eitaa logo
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
873 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
634 ویدیو
581 فایل
خوشامدید ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ ╭━⊰⊱━╮╭━⊰⊱━━╮ من ثروتمندم💰💰💰 @charkhfalak110💰💰 ╰━⊰⊱━╯╰━━⊰⊱━╯ اینجا میلیونر شوید🖕 ❣ با مدیریت #ذکراباد @e_trust_Be_win ایدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 ⭕️ 😰 🔸اخوى مرحوم آقا سيد على تبريزى داماد فرمود: اوقاتى كه در پركنه هندوستان بودم، روزى در منزل نشسته بودم. ناگاه زنی وارد حجره مـن شد و گفت گرفتار يكى از اجنه شده ام، که مرا بسیار اذیت میکند.😞 من براى رهايى خودم چاره اى نديدم، جز آن كه به شما متوسل شوم، به خاطر اينكه سيد و از دودمان پيغمبريد. بعد از صحبت‌هاى اين زن به او دستور دادم هر وقت آن جن نزد تو ظاهر شد «آية الكرسى» را قرائت كن، او از تو فرار خواهد كرد.✨ گفت : «آية الكرسى» را بلد نيستم.💥 مدتى زحمت كشيدم تا بالاخره «آية الكرسى» را به او تعليم دادم.✨ بعد از چند روز آمد و اظهار تشكر كرد كه به بركت اين آيه مباركه، هر وقت او نمايان مى شود و آن را مىخوانم، از شرش خلاص مىشوم.☺️ مدتى از اين جريان گذشت... روزى ديدم چيز سياهى مانند قورباغه به سقف اتاق مسكونى من چسبيده و كم كم رو به پايين مى آيد و همين طور بزرگ مى شود، تا آن كه به سطح اتاق رسيد.😳 ناگاه ديدم هيكلى عجيب و هيولايى غريب است كه من از ديدنش به وحشت افتادم.😰 با صدايى رسا و با تندى و خشونت به من گفت : تو به خاطر تعليم «آية الكرسى» به محبوبه ام او را از من جدا كردى و بالاخره تو را خواهم كشت.😡 من شروع به خواندن آية الكرسى نمودم.✨ ناگاه آن هيكل عجيب كم كم كوچك شد تا به صورت اول برگشت و ناپديد شد.✨ چندين مرتبه به همين كيفيت به سروقت من آمده و قصد كشتنم را نمود اما من با خواندن «آية الكرسى» از شر او نجات يافتم.✨ تا آن كه روزى براى تفريح از شهر خارج شدم. در آن نزديكى جنگلى بود وقتى نزديك جنگل رسيدم، ناگاه موجود عظيم الجثه اى از بين درختان بيرون آمد و فرياد زد : مـن هـمان جن هستم و الان تو را هلاك میكنم.😡 ببينم كيست آن كه تو را از چنگ من رهايى بخشد؟ تا اين كلام را از او شنيدم فورا ملهم شده و متوسل به فريادرس بيچارگان و نجات دهنده درماندگان، "حضرت صاحب العصر و الزمان ارواحنا فداه" گرديدم و به آن جن گفتم : حضرت حجت ارواحنا فداه مرا نجات خواهد داد.✨ تا اين جمله از دهانم خارج شد، جوان سيدى را كه عمامه اى سبز بر سر و تبرى در دست داشت مقابل خود ديدم. آن آقا تبر خود را به من داد و فرمود : اين موجود را بكش.💥 عرض كردم : مولاى من، از ترس و وحشت در اعضاى خود رمقى نمى بينم، چه رسد به آن كه بتوانم تبر را به كار گيرم.💥 در اين جا خود ايشان نزديك رفته و به ضرب تبر سر آن اژدها را درهم كوبيد و به درك فرستاد.💥 بعد هم فرمود : برو كه از شر او خلاص شدى. سؤال كردم : شما كه هستید؟! فرمودند : تو چه كسى را به كمك خواستى و به كه متوسل شدى؟ عرض كردم : به امام عصر علیه السلام متوسل شدم.✨ فرمودند : منم حجت وقت و امام زمان. بعد هم از نظرم غايب شدند.✨ من هم خداوند متعال را به خاطر اين نعمت بزرگ، بسيار شكر نمودم✨ السلام علیک یا صاحب الزمان اردکنی ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت