eitaa logo
برداشت‌ها
563 دنبال‌کننده
62 عکس
23 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من در نوجوانی از شیدایان شریعتی‌بودم. او بود که جوانان "مبارز" را از "مارکسیسم‌" به سوی"اسلام" چرخاند. او بود که چهره دین وچهره‌های دینی را "زمان پسند" نقاشی‌کرد. برخی او را به "تحریفِ" اسلام، و برخی دیگر به "تدلیسِ" آن متهم‌ کرده‌اند. از آن‌رو که می‌خواست دامن "تشیع علوی" را از خرافات "تشیع صفوی" پاک نشان دهد و من گمان‌می‌کردم که قرار است همه "علوی" شویم! اکنون به یاد آن طنز مشهور شریعتی افتادم که‌ می‌گفت: "من همیشه از یک آدمِ کچلِ شکم‌گُنده‌ی سیگاریِ زندان رفته متنفر بودم اما امروز نگاه می‌کنم خودم دقیقا آن‌گونه شده‌ام!" ۱۴۰۰/۳/۲۹ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safavi
"غمت در نهان‌خانه دل نشیند" دوست دیرین و همرزم و همدرس عزیزمان "صادق عبدی سیدکلایی" دیروز چشم از جهان بست و غمش در نهانخانه دل نشست. کوچ غم‌انگیز این "عبد صادق" و حقوقدانِ حق‌شناس را به خانواده داغدار و دوستان سوگوار تسلیت می‌گویم و از خدای مهربان برای روحش آمرزش و برای همسر و فرزندانش آرامش خواهانم. ۱۴۰۱/۴/۱ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safavi
"نومید کردن" تنها با گفتار و نوشتار نیست. بلکه بیشتر، با "رفتار"است. "نا امید شدن" ، "واکنشی" است در برابر "کُنش‌". "نومیدسازِ" واقعی آن کسی است که با "تصمیم‌" و "اقدام‌" دل‌مردم را‌ خالی و مایوس گرداند. آیا براستی"ایجاد" فقر و تبعیض‌، نامید کننده‌تر است یا " اعلام" فقر و تبعیض؟ آیا وعده‌های ناشدنی‌، امیدسوزترند یا هشدارهای‌دلسوزانه؟ آیا تحلیل‌ها و خیال‌های آرزومندانه امید را نابود می‌کنند یا پیش‌بینی‌های واقع‌بینانه؟ بدتر از‌همه و بیشتر از هرچیز "امید‌آفرینی کاذب" مردم را نومید می‌کند. این دلخوش کردن‌ها شاید سپنج روزی مردم را امیدوار کند ولی پس از چندی و اندی، اندک امید را نیز از می‌خشکاند. چه خوش گفت علی(ع) که:"بسی امیدها موجب بی‌بهرگی است"(غُرَر، باب رجاء) و نیز فرمود: "از کسانی مباش که بی‌عمل امیدوار است"( نهج،حکمت۱۵۰) ۱۴۰۱/۴/۶ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safav i ؟  
دوباره می خوانید:👇 ؟ آسیب شناس، همان‌گونه که از نامش پیداست غلط‌ها را می‌بیند و آنها را برجسته و برملا می‌کند و هشدار می‌دهد تا جامعه و مسئولان عیب‌ها را ببینند و اصلاحشان‌ کنند. مدیرانی که خود را اصلح می‌دانند باید این غلط‌گیری‌ها را به فال نیک بگیرند و هر هشداری را بهترین هدیه برای خود بدانند و آفرین بگویند بر آنها که سیاهی‌ها را سیاه نشان دهند و بترسند از آنها که سیاه‌ها را سفید، و یا سفید‌ها را سیاه نمایش می‌دهند. برخی گمان دارند که من آن‌چنان بدبین و نومیدم که هیچ نقطه سفیدی در جامعه نمی‌یابم و قصدی جز تخریب نظام و حکومت ندارم. در حالی که اینان خود در باره نوشتارهای انتقادی اینگونه‌اند و دچار سیاه‌نمایی و نیت‌خوانی بدبینانه و یا مغرضانه‌ شده‌اند. من خیرخواهانه به آنان می‌گویم که اشتباه‌ می‌‌کنید. من اینگونه‌نیستم ولی شکی ندارم برخی از چاپلوسان و سینه‌‌چاکان ظاهری چنین‌اند و‌ انقلابیون صادق باید از این‌ مَجیزگویان نگران‌ باشند نه از انتقادگران. ۹۹/۴/۸ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43
