😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1056
اواخر شب بود و على علیهالسلام همراه فرزندش حسن علیهالسلام كنار كعبه براى مناجات و عبادت آمده بودند.
ناگاه امیرالمؤمنین صداى جانگدازى شنيد. دريافت كه شخص دردمندى با سوز و گداز در كنار كعبه دعا میكند و با گريه و زارى خواستهاش را از خدا میطلبد.
حصرت على علیهالسلام به حسن علیهالسلام فرمود: نزد اين مناجات كننده برو و ببين كيست و او را نزد من بياور
امام حسن علیهالسلام نزد او رفت
ديد جوانى بسيار غمگين با آهى پرسوز و جانكاه مشغول مناجات است
فرمود: اى جوان، اميرالمؤمنين على علیهالسلام تو را میخواهد ببيند
دعوتش را اجابت كن
جوان لنگان لنگان با اشتياق وافر به حضور امیرالمؤمنین آمد.
حضرت على علیهالسلام فرمود:
چه حاجت دارى؟
جوان گفت: حقيقت اين است كه من به پدرم آزار میرساندم، و او مرا نفرين كرده و اكنون نصف بدنم فلج شده است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
چه آزارى به پدرت رساندهاى؟
جوان عرض كرد:
من جوانى عياش و گنهكار بودم
پدرم مرا از گناه نهى میكرد من به حرف او گوش نمیدادم، بلكه بيشتر گناه میكردم
تا اينکه روزى مرا در حال گناه ديد
باز مرا نهى كرد، سرانجام من ناراحت شدم، چوبى برداشتم و طورى به او زدم كه بر زمين افتاد.
پس با دلى شكسته برخاست و گفت: اكنون كنار كعبه میروم و براى تو نفرين میكنم
كنار كعبه رفت و نفرين كرد
نفرين او باعث شد نصف بدنم فلج گرديد، در اين هنگام آن قسمت از بدنش را به امام نشان داد
بسيار پشيمان شدم، نزد پدرم آمدم و با خواهش و زارى از او معذرت خواهى كردم و گفتم:
مرا ببخش و برايم دعا كن.
پدرم مرا بخشيد و حتى حاضر شد كه با هم به كنار كعبه بيائيم و در همان نقطهاى كه نفرين كرده بود، دعا كند تا سلامتى خود را بازيابم.
با هم به طرف مكه رهسپار شديم
پدرم سوار بر شتر بود، در بيابان ناگاه مرغى از پشت سر سنگى پراند، شترم رم كرد و پدرم از بالاى شتر به زمين افتاد
بر بالينش رفتم، ديدم از دنيا رفته است همانجا او را دفن كردم و اكنون خودم با حالى جگر سوز به اينجا براى دعا آمدهام.
حضرت على علیهالسلام فرمود:
از اينكه پدرت با تو به طرف كعبه براى دعا در حق تو میآمد، معلوم میشود كه پدرت از تو راضى است.
اكنون من در حق تو دعا میكنم.
امام بزرگوار در حق او دعا كرد
سپس دستهاى مباركش را به بدن آن جوان ماليد، همان دم جوان سلامتى خود را باز يافت.
سپس امام على علیهالسلام نزد پسرانش آمد و به آنها فرمود:
بر شما باد، نيكى به پدر و مادر
📗جامع النورين، صفحه۱۸۵
📓داستان دوستان، جلد۵، صفحه۱۷۶،۱۷۷
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1057
🔴مقایسه ریش معاویه و ریش امام حسن علیه السلام!
✅نقل ﺷﺪﻩ که ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﺧﻄﺒﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪند و ﭼﺸﻤﻬﺎ ﺣﯿﺮﺍﻥ ﻭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﮔﻮﺵ ﻭ ﻣﺤﻮ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ علیه السلام بودند ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻼمشان ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪ ...
♨ﻣﻌﺎﻭﯾﮥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ
ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﯼ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ، ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
🔹ﯾﺎ ﺍﺑﺎﻣﺤﻤﺪ! شما میگویید ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ ...ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺩﻋﺎ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺤﺘﻮﯾﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎﺧﺒﺮﯾﺪ ..!
🔹ﭘﺲ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﮕﻮﯾﯽ که:
❗️ﯾﮑﺪﻓﻌﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺭﯾﺶ ﺑﺮﺩ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍﺀ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ:
⚡️ﺭﺍﺑﻄﮥ ﺭﯾﺶ ﻣﻦ ﻭ ﺭﯾﺶ ﺗﻮ ﮐﺠﺎﯼ ﻗﺮﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ ؟!
ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺣﺎﺿﺮ ﻫﻤﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ..
