🅾رمان #هشتم درحال پخش👇نخونی از دستت رفته
https://eitaa.com/zekrabab125/21209
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 1 تا 5 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/21293
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 6 تا 10 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/21404
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 11 تا 16 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/21513
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 17 تا 22👆
https://eitaa.com/zekrabab125/21630
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 23 تا 28👆
https://eitaa.com/zekrabab125/21723
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 29 تا 34👆
https://eitaa.com/zekrabab125/21830
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 35 تا 40👆
https://eitaa.com/zekrabab125/21920
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 41 تا 46👆
https://eitaa.com/zekrabab125/22020
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 47 تا 52👆
https://eitaa.com/zekrabab125/22114
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 53 تا 58👆
https://eitaa.com/zekrabab125/22194
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 59 تا 64👆
https://eitaa.com/zekrabab125/22258
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 65 تا 70👆
https://eitaa.com/zekrabab125/22330
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 71 تا 77👆
https://eitaa.com/zekrabab125/22425
رمان( #فنجانی_چای_باخدا )قسمت 78 تا 84👆
https://eitaa.com/zekrabab125/22391
داستان کوتا قسمت 546 تا 550 👆
#بالباقیاتالصالحات 62👇 سهشنبه👇
https://eitaa.com/charkhfalak110/25931
ختم اذکار 👆شماره 62👆👆 در 👇👆
✍آرشیوقرانومفاتیحالجنان👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2579628042C1d6e2ab9ee
🔴🌦🔴🌦🔴🌦🔴🌦🔴🌦🔴🌦🔴🌦🔴
🔴🌦 #نماز_شب_فراموش_نشود 🌦🔴
🔴🌦🔴🌦🔴🌦🔴🌦🔴🌦🔴🌦🔴🌦🔴
قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - :
قيام الّليل قُوَّةٌ في الجوارح.
پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - فرمود: نماز شب اعضاي بدن را نيرومند مي سازد.
«كتاب التَّهجد، ص 184»
☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️
💯 #پست_ویژه 💯 #نماز_شب_بخونید ‼️
لینک نمازشب👇در آرشیو
https://eitaa.com/charkhfalak500/2727
✍70فایده و فضلیت در #نماز شب
☎️ #شماره_تلفنهای_ربالعــالمین
😴 #ادابواعمال_وقت_خـــواب
#طریق_خواندن_نمازشب
لینک نماز شب👇 در مصالب صلواتی
https://eitaa.com/charkhfalak110/16809
🔴خداوند همیشه آیلاین هست
🅾کارهای خیرتون رو در #آیــــدی پروردگار ذخیره کنید،
☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️🌦
✍ ✍ #تلنگر
عـمـــــــر طـــــــلاســـت
از لحــضهها استـفاده کن
یــــک راه پُــرکـــردن وقت
مـــــــطالـــــــــعه اســــــت
بـا خـواندن رمان و داستان
فهــــمتان زیـــاد میـــــشود
ســـــرتان هـــم گـرم اسـت
پــــــس اسـتفــاده کـــــنید
حتما دیگران رو به خواندن
تــــشـویـــــق کــــــنـیــــد
💟 #تادروددیگربدرود بایبای👋
.
خیلی زود برمیگردم
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 551
#داستان_علما
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
🌸🌼🍃🍂
دستم به قفسۀ کتابها خورد و زخم عمیقی برداشت.
جراحی کردند؛ زخم، دهان بست و بهبود یافت.
چند ماه بعد در مشهد بودیم که در جای زخم احساس درد شدیدی کردم، مخفی کردم و حرفی نزدم.
یک روز که به کارهای خودم مشغول بودم، آقا فرمودند:
بر من مکشوف شد...
تمام حواسم را جمع کردم؛ از آنجا که ایشان در هیچ موردی نمیگفت:
«بر من مکشوف شد».
ایشان ادامه داد که: «بر من معلوم شد که اگر کسی جاییاش درد میکند، جای درد را به هر کجای حرم امام رضا علیهالسلام بمالد، آن درد مرتفع میشود.»
من در حال نوشتن گفتههای ایشان بودم و به مفهومش توجهی نداشتم.
آقا برای تجدید وضو برخاستند.
من هم برای مراقبت، ایشان را همراهی کردم.
وقتی برگشتم، نوشتهها را دوباره خواندم.
منظورشان خود من بودم.
فردا به حرم رفتم.
احساس کردم دردم کمتر شده؛
تا روز سوم که دردم کاملاً تمام شد.
از مشهد برگشته بودیم.
یکی از دوستان که مقام و مسئولیتی داشت، برای دیدن آقا آمد؛ اما ملاقات میسر نشد.
وقت رفتن، ماجرای مشهد را برایش نقل کردم؛ رفت.
چندین هفته بعد دوباره دیدمش.
گفت: «درد کتفم مداوا نمیشد،
به هر پزشکی که مراجعه میکردم بیفایده بود.
برای همین آمده بودم با آقا دیدار کنم؛
داستان مشهد را که شنیدم، گفتم این حوالهای است از آقا،
رفتم مشهد،
بیماریام درمان شد.»
