eitaa logo
ذره‌بین درشهر
18.2هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️سرانجام در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۴۳ از زندان آزاد شد. منتقی(محمدتقی) قصابِ محله جلوِ پایش گوسفند کشت. مردم شادی کردند. زن‌ها در خانه‌ی زینت عربونه(دایره) زدند. مردان در خانه‌ی محمدعلی جمع شدند و آش پختند. کارِ نوعی اعاده‌ی حیثیت از آقارضا و اعتراض به حکم دادگاه بود. نوعی اعتراض به دولت بود. نوعی استیضاح دولت بود. ▪️همین نارضایتی‌های کوچک رفته رفته جمع می‌شد. چهارده سال بعد این قطره‌ها دریا شد. حکومت سرنگون شد. که زیر سئوال رفت، از بین می‌رود. اعتمادِ مردم که از بین رفت، هیچ دولت تا دندان مسلحی پایدار نخواهد بود. ارتشِ شوروی با ۶۰۰۰ موشک با کلاهک اتمی و کا. ژ. پ هم جلودار نیست. دوربین‌های نصب شده در خیابان‌ها نمی‌توانند کاری بکنند. "خشمِ مردم" نمونه‌ای از "خشمِ خداوند" است. ▫️خراسان مهد شاعران است. آزاده‌مردی شاعر داشتیم. استاد دانشگاه بود. بر او ظلم فراوان رفت. تنش نحیف بود و روحش بزرگ. همسری مهربان دارد که هر هفته برای شوهرش جلسه‌ای دارد. در سال ۱۳۷۶ فوت شد. مهربان مردی بود. آقای همسرِ را می‌گویم. شعری دارد درباره‌ی "عدالت" به نام "ناقوس": شنیدستم که در ایام پیشین به شهری بوده است این رسم و آیین که گر می‌داد مردی بینوا جان زدی ناقوس زن، یک ضربه بر آن امیری گر که می‌مُردی، ز افسوس سه ضربه می‌زدی محکم به ناقوس وگر از عده‌ی مابین می‌مُرد دو ضربه بیشتر بر آن نمی‌خورد به پا می‌شد چو از ناقوس، فریاد به تعدادش همه کس گوش می‌داد بُد این معنا بدان اصوات، پیوست که مرده از چه صنف و دسته‌ای است بدین منوال ایامی بشد طی که ناگه خاست زان صوت پیاپی شمار آن ز ده، وَز صد فزون شد ز جای خویشتن هرکس برون شد نبود این ضربه‌ها با خلق مانوس از آن گشتی شتابان سوی ناقوس از آن شخصی که می‌زد ضربه‌ها را بپرسیدند شرح ماجرا یکی آن‌جا که بودش سرخی چشم دلیل بارزی بر شدت خشم بگفتش: هان مگر آخر خدا مُرد؟ که بانگ ضربه‌هایت گوش ما برد؟ بگفتا: مرگ، یزدان را نگیرد خدا هرگز نمرده‌ست و نمیرد یکی گفتش: مگر دیوانه گشتی؟ که از آیین ما بیگانه گشتی؟ امیر شهر اگر مرده‌ست، باید سه ضربه زد، فزون دیگر نشاید چو زان ناپخته مرد این حرف بشنفت به بانگ رعد آسایی چنین گفت: ز حاکم بهتری، شد زین ایالت عدالت مُرد، ای مردم! ! 📚 شازده حمام، جلد ۴ ✍ @zarrhbin