(ﺭﯾﺶ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ علیه السلام ﭘﺮﭘﺸﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺭﯾﺶ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﮐﻢ ﻭ ﮐﻮﺳﻪ ﻭﺍﺭ )
🌺ﺍﻣﺎﻡ حسن ﻣﺠﺘﺒﯽ علیه السلام ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﻣﮕﺮ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﯼ:
🍀ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﮔﯿﺎﻫﺶ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ( ﺧﻮﺏ ﻭ ﭘﺮ ) ﻣﯽ ﺭﻭﯾﺪ ﺍﻣّﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﺒﯿﺚ ﺷﻮﺭﻩ ﺯﺍﺭ، ﺟﺰ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻢ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺭﺯﺵ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ ...( ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻋﺮﺍﻑ، ﺁﯾﻪ ۵۸)
✨ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺯﺩﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ ...
♨️ﻋﻤﺮﻋﺎﺹ ﻣﻠﻌﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﻏﺶ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺩﺭﻧﯿﻔﺖ ﮐﻪ ﺯﺑﺎﻧﺸﺎﻥ ﺷﻤﺸﯿﺮ اﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﻤﺸﺎﻥ ﮐﺎﻣﻞ ...
🔥ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﺑﺎ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﺧﺮﺍﺏ ﻟﮕﺪﯼ ﺯﺩ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻋﺎﺹ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ.....
📚برﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﺤﻞ ﺍﺯ ﺗﺎﻟﯿﻔﺎﺕ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺿﯿﺎ آبادی
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1058
🔴داستانی زیبا و قابل تأمل!
✳️اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه.
گفت:حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه.
💠گفتم :چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم.
گفت: من رفتنی ام!
گفتم: یعنی چی؟
گفت: دارم میمیرم
گفتم: دکتر دیگه ای رفتی، خارج از کشور؟
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
گفتم: خدا کریمه، انشاءالله که بهت سلامتی میده
🔵 با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم یعنی خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گل مالید سرش.
🔷گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن.
🔶تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم؟
خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم اما با مردم فرق داشتم،
⚫️چون من قرار بود برم،خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد.
با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن آخه من رفتنی ام و اونا انگار موندنی.
✳️ سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد وعادت کردم به مهربونی با مردم.
❓حالا سوالم اینه که حالا که من به خاطر مرگ خوب شدم، آیا خدا این خوب شدن منو قبول میکنه؟
💠 گفتم: بله، اونجور که میدونم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه.
♻️ آرام آرام خداحافظی کرد و تشکر، وقتی داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
🔆 گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!!
🔴سریع یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم!!
🍃 با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟گفت: بیمار نیستم!
گفتم: پس چی داشتی می گفتی؟
گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم.
گفتن:نه
گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند نه! خلاصه حاجی ما که رفتنی هستیم وقتش فرقی داره مگه...؟
🔰باز خندید و رفت و دل ما رو با خودش برد...
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1059
داستان إرمیای نبی و زنده شدنش بعد از صد سال
این جریان ارمیای نبی هست که مُرد و بعد از صدسال زنده شد و خداوند در آیات 259 تا 260 به آن اشاره کرده است:
بختُ نَصَّر بيت المقدس را خراب كرد و هفتاد هزار نفر را در آنجا كشت و روستاها را با خاك يكسان نمود و ارمیای نبی از کنار یکی از همین روستاها عبور میکرد...
أوْ كَالَّذِی مَرَّ عَلَی' قَرْيَةٍ وَ هِيَ خَاوِيَةٌ عَلَی' عُرُوشِهَا
إرميا عبورش به روستایی افتاد كه سقفهای خانه هایش خراب شده و اهل آن همه مردهاند، و بدنها متلاشی و استخوانهايشان از هم جداجدا شده بود
قالَ أَنَّی' يُحِی هَذِهِ اللَهُ بَعْدَ مَوْتِهَا؟
از روی تعجّب گفت: چگونه خداوند اين بدنهای متلاشی را زنده ميكند؟
فأَمَاتَهُ اللَهُ مِائَةَ عَامٍ.
خداوند هم به او گفت: بمير! و او به مدت صد سال مُرد.
الاغش هم كه با او بود مُرد.
مقداری انجير یا انگور و آب انگور هم همراهش بود
ثمَّ بَعَثَهُ و قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ.
خداوند پس از صد سال او را زنده كرد و به او فرمود: چقدر در اينجا توقف كردی؟
إرميا گفت: يك روز يا مقداری از يك روز!