آبشارم سر به زیر رو به پایینم صدایم بس بلند آبشارم از بلندایی سپید می‌زنم سر را به سنگی سخت سنگ دریا را به سینه می‌خزم در پیچ و تاب صخره‌ها را می‌شکافم آبشارم آبشاری سرکش، اما تا که چشمم اوفتد بر وسعت دریا رفته رفته می‌شوم آرام و رام سینه‌خیزان سوی دریا می‌روم تا که می‌بوسم لبش می‌گشاید روی من آغوش بی‌خود از خود می‌شوم‌ بی خروش و جوش گویی از اول نبودم یا که بودم "هیچ" فانی دریا شدن هیچ است؟ ۱۴۰۱/۴/۱۰ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safavi
دزلی این ساختمان ساده، (که از قصر‌های زیبای ذهن من است) دل مرا پس از ۴۱ سال، به خوشبوترین تابستان‌ِ عمرم پرتاب‌ می‌‌کند "دزلی" استراحتگاه ۱۴۰۱/۴/۱۰ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safavi
خار‌های بلند فریاد نتوانی کشید اما "آه"، تا گنجایش ریه‌هایت هرشب در کنار سفره‌ای خلوت فریاد نتوانی کشید اما "خجالت" تا بی‌نهایت از‌مهمان‌هایت از جوانان بیکارت که با"تخصص" آشنایند اما "آشنا" ندارند! فریاد نتوانی کشید اما "درد" چرا؟ از این‌که به معتمدان محله‌ات بی‌محلی می‌شود. فریاد نتوانی کشید اما "عذاب"، تا دلت بخواهد! از بلندیِ خارو ازخارهای بلندِ سرِ دیوار! ۱۴۰۰/۴/۱۲ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safavi
"به مناسبت روز قلم" نمی‌‌‌دانم کدامین دست‌ از دستان اهریمن دو دستانِ زبانت را "قلم" کردست؟ قلم کالای آزادی اگر باشد، ز دست و صد زبان، جان بیشتر دارد! ولی صدبار باید گفت: برای او که این"خودکار" را با کام خودکامان بچرخاند و آیات الهی را، همه "نان، والقلم"(!)خوانَد، قلم از صد قدم، "نان" بیشتر دارد! ...قلم گفتی؟ نترسیدی؟ نمی‌دانی که در دکان نادانی و در خرازی خودکامگانِ دهر از‌این منفورتر جنسی نمی‌پرسند؟! قلم کالای آزادی اگر باشد به روی دکه مطبوعِ مطبوعات! گران باشد. در این بازار "ارزانی"(!) و ایام "فراوانی"(!) شگفت "این یک قلم" کالا چه کمیاب است! بسی کمیاب‌تر از ذره‌ای انصاف گران‌تر از گرامی‌"جان" و رنگین‌تر ز رنگ "خون" قلم رنگین‌ترین کالای تاریخ است. ۱۴۰۱/۴/۱۴ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safavi
به چاقو چگونه‌ می‌نگری؟ زبان بسته! در دلت‌چه‌‌ می‌گذرد؟ مرگ را می‌فهمی؟ آیا جان تو کمتر است از" موری که دانه کش است"(؟) قربانی شکمِ "زید" می‌شوی؟ یعنی عُمرِ "عَمرو" از جان تو سودمند‌تر است؟ و خونِ"بکر" از خون تو رنگین‌تر ؟ آیا او که تو را می‌کُشد لازم نیست از تو پست‌تر نباشد؟ ۱۴۰۱/۴/۱۹ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safavi
از علی(ع) از "کنار زدنِ" تو، بسیار شنیدیم اما از"کنار آمدنِ" تو کم از"حکومت" تو بیشتر، از "حکمت" هایت کمتر از خطبه‌هایت بیشتر، از سکوت‌هایت کمتر از پینه پیشانی‌ات بیشتر،از پینه دستانت کمتر ار حصیر نشینی‌ات بیشتر از بی‌حصاری‌‌ات کمتر ... و سلام برتو ای آن‌که از "زهد" خود نمایشگاه نساختی نه ویژه‌خوار شدی نه ویژه‌نوش! ویژه پوش نیز هرگز! نه دستاری ویژه بر سر گذاشتی نه قُبّه‌ای ویژه بردوش چسباندی نه قَبای شهرت بر اندام پوشیدی نه کفش‌هایت را به "ریا" وصله زدی نه با نان خشکیده‌ات "نام"جُستی نه نمازت را بر سر دیگران‌چماق کردی نه"حجاب" را به رخ دیگران کشیدی نه در خانه کوچکت "بزرگی" فروختی نه گلیم زیرپایت را جار زدی نه بوی"ولیمه‌"هایت بردهان‌ها آب‌انداخت. نه صدای دعایت گوش فلک را کر کرد نه دین را فدای دینار کردی نه دینار خلق را از ارزش انداختی! ...آه ای علی! به حال و روز ما بنگر ببین از مرام تو چه داریم؟! ۱۴۰۱/۴/۲۷ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safavi ! (ع)
