگیمان سر و ته شود!
درباره این باید خیلی فکر کنیم
📕 سه شنبه ها با موری
👤 #میچ_آلبوم
@zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» همانا با یاد خدا دلها آرام میگیرد. (5)
هر آنکس ندارد ز قرآن خبر
نهال وجودش نگیرد ثمر
@zarboolmasall
#شعر
به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
صبح را با تمام وجود
نفس خواهم کشید.
خستگی ام را در
رختخواب رخوت خواهم پیچید.
کفش هایم را به صبح های
تازه آشنا خواهم کرد.
من هم صدا با همه پرنده ها
به خوشبختی لبخند خواهم زد.
آغوشم را از آرامش
صبح پر میکنم
تا آغاز شوم مانند روزهای آفتابی
من به صبح ، نزدیک تر از
همه آفتاب ها هستم . . .
#فروغ_فرخزاد
@zarboolmasall
ما را از ماه رجب انداختی!
جعفردايى خدمتگزار آقاجان:
روزی آقاجان (آیت الله کوهستانی) از من خواست سری به آسياب آبى ايشان بزنيم.
با هم حركت كرديم و پس از رسيدن و استراحتى كوتاه، آقا آسيابان را خواست و به او گفت: «چند روز قبل آرد چه كسی را به منزل ما فرستادی؟»
آسيابان گفت: «شخصی که ظاهراً متمكن و بهايىمسلک بود، گندم خوبى داشت و آردش بسيار سفيد بود و من مزدی آن را برای شما فرستادم»
تا اين جمله را گفت، آقاجان چهرهاش تغيير كرد و با عصبانيت فرمود: «مؤمن! ما را از فضيلت ماه رجب محروم كردی!»
آقاجان، مدتی قلبش اقبال و رغبت چندانى به عبادت نداشت و مانند گذشته از عبادت و نمازش لذت نمی برد
در فكر و انديشه بود كه اين نقطه تاريک را بيابد: ابتدا از خانواده پرسيد که از كسی آرد قرض گرفته يا از آرد وَقفی استفاده كردهاند يا کسی نان و غذايی به منزل آورده است؟ وقتى از منزل مطمئن شد
سراغ آسيابان را گرفت و متوجه شد كه اين عدم رغبت، از آردی است كه آسيابان برای او فرستاده بود.
📚 برقله پارسایی، ص ۱۱۳
🕍 مزار . مشهد ، حرم مطهر امام رضا سلام الله علیه ، رواق دارالسیاده
🌺 میلاد امام باقر العلوم علیه السلام و حلول ماه رجب مبارک
#حکایت
@zarboolmasall
📗داستان مهر مادر
▫️در زمان حضرت موسی (ع) پسر مغروری بود که دختر ثروتمندی گرفته بود. عروس مخالف مادرشوهر خود بود. پسر به اصرار عروس، مجبور شد مادر پیر خود را بر کول گرفته بالای کوهی ببرد، تا مادر را گرگ بخورد. مادر پیر خود را بالای کوه رساند، چشم در چشم مادر کرد و اشک چشم مادر را دید و سریع برگشت.
▪️به موسی ندا آمد برو در فلان کوه مهر مادر را نگاه کن.
مادر با چشمانی اشکبار و دستانی لرزان، دست به دعا برداشت. و میگفت: خدایا! ای خالق هستی! من عمر خود را کردهام و برای مرگ حاضرم، فرزندم جوان است و تازهداماد، تو را به بزرگیات قسم میدهم، پسرم را در مسیر برگشت به خانهاش، از شر گرگ در امان دار. که او تنهاست.
▫️ندا آمد: ای موسی! مهر مادر را میبینی؟ با اینکه جفا دیده ولی وفا میکند.
بدان من نسبت به بندگانم از این پیرزن نسبت به پسرش مهربانترم.
@zarboolmasall
خدا به اندازه ی باور هایتان به شما میدهد
نه به اندازه آرزوهاتون
@zarboolmasall
هدایت شده از مع لبنان
16.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ آخرالزمانی و دیدنی #المعرکة_المقدسة 🇵🇸
توَهمِ شکست ناپذیری صهیونیسم🔥
🔻انتشار با نام خودتان آزاد است،
فقط اسم نماهنگ را در متن بگذارید.🔺
#فلسطین_غزه
❤️ به کانال بینالمللی #مع_لبنان بپیوندید 👇
🇮🇷 @lebanon_ir 🇱🇧