eitaa logo
ذره‌بین درشهر
19.4هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی مدیریت کانال @Haditaheriardakani آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ✅ با افزایشِ قدرتِ اسلام، سرانجام در سال هشتم هجرت تصمیم گرفت مکه را نیز فتح کند. به این سبب، با سپاهی شکوه‌مند از یاران و پیروانِ خود آهنگِ مکه کرد. شکوه و هیبتِ این سپاه، سران شرک و کفر را چنان ترساند که مکّیان تسلیم‌ شدند و شهر را به پیامبر و مسلمانان واگذاشتند. پیامبر نیز دستورِ داد و خود با کمکِ ، بت‌های خانه‌ی کعبه را شکست و را وجودِ آثار شرک و کفر پاک کرد. ✅ پس از فتح مکه (ص) در مکه نماند و به بازگشت و تا آخر عمر در این شهر زیست. آن حضرت در ۶۳ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به سرای باقی شتافت. او را در خانه‌اش، که کنارِ بود به خاک سپردند که امروز زیارتگاه مسلمانان جهان است. ✅ ، چهره‌ی مرکزی اسلام و کانونِ عواطفِ همه‌ی مسلمانانی است که از آغاز تا امروز، به جهان آمده‌اند. سیره و روش زندگی او نمونه‌ی کامل یک است. در توحید و یکتاپرستی تمام مراتب کمال را پیمود. عبادتش و سپاسگزارانه بود. از شرک و بت‌پرستی متنفر و بیزار بود. ✅ ظلم به انسان‌ها او را به شدت آزار‌ می‌داد و یکی از رسالت‌های خود را ساختنِ می‌دانست. از بی‌کاری و بطالت متنفر بود و می‌گفت: "خدایا از کسالت و بی‌نشاطی، از سستی و تنبلی و از عجز و زبونی به تو پناه می‌برم." در بسیار مهربان و با فرزندان و فرزندزادگانِ خود فوق‌العاده بامحبت و صمیمی بود. ✅ به نیز "مهربانی" می‌کرد و آنان را روی زانوی خود می‌نشاند. هموار تمیز و نظیف بود و به بوی خوش علاقه‌ی شدیدی داشت و در معاشرت با مردم، مهربان و بود. در مسائل فردی و شخصی اهلِ گذشت و ملایمت بود. اما آن‌جا که شکسته می‌شد و زیر پا قرار می‌گرفت، سختی و نشان می‌داد. ✅ زهد و از اصول زندگی او بود. قدرتِ رهبری فوق‌العاده‌ای داشت و در عین حال، همواره با اصحاب خود می‌کرد. نظم و انضباط بر کارهایش حکم‌فرما بود از بیزاری می‌جست و می‌گفت بر صورت مداحان و چاپلوسان خاک بپاشید. "مردم" را به آموختنِ تشویق می‌کرد و آن را بر هر مسلمانی واجب می‌شمرد. از مسلمانان می‌خواست که دانش و حکمت را در هر کجا و نزد هرکسی باشد بیابند و بیاموزند. 📚 فرهنگ نامه‌ی نام‌آوران ( آشنایی با چهره‌های سرشناس تاریخ ایران وجهان) 📆 چاپ پنجم، آذر ۱۳۹۲ 🍃 میلاد باسعادت خاتم‌الانبیا، ، پیامبر نور و رحمت، و همچنین تولّدِ سُلاله‌ی بی‌مثالش، صادق آل‌ِ طاها بر مسلمانان جهان به ویژه تبریک و تهنیت باد🌹 🎉🎉🎉 @zarrhbin
، هوشنگ🌷 (تولد: ۱۳۰۶ ه.ش) شاعر ✅ در سال ۱۳۰۶ شمسی در شهرِ زاده شد. دوره‌ی دبستان را در همین شهر و دوره‌ی دبیرستان را در به پایان رساند. ✅ او مدیرِ کلِ بود. اما به و هنر دلبستگی بسیار داشت و تخلصِ را برای خود انتخاب کرد. ✅ اولین دفتر شعر خود را با نام منتشر کرد سپس کتابِ را منتشر کرد که حاصل سالهای پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ هجری شمسی بود. این کتاب او را در مقامِ به جامعه‌ی ادبیِ شناساند. ✅ در از جهتِ مضمون، دو گرایشِ و به چشم می‌خورد. در سال‌های جوانی، اشعاری به شیوه‌ی سرود؛ اما کم‌کم راه خود را در پیدا کرد و امروزه یکی از است. ✅ از آثار اوست: سراب، سیاه‌ مشق، چند برگ از یلدا، یادگار خون سرو و آینه در آینه. در نیز دست دارد و از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ برنامه‌های "گل‌های تازه" و "گلچین هفته" را در سرپرستی کرد. 🍃 روزگارِ استاد خوش باد و تنش به نازِ طبیبان نیازمند مباد...🌹 📚 فرهنگ نامه نام‌آوران (آشنایی با چهره‌های سرشناس تاریخ ایران و جهان) 📆 چاپ پنجم، آذر ۱۳۹۲ 📌 و اما با هم بخوانیم ابیاتی از زین گونه‌ام كه در غم غربت شكيب نيست گر سر كنم شكايت هجران غريب نيست جانم بگير و صحبت جانانه‌ام ببخش كز جان شكيب هست و ز جانان شكيب نيست گم گشته‌ی ديار محبت كجا رود؟ نام حبيب هست و نشان حبيب نيست عاشق منم كه يار به حالم نظر نكرد ای خواجه درد هست و لیكن طبیب نیست در كار عشق او كه جهانیش مدعی است اين شُكر چون كنیم كه ما را رقیب نیست جانا نصاب حسن تو حد كمال یافت وین بخت بین كه از تو هنوزم نصیب نیست گلبانگ سایه گوش كن ای سرو خوش خرام كاین سوز دل به نـاله‌ی هر عندليب نيست 📌 و در پایان... امروز، نه آغاز و نه انجام جهان است ای بس، غم و شادی، که پسِ پرده نهان است دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه‌ی ایام، "دل‌ِ آدمیان" است. 📌 خاطراتِ نیز خواندنی است بخصوص خاطرات زیبا و دلنشینی که با داشته‌اند.   @zarrhbin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶از تیپش خوشم نمی‌آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می‌پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می‌انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی‌اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک‌وری می‌انداخت روی شانه‌اش، شبیه موقع اعزام رزمنده‌های زمان جنگ. وقتی راه می‌رفت، کفش‌هایش را روی زمین می‌کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. 📔«برشی از کتاب قصه دلبری ، روایتی از زندگی عاشقانه شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی » 💠متبرک شدن اتاق شهدای مدافع حرم گنجینه ایثار و شهادت اردکان به لباس عزای شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی 📞 09137742844 🌐 www.ganjine-420.ir 📲 @Ganjinemedia