زیرا وقتی خداوند او را میراند، صبح بود و حالا كه پس از صد سال زندهاش نمود بعد از ظهر شده بود؛
خداوند فرمود: توقف تو در اينجا صد سال است،
فانظُرْ إِلَی' طَعَامِكَ وَ شَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ.
نگاهی به خوراكی و آشاميدنی همراهت بينداز و ببين ابداً تغيير نكرده است!
با آنكه زودترين چيزی كه خراب ميشود غذاست
و انظُرْ إِلَی' حِمَارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ ءَايَةً لِلنَّاسِ.
حالا نگاهی به الاغت بكن که چگونه متلاشی شده، و بدانكه ما تو را يك آيت الهی برای مردم قرار دادهايم؛
و انظُرْ إِلَی الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا.
و نگاهی به استخوانها بنما و ببين چگونه ما آنها را به هم متّصل کرده و سپس گوشت به روی آنها میرویانيم.
نگاه كرد و ديد تمام ذرات بدن الاغ از اطراف جمع شدند، و روی آن گوشت و پوست آمد و بعداز آن الاغ برخاست و ايستاد.
این جریان معمولا به عزیر نبی نسبت داده میشود که علامه طهرانی معتقد است این جریان متعلق به إرمیای نبي هست.
📚معادشناسي_ج٤ص٢٥٠_٢٥٣
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1060
⬅️ اتفاقی عجیب و ریاکاری
آقا جمال خوانساری، فقیه بزرگ در زمان گذشته میفرماید:
کسی شب به مسجدی آمده بود
و مسجد هم تاریک بود
دو رکعت نماز مستحبی خواند
و بعد صدایی به گوشش رسید.
گفت: حتما کسی در مسجد است،
سپس به خواندن نمازها ادامه داد و سجدهها را طولانی کرد، تن صدایش را هم عوض کرد و خلاصه حالی از خود نشان داد.
بعد هم گفت هوا که روشن بشود این کسی که در مسجد است ما را میبیند و در شهر یا ده راه میافتد و میگوید که ما دیشب اینجا چکار کردیم و نان ما در روغن میافتد.
به محض اینکه هوا روشن شد برگشت و به پشت سرش نگاه کرد تا به آن فرد سلامی بکند
که ناگاه دید چون هوای بیرون شب گذشته سرد بوده سگی به مسجد آمده و آنجا مانده است و او تمام شب را نماز خوانده و ناله کرده برای جلب توجه این سگ!!!
این، از مصادیق مصرف نعمت،
در غیر جای خودش است!
برخی چه نمازها و چه مسجد سازیها و حسینیه سازیها و چه اعمال خیری را به باد میدهند،
چرا که هیچ کدام سر جای خودش نیست!
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1061
سید نعمت الله جزایری نقل میکند:
که در یک سال قحطی شد،
در همان وقت واعظی در مسجد بالای منبر میگفت:
کسی که بخواهد صدقه بدهد،
هفتاد شیطان، به دستش میچسبند
و نمیگذارند که صدقه بدهد.
مؤمنی این سخن را شنید و با تعجب به دوستانش گفت:
صدقه دادن که این حرفها را ندارد،
من اکنون مقداری گندم در خانه دارم، میروم آن را به مسجد آورده و بین فقرا تقسیم میکنم.
با این نیّت از جا حرکت کرد و به منزل خود رفت.
وقتی همسرش از قصد او آگاه شد شروع کرد به سرزنش او، که در این سال قحطی رعایت زن و بچه خود را نمیکنی؟
شاید قحطی طولانی شد!
آن وقت ما از گرسنگی بمیریم و...
خلاصه به قدری او را ملامت و وسوسه کرد تا سرانجام مرد مؤمن دست خالی به مسجد برگشت.
از او پرسیدند چه شد؟
دیدی هفتاد شیطان به دستت چسبیدند و نگذاشتند.
مرد مؤمن گفت: من شیطانها را ندیدم ولی مادرشان را دیدم که نگذاشت این عمل خیر را انجام بدهم.
💠🔹پیامبر اکرم ﷺ فرمود:
◽️یا علی آیا میدانی که صدقه از میان دستهای مؤمن خارج نمیشود
مگر اینکه هفتاد شیطان به طریق مختلف او را وسوسه میکنند، تا صدقه ندهد.
✍منابع:
📗ابليس نامه صفحه 60
📙انوار نعمانيه 3/ 96
📘وسائل الشيعه 6/257
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1062
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ میﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﯿﺎﻁ ﯾﮏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ میسپارند.
ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﻠﺠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ میشود ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﺎﺯ میکند ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ میآید ﻭ ....
ﺷﺐ ﮐﻪ میخوابد ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ میآید ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ میگوید:
ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ،
ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻩﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺷﺪﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺳﻢ
ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ، ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺷﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ
ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ.
ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻭﺳﻄﯽ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩﺍﻡ
ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ
ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻥ
ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ میشود ﻭ ﺷﻔﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ میبیند ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ میکند ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ میگردند.
ﺑﻪ ﮐﺎﺷﺎﻥ میروند ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ میگردند ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ نمیکنند ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺯ میگردند ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎﺩﻩ
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ میبینند ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ میپرسند ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺲ ﺭﺍ میشناسی؟
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ میدهد ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ میشوند ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ میپرسند ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪﺍﯼ؟
ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﮔﺸﺘﯿﻢ
ﻣﺮﺩ میگوید ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽﺁﻭﺭﻧﺪ
ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ
ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻡ.
وآن کسی نیست جز
شهید #سیدمیرحسین_امیرخواه
شهید گمنام سلام... خوش آمدی...🌸
به احترام شهدای گمنام این روایت رو برای دوستانتان ارسال کنید و برای شادی روح تمامی شهدای گمنام ۵صلوات بفرستید
🍃🌷اَللهُـمَّ صَلِ عَـلی مُحَمَّــد وَ آل مُحَــمَّد
وَ عَجِّــل فَرَجَهُـــم🌷🍃
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1063
زنی پسرش به سفر دوری رفته بود و ماهها بود که از او خبری نداشت، بنابراین زن دعا میکرد که او سالم به خانه بازگردد.
این زن هر روز به تعداد اعضاء خانوادهاش نان میپخت و همیشه یک نان اضافه هم میپخت و پشت پنجره میگذاشت تا رهگذری گرسنه که از آنجا میگذشت نان را بردارد.
هر روز مردی گوژپشت از آنجا میگذشت و نان را بر میداشت و بجای آنکه از او تشکر کند میگفت:
«هر کار پلیدی که بکنید با شما میماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز میگردد.»
این ماجرا هر روز ادامه داشت تا اینکه زن از گفتههای مرد گوژپشت ناراحت و رنجیده شد.
او به خود گفت: او نه تنها تشکر نمیکند بلکه هر روز این جملهها را به زبان میآورد.
نمیدانم منظورش چیست!؟
یک روز که زن از گفتههای مرد گوژپشت کاملاً به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابراین نان او را زهرآلود کرد و آن را با دستهای لرزان پشت پنجره گذاشت
اما ناگهان به خود گفت:
این چه کاری است که میکنم!؟
بلافاصله نان را برداشت و در تنور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژپشت پخت.
مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرفهای معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت.
آن شب در خانه پیر زن به صدا در آمد. وقتی که زن در را باز کرد، فرزندش را دید که نحیف و خمیده با لباسهایی پاره پشت در ایستاده بود.
او گرسنه، تشنه و خسته بود
در حالیکه به مادرش نگاه میکرد گفت:
مادر اگر این معجزه نشده بود نمیتوانستم خودم را به شما برسانم.
در چند فرسنگی اینجا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش میرفتم.
ناگهان رهگذری گوژپشت را دیدم که به سراغم آمد. از او لقمهای غذا خواستم و او یک نان به من داد و گفت:
«این تنها چیزی است که من هر روز میخورم امروز آن را به تو میدهم زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری»
وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهرهاش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهرآلودی برای مرد گوژ پشت پخته بود و اگر به ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود، فرزندش نان زهرآلود را میخورد.
به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان روزانه مرد گوژپشت را دریافت:
هر کار پلیدی که انجام میدهیم با ما میماند و نیکیهایی که انجام میدهیم به ما باز میگردند.
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
04-Shabhaye_Pishavar-www.salehon.ir_.mp3
4.87M
🔴 شب چهارم
📢 مناظره پیرامون مسائل ولایت
☑️ در #شبهای__پیشاور
📚نویسنده: #سلطانالواعظینشیرازی
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #چهارده 🌷 #رمان_مفهومی_شهدایی ❤️ بنام #رمان_دختران_آفتاب 📝 نوش
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
#قسمت_صد_وسی
راحله با ناراحتی گلایه کرد:واقعاً مسخره و خجالت آوره که دین ما هزارو چهارصد سال پیش این قدر به زن ها آزادی داده و به قول فاطمه حتی زن رو به صحنه ی سیاست کشونده و آزادی سیاسی هم بهش داده،اون وقت دیگران بهش عمل می کنن،ولی خود ما بهش عمل نمی کنیم.
