با شاخصهای الگوی پیشرفت اسلامی دوباره کارنامه صادر کنید!
چکیده: حکایت جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی : هرکس از ظن خود شد یار من !
درحالی که دوگانه #برنامه و #کارنامه در چند روز اخیر برجسته شده ، لازمه به این نکته اشاره کنم که
کارنامه ای ارزشمند است که بر اساس شاخص های ارزیابی صحیح تنظیم شده باشد.
مثل ۱.مردمی کردن امور ، ۲.تنظیم صحیح روابط انسانی ، ۳.کاهش فاصله طبقاتی ، ۴.برنامه ریزی واقعی برای فرار از تفکرات پوسیده توسعه و اقتصاد مدرن ، ۵.فهم تفاوت توسعه و پیشرفت و ...
کسی که کارهایش را با #سرمایه_دار جلو میبرد و با قدرت پولی سعی بر تحقق دارد ، می تواند در #مردمی_کردن اداره جامعه موثر باشد ؟
کسی که در ایام مدیریت او روابط انسانی ( مثل رابطه با امام ، رابطه با همسایه ، رابطه با خانواده ، رابطه با همسفر ، رابطه با میهمان و ... ) نه تنها تقویت نشده بلکه از بین رفته ( تضعیف قدرت مساجد با ساخت فرهنگسراها ، تضعیف محیط همسایگی با از بین بردن محلات و محور قرار دادن خیابان و اتوبان و مترو و ... ، تضعیف خانواده با ساخت حداکثری آپارتمان و عدم تامین نیازهای خانوادهها در محل زندگیشان ، افزایش چشمگیر سفرهای درون شهری ، از بین رفتن فضاهای شخصی وسیع مثل حیاط جهت تفریح سالم، پایدار و ارزان و ... ) میتواند مجری الگوی پیشرفت اسلامی باشد ؟
کسی که از معتقد ترین افراد به اقتصاد کلان و توسعه مدرن در کارشناسی استفاده میکند، میتواند مبانی انقلاب را امتداد دهد ؟
کسی که فقط در مقام حرف ، از تمدن اسلامی و دولت اسلامی میگوید و در عمل از توسعهگرا ترین افراد است و
کسی که صریحا مجریِ #توسعه_پایدار است،
چطور میتواند #الگوی_پیشرفت_اسلامی را پیگیری کند ؟
صحنه از آنچه فکر میکنیم، بسیار روشن تر است.
@zavieh_did