eitaa logo
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
844 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
634 ویدیو
581 فایل
خوشامدید ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ ╭━⊰⊱━╮╭━⊰⊱━━╮ من ثروتمندم💰💰💰 @charkhfalak110💰💰 ╰━⊰⊱━╯╰━━⊰⊱━╯ اینجا میلیونر شوید🖕 ❣ با مدیریت #ذکراباد @e_trust_Be_win ایدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 372 حاکم ماهرترین نقاش را مامـور کرد که در مقابل مبلغی زیـاد ، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند نقاش به جستجو پرداخت که چـه بکشد که نماد باشد؟ چون فرشته برایـش قابل رویت نبود ، کودکی خوش چهره و معصوم را پیدا کرد و تصویر او را کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف کردند نقاش به جاهای بسیاری میرفت، تا کسی را پیدا کند که نماد چهره ی شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود ، اما تصویر مورد نظرش را پیدا نمیکرد چون همه خدا بودند هر چند اشتباهی نمودہ بودند سال ها گذشت امـا نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد، پس از چهل سال که حاکم احساس کرد دیگــر عمرش به پایان نزدیک است به نقاش گفت هر طـور که شــده این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود نقاش دوباره گشت تا یــک مجـرم زشت چهره و مست با موهایی درهـم ریخته را در گوشه ای از شهـر یافت . در مقابـل مبلغی بسیار ناچیز اجازہ گرفت نقاشیش را به عنوان رسـم کند، او هم قبول نمود نقاش متوجه شد که اشک از چشمان ایـن مجرم میچکـد . از او علت را پرسیـد؟ گفـت من همــان بچه ی معصومی هستــم که تصویـر فرشته را از من کشیدی ، امروز اعمالــم مرا به شیطان تبدیل نموده . اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا .•°°•.💞.•°°•. 💛 💚 `•.¸ ༄༅ 💖 🔰 🔰 °•.¸¸.•🌺 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚 @zekrabab125 داستان و رمان،آموزنده @charkhfalak500 آرشیوقران‌ومفاتیح‌ @charkhfalak110 مطالب صلواتی
رمان جدید از امروز👇👆👇👆👇👆 ✫⇠ 🔴 رمانی که از امروز میخوام براتون بذارم نیست که ازخاطره ها وذهن ها زودفراموش بشه 💬 مثل قصه‌های دیگر، قصه‌ایست از در دفاع مقدس✌️️، ایثارهایی فراموش نشدنی. 📕کتاب " " 📝نوشته مریم برادران 💢به روایت همسر شهید منوچهر مدق🌷 نوشته هایی است 📖 👈درباره مردانی که زخم های سالهای جنگ محملی شد برای # نماندنشان ↯↯↯↯↯ 📚 لحظه لحظه‌ی زندگی‌اش را به یاد دارد. شاید این روزها فراموش کند 🗯 چند دقیقه‌ی پیش چه میگفت و یا به کی تلفن زده ☎️ بود. ⚡️اما همه لحظاتی را که با گذرانده بود پیش چشم دارد و نسبت به آن احساس میکند 📚 زیاد تعجب نمیکنی که زندگیش با منوچهر💞 شروع شده و هنوز ادامه دارد، وقتی زندگی و روحشان را میبینی، و میبینی ک عشقـ❤️ چه قصه‌ها که نمیافریند. فقط وقتی قصه‌ها در تحقق می‌یابد، حقیقتشان اشکار میشود حقیقتی ولی دوست داشتنی❣ حتما 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 📚📚 رمان شماره نهم 📌 بنام 📕 " 📝نوشته مریم برادران 🔮 به روایت همسر شهید منوچهر مدق ☑️ تعداد صفحه‌هات 51