این بهشت، آن بهشت، ص٧٨-٨٠؛ بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
@zekrabab125 داستان و رمان،
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 552
🌷لقمان بر سر راهی ایستاده بود، رهگذری پرسید: «فلان قصبه از اینجا میرود؟»
لقمان گفت: «آری.»
عابر پرسید: «چه اندازه راه است؟»
لقمان گفت: «تا ظهر میرسی.»
🌷عابر سوال کرد: «من شنیدم به ڪسی ڪه قبل از من این سوال را از تو کرد گفتی که تا غروب میرسی! بالاخره ڪدام حرف تو را باور ڪنم؟!» لقمان گفت: «من راه رفتن شما را میبینم و زمان را میگویم.»
⚠️هر ڪس را با متر خودش باید متر ڪرد.
🌷شخصی واردِ شهر غریبی شد، از ڪسی پرسید: «مردم این شهر چطور هستند؟ آیا خوب هستند؟» سوال ڪرد: «آیا شما انسان خوبی هستید؟» گفت: «بلی من انسان خونسردی هستم.» گفت: «مردم این شهر هم خونسرد هستند.»
🌷دیگری از راه رسید، گفت: «مردم این شهر چطور هستند؟» گفت: «تو خود چطوری؟» گفت: «من اعصاب درستی ندارم.» گفت: «مردم این شهر هم اعصاب درستی ندارند.»
⚠️پس خود هرگونه باشیم مردم شهر هم همانگونه با ما خواهند بود.
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
@zekrabab125 داستان و رمان،
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 553
✅شیخ علی حلاوی
شیخ علی حلاوی، مردی عابد و زاهد بود که همواره منتظر بوده است
آن جناب در مناجاتهایش به مولایمان میگفت: «مولا جان، دیگر دوران غیبت تو به سر آمده و هنگامه ظهور فرار رسیده است. یاوران مخلص تو به تعداد برگ درختان و قطرههای باران در گوشه و کنار جهان پراکندهاند. اینک بیا و بنگر که در همین شهر کوچک حله یاوران پا به رکاب تو بیش از هزار نفرند. آقا جان، پس چرا ظهور نمیکنی تا دنیا را لبریز از عدل و داد نمایی؟»
شیخ علی حلاوی، عاقبت روزی از رنج فراق سر به بیابان میگذارد و ناله کنان به امام زمان (عج) میگوید: «غیبت تو دیگر ضرورتی ندارد. همه آماده ظهورند. پس چرا نمیایی؟»
در این هنگام، مردی بیابان گرد را میبیند که از او می پرسد: «جناب شیخ، روی عتاب و خطابت با کیست؟»
او پاسخ میدهد: «روی سخنم با امام زمان(عج)حجت وقت است که با این همه یار و یاور که بیش از هزار نفر آنان در حله زندگی میکنند و با وجود این همه ظلم که عالم را فراگرفته است، ظهور نمیکند
مرد میگوید: ای شیخ، منم صاحب الزمان(عج) با من این همه عتاب مکن! حقیقت چنین نیست که تو میپنداری. اگر در جهان 313 نفر از یاران مخلص من پا به عرصه گذارند، ظهور میکنم، اما در شهر حله که میپنداری بیش از هزار نفر از یاوران من حاضرند، جز تو و مرد قصاب احدی در ادعای محبت و معرفت ما صادق نیست
اگر میخواهی حقیقت بر تو آشکار شود، به حله بازگرد و خالصترین مردانی را که میشناسی، به همراه همان مرد قصاب، در شب جمعه به منزلت دعوت و برای ایشان در حیاط خانه خویش مجلسی آماده کن. پیش از ورود مهمانان، دو بزغاله به بالای بام خانهات ببر و آن گاه منتظر ورود من باش تا حقیقت را دریابی
شیخ علی حلاوی، با شادی و سرور فراوان، بلافاصله به حله باز میگردد و یک راست به خانه مرد قصاب میرود و ماجرای تشرفش را میگوید. این دو نفر، پس از بحث و بررسی فراوان، از میان بیش از هزار نفر که همه از عاشقان و منتظران حقیقی مهدی موعود (عج)بودند چهل نفر را انتخاب و برای شب جمعه به منزل شیخ دعوت میکنند تا به فیض دیدار مولایشان نایل شوند
شب موعود فرارسید و چهل مرد برگزیده پس از وضو و غسل زیارت، در صحن خانه شیخ جمع شدند و ذکر و صلوات فرستادند و دعا برای تعجیل فرج خواندند، چون شب از نیمه گذشت، به یک باره تمام حاضران نوری درخشان دیدند که بر پشت بام خانه شیخ فرود آمد
قدری نگذشت که صدایی از پشت بام بلند شد حضرت مردقصاب را به بالا بام فرا خواند
مردقصاب بلافاصله به پشت بام رفت و به دیدار مولای خویش نایل گشت. پس از دقایقی امام زمان(عج) به مرد قصاب دستور داد که یکی از آن دو بزغاله روی بام را در نزدیکی ناودان سر ببرد، به گونهای که خون آن درمیان صحن جاری شود
وقتی آن چهل نفر خون جاری شده از ناودان را دیدند گمان کردندحضرت سر قصاب را از بدن جدا کرده است
درهمان هنگام حضرت؛ جناب شیخ را فرا خواند جناب شیخ بلافاصله به سوی بام شتافت و ضمن دیدار مولایش دریافت خونی که از ناودان سرازیر شده، خون بزغاله بوده است، نه خون قصاب
امام زمان(عج)بار دیگر به مرد قصاب امر فرمود تا بزغاله دوم را در حضور شیخ ذبح کند
قصاب نیزطبق دستور بزغاله دوم را نزدیک ناودان ذبح کردهنگامی که خون بزغاله دوم از ناودان به داخل حیاط خانه سرازیر شد چهل نفری که در صحن حیاط حاضر بودند دریافتند که حضرت گردن جناب شیخ علی را زده وقرار است گردن تک تک آن ها را بزند با این پندار، همه از خانه شیخ بیرون آمدند و بسوی خانههایشان شتافتند
