eitaa logo
زینبی ها
4.4هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
3.5هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/17367927276640 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
زینبی ها
﷽ #صدقه‌اول‌ماه‌صفر 💢امشب اول ماه صفر هست💢 🔹صدقه و خواندن دعای هر روز ماه صفر فراموش تون نشه ⤵️ ا
صدقه اول ماه فراموش نشه دوستان اگر موافق باشید صدقه ها برای زائران اربعین هزینه بشه
💕اوج نفرت💕 سفره رو پهن کرد و با عشق نگاهم کرد. _بخور عزیزم _ آقا میگم کار اشتباهی نکردیم. ابرو هاش بالا رفت ادامه دادم _ اینکه سفرمون رو جدا کردیم. _نه تو زن منی و همه باید زن من رو بپذیرن باید قبول کنن دیر یا زود مامان کوتاه میاد میفهمه که جای تو توی قلب منه باید تو رو دوست داشته باش. اگر نتونه کوتاه بیاد من رو از دست میده. _ یعنی واقعا شما مادرتوت رو ترک می کنید. سرش رو پایین انداخت و گفت _ من هم تا یک زمانی میتونم طاقت بیارم اگر ببینم نمیتونه با تو کنار بیاد یه خونه اجاره می کنم از این جا میریم دوتایی آروم با هم زندگی میکنیم. تو فقط احترامش رو نگه دار. احمدرضا گاهی هم به من ابراز علاقه میکرد. به من اطمینان می‌داد که من رو بیشتر از هر کسی دوست داره. شاید حق با علیرضا ست من احمدرضا رو تو شرایط بدی گذاشتم . شاید هر کس دیگه هم بود تو اون شرایط می بخشید. باز هم نبرد بین عقل و دل نگار فکر احمدرضا رو از سرت بیرون کن. دنبال توجیه کردنشی? اگر فقط یکم اصرار میکرد قبول می‌کردم تا شکایتم رو پس بگیرم. تلاش کن کسی که تو رو پس زده تو قلبت نگهش نداری احمدرضا با عشقمون معامله کرد صدای در اتاق بلند شد بدون اینکه سرم رو از روی میز بر دارم گفتم: _ بیا تو در باز شد سرم رو بلند کردم سینی توی دستش بود که بخار از استکان های داخلش بلند میشد. _ تو چی آب جوش اوردی? _ قابلمه _ببخشید عصبی بودم. _وقتی عنوان کردن خودم هم بهم ریختم. نگاه از نگاهش گرفتم _ نمی خوای بدونی کیا هستند? _ اصلاً مهم نیست _ بالاخره چی? تا کی میخوای بشینی غصه بخوری. اروم دستم رو بالا آوردم و روبروی علیرضا گرفتم. _ خواهش می کنم تمومش کن. اخم کمرنگی بین ابروهاش نشست. _ چرا نمیذاری حرفم تموم بشه _چون می دونم می خوای چی بگی دلخور نگاهم کرد. _ میخوای بگی زندگی ادامه داره. باید فراموشش کنی. باید شاد به زندگی ادامه بدی. بغض تو گلوم گیر کرد. _ ولی علیرضا الان برای این حرفها خیلی زوده. _زوده? _ چون من خستم دست به سینه شد _ اتفاقا خوبه از خستگی در می آی _ الان آمادگی اش رو ندارم نگاهش رنگ تهدید گرفت _نگار فردا چی میخوای بهشون بگی? دلخور گفتم: _به من شک داری? تن صداش رو بالا برد _ آره چون عاشقی. _نیستم. دیگه تموم شده _ به تموم شدنش شک دارم. چون وقتی اسمش میاد رنگ نگاهت عوض میشه. _ باید تموم شه چون مادرش رو ترجیه داد .چون حتی یه ذره هم اصرار نکرد نفس سنگینی کشید _فردا جواب نه قطعی من رو می‌شنون بهشون میگن اگه یه بار دیگه ببینمتون اون وقت هیچ تضمینی نیست که دوباره شکایت نکنم. علیرضا مطمعن باش برگشتی در کار نیست. لحنش عوض شد _نگرانتم. دلم نمیخواد دیگه تو اون شرایط ببینمت. به چایی اشاره کرد _بخور از دهن افتاد لیوان چایی رو برداشتم و به لب هام نزدیک کردم _میگم نگار نظرت چیه یه مدت تفریحی بریم المان هم من مادربزرگم رو میبینم هم تو خاله ی مامان رو. لیوان رو پایین اوردم و نگران نگاهش کردم _نه.