📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📚 رمان شماره پنجم 💖 📌 نام رمان 📝 مردی در آینه 📝 نویسنده:شهیدمدافعحرمسیدطاها ایمانی
ا🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺
ا﷽🌺﷽🌺﷽🌺
ا🌺
#مردی_در_آینه
#قسمت_هفتاد: تنها خواسته من
دنيل گوشي رو برداشت ... صداي شادش بعد از شنيدن اولين جملات همسرش به شدت ابري شد ...
- سلام ... چند دقيقه پيش براي هر سه تامون بليط گرفتم ... براي روزرو هتل با دوستت هماهنگ کردي؟ ...
دنيل سکوت کرده بود ... سکوت عميقي که صداي پر از انرژي بئاتريس ساندرز رو آرام کرد ...
- اتفاقي افتاده؟ ... چرا اينقدر ساکتي؟ ...
و دوباره چند لحظه سکوت ...
- شرمنده ام بئا ... فکر نمي کنم بتونيم بريم ...
چند روزي بود که مي خواستم بهت بگم اما نتونستم ... هر بار که قصد کردم بگم ... با ديدن اشتياقت، نتونستم ... منو ببخش ...
حس مي کردم مي تونم صداي دل دل زدن و ضربان قلب همسرش رو بشنوم ... اون صداي شاد، بغض کرده بود ...
- چي شده دنيل؟ ...
نفسش از ته چاه در مي اومد ...
- ميشه وقتي برگشتم در موردش صحبت کنيم؟ ...
بغض بئاتریس شکست ...
- نه نميشه ... مي خوام همين الان بدونم چه اتفاقي افتاده؟ ... من تمام سال رو منتظر رسيدن این روز بودم ...
سال گذشته که نتونستيم بريم تو بهم قول دادي ... قول دادي امسال هر طور شده ما رو مي بري ...
نمي تونم تا برگشتت صبر کنم ... تا برگردي ديوونه ميشم ...
تا به حال نديده بودم حرف زدن تا اين حد سخت باشه ... شايد نمي تونست کلمات مناسب رو پيدا کنه ... و شايد ...
به حدي حس اون کلمات عميق بود ... که دلم نمي خواست به هيچ چيز ديگه اي فکر کنم ...
دنيل سکوت کرده بود ... و تنها صدايي که توي گوشي مي پيچيد ... صداي نفس کشيدن هاش بود ... سخت و عميق ... و اين سکوت چيزي نبود که همسرش توان تحمل رو داشته باشه ...
- به من قول داده بودي ...
اين تنها چيزي بود که توي تمام مدت ازدواج مون با همه وجود ازت مي خواستم ...
منم دلم مي خواد مثل بقيه براي زيارت برم ... دلم مي خواد حرم هاي مقدس رو از نزديک ببينم ... مي خوام توي هواي مشهد و قم نفس بکشم ... مي خوام اربعين بعدي، من رو ببري کربلا ... مي خوام تمام اون مسير رو همراه شوهر و دخترم پياده برم ...
هيچ وقت ... هيچ چيزي ازت نخواستم ... تنها خواسته من توي اين سال ها از تو ... فقط همين بود ...
سکوت دنيل هم شکست ... صداي اشک ريختنش رو از پشت تلفن مي شنيدم ... اونقدر که حتي می شد لرزش شانه هاش رو حس کرد ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
📘 هرروزه داستان کوتا، رمانهای جذاب مذهبي، داستان صوتی، نرمافزار کاربردی، قصه برای کودکان، و........ :👆👆👆
❤️اگر فکر میکنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر ندادهاید، لطفاً آن را به دوستانتان هم معرفی کنید🙏
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📚 رمان شماره پنجم 💖 📌 نام رمان 📝 مردی در آینه 📝 نویسنده:شهیدمدافعحرمسیدطاها ایمانی
ا🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺
ا﷽🌺﷽🌺﷽🌺
ا🌺
#مردی_در_آینه
#قسمت_هفتاد_يک: ارباب من
من مات و مبهوت به حرف هاي اونها گوش مي کردم ... مفهوم بعضي از کلمات رو نمي دونستم و درک نمي کردم ...
اون کلمات واضح، عربي بود ... شايد رمز بود ... اما چه رمزي که هر دوي اونها گريه مي کردن ... اونها که نمي دونستن من به تلفن شون گوش مي کنم ...
