هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
مهمان دم در است، فقط جایمان کم است
شکر خدا بساط ضیافت فراهم است
این سو که استکان و سماور گذاشتیم
موکب زدیم و از سرِ شب چایمان دم است
آن سو کتیبهای است که رویش نوشته است:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
هرکس که آمده است به اینجا خوش آمده
خوب و بد و فقیر و غنی نیست، دَر هَم است
باید لباس خوب خودم را به تن کنم
این بهترین لباس، سیاه محرم است...
✍ #سیده_تکتم_حسینی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
29.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ورود_به_ماه_محرم
آماده شوید فصل ماتم آمد
تا کرببلا قافلهی غم آمد
با ناله و فریاد بگوئید به هم
ای اهل عزا ماه محرم آمد
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت
عزادار است تا فردای محشر مسجد کوفه
که مولا را نخواهد دید دیگر مسجد کوفه
تمام مردم این شهر دلتنگ علی هستند
ولی دلتنگ او چندین برابر مسجد کوفه
دوباره بُغض میگیرد سر راه گلویش را
دم تکرار هر «الله اکبر» مسجد کوفه
به یاد درد دلهای علی با چاه نخلستان
به زانوی غریبی میبرد سر مسجد کوفه
دلش خون است از خون بهناحقریخته برخاک
چنان سجّاده و محراب و منبر، مسجد کوفه
بهغیر از آن شب آخر که مشتاق پریدن بود
علی را دیده کِی با حال مضطر مسجد کوفه؟
علی در گوش او میگفت رازی را دم رفتن
که روزی میشود دامان یکسر مسجد کوفه
که روزی خطبه خواهد خواند با صوت علی یک زن
سکوتی محض خواهد شد سراسر مسجد کوفه
جواب قطرهای از خون اصغر هم نخواهد بود
اگر در اشک حسرت شد شناور مسجد کوفه
ولی میآید از نسل علی، عین علی مردی
که میبیند علی را بار دیگر مسجد کوفه
به گوش جان میآید نغمهی «مَولایَ یا مَولای»
دوباره میشود روزی معطر مسجد کوفه
دلم تنگ است، میخواهم کمی خلوت کنم پایِ
#مناجات_امیرالمؤمنین_در_مسجد_کوفه
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#ورود_کاروان_به_کربلا
خیر را من باب نابودی شر آوردهام
خاندانم را به امداد بشر آوردهام
با بروز آشکار وجه ثاراللهیام
کربلا را از دل تاریخ درآوردهام
داغ، هرچه دارد این صحرا خریدارم به دل
دل که جای خود برای دوست سر آوردهام
طفل بودم با دعایم کوفه باران میگرفت
من چه حاجاتی که در این شهر برآوردهام
نامههایی که فرستادند همراه من است
کودکان را از جفاشان بیخبر، آوردهام
چه نیازی هست به خورشید و ماه کربلا
کاروانی با خود از شمس و قمر آوردهام
هم برای خاکهای داغ این صحرا بدن
هم برای آن تنور داغ، سر آوردهام
بعد عباسم بنا دارم علمداری کند
خواهرم را بیشتر از این نظر آوردهام
اکبرم را، اکبرم را، اکبرم را، اکبرم
آنکه از جان خواهم او را بیشتر آوردهام
کاش شرمنده نگردم آخرش پیش رباب
اولین بار است اصغر را سفر آوردهام
اشک، بیش از خون، ز دین حق حفاظت میکند
دختران را از پسرها بیشتر آوردهام
تا نبیند صورت حوریهها را آفتاب
از ملائک سایهای از بالوپر آوردهام
✍️ سروده گروه #یامظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ @hosseinieh_net