•♥️🌱•
○° هر کسی نیست سِزاوارِ حَسَن دوست شدن
حَسَنـــی بودنِ مَن لُطفِ خودِ فاطمـه است🦋✨
" السلامعلیکیاحسنبنعلۍ "💐
#دعای_روز_هفتم_ماه_مبارک_رمضان
التماس دعا
کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
@zeinabiha2
(www.DaneshjooIran.ir) 1.mp3
4.21M
تحدیر (تندخوانی)
جزء هفتم قرآن کریم
قاری معتز آقایی
کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
@zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 خرید و فروش نور مهتاب!!!
🔸 استاد عالی
@zeinabiha2
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔹تلنگری زیبا برای همه ما
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☆∞🦋∞☆
✅ با خدا رفیق شو
🎞 گریه حضرت شعیب به چه علت بود ؟
نه به خاطر ترس ازجهنم ونه به خاطر طمع بهشت ، بله فقط به خاطر دوست داشتن خداوند بود
@zeinabiha2
نریمانی - هوای این روزای من هوای سنگره 1.mp3
6.7M
هوای این رزایه من هوای سنگره
یه حسی روهمو تا زینبیه میبره
🎤: کربلایی سید رضا نریمانی
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#یـــازیــنـــبــــــ....🌹🍃
@zeinabiha2
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_روز
🌙 رابطه دعاهای ماه رمضان با امام زمان عج ❗️
❤️ چشم انداز ظهور و جامعه امام زمانی عج در دعاهای ماه رمضان❤️
🎤 حجه الاسلام عالی
زینبی ها
#قسمت96 یوزارسیف با کلی التماس وخواهش بالاخره من را هم با مجروحان سوار بر هلیکوپتر کردند,سمیه به
#قسمت97
یوزارسیف
به بیمارستان رسیدیم,زخم عباس چون سطحی بود پانسمانش را بررسی کردند ودوباره پانسمان جدیدی کردند وداخل بخش بستری شد ,اما سمیه را مستقیم به اتاق عمل بردند,از حالات دکترها وسرعت عملشان میتوانستم بفهمم که وضع سمیه خیلی روبه راه نیست,دلم گرفته بود وبرای شفای سمیه ختم صلوات برداشتم ,اخه این درد برایم زیادی بزرگ بود خدایا برتو پناه ,پشت در اتاق عمل یک جا بند نبودم,مدام از این طرف به ان طرف میرفتم وهر چند دقیقه ای یکبار شماره یوسف را میگرفتم که متاسفانه در دسترس نبود,درون دلم انگار شعله ای اتش روشن بود واین طوفانهای پشت سر هم این اتش را شعله ورتر میساختند,نبود علیرضا ویوسف وبی خبری از احوالات انها یک طرف,وضع وخیم سمیه از طرف دیگر روح وروانم را بهم ریخته بود,در همین احوالات بودم که گوشیم زنگ زد وشماره مامان افتاد,نمیدانستم چه کنم ,اگر جواب بدهم مطمینا نمیتونم طاقت بیارم ومادرم از,ان طرف دنیا نگرانمان میشد واگر جواب هم نمیدادم,بازهم نگران میشد,اما بااینحال جواب ندادم,اخه اینجوری نگرانیشون کمتر بود,گوشی را گذاشتم توکیفم وبه طرف پرستاری که از اتاق عمل خارج شد رفتم وبا زبان,الکنی که بسیار کم از عربی میفهمیدم حال سمیه را جویا شدم وپرستار باایما واشاره گفت که عمل طول میکشه ودعا کنید...
نمیدانستم چه کنم ودراین مملکت غریب به کجا پناه ببرم,ناگاه ذهنم پرکشید به قرنها پیش ویاد غربت ومظلومیت واسارت بانویم زینب س در دیار غربت درهمین شام بلا افتادم ,اگر بانواسیر بود من اینک اینجا ازاد ازادم,اگر به او بی حرمتی میشد,اینجا مارا عزیز داشتند,اگر ان زمان نمک به زخم اسیران کربلا میپاشیدند,الان اینجا زخم ما را التیام میبخشیدند اشک سروصورتم را پر کرده بود ,غم من کجا وغم بانو کجا...
انگار پاهایم به اراده ی خودم ند ودلم به سویی که دوست داشت مرا هدایت میکرد,بی اختیار از بیمارستان بیرون امدم وپرسان پرسان ,راه حرم عمه جانم زینب س را در پیش گرفتم...
ادامه دارد
📚نویسنده؛ط_حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمانده فاتح «نبل و الزهرا» از میان ما پر کشید💔
سردار محمدعلی حقبین، یکی از فرماندهان موثر در فتح منطقه نبل و الزهرای سوریه، ساعاتی پیش بر اثر بیماری کرونا درگذشت😔
💔روحش شاد ، راهش پر رهر باد...🕊