🟩درختی را که غیر از فصل بار بدهد باید از ریشه در آورد .
🔹روزی بود روزگاری بود ، زمستان و برف بود . صاحب باغ که از خانه ماندن خسته شده بود با خودش گفت : برم به باغم سری بزنم . به باغش رفت . برف روی زمین نشسته بود باغبان گفت : دو سه ماه دیگر درختانم دوباره به بار می نشیند . ناگهان چشمش به درخت انجیری افتاد که بر شاخه هایش چند تا انجیر روییده بود .
باغبان با تعجب گفت:نکند خواب می بینم ؟ این فصل و میوه انجیر ؟ باغبان با خودش گفت : بهتر است میوه ها را به پادشاه هدیه کنم تا جایزه ای به من بدهد . با این فکر به طرف قصر پادشاه راه افتاد . دربانها پرسیدند : با شاه چکار داری ؟ باغبان گفت : آمده ام هدیه مخصوص به شاه تقدیم کنم .
🔹شاه از دیدن انجیرها خوشحال شد . دو سه تا انجیر خورد و گفت : از این باغبان در قصر پذیرایی کنید تا برگردم .
باغبان فکر کرد که شاه برمی گردد و جایزه ی خوبی به او می دهد موضوع این بود که شاه به شکار می رفت . شکار شاه چند روزی طول کشید وقتی به قصر برگشت دلخور و ناراحت به اتاق خوابش رفت . چون نتوانسته بود شکار کند ، کسی هم جرات نکرد درباره باغبان با او حرفی بزند .
چند روز گذشت . صاحب باغ با اعتراض گفت : به شاه بگویید مرا مرخص کند ولی آنها جواب درستی به او ندادند . باغبان صدایش بلند شد . داد و بیداد راه انداخت و خودش را به در و دیوار کوبید . آنها هم ناراحت شدند و او را بعنوان دیوانه به تیمارستان فرستادند صاحب باغ مدتها در تیمارستان ماند دیگر کسی باور نمی کرد که او سالم است و دیوانه نیست .
🔹از قضای روزگار یک روز شاه با درباریانش برای بازدید از تیمارستان به آنجا رفت باغبان او را دید و تمام ماجرا را برای شاه تعریف کرد . شاه خندید و گفت : چه سرنوشت بدی داشته ای . حالا دستور می دهم که تو را آزاد کنند . و بعد تو را به خزانه من ببرند و هر چه خواستی بردار باغبان به خزانه جواهرات شاه رفت .
مدتی در خزانه گشت و به خزانه دار گفت : آنچه من می خواهم در اینجا نیست . پرسیدند : تو چه می خواهی ؟ باغبان گفت : به دنبال یک تبر تیز و یک جلد قرآن می گردم . خبر به پادشاه رسید . باغبان را صدا کرد و گفت : چرا به جای جواهرات ( تبر و قرآن ) می خواهی !
صاحب باغ گفت : تبر را به دلیل این می خواهم که با خود به باغ ببرم و درختی را که بی موقع میوه داد و مرا به این درد و رنج انداخت ببُرم و قرآن را هم به این دلیل که پیش فرزندانم ببرم و آنها را به قرآن قسم بدهم که به طمع مال و دنیا و جایزه به کارهایی مثل کاری که من کردم دست نزنند .
از آن به بعد ، به کسی که می خواهد محبت و لطف بی موقع انجام دهد می گویند :
🔻 درختی را که در غیر فصل بار بدهد باید از ریشه درآورد .
#درخت #فصل #بار
@zarboolmasall
🟩 آیا می توانید جواب ضرب المثل تصویری بالا را حدس بزنید ؟
🔹پاسخ ضرب المثل بالا در ساعت ۱۵:۰۰ در کانال گذاشته میشود
#ضرب_المثل_تصویری
@zarboolmasall
🔻پاسخ ضرب المثل تصویری قبل
🔹بزدلی یا ترسویی، حالت شخصیتیای است که در آن ترس و نگرانی در انجام کاری یا گفتن سخنی وجود دارد از این لحاظ که آیا آن کار یا سخن چیزی درست، خوب و بهعنوان کمک به دیگران است یا خیر. این حالت شخصیتی در مقابل دلیری قرارمیگیرد
#بز_دل
@zarboolmasall
🟩معنی ضرب المثل از مردی تا نامردی یک قدم است چیست؟
🔹 یعنی رفتار و عملکرد خود شخص باعث می شود که در کدام سمت از مرز باریک مردی و نامردی قرار بگیرد.
🔹منظور از مردی همان معرفت داشتن و در حق کسی ظلم نکردن است نه اینکه صرفا جنس مرد مدنظر باشد. منظور از نامردی که به طور عامیانه بی معرفتی هم به آن گفته می شود، یعنی در حق کسی ظلم کرده و رفتارهای ناپسند همچون خیانت، نیرنگ زدن و… در حق دیگران خصوصا در حق دوستان روا داشتن.
🔹این ضرب المثل یعنی هیچ گاه به خوبی ها و لطف هایی که در حق خانواده، دوستان و دیگر عزیزانتان انجام داده اید مغرور نشوید زیرا گاهی شرایط بسیار سختی پیش می آید که ممکن است با کوچکترین خطا مانند منت گذاشتن، همه آن ها از چشم بیفتد و ارزشش از بین برود.