درآن حال امام زمان(عج)به شیخ علی حلاوی گفت: اینک به صحن خانه برو و به این جماعت بگو تا بالا بیایند و امام زمانشان را زیارت کنند
جناب شیخ، غرق شادی و سرور، برای دعوت حاضران پایان آمد ولی اثری از آن چهل نفر نبود پس با ناامیدی و شرمندگی نزد امام بازگشت و فرار آن جماعت را به عرض آن حضرت رساند
امام زمان(عج) فرمود: جناب شیخ این شهر حله بود که میپنداشتی بیش از هزار نفر از یاوران مخلص ما در آن هستند چه شد که تنها تو و این مرد قصاب ماندند؟ پس شهرها و سرزمین های دیگر را نیز به همین سان قیاس کن
حضرت این جمله را فرمود و ناپدید شد
📚عبقری الحسان؛جلد۲؛مرحوم نهاوندی
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
@zekrabab125 داستان و رمان،
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 554
فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت
و گفت هندوانهای برای رضای خدا به من بده
فقیرم و چیزی ندارم ...
هندوانه فروش درمیان هندوانه ها گشتی زد
و هندوانهٔ خراب و بدرد نخوری رابه فقیرداد.
فقیر نگاهی به هندوانه کرد و دید که به درد خوردن نمیخورد!
مقدار پولیکهبه همراهداشت
به هندوانه فروش داد و گفت به اندازهپولم به
من هندوانه ای بده...
هندوانه فروش هندوانه خوبی را وزن کرد
و به مرد فقیر داد.
فقیر هر دو هندوانهرا روبه
آسمان کرد و گفت خداوندا بندگانت را ببین...
( این هندوانه خراب را بخاطر تو داده
و این هندوانه خوب را بخاطر پول...! )
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
@zekrabab125 داستان و رمان،
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 555
🍂 #معجزه_امام_رضا علیه السلام
✍یکی از معجزات امام رضا علیه السلام که اخیرا اتفاق افتاده است:
💭 یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اسرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاظر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند.
💭 درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را
داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند.
وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت:
امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای
💭 داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد،
از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟
شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛
عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟
ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد
💭 برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد :
👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟
💭 خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا
💭 امام رضا علیه السلام جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛
این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از
من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زائر ما بودند.
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
@zekrabab125 داستان و رمان،
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
خطبه156مطالبصلواتی.mp3
649.3K
نهج البلاغه
خطبه ۱۵۶-خطاب به مردم بصره
ضرورت اطاعت از رهبري، (و نكوهش از نافرماني عايشه)
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
خطبه157مطالبصلواتی.mp3
618.6K
نهج البلاغه
خطبه ۱۵۷-سفارش به پرهيزكاري
عبرت از گذشتگان
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
خطبه158مطالبصلواتی.mp3
336K
نهج البلاغه
خطبه ۱۵۸-پيامبر و قرآن
ارزش پيامبر (ص) و قرآن
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
خطبه159مطالبصلواتی.mp3
135.3K
نهج البلاغه
خطبه ۱۵۹-خوشرفتاري خود با مردم
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
خطبه160مطالبصلواتی.mp3
1.4M
نهج البلاغه
خطبه ۱۶۰-در بيان عظمت پروردگار
خداشناسي
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
خطبه161مطالبصلواتی.mp3
463K
نهج البلاغه
خطبه ۱۶۱-در بيان صفات پيامبر
وصف پيامبر (ص) و اهل بيت (ع)
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
خطبه162مطالبصلواتی.mp3
292.9K
نهج البلاغه
خطبه ۱۶۲-چرا خلافت را از او گرفتند؟
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
خطبه163مطالبصلواتی.mp3
520.2K
نهج البلاغه
خطبه ۱۶۳-در توحيد الهي
خداشناسي
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
خطبه164مطالبصلواتی.mp3
465K
نهج البلاغه
خطبه ۱۶۴-اندرز او به عثمان
هشدار دادن به عثمان
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
خطبه165مطالبصلواتی.mp3
1.19M
نهج البلاغه
خطبه ۱۶۵-آفرينش طاووس
شگفتي آفرينش انواع پرندگان
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