من دوست ندارم. سرش رو پایین انداخت _دوست نداری به خاستگار هات فکر کنی. دوست نداری سفر بری. دوست نداری... خیره نگاهم کرد _بهم حق بده که بد فکر کنم. لب هام رو بهم فشار دادم _شاید یه مدت بگذره باهات بیام _وقتی نیست اخه دو ماه دیگه دانشگاهت شروع میشه بعدش هم که نه ماه درگیری. هر چی التماس داشتم تو نگاهم ریختم _من نمیتونم. فعلا امادگیش روندارم. نفس سنگینی کشید و لیوان چاییش رو برداشت _هر جور راحتی _نگران لب زدم _تنهایی میری? سرش رو بالا داد و چاییش رو یکجا سرکشید. لیوان رو توی سینی گذاشت. _یا با تو میرم یا نمیرم یک ثانیه هم تنهات نمیزارم. 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕
💕 اون‌نفرت💕 سلام این‌رمان۸۲۴ پارت هست. و کامل شده اگر مایل به خوندن‌ادامه‌ی رمان به صورت یکجا هستید باید حق اشتراک‌ رو پرداخت کنید. مبلغ ۴۰ هزار تومن‌به این‌شماره کارت ارسال کنید. بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه 6037997239519771 فاطمه‌علی‌کرم. بانک اقتصاد نوین فیش رو برای این آیدی ارسال کنید @onix12 لازم به ذکر است که رمان تا پارت آخر تو این کانال پارتگذاری میشه قوانین❌ بعد از خرید: این رمان نزد همتون به امانت گذاشته میشه کپی پیگرد قانونی و الهی داره. رمان رو برای کسی نفرستید. نویسنده تحت هیچ شرایطی راضی نیستن نقد نمیپذیرم❌
💢امشب اول ماه صفر هست💢 🔹صدقه و خواندن دعای هر روز ماه صفر فراموش تون نشه ⤵️ اولین روز ماه صفر برای دفع بلا حتماً نماز اول ماه قمری رو بخوانید وصدقه بدهید تا از سنگینی ماه صفر و بلاها و اتفاقات بد ایمن باشید بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584
کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255
محمدی عزیزان اگر بیشتر جمع شد برای کارهای خیر دیگه ای هزینه میشه https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون باحضرت زهرا(س) صدقه اول ماه فراموش نشه اَللّهُمَ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج
هدایت شده از  حضرت مادر
sticker_mazhabi(31).mp3
6.76M
🎧 الوِداع ماهِ مُــحَرّم مـاهِ گِــریِه مـاهِ ماتَــم حَسـرَتِش رویِ دِلَـم موند کِه شَـباش بِمـیرَم از غَـم کـاش میـشُد بَرات بِـمیرَم... 😭 🎙کربلایی 👌 📌گوش کنید مناسبه امشبه 😔
💕اوج نفرت💕 اما اگر دوست داشتی بریم، میتونی یه مرخصی یک ترمه از دانشگاه بگیری. به نظرم خوبه از این فضا دور باشی. ایستاد و سینی چایی رو برداشت _کم فکر و خیال کن خوابت ببره لبخند زدم و سرم رو به نشونه ی تایید تکون دادم حال علیرضا دست کمی از حال من نداره اما تلاش داره حال من رو بهتر کنه. از اتاق بیرون رفت روی تخت دراز کشیدم و سرم رو روی بالشت گذاشتم چشم هام رو بستم. با صدای آلارم گوشی چشم باز کردم با وجود درد مچ پا به سمت سرویس رفتم وضو گرفتم وسر سجاده نشستم بعد از خوندن نماز به مهر خیره شدم آروم گفتم: _خدایا همیشه بهترین راه ها رو جلوی پام گذاشتی امروز کاری کن تا دست و دلم نلرزه بتونم بهترین حرف ها رو برای دور کردنشون بزنم. هر چند که دور کردن احمدرضا برخلاف میلمه . سجادم رو جمع کردم. متوجه علیرضا که به چهارچوب در تکیه داده بود شدم. نگاهم میکرد. _ سلام صبح بخیر با لبخند کنارم نشست. _ سلام قبول باشه این دعات با صدای بلند باعث شد آرامش قلبم بیشتر بشه. می‌ترسیدم خواست دلت نباشه. سرم رو پایین انداختم. _خواست دلم نیست اما دیگه نمیخوام به حرف دلم گوش کنم. باید عاقلانه تصمیم بگیرم. نفس راحتی کشید _خوشحالم که به این نتیجه رسیدی. من همیشه میگم آدم یکی در میون باید به حرف دلش هم گوش کنه. اما توی این مورد به نتیجه رسیدم که باید عاقلانه