سمیه پرسید:مثلاً چیکار کردن که این قدر پیش چشم تو جلوه کرده؟
-در اکثر این کشور ها،زن ها حتی به نخست وزیری و یا ریاست جمهوری هم می رسن مثل گاندی و بی نظیر بوتو و باندرانیکه،که در هند و پاکستان و بنگلادش به مقام های بلند سیاسی دست پیدا کردن.
فاطمه گفت:البته حرف راحله درسته!ولی این رو هم فراموش نکنیم که در همون کشور ها هم از همین چند تا زن و چند تا وزیر و نماینده ی مجلس که بگذریم،عموم زن ها مشارکت زیاد فعالی هم در عمور سیاسی ندارن.ثانیاً اگه دقت کنیم،همین زن ها هم به خاطر خویشاوندی و نسبتشون با یه مرد مشهور سیاسی دیگه است که به نین جاهایی رسیدن.گاندی دختر جواهر لعل نهرو بی نظیر بوتو،دختر بوتو بود؛یعنی باز هم در هاله ای از مرد سالاری قرار داشتن.اگه چه کسی مثل ایندیرا گاندی،بعد ها که نخست وزیر شد،لیاقت و شایستگی زیادی از خودش نشان داد و صابت کرد که شایستگی چنین منصبی رو داشته،به طوری که هنوز هم به عنوان بهترین نخست وزیر هند شناخته می شه.فراموش هم نکنیم که مسئولیت های کلیدی لزوماً نخست وزیری و رئیس جوهوری نیستن.
راحله با حرکت سر و دستش نشان داد که حرف فاطمه را قبول کرده است.
-باشه!باشه!حرف های تو هم قبول،فاطمه!ولی من بازم معتقدم که ما خلاف دستور اسلام عمل می کنیم.چون که ای نوع نظرات ما عملاً زن ها رو به خانه نشینی،انزوا و در نتیجه خمودی می کشونه.
#ادامه_دارد
نویسندگان: امیرحسین بانکی،بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #چهارده 🌷 #رمان_مفهومی_شهدایی ❤️ بنام #رمان_دختران_آفتاب 📝 نوش
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
#قسمت_صد_وسی_ویڪ
سمیه پس از مکس کوتاهی گفت:خب اصلاً اسلام رشد معنوی زن رو به صورتی قرار داده که فعالیت اجتمایی رو امری حتمی و الزام آور برای اون نکنه!
-یکی از انگیزه های دعوت زن ها به حضور اجتمایی،رشد شخصیت شونه!چون در پرتو حضور اجتماییه که زمینه ی تعلیم و تعلم،کمک به هم نوع و فهم سیاسی،آگاهی به زبان و امر به معروف و نهی از منکر و هزار فضیلت دیگه به دست میاد.اینه که من می گم زن های غرب بهتر از ما به دستور اسلام عمل کردن.
عاطفه با کلافگی غرغر کرد:دوباره این راحله حرف زد و زن های غرب رو کوبید تو سر ما.
-دِ کوبیدن هم داره عزیز من!به قول معروف،چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.مگه می تونیم انکار کنیم که الان زن های غرب با کمال آزادی در جامعه حضور دارن،از پیشرفت های علمی گرفته تا حضور در عرصه های سیاسی،مشاقل اقتصادی و تجاری،امورعام المنفعه،مسائل هنری،جریانات اجتمایی و...!و...!و...هر چیز و هر جایی که فکرش رو بکنین،زن ها در اونجا حضور دارن و به بالاترین رده هایش هم دست پیدا می کنن.
فاطمه تذکر داد:البته خود تو هم می دونی که این حرف یه شعاروادعای پر سر و صداست تا حقیقت!چون که حتی در غرب هم برابری کامل شغلی بین زن و مرد حاکم نیست و تبعیضات زیادی بین زن ها و مرد ها در مشاغل یکسان وجود داره.مثلاً اینکه اون ها دستمزد کمتری می گیرن و عمور زن ها مگر چند استثنا،از مشاغل حرفه ای پر در آمد دور هستن و بیشتر به سوی مشاغل خدماتی و غیر فنی ساده شده سوق داده می شن.