چند ثانيه بعد، دنيل اين سکوت مرگبار رو شکست ...
- من رو ببخش بئا ... اين بار اصلا زمان خوبي براي رفتن نيست ... شايد سال ديگه ...
و اون پريد وسط حرفش ...
- مطمئني سال ديگه من و تو زنده ايم؟ ... يادته کريس هم مي خواست امسال با ما بياد؟ ...
دوباره بغض راه گلوش رو سد کرد ... بغضي که داشت من رو هم خفه مي کرد ...
- اما اون ديگه نمي تونه بياد ... اون ديگه فرصت ديدن حرم هاي مقدس رو نداره ... کي مي دونه سال ديگه اي براي من و تو وجود داشته باشه؟ ...
نفس هاي ساندرز دوباره عميق شده بود ... از عمقي خارج مي شد که حرارت آتش و درد درونش با اونها کنده مي شد و بیرون می اومد ... به زحمت بغضش رو کنترل کرد ...
- کارآگاهي که روي پرونده کريس کار مي کرد رو يادته؟ ...
و دوباره سکوت ...
- اون رفتارش با من مثل يه آدم عادي نيست ... دقيقا از زماني که فهميد ما مسلمانيم ... طوري با من برمي خورد مي کنه که ...
بئاتريس ... من نمي تونم علت رفتارش رو پيدا کنم ... اگه به چيزي فکر کرده باشه که حقيقت نداره ... و اگه چيزي رو نوشته باشه که ...
مي دوني اگه حدس من درست باشه ... چه اتفاقي ممکنه براي ما بيوفته؟ ... فکر مي کني کسي باور مي کنه ما ...
صداي اشک هاي همسرش بلندتر از صداي خسته دنيل بود ... صدايي که با بلند شدنش، همون نفس هاي خسته رو هم ساکت کرد ...
فقط اشک مي ريخت بدون اينکه کلامي از زبانش خارج بشه ... و من گيج و سردرگم گوش مي کردم ... اون کلمات هر چه بود، رمز نبود ... اون اشک ها حقيقي بود ... براي چيزهايي که من اصلا متوجه نمي شدم ... حتي مفهوم اون لغات عربي رو هم نمي فهميدم ...
چند بار صداش کرد ... آرام ... و با فاصله ...
- بئاتريس ...
بئاتریس ...
اما هيچ پاسخي جز اشک نبود ... تا اينکه ...
- فاطمه جان ...
نمي دونستم يعني چي ... اما تنها کلمه اي بود که اون بهش پاسخ داد ...
صداي اشک ها آرام تر شد ... تا زماني که فقط يک بغض عميق و سنگين باقي بود ...
- تقصیر تو نیست ... اشتباه من بود دنيل ... من نبايد چنين سفري رو ازت مي خواستم ... ما هر دو مثل هميم ...
بايد از اون کسي مي خواستم که اين قطرات به خاطرش فرو ريخت ...
اونقدر حس شون زنده بود که انگار داشتم هر دوشون رو مي ديدم ... حس می کردم از جاش بلند شده ... صداش آرام تر از قبل، توي گوشي مي پيچيد ... انگار گوشي از دهانش فاصله گرفته بود ...
- ارباب من ... باور دارم کلماتم رو می شنوی ... و ما رو می بینی ... ما مشتاق ديدار توئيم ... اگر لايق ديدار تو هستيم ما رو بپذير ...
اين بار صداي اشک هاي دنيل، بلندتر از کلمات همسرش بود ... و بي جواب، تلفن قطع شد ...