گلچین روزگار ترم تابستان سال ۷۶ بود، دختری دانشجو، از دانشگاه تبریز، برای گذراندن درس‌های عمومی‌اش در دانشگاه ما مهمان شده بود و در کلاس معارف من شرکت می‌کرد. با آن‌که رشته‌اش فنی بود ولی معلومات دینی بالایی داشت. او نه تنها از کلاس من بی‌نیاز بود بلکه گاهی پرسشگرانه و مودبانه برخی از سخنان مرا اصلاح نیز می‌کرد. حجابش"چادری" نبود ولی کامل بود. در یکی از کلاس‌های پایانی ترم، از من‌ پرسید: "آیا حجاب من اشکالی دارد؟" ‌گفتم: "اصلاً". پرسید؛ "چادر سر کنم یا نه؟" گفتم: "اگر دوست داری" گفت: "پدرم‌اصرار بر چادر دارد. آیا شما هم اصرار دارید؟" گفتم:"اگر دوست نداری نه" با تعجب گفت: "مگر شما استاد معارف اسلامی نیستید؟! گفتم: "چرا هستم ولی اصراری بر چادری بودن شما نمی‌کنم" پرسید:"خانواده خودتان چادری‌ نیستند؟" گفتم: "هستند" ...رفت و فردایش در حالی که چادر سر کرده بود به دانشکده‌ آمد. ولی به دلیل فوت خاله‌اش، اجازه گرفت و رفت. چندی بعد پدرش با یک جعبه شیرینی به دیدارم آمد. و از چادری شدن فرزندش اظهارخوشحالی کرد. او که مهندس و مدیر مجموعه غار کتله‌خور. بود و به مسائل فرهنگی نیز علاقمند بود، گفت: "از دخترمان خیلی راضی‌ هستیم. از درس، اخلاق و دینداری‌اش. فقط او در برابر چادر، که فرهنگ خانوادگی‌ماست، مقاومت می‌کرد که خوشبختانه اکنون با ترغیب شما چادری شده است." گفتم: "من ترغیبی نکردم! چون‌حجابش کامل بود و گمان نکنم "بی‌چادری" چیزی از اخلاق و ایمانش کم کند" آن پدر که مرد دقیق و عمیقی بود. درنگی کرد و سخنم را پذیرفت و رفت. حدود هفت سال بعد، آن‌دانشجوی نمونه را از دور در هواپیما دیدم که با همسر و فرزندش عازم‌ مشهد بودند."بی‌چادر" بود ولی حجابش همچنان کامل. ... افسوس تازه مطلع شدم که آن دانشجوی نمونه هشت سال پیش، در اثر بیماریی سخت، چشم از این جهان فرو بسته و به سرای جاودان شتافته است. شرمنده‌ام از بی‌خبری خودم و در شگفتم از خوش سلیقگی گلچین‌ روزگار ... ...روحش شاد. ۱۴۰۱/۴/۳۰ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safavi
"بد حجاب" و‌ "بدحساب" سرهای "بی‌سرپوشِ" را دیدی، تن‌های بی‌تن‌پوشِ فقیران را نیز بنگر! گیسِ پریشِ آن زنِ گَدا را، چار‌چشمی پاییدی، کیسه خالی‌اش را نیز بنگر! به‌ او نان دادی یا تذکر؟ ای چشم‌ باریک بین! "بد حجاب‌"ها را دیدی"بدحساب‌"ها را نیز بنگر! از "بزهکاران" بسیار گفتی، از اَبَر"بدهکاران" بانکی نیز اندکی بگو ! آیا جدول اهداف را وارونه نگرفته‌ای؟! ما در طلبِ"آزادی" جوانی‌ها داده‌ایم، در راه"عدالت"جوان‌ها فدا‌ کرده‌ایم، بر ضد فساد و تبعیض خون‌ها بخشیده‌ایم! گمان کرده‌ای این‌همه هزینه تنها برای حجاب بوده‌ است! گیریم اینگونه باشد. گیریم تنها نُمادِ حق و تنها نمودِ عدل و تنها عمودِ دین "حجاب" است و بس! اکنون بگو این"یگانه هدف" را تا کجا رسانده‌ای؟! آری بر سرِ مجربان تلویزیون چادر نهاده‌ای اما حجابِ "جام جم‌" را چه کرده‌ای؟! ای چشمِ مو شکاف! گیرم‌ "مویِ"سرِ دختران را مهار کنی! با"تویِ" سرشان را‌ چه‌کار کرده‌ای؟ ۱۴۰۱/۴/۳ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: @seyed_zeinolabedin_safavi