#ادامه_دارد
نویسندگان: امیرحسین بانکی،بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #چهارده 🌷 #رمان_مفهومی_شهدایی ❤️ بنام #رمان_دختران_آفتاب 📝 نوش
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
#قسمت_صد_وسی_ودو
فهیمه در تأیید صحبت های فاطمه ادامه داد:بله!همین چند وقت پیش یکی از سازمان های غربی آمار هایی رو در این مورد منتشر کرده بود که مشخص شده بود98درصد مستخدمین خانه ها،97درصد پرستار ها،85درصد معلمین مدارس و 72درصد کارکنان ساده زنن.در سال1974 فقط 19درصد از اون هایی که دکترا گرفتن،زن بودن.یا اینکه گفته بود در بخش های خصوصی،زن های شاغل بیشتر از مرد ها با مشکلاتی مثل دریافت اجازه ی کار،وام بانکی،موفقیت های حرفه ای وراهیابی به مشاغل حساس و کلیدی مواجهند.در امریکا و انگلستان،زن ها فقط 2 درصد اعضای هیئت مدیره شرکت های بزرگ رو تشکیل می دن.همین طور یکی از این بررسی ها از شرکت های بزرگ دولتی امریکا نشان داده بود که از میان6400نفر مدیر با بالاترین حقوق،فقط 2نفر زن بودن.تازه یه چیز جالب تر اینکه نصف زن هایی که به سطوح بالای مدیریت رسیدن،باز هم در
زمینه های«زنانه»مثل بهداشت،آموزش پرورش و امور خانه و خوانواده بودن.همه ی این ها غیر از بحث مزاحمت های جنسی هست که یکی از بزرگ ترین مشکل زن های شاغل غربه.
عاطفه چشم هایش را گرد کرد و لب هایش را روی هم فشار داد.
-پوف!صد رحمت به کامپیوتر!
ولی راحله حواسش به بحث خودش بود.
-آقاجان!ما اصلاً هیچ کاری به وضعیت زن ها در غرب نداریم.خوبه!خوب یا بد به خودشون مربوطه.
عاطفه تذکر داد:تا اونجا که یادمونه از اول هم کاری به اون ها نداشتیم.تویی که تا تقی به توقی می خوره،فوری زن های غرب رو پتک می کنی و می کوبی توی سر ما!
-ببخشین!اصلاًمن با خودم بودم.حالا بیاین سراغ زن های خودمون.حرف من اینه که هدف اسلام و ما،رشد شخصیت زن نیست؟
-چرا
-از طرف دیگه هم همه می دونین که اگه کسی کاری رو به طور مرتب و پی در پی انجام بده؛همین مسأله باعث میشه تا صفت خاصی در اون شخص به وجود بیاد یا اون صفت ملکه وجودش بشه.درعین حال هم مجموعه ی همین صفت هاست که شخصیت و منش شخص رو می سازن.پس هر چه محدوده ی عمل شخص گسترده تر باشه و استمرار داشته باشه،فرد شخصیت گسترده تری پیدا می کنه.
#ادامه_دارد
نویسندگان: امیرحسین بانکی،بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #چهارده 🌷 #رمان_مفهومی_شهدایی ❤️ بنام #رمان_دختران_آفتاب 📝 نوش
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
#قسمت_صد_وسی_وسه
فهیمه نتیجه گرفت:پس زنی که فقط در محدوده ی خانه اش کار می کنه،با زنی که ارتباط های متعددی داره از لحاظ شخصیتی مساوی نیستن؛چون اشتغال دست کم زمینه به وجود اومدن چنین ارتباط ها و عمل ها گسترده تری رو فراهم میکنه.طبیعتاً زن های شاغل هم شخصیت رشد یافته تری دارن تا زن های خانه دار!
فاطمه با لبخند کم رنگی گفت: آفرین!دلیل شما خیلی قشنگ بود.ولی یه مسأله ی دیگه رو هم بهش توجه کنین که این شکوفایی شخصیت و رشد استعداد های فرد در صورتی اتفاق می افته که اون فرد بر اساس شوقی درونی و از روی اختیار اون کار رو انجام بده.واِلا زنی که از صبح تا شب توی کارخانه یا دفتر،کار یکنواخت و بدون تنوعی رو انجام می ده،هیچ رشدی در پی نداره.درست مثل یه ماشین!این مشاغل هم معمولا برای رفع ضرورت های اقتصادی مورد توجه قرار می گیرن و هیچ انگیزه و شوق درونی در فرد ایجاد نمی کنن.
-چه فرقی می کنه؟
-فرقش اینه که در مشاغلی که به خاطر مشکلات مالی به شخص تحمیل می شه،فرد در انتخاب کارش تصمیم گیرنده نیست.چون از روی اجبار باید اون کار رو انجام بده.به همین علت هم معمولاً این افراد دارای سطح پایین تصحیلات و تخصص هستن و کمتر قدرت انتخاب دارن.در صورت بهبود یافتن وضعیت اقتصادی هم انگیزه ی کارشون رو از دست می دن و چون با انگیزه صرفاً مالی و عدم احساس رضایت از شغل همراهه،بدون بازدهی فرهنگی و رشد شخصیتی انجام میشه.پس موجب آگاهی نمیشه و تأثیری در مدیریت بهتر خانواده هم نداره.تازه بین وظیفه ی مادری و اشتغال هم دچار تعارض میشه.امکانات حمایتی کمتری هم داره.
