📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #چهارده 🌷 #رمان_مفهومی_شهدایی ❤️ بنام #رمان_دختران_آفتاب 📝 نوش
🌺اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ🌺
☀️ #دختران_آفتاب ☀️
#قسمت_سی_وسه
فاطمه-پس تو قبول داري كه با هم ديگه بودن باعث ميشه نقاط ضعف هم ديگر رو رفع كنيم
سمیه- صددرصد اين همه تاكيدي كه روي سلامت هم نشين شده بي دليل نيست. تا جايي كه حتي سفارش كردن هم نشينت كسي باشه كه هر وقت بهش نگاه ميكني ياد خدا بيفتي
فاطمه گفت مثل:
_عاطفه كه هر وقت نگاهش ميكنم ياد نگهبان دوزخ ميافتم.😅
درسته عاطفه از اول تا حالا حرفي نزده بود ولي اين قدر هم بي صدا نشده بود كه كسي از را برسد متلكي بهش بيندازد و بدون جواب برود!
عاطفه- بذار بيارنت جهنم فاطمه خانم! اونوقت براي هواخوري هم كه شده نمي زارم پات رو از جهنم بيرون بزاري.😄
فاطمه رو به عاطفه كرد و گفت:
- پس تو هنوز حرف ميزني! يواش يواش داشتم شك ميكردم!😁
- من اگر لال هم بشم از پس جواب دادن به شماها بر مييام. نگران نباش.😄
اين بار سميه بود كه جواب عاطفه را داد:
-تو جنازه ات دم قبر هم بر ميگرده تا جواب يكي از تشيع كنندگانت را بده.😅
فاطمه ديگر نگذاشت بحث بيشتر از اين منحرف شود. رو به سميه كرد و گفت:
- پس تو فكر ميكني اين قدر سفيدِ سفيدي و بعضي از اين بچهها اين قدر سياه سياهن كه ديگه تو نمي توني چيزي ازشون ياد بگيري؟! اين همه خصوصيات خوب هست مثل حسن خلق، نظم، گشاده دستي، … چرا اينها يا هر خصوصيت
خوب ديگه ازشون ياد نمي گيريم. فكر ميكني 👈فقط بي حجابي گناهِ؟!👉ديگه گناه ديگه اي نداريم؟!
پس 👈غيبت چي؟ 👈تهمت و افترا؟ 👈رنجاندن دل مومن؟! تو اصلا هيچ فكر كردي اگر اونها بفهمند تو چنين ديدي در مورد اونها داري، چقدر اين زيارت به دهانشون تلخ ميشه؟! حتي ممكنه بين اونها وامام رضا جدايي بندازه چون رفتار تو كه مدعي هستي زائر امام رضايي موجب اين مسئله شده! هيچ وقت تا حالا فكر كردي رفتارهاي اشتباه و بي توجهي امثال ما به خصوصيات روحي ديگر جوانها چقدر در جدايي او نها از دين نقش داشته؟! ما براي وصل كردن آمديم ني براي فصل كردن آمديم.
سميه كمي دستپاچه شد.
- باور كن به خدا من چنين قصدي نداشتم. ببين من ميگم ما اومديم مشهد براي چي؟ براي گردش علمي وتفريح نيامديم! اومديم براي زيارت.
- خب منظور؟
- منظور اين كه چطوري بگم؟! ديدن رفتار ها وحركات جلف، شنيدن اين بحثهاي شبه انگيز، حال زيارتُ از آدم ميگيره. نمي ذاره آدم به طور كافي از موقعيتش استفاده كنه.
فاطمه- براي اينكه نگاهت به اونها مثل نگاه كسيكه كه فكر ميكنه عده اي عمدا ميخوان آزارش بدن! ميخوان اعتقاداتش رو درباره ي دين سست كنن. در حالي كه اين طور نيست! اونها اگر رفتار اشتباه و حرف اشتبا هي داشته باشن، هيچ قصد وقرضي يا تعمدي در اون ندارن. اگر اين طوري بود، اگر دين نداشتن كه نمي آمدن زيارت! ولي دقت كن خوب ببين اونها آمدن زيارت مثل من تو. پس به اونها به چشم زائر امام رضا نگاه كن! اون وقت ببين چقدر برايت دوست داشتني ميشوند! عوض اين كه يكي دو تا اشتباه يا ظلمت از ظاهرشون رو به باطنشون بر گردوني و روي از اونها بر گردوني، زيباييها ونورها ي درونشان را وسعت بده. بذار اين نورها ظاهرشون رو بپوشونه. اون وقت ببين كه چه قدر دوستشون داري و چقدر دوستت دارن!
مشخص بود سميه دارد كوتاه ميآيد:
- باشه تمام حرفهايت درست! ولي من ميگم هر سخن جاي وهر نكته مكاني دارد. مشهد جاي اين كارها وبحثها نيست! اين بحثها مال دانشگاه هاست. ولي اينجا كنار حرم امام رضا، فقط سرمون رو به بحث كردن گرم ميكنه و دلمون رو از امام رضا باز ميكنه.
فاطمه سرش را به نشانه ي قبول كردن كج كرد:
- باشه ولي بايد ببينم ما براي حال كردن ميآييم مشهد يا براي انجام وظيفه؟!
- براي هر دو، هم وظيفه داريم بيايم ديدن اماممون، هم ميآييم تا كمي از دنيا جدا بشيم و از محضر شون فيض ببريم.
فاطمه دستش را چند بار نشان داد، يعني (صبر كن! اشتباه شده)
- منظورم وظيفه زيارت نبود. منظورم وظيفه ي مومن بود كه #كسب_معرفت الهي است. و يه راهش از طريق توسل و زيارت به ائمه و بزرگان به دست ميآيد ورا ه ديگه اش هم از طريق بحث وتفكر در معارف الهي و بشريه
#ادامه_دارد
نویسندگان: امیرحسین بانکی،بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد