🔴 👈شروع رمان جدید بنام #مــــرد
🔵✍✍زندگینامه سردار احمد متوسایان 🌷👇👇
https://eitaa.com/zekrabab125/30725
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 1 تا 7 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30789
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 8 تا 13 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30836
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 14 تا 19 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30876
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 20 تا 26 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30934
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 27 تا 33 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/30993
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 34 تا 40 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31053
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 41 تا 47 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31104
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 48 تا 54 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31154
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 55 تا 61 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31220
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 62 تا 64 👆
https://eitaa.com/zekrabab125/31271
#پانزدهمین رمان ( #مـــرد ) زندگی سردار جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان قسمت 65 تا 69 👆
وهابیون چه چیزهای را تخریب کردند
در ۸شوال سال ۱۳۴۴ ه.ق قبور ائمه بقیع (ع) و قبر حضرت حمزه در احد، به دست و هابیون تخریب شد. آنان بعضی دیگر از اماکن مقدس را هم تخریب کردند که عبارتند از:
🔹قبر منسوب به فاطمه زهرا (ع)
🔹قبر فاطمه بنت اسد (س)
🔹قبر مطهر حضرت ام البنین (س)
🔹قبر ابراهیم پسر پیامبر (ص)
🔹قبر اسماعیل فرزند حضرت صادق (ع)
🔹قبر دختران پیامبر (ص)
🔹قبر حلیمه سعدیه
🔹و قبور شهداى زمان پیامبر (ص).
وهابیان در سال ۱۳۴۳ در مکه گنبدهاى قبر حضرت عبد المطلب، ابى طالب، خدیجه و زادگاه پیامبر (ص) و فاطمه زهرا (س) را با خاک یکسان کردند. در جده نیز قبر حوا و دیگر قبور را تخریب کردند.
همچنین در مدینه گنبد نبوى را به توپ بستند، ولى از ترس مسلمانان قبر شریف را تخریب نکردند
در همان سال به کربلاى معلى حمله کردند و ضریح را کندند و جواهرات نفیس حرم مطهر را که از هدایاى سلاطین بود، غارت کردند و قریب به ۷۰۰۰ نفر از علما و سادات و مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند
📚مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۶۵ و ۶۶.
📚کشف الارتیاب: ص ۷۷.
📚شهداء الفضیله (علامه امینى): ص ۳۸۸
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
amirabbasi-@yaa_hossein.mp3
4.13M
▪️سالروز تخریب بقیع
🎵 آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه
🎙امیر عباسی
✔️منبع: با نوای کاروان
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
خـ♡ـداوندا
🌸بنام تو که زیباترین نامهاست
✨روزمان را آغاز میکنیم
🌸روزی که با نام و یاد تو باشد
✨سراسر شادی است و عشق و مهربانی
🌸و سرشار خیر است و برکت و فراوانی
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
🌸 الهی به امید تو 🌸
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1141
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد .
عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده .
زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند .
ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش.
بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ...
صدقه را بنگر که چه چیزیست! !!
صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است .
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1142
🌸🍃ملاقات با امام زمان 🍃🌸
تشرفات
ابو محمّد عيسي بن مهدي جوهري ميگويد: سال ۲۶۸ هجري قمري به حج مشرّف شدم.
اعمال حج را به جا آوردم، پس از پايان اعمال بيمار شدم.
قبلاً شنيده بودم كه ميتوان امام زمان عليه السلام را ملاقات نمود و اين موضوع براي من ثابت شده بود به همين منظور، با اين كه بيمار بودم از «قلعه فيد» كه نزديك مكه و اقامت گاهم بود به قصد مدينه به راه افتادم.
در راه هوس ماهي و خرما كردم، ولي به جهت بيماري نمي توانستم ماهي و خرما بخورم. به هر نحوي بود خودم را به مدينه رساندم، در آنجا برادران ايمانيام به من بشارت دادند كه در محلي به نام «صابر» حضرت عليه السلام ديده شده است. من به عشق ديدار مولا به طرف منطقه صابر حركت كردم.
✨💫✨
وقتي به آن حوالي رسيدم، چند رأس بزغاله لاغري ديدم كه وارد قصري شدند. ايستادم و مراقب قضيه بودم تا اين كه شب فرا رسيد، نماز مغرب و عشا را به جا آوردم، و پس از نماز رو به درگاه الهي آورده و بسيار دعا و تضرّع نمودم، و از خدا خواستم كه توفيق زيارت حضرت عليه السلام را نصيبم نمايد.
ناگاه در برابر خود خادمي را ديدم كه فرياد ميزد: اي عيسي بن مهدي جوهري! وارد شو! من از شوق تكبير و تهليل گفتم، خدا را بسيار حمد و ثنا نمودم.
✨💫✨
وارد حياط شدم، ديدم سفره غذايي گسترده شده است.
خادم به طرف آن رفت و مرا كنار آن نشاند و گفت: مولايت ميخواهد كه از آنچه كه در زمان بيماري هنگام خروج از «فيد» هوس كرده بودي، ميل كني.