-بله!ولی فقط این ها درصدی از زن های شاغل رو تشکیل می دن.یعنی زن هایی که باید در تأمین خرج خانواده کمک کنن.حالا یا به این دلیل که شوهرشون رو از دست دادن یا این که خوانواده شون پشتوانه اقتصادی خوبی نداره.ولی خیلی از زن ها هم هستن که انگیزه شون از شاغل شدن پاسخ به نیاز های اجتماییه و می خوان باری رو از دوشاجتماع بردارن.بعضی های دیگه هم هستن که می خوان خودشون رشد پیدا کنن.
#ادامه_دارد.
نویسندگان: امیرحسین بانکی،بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #چهارده 🌷 #رمان_مفهومی_شهدایی ❤️ بنام #رمان_دختران_آفتاب 📝 نوش
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
#قسمت_صد_وسی_وچهار
سمیه هم ادامه داد:و البته اضافه کنین به این ها انگیزه ی زن هایی رو که صرفاً برای تفریح و سرگرمی،ایجاد تنوع در زندگی شون،چشم و هم چشمی،عقب نموندن از قافله ی دوستانشون،پیدا کردن شهرت تاریخی و اجتمایی،معاف شدن از فعالیت های خانه داری و سه نقطه!به سر کار میرن.
فهیمه جواب داد:البته نمیشه انکار کرد که بخشی از زن ها هم به این دلیل ها میرن سرکار،ولی به هر هت زن ها نیمی از جامعه ان.در اقشار مختلف اجتمایی هم حضور دارن که به دنبال خواسته ها و هدف ها و منافع مختلفی ان.پس نمیشه گفت که مجموعه ی زن ها به دنبال چه هدفی هستن و همه ی اون هارو با همدیگه تأیید یا محکوم کرد.به هر حال ممکنه یکی دنبال نان باشه یکی دیگه هم دنبال هویت.
راحله با عجله میان کلام فهیمه آمد:به همین علته که یکی از خواسته های اصلی زن ها اینه که محدودیت شغلی نداشته باشن و بتونن مثل مرد ها و هم پای اون ها دست به هر کار و شغلی بزنن.
عاطفه با لبخند تمسخر آمیزی پرسید:این حرف ها یه راحله!مگه هویت زن ها روی کره ی ماه افتاده یا ته تمدن؟!شاید هم در عمق جنگل های وحشتناک آمازون گم شده؟!
-هویت زن ها چه ربطی داره به این پرت و پلا هایی که تو داری می گی؟
-منم همین رو می خوام بدونم!آخه تو می گی هر کاری که مرد ها می تونن انجام بدن،زن ها هم باید انجام بدن!خب این حرف یعنی این که زن ها هم مثل مرد ها باید برن توی عمق 500متری زمین در معدن کار کنن یا در جنگل های آمازون دنبال ببر و پلنگ بدون.
-حالا تو را بند کردی به این چند تا شغل؟
-من به چیزی بند نکردم!فقط می گم خیلی از این کسانی که دم از تساوی شغلی با مرد ها می زنن،فقط حواسشون به دکتر و مهندس و کارگردانی و خلاصه شغل هاییه که خود مرد ها هم به این راحتی ها دستشون به اون نمیرسه.ولی دیگه به فکر انجام دادن بنایی و پای تنور و کوره ایستادن که نیستن!
#ادامه_دارد.
نویسندگان: امیرحسین بانکی،بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #چهارده 🌷 #رمان_مفهومی_شهدایی ❤️ بنام #رمان_دختران_آفتاب 📝 نوش
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
#قسمت_صد_وسی_وپنج
راحله با اطمینان پرسید:کی گفته که نیستن؟کی گفته که از پس این کار ها بر نمیان؟!مگه همین حالاش زن های غرب و ژاپن و چین،همه کار انجام نمی دن؟!به قول خودت از فضانوردی گرغته تا کندن معدن رو انجام می دن؛هی اشکالی هم پیش نیومده.
عاطفه خنده ی آرامی کرد و گفت:اون ها دیگه فقط اسمشون زنه.والا دیگه هیچی از زنانگی در اون ها نمونده.بابا آخه یه زنی گفتن و یه زنی!!
راحله با لحنی تحقیر آمیز جواب داد:بریز دور این تقسیم بندی های مسخره رو!این تقسیم بندی ها فقط در محیط خانواده کاربرد داره.چشم!ما هم روی چشممون می ذاریم و می گیم که در فضای خانواده باید کار ها تقسیم بندی بشه تا خانواده بهتر باقی بمونه.ولی وقتی وارد فضای جامعه شدیم،دیگه این تقسیم بندی ها رو باید گذاشت کنار.دیگه اونجا هیچ فرقی بین زن و مرد نیست.هردو شون می تونن به طور یکسان کار کنن!
