بسم الله الرحمن الرحیم هیئت مکتب الزینب [س] و هیئت عشاق الحسین(ع)برگزار میکند. جشن شادی و سرور به مناسبت عید سعید غدیر خم. سخنران: حجت الاسلام حمیدی فر بانوای: کربلایی محمد مهدی ندیمی،محمد حسین صالحپور زمان: شنبه:۱۷ تیر. ساعت(۲۰:۳۰) مکان: فرهنگیان(باجک3)،بلوار مهر،کوچه 6،پلاک 5... #عید_سعید_غدیر_خم #هیئت_مکتب_الزینب @maktab_69_zeynab

🔰دلیل لگد های دشمن بعد از جشن با شکوه غدیر چیست؟ ✅جواب در ویراستی بالا #غدیر #عید_غدیر 📌کانال یادداشت‌های تربیتی«ذکری» 🆔https://eitaa.com/joinchat/1948778575C14d18b63ea

🎞 بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی‌شود مهم همین است... از هرچه جدا شدیم باکی نیست... اگر او رها نکند! #عین_صاد 📌کانال یادداشت‌های تربیتی«ذکری» 🆔https://eitaa.com/joinchat/1948778575C14d18b63ea

🌱 اگر بخواهم در یک جمله او را توصیف کنم، میگویم: 🌾 علی صفائی، کارخانه انسان سازی بود و است. 🔰 پنجشنبه 22تیر، سالروز عروج آسمانی این عارف بالله هست. پ.ن: عکس، اطلاعیه مراسم بزرگداشت ایشان در قم است. #عین_صاد 📌کانال یادداشت‌های تربیتی«ذکری» 🆔https://eitaa.com/joinchat/1948778575C14d18b63ea

واکنش عجیب در مقابل عمامه‌پرانی! ‼️ سرنوشت جالب دو جوان عمامه‌‌پران! 🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت ۲۳ تیر، سالروز ارتحال استاد علی صفائی حائری معروف به #عین_صاد 🆔 @soada_ir 📌کانال یادداشت‌های تربیتی«ذکری» 🆔https://eitaa.com/joinchat/1948778575C14d18b63ea

🔺برنامه زنده تلویزیونی کلمه ▫️کلمه سی‌و‌پنجم : حرکت ▫️ یادنامه استاد علی صفایی حائری ▫️میهمان: حجت‌الاسلام امیر غنوی ▫️میزبان: وحید یامین‌پور 🔻دوشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۲ - حوالی ساعت ۲۳ شبکه یک سیما ▫️«برنامه تلویزیونی کلمه» 🏷️@kalame_tv1

ان شاء الله امسال با دوستان مدرسه علمیه معصومیه س برای تبلیغ داریم میریم شهرستان #نور_آباد ممسنی. امیدوارم بتونم پرونده روایت #محرم1445 رو براتون به جریان بندازم و از حال و هوای این سفر جهادی براتون بنویسم. راستی از اعضای کانال کسی اونورا هست؟ #محرم #امام_حسین ع #لبیک_یاصاحب_الزمان عج #امید #ایمان 📌کانال یادداشت‌های تربیتی«ذکری» 🆔https://eitaa.com/joinchat/1948778575C14d18b63ea

#روایت 1 #محرم1445 📝معجزه ی اباعبدالله الحسین علیه السلام 🔻سوار اسنپ شدم که برم مدرسه معصومیه س تا از اونجا به همراه رفقا اعزام بشیم برای #منطقه. 🔻راننده یه جوون با صفا بود. تا نشستم تو ماشین گل از گلش شکفت. «به به حاج آقا... چه بوی خوبی میدی... چیه عطرت... خیلی خوبه... شما جزء اون حاج آقاهای خوشتیپ هستی..» خلاصه سر حرف باز شد. 🔻شروع کرد از خاطرات اربعینش گفتن که چه جوری یه شبه برنامه سفرش جور شده با چه معجزه ای رفته بود 🔻میگفت از این گذرنامه کاغذی ها داشتم. اشتباهی بجای ورودی از خروجی رفتم گذرنامه ام رو دادم به مأمور اونم انداخت لای گذرهای باطله! 🔻بعد یهو فهمیدم اشتباهی دارم برمیگردم سمت ایران... برگشتم و التماس کردم. گفت ما هر ده دقیقه گذرها رو میبریم میریزم تو یه اتاق. الان چند میلیون برگ گذرنامه اونجاست... امکان نداره پیداش کنی. 🔻میگفت با هزار جور التماس مسئولشون راضی شد خودش بره اتاق رو بگرده. منم بیرون فقط از پنجره داشتم نگاه میکردم. یه ده دقیقه ای که گشت هیچ خبری نشد. یهو انگار یکی بهم گفت خودت دستت رو از پنجره بکن تو... اولین کاغذی که برداشتم گذرنامه خودم بود! 🔻داد زدم گفتم پیداش کردم... مأموره گفت برو که امام حسین ع بدجوری طلبیدت! 🔻چندتا لطف محسوس دیگه هم تو سفر بهش شده بود 🔻رسیدم مدرسه... از هم التماس دعا گرفتیم و بخدا سپردیم همو. 🔰صحنه ای تو مدرسه دیدم که گل از گلم شکفت...(در روایت 2 میگم ان شاء الله) پ. ن: عکس؛ همین الان تو اتوبس اعزام. 📌کانال یادداشت‌های تربیتی«ذکری» 🆔https://eitaa.com/joinchat/1948778575C14d18b63ea