🔻در اینصورت انسان در نگاه دیگران دیگر اعتبار و جایگاه گذشته را نخواهد داشت. اینجاست که می گویند مرز مردی تا نامردی بسیار باریک است. چه بسیار دوستان صمیمی ای که همیشه در خوشحالی ها در کنار هم بوده اند ولی وقتی شرایط سخت می شود، معمولا آدم ها گزینه ای را انتخاب می کنند که به نفع و سود خودشان باشد. اینجاست که دوستی های چند ساله در یک لحظه از بین می روند و کینه ها جایگزین آن می شود
#مردی #نامردی
@zarboolmasall
🟩معنی از نوكیسه قرض مكن، قرض كردی خرج نكن یعنی چه؟
🔹 نوکیسه یعنی آدم تازه به دوران رسیده، تازه به مال و ثروت فراوان رسیده است؛ یعنی از کسی که به تازگی پولدار شده است پولی قرض نکن زیرا او تحمل دوری از پولش را ندارد و ممکن است با اندکی تاخیر تو در پس دادن پولش، آبرویت را ببرد.
🔹 اگر قرض کردی خرج نکن” جمله ای است با معنای تمسخرآمیز نسبت به قرض دهنده و هشداری است برای قرض گیرنده. در قالب طنز به شخص قرض گیرنده می گوید حالا که مجبور شدی از نوکیسه پول قرض کنی نگهش دار و خرج نکن زیرا سریعا برای گرفتن پولش با حالت پشیمانی سوی تو می آید و اگر آن لحظه پول او را خرج نکرده باشی و گرفتار ماندی، بهتر از این است که او آبرویت را ببرد!
البته نمی شود که انسان پولی را که قرض کرده خرجش نکند زیرا اگر گرفتار نبود که مجبور نمی شد آن را قرض کند. پس منظور اصلی شاعر چیست؟
منظور اصلی این است که اصلا از همان اول پول را از نوکیسه قرض نکن! پولی که قرار است خرجش نکنی همان بهتر که قرضش نکنی !!
🔹کسی که نوکیسه است، تحمل دوری از پولش را ندارد و اگر آن را به کسی قرض دهد به سرعت از کرده اش پشیمان می گردد و سراغ پولش را می گیرد. حال اگر آن پول خرج شده باشد و امکانش نباشد به این زودی به دستش برسد ممکن است آبروی قرض گیرنده را با داد و بیدادها و حتی تهدید کردنش ببرد.
خدا هیچ کسی را گرفتار قرض و بدهی نکند
🔻و اگر کسی گرفتار شد، گرفتار نوکیسه اش نکند
#نوکیسه #قرض_مکن
#خرج_مکن
@zarboolmasall
🟩معنی از هرچی بدم اومد، سرم اومد یعنی چه؟
🔹 یعنی هر کدام از گرفتاری هایی را که میترسیدم دچارش شوم، عاقبت گرفتارش شدم.
🔹اشاره به این دارد که گاهی انسان از برخی اتفاقاتی که به دیگران می افتد تنفر دارد و حتی ممکن است آن لحظه احساس خوشبختی کند که آن اتفاق برای او نیفتاده اما روزی که خودش نیز آن اتفاق بد را تجربه کند، این ضرب المثل را به کار می برد.
🔹 این ضرب المثل قرابت معنایی دارد با ضرب المثل : مار از پونه بدش میاد جلو خونه اش سبز میشه! هردو به حس نفرت اشخاص نسبت به حوادث ناخوش اشاره دارد که عاقبت گریبانگیر خودشان شده است.
🔹 گاهی مسبّب اتفاقات ناگوار خود انسان است! آن زمانی که این اتفاقات برای اشخاص دیگری به وجود می آید به جای اینکه کمک حال آنها باشد، خوشحال است که خودش گرفتار نشده است.
🔻و این خوشحالی و غرور بیجا در درون او حس نفرت نسبت به آن گرفتاری ایجاد می کند. به همین دلیل است که وقتی خودش هم به آن بلا گرفتار می شود می گوید: از هرچه بدم می آمد سرم آمد
#بدم_اومد #سرم_اومد
@zarboolmasall
🟩انتهای شب شد
🌙دلها به فردا امیدوار
🌙چشمها پر از خواب
🌙همه میگویند زندگی بالا و پایین دارد
🌙اما زندگی هر چه که هست
جریان دارد . . .
✨✨شب بخیر✨✨
#شبتون_بخیر
@zarboolmasall
🌺صبرم از کاسه دگر لبریز است
اگر این جمعه نیاید چه کنم؟!
🌺آنقدر من خجل از کار خودم
اگر این جمعه بیاید چه کنم؟
🌺سلام صبح آدینتون بخیر 🌺
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
#صبح_زیباتون_بخیر
@zarboolmasall
🟩«وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ»[4]
🔹و هر گونه نیکی که برای خویش از پیش فرستید آن را نزد خد اباز خواهید یافت
🔻آنچه می کاری درو میکنی
#_ضرب_المثل_قرآنی
@zarboolmasall
🟩کوراوغلی می خواند
🔹هنگامی که مخاطب در جواب متکلم جواب سربالا بدهد و یا فی المثل بدهکار در مقابل بستانکار که طلب خود را مطالبه می کند پاسخ منفی توام با خشونت و اعتراض بدهد طلبکار می گوید
🔹 برای من کوراوغلی می خواند " یعنی : پولش را نمی دهد که هیچ ، یک چیزی هم طلبکاراست .
کوراوغلی غلط مشهور و صحیح آن کوراوغلو به معنی کورزاد است دری ضرب المثل شده به نام و براساس شخصیت کوراوغلی موجود است.
#کوراوغلی
@zarboolmasall
🟩شمشیر از رو بستن
🔹معنی این مثل کنایه از مبارزه آشکارا است نه پنهانی، وقتی میگویند شمشیر از رو بستهاند یعنی آن فرد اهل فریب دادن و کارهای پنهانی نیست که شمشیر پنهانی داشته باشد یا از پشت ضربه بزند بلکه آشکارا مبارزه و جنگ میکند
#شمشیر #از_رو_بستن
@zarboolmasall