تصمیم بگیری. راه برای خوشبختیت بازه عزیزم. تو لایق بهترین ها هستی. ایستاد و سمت در رفت. _ اگه دیگه نمی خوابی بیا صبحانه بخوریم. سجاده روی تخت گذاشتم _نمیخوابم ولی برم از بالا ما یک کتری بیارم. چرخید سمتم. _امروز از اون روزهایی که نباید بالابری خیره نگاهش کردم و متوجه منظورش شدم _ برای کتری میگم دست به سینه شد. _دوباره توی قابلمه آب جوش میاریم تا بریم یکی بخریم. از اتاق بیرون رفت. میز صبحانه رو چیدم و هر دو کنار هم در سکوت مشغول شدیم. انگار علیرضا بیشتر از من استرس حضورشون رو داشت. عقربه های ساعت که امروز سریع تر از هر روز حرکت می‌کنن ساعت ده رو نشان می‌دادن. روی مبل نشستم و به علیرضا که بیخودی عرض خونه رو بالا و پایین می کرد نگاه کردم. _ من اینجوری استرسم بیشتر میشه روبروم ایستاد مضطرب گفت: _ چی میخوای بهشون بگی? درمونده لب زدم: _ نمیدونم، دیشب تا حالا هرچی خواستم تمرکز کنم نتونستم روی دست دسته مبل نشست _ بگو که دیگه نمیخوای در موردشون فکر کنی. اصلا بگو دارم از ایران میرم. کلافه به اطراف نگاه کرد. _ همونی که دیشب گفتی رو بگو اگر برید بیای دوباره شکایت می‌کنم. علیرضا ناخواسته ترس رو هم به استرسم اضافه می‌کرد. 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕
💕 اون‌نفرت💕 سلام این‌رمان۸۲۴ پارت هست. و کامل شده اگر مایل به خوندن‌ادامه‌ی رمان به صورت یکجا هستید باید حق اشتراک‌ رو پرداخت کنید. مبلغ ۴۰ هزار تومن‌به این‌شماره کارت ارسال کنید. بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه 6037997239519771 فاطمه‌علی‌کرم. بانک اقتصاد نوین فیش رو برای این آیدی ارسال کنید @onix12 لازم به ذکر است که رمان تا پارت آخر تو این کانال پارتگذاری میشه قوانین❌ بعد از خرید: این رمان نزد همتون به امانت گذاشته میشه کپی پیگرد قانونی و الهی داره. رمان رو برای کسی نفرستید. نویسنده تحت هیچ شرایطی راضی نیستن نقد نمیپذیرم❌
💢امروز اول ماه صفر هست💢 🔹صدقه و خواندن دعای هر روز ماه صفر فراموش تون نشه ⤵️ اولین روز ماه صفر برای دفع بلا حتماً نماز اول ماه قمری رو بخوانید وصدقه بدهید تا از سنگینی ماه صفر و بلاها و اتفاقات بد ایمن باشید بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584
کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255
محمدی عزیزان اگر بیشتر جمع شد برای کارهای خیر دیگه ای هزینه میشه https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون باحضرت زهرا(س) صدقه اول ماه فراموش نشه اَللّهُمَ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج
صدقه اول ماه فراموش نشه
🔻مشارکت در برپایی موکب حضرت رقیه (س) در مرز میرجاوه جهت خدمت رسانی به زوار پاکستانی در اربعین شماره کارت:
6063731181316234
6104338800569556
شماره شبا:
IR710600460971015932937001
به نام هیئت حضرت رقیه(س) ⚠️ به جز برنامه "آپ" که برای حساب‌های حقوقی محدودیت دارد، از هر برنامه‌ای دیگر بانکی و... واریز کنید مشکلی نخواهید داشت.
اول از همه بزرگوارانی که محبت کردند و برای موکب مرز میرجاوه اومدن پای کار سپاسگزارم❤️🙏 عزیزانی که دستشون به دهنشون میرسه و وضع مالی مناسبی دارند از این مورد ویژه حمایت کنن ! چه جایی بهتر از مرز پاکستان و پذیرایی از زائری که بدون امکانات ۳۵۰۰ کیلومتر رو با اتوبوس طی می‌کنه و تمام سختی راه رو تحمل میکنه تا خودش رو به پیاده روی اربعین برسونه😭 لطفاً بعد واریز رسیدتون رو به آیدی زیر بفرستید: @Mehdi_Sadeghi_ir
هدایت شده از  حضرت مادر