😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 745
مرد كري بود كه مي خواست به عيادت همساية مريضش برود. با خود گفت: من كر هستم. چگونه حرف بيمار را بشنوم و با او سخن بگويم؟
او مريض است و صدايش ضعيف هم هست. وقتي ببينم لبهايش تكان مي خورد. مي فهمم كه مثل خود من احوالپرسي مي كند.
كر در ذهن خود, يك گفتگو آماده كرد. اينگونه:
من مي گويم: حالت چطور است؟ او خواهد گفت(مثلاً): خوبم شكر خدا بهترم.
من مي گويم: خدا را شكر چه خورده اي؟ او خواهد گفت(مثلاً): شوربا, يا سوپ يا دارو.
من مي گويم: نوش جان باشد. پزشك تو كيست؟ او خواهد گفت: فلان حكيم.
من مي گويم: قدم او مبارك است. همة بيماران را درمان مي كند. ما او را مي شناسيم. طبيب توانايي است.
كر پس از اينكه اين پرسش و پاسخ را در ذهن خود آماده كرد. به عيادت همسايه رفت. و كنار بستر مريض نشست. پرسيد: حالت چطور است؟
بيمار گفت: از درد مي ميرم. كر گفت: خدا را شكر. مريض بسيار بدحال شد. گفت اين مرد دشمن من است. كر گفت: چه مي خوري؟
بيمار گفت: زهر كشنده, كر گفت: نوش جان باد. بيمار عصباني شد. كر پرسيد پزشكت كيست. بيمار گفت: عزراييل. كر گفت: قدم او مبارك است.
حال بيمار خراب شد, كر از خانه همسايه بيرون آمد و خوشحال بود كه عيادت خوبي از مريض به عمل آورده است.
بيمار ناله مي كرد كه اين همسايه دشمن جان من است و دوستي آنها پايان يافت.
🌱منبع "مثنوی معنوی"
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📘 #نهمین کتاب #صوتی 🚩بنام📝"نهج البلاغه" امام علی (ع) 🔎 گردآورنده #سید_رضی 📌 بصورت #کامل 🔮شامل 241 خ
شمارههای قبل حکمتهای نهجالبلاغه قسمت 261 تا 274👆