فهیمه گلویش را صاف کرد و گفت:پس بزار تا یه چیز جالب برات بگم.قبول داری که در درس های زیست شناسی و پزشکیوقتی می خوان به تفاوت های جسمی و زیست شناختی انسان ها اشاره کنن،اون ها رو به نر و ماده تقسیم میکنن.ولی در مباحث انسانی مثل جامعه شناسی و روان شناسی،انسان ها به گروه های زن و مرد تقسیم بندی میشن؛چون به تفاوت های بیشتری در ویژگی های روحی و روانی این دو گروه اشاره می کنن.پس اگه ما هم دراجتماع،انسان هارو به گروه های زن و مرد تقسیم بندی می کنیم،باید اون تفاوت ها و ویژگی های مختلف رو هم قبول داشته
#ادامه_دارد
نویسندگان: امیرحسین بانکی،بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #چهارده 🌷 #رمان_مفهومی_شهدایی ❤️ بنام #رمان_دختران_آفتاب 📝 نوش
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
#قسمت_صد_وسی_وشش
-حالا تو مشکلت سر همین دو کلمه است؟!خیلی خَب عوضش می کنیم.
-نه!مشکل من اینه که تفاوت های زن و مرد عمیق تر از اون حرف هاست که بشه اون هارو فقط در فضای خونه مؤثر دانست.پس نباید از اون ها توقع و انتظار یکسان و برابر داشته باشیم.
-مثلاً چه تفاوت هایی؟محدوده ی این تفاوت ها تا کجاست؟...اصلاً تو معلوم هست که کدوم طرفی؟به چه نظری معتقدی؟
-من هیچ طرف نیستم،نظر خاصی هم ندارم فقط می گم این چیزیه که الان سال هاست دانشمند ها دارن به خاطرش دعوا می کنن.ولی هنوز هم به نتیجه ی کامل نرسیدن که بالاخره حد و حدود این تفاوت ها تا کجاست.چه قدرش واقعیه،چه قدرش تلقینیه؟کدومش ثابته،کدومش به وضعیت فرهنگی بر می گرده؟مثلاً تا حالا به این نتیجه رسیدن که حالت تهاجمی در موجودات نراز انسان گرفته تا حیوان،بیشتر از موجودات مادست.یا این که جنس ماده قابل دوام تره.با این که بیشتر خیلی از این تولد ها نر هستن،اما تعداد موجودات ماده درکهنسالی بیشتر از موجودات نره.یا اینکه افراد ناقص الخلقه در بین نوزاد های نر،بیشتر از نوزا دان مادست و نواقص ارثی در نوزادان نر بیشتره.حتی ماده ها تحملشون در مقابل درد و مقاومتشون در مقابل بیماری بیشتر از نر هاست.از لحاظ بدنی هم نرها عموماًبلند تر و سنگین تر از ماده ها و اندامشون عضلانی تره.
راحله کمی صبر کرد.انگار روی حرف های فهیمه فکر می کرد.مسلماً هیچ کدام از حرف های فهیمه قابل انکار نبود.راحله هم چیزی را انکار نکرد. فقط یک لیوان آب برای خودش ریخت و آرامآرام آن را مزه مزه کرد.
#ادامه_دارد.
نویسندگان: امیرحسین بانکی،بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
4_5908802468652777784.apk
6.85M
نرم افزار
دعای جوشن کبیر (متن و صوت)
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵
احکام شرعی_a.hka.m.apk
8.86M
نرم_افزار_اندروید #احکام
💠احکام شرعی
جدیدترین نرم افزار پاسخ به سوالات شرعی که با طراحی زیبا و ایده ای نو به پاسخ سوالات شرعی شما پرداخته است.
بیان تمام احکام شرعی در تمام موضوعات دین اسلام
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵
عشق را بجویید - باربارا دی آنجلس.pdf
1.24M
📕 عشق را بجویید
✍️ #باربارا_دی_آنجلس
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵
موش ها و آدم ها - جان اشتاین بک.pdf
1.66M
📕 کتاب : موش ها و آدم ها
✍️ اثر : #جان_اشتاین_بک
اگه آدم کسی رو نداشته باشه دیوونه میشه. فرق نمیکنه طرفِ آدم کی باشه. هرکی میخواد باشه! اما پهلوت باشه!من بِت میگم. یادت باشه، آدم از تنهایی ناخوش میشه!
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