حالا ديگه تنها صدايي که توي گوش من مي پيچيد ... بوق هاي پي در پي تماس قطع شده بود ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده
@charkhfalak500 آرشیوقرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
📘 هرروزه داستان کوتا، رمانهای جذاب مذهبي، داستان صوتی، نرمافزار کاربردی، قصه برای کودکان، و........ :👆👆👆
❤️اگر فکر میکنید با عضویت در این کانال وقت خود را هدر ندادهاید، لطفاً آن را به دوستانتان هم معرفی کنید🙏
ا🐠🐢🐳🐊🐋🐖🐎🐑🐐🐂
ا🐔🐧🐤🐣🕷🐜🐞
ا🐌
شماره سوم
#نیت_و_تکبیرهالاحرام
#قرایت_سوره_حمد_و_توحید
👱 #آموزش_کامل_نــــــماز 👇
با تصاویر و متن
🎈🎊🎀 تقدیم به شما کودکان 😍👇
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🐝🦂 @zekrabab125
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
💞🌺💞🌺
🎋 این یه پایگاه قرانیه که فیلم اموزشی داره برای بچهها عزیزتان دانلود کنید و فیلمها رو بذارین بچهها ببینند 🌺😍
👇👇👇
http://quran.miu.ac.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=135&pageid=45685&g=2425
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💖
🔰 #کاملترین_دعا 🔰 °•.¸¸.•🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🐬🐠 @charkhfalak500
🐭🐹🐰 @charkhfalak110
🐞🐌🐛🐝🦂 @zekrabab125
🐓🐧🐤🐔🐣🐥🐉🐕🐩🐈🐇🐿
♣️♣️ رمانهای متنی که تا الانه در کانال قرار گرفته و برای استفاده👇 #کلیک_کنید👇
💚 برای خواندن اولین داستان بلند بنام ↘️
رمان ( #پــــناه ) کلیک کنید 👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/13374
💚 برای خواندن دومین داستان بلند بنام ↘️
رمان ( #سجده_عشق ) کلیک کنید👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/15243
💚برای خواندن سومین داستان بلند بنام ↘️
رمان ( #تاپروانگی ) کلیک کنید 👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/15901
💚برای خواندن چهارمین داستان بلند بنام↘️
رمان ( #فرار_از_جهنم )کلیک کنید 👇👇🔴
https://eitaa.com/zekrabab125/17201
♣️♣️ رمانهای صوتی که تا الانه در کانال قرار گرفته و برای استفاده👇 #کلیک_کنید👇
https://eitaa.com/zekrabab125/13557
📚 #اولین کتاب #صوتی 👆فتح خون👆6 قسمت
https://eitaa.com/zekrabab125/18294
📚 #دومین کتاب #صوتی 👆 معراج 👆9 قسمت
https://eitaa.com/zekrabab125/18447
📚#سومین کتاب #صوتی👆زندگینامه و خاطرات ابراهیم هادی👆13 قسمت
https://eitaa.com/zekrabab125/19154
📚 #چهارمین کتاب #صوتی👆آن 23 نفر👆6قسمت👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19400
#پنجمین کتاب #صوتی 👆 آب هرگز نمیمیرد 👆
👆قسمت 1 و 2 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19512
#پنجمین کتاب #صوتی 👆 آب هرگز نمیمیرد 👆
👆قسمت 3 و 4 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19598
#پنجمین کتاب #صوتی 👆 آب هرگز نمیمیرد 👆
👆قسمت 5 و 6 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19656
#پنجمین کتاب #صوتی 👆 آب هرگز نمیمیرد 👆
👆قسمت 7 و 8 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19718
#پنجمین کتاب #صوتی 👆 آب هرگز نمیمیرد 👆
👆قسمت 9 و 10 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19790
#پنجمین کتاب #صوتی 👆 آب هرگز نمیمیرد 👆
👆قسمت 11 و 12 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19873
#پنجمین کتاب #صوتی 👆 آب هرگز نمیمیرد 👆
👆قسمت 13 و 14 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19946
#پنجمین کتاب #صوتی 👆 آب هرگز نمیمیرد 👆
👆قسمت 15 و 16 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/20031
#پنجمین کتاب #صوتی 👆 آب هرگز نمیمیرد 👆
👆قسمت 17 و 18 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/20101
#پنجمین کتاب #صوتی 👆 آب هرگز نمیمیرد 👆
👆قسمت 19 و 20 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19607
رمان 👆مردی در اینه👆قسمت 1 تا 8👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19664
رمان 👆مردی در اینه👆قسمت 9 تا 17👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19739
رمان 👆مردی در اینه👆قسمت 18 تا 26👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19823
رمان 👆مردی در اینه👆قسمت 27 تا 35👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19887
رمان 👆مردی در اینه👆قسمت 36 تا 44👆
https://eitaa.com/zekrabab125/19961
رمان 👆مردی در اینه👆قسمت 45 تا 53👆
https://eitaa.com/zekrabab125/20054
رمان 👆مردی در اینه👆قسمت 54 تا 62👆
https://eitaa.com/zekrabab125/20164
رمان 👆مردی در اینه👆قسمت 63 تا 71👆