°•🐚☘
به خودت کمی اهمیت بده...
وگرنه لابه لای زندگی از بین میری و هیچ کس هم نمیفهمه!
#دمنوش_انگیزشی🧪💚
•{@zeitoon_clinic}•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🪶🤍
جوری که خدا باهامون حرف میزنه...
چرا ما دائما به چیزای خوب و بزرگ فکر میکنیم؟!
چون...
#دمنوش_انگیزشی☘💕
•°◇@zeitoon_clinic◇°•
°•💕☘
اینکه یه جا بشینی بهش فکر کنی اونم فکر نه یه خیال و توهم راه چاره نیست
اینکه فکر کنی و عمل کنی راهشه...
پاشو...
#دمنوش_انگیزشی ⭐️💛
◇@zeitoon_clinic◇
ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام
به زیتونی هااای همیشه سبز😌
یه چند وقت نبودم
بسی دلم برای شما تنگ شده بود😢
واقعیت
داشتم چند تا دوره ی پر جون آموزش میدیم
که بیام برای شما بگم😌😇
دوری تون سخت بود 🤕
ولی
خیلی هیجان دارم که تندی بیام به شما هم بگم....😍💪
الآنم برای اینکه خستگی را بشوره ببره دارم انیمیشن میبینم🤓
هر که دوست داره این انیمیشن و ببینه تو شخصی 🎬 را برام بفرسته
@Norlhooda
(موضوعش در مورد پرسشگری هست😈)
کربلا زیتونی های خوب 😇
که امسال اربعین مشرف شده بودن....😍
خاطرات خودشون را تحت عنوان
#پویش_خاطرات_اربعین
برای ما ارسال کنند تا به اسم خودتون در کانال درج بشه و هدیه ای ناقابل برای شما واریز بشه 😉
منتظرتون هستم
دوازده ساله بودم و ریزه میزه. هرجا میرفتم عربا بهم میگفتن: «طفل» و بهم خوراکی میدادن.
توی نجف یه گوشه از صحن نشسته بودیم. غرقِ تماشای گنبد بودم که یهو یه چیز سنگین محکم رو ساق پام سقوط کرد. حس کردم پام همون لحظه ترک خورد...
رو پامو نگاه کردم دیدم یه پلاستیک آبیه، بازش کردم؛ توش دوتا قوطی نوشابه بود و سه تا بسته مثل چیپس و پفک ازین مدلای عجیب غریب که بعدا فهمیدم پفک عراقیه.
اطراف و نگاه کردم ببینم برای کیه که دیدم چهارتا زن عرب نشستن دارن با ایما و اشاره میگن بخورشون برایِ توعه.
نمیدونستم تشکر کنم یا گریه چون پام خیلی درد میکرد. ولی خودمو گول زدم و مشغول شدم. خیلی خوشمزه بود. هنوز مزهش زیر زبونمه😁
🔸طاهره رحیمی🔸
#پویش_خاطرات_اربعین
#کربلا_زیتونی
#شماره_۱
🌱| @zeitoon_clinic