من پيش خود گفتم: تا همين مقدار حجّت بر من تمام شد كه مورد عنايت امام زمان عليه السلام قرار گرفته ام. اما چگونه غذا بخورم در حالي كه مولايم را نديده ام؟ ناگاه صداي حضرت عليه السلام را شنيدم كه ميفرمود: اي عيسي! از طعامت بخور! مرا خواهي ديد.
💥وقتي به سفره نگاه كردم، ديدم ماهي سرخ شده و كنار آن خرمايي كه مثل خرماهاي شهر خودمان بود و مقداري شير نهاده شده است.
باز با خود گفتم:
من مريضم چطور ماهي و خرما را با شير بخورم؟
باز صداي حضرت عليه السلام را شنيدم كه فرمود: اي عيسي! آيا به كار ما شك ميكني؟
آيا تو بهتر نفع و ضرر خودت را ميداني يا ما؟ من گريستم و استغفار كردم، و از همه آنها خوردم.
اما هرچه ميخوردم چيزي از آن كم نمي شد، و اثر خوردن در آن باقي نمي ماند. غذایی بود لذيذ كه طعم آن مثل غذاهاي اين دنيا نبود.
✨💫✨
مقدار زيادي خوردم. دوست داشتم باز هم بخورم، اما خجالت ميكشيدم.
حضرت عليه السلام دوباره فرمود: اي عيسي! بخور! خجالت نكش! اين طعام بهشتي است و به دست انسان پخته نشده است.
دوباره مشغول خوردن غذا شدم اما سيري نداشتم.
عرض كردم: آقا جان! كافي است. حضرت عليه السلام فرمود: اكنون نزد من بیا...
من پيش خود گفتم: چگونه نزد مولايم بروم در حالي كه دست هايم را نشسته ام؟
حضرت عليه السلام در همان حال فرمود: اي عيسي! آيا لك آنچه خورده اي باقي است؟ دستانم را بو کردم، عطر مشک و کافور داشت...
💥آنگاه نزديك تر رفتم ناگاه نور خيره كننده اي درخشيد و براي چند لحظه گيج شدم. وقتي به حالت عادي برگشتم حضرت عليه السلام فرمود:
اي عيسي! اگر سخن تكذيب كنندگان نبود كه ميگويند: او كجا است؟ و كجا به دنيا آمده است؟ و چه كسي او را ديده است؟ و چه چيزي از او به شما ميرسد؟ و به شما چه خيري ميدهد، و چه معجزه اي دارد؟
هرگز تو مرا نمي ديدي. بدان كه آنها با اين كه اميرالمؤمنين عليه السلام را ميديدند و نزد او ميرفتند چيزي نمانده بود كه او را به قتل برسانند. آنها پدران مرا اينگونه تكذيب كرده و آنها را به سحر، تسخير جن و چيزهاي ديگر نسبت دادند.
✨💫✨
اي عيسي! آنچه را كه ديدي به دوستان ما بگو و از دشمنان ما پنهان دار!
عرض كردم: آقا جان! دعا بفرماييد من در اين اعتقاد ثابت بمانم! فرمود: اگر خداوند تو را ثابت قدم نمي نمود، هرگز مرا نمي ديدي،
بازگرد كه راه يافتي! من در حالي كه خدا را بر اين توفيق سپاس مينمودم و شكر ميكردم بازگشتم.
📚بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۶۸
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1143
امام صادق (علیه السلام) با یکی از صمیمی ترین دوستانش در بیرون از شهر می رفتند. آن دوستش خدمتکاری داشت. برحسب اتفاق کاری کرد که باعث ناراحتی دوست امام شد. در این هنگام دوست امام به مادر آن خدمتکار فحش داد. حضرت انگار چیز تعجب آور شنیده باشد فرمود: تو به مادر او فحش دادی؟ گفت: آقا مادرش کافر است، مسلمان که نیست. حضرت فرمود: تو حق نداشتی به مادر او ناسزا بگوئی. در روایت داریم حضرت تا آخر عمر با او صحبتی نکرد.
متاسفانه در بین ما مسلمان ها و شیعیان بعضی ها به راحتی از دهانشان حرف هایی خارج می شود که بسیار خطرناک است. مثلاً مادرفلان، خواهرفلان، پدرفلان، نسبت های ناروائی به همدیگر می دهند. اینها همه عواقب بدی به دنبال خواهد داشت و باعث سنگینی اعمال انسان می شود.
بنابراین، از نفرین مظلوم بپرهیزید حتی اگر کافر باشد. زیرا هیچ چیز حجاب و مانع دعای مظلوم نیست ودقیقا به هدف می خورد.
ظلم به مردان و زنان جامعه امروزی
👈🏻گاهی انسان حرمت شوهر یا زنش را دارد. چون می ترسد با خانواده ی همسرش رو به رو شود. اما وقتی فرصتی مهیا شد مثلا مادرشوهر یا پدرشوهر از دنیا رفتند، شروع به ظلم و اذیت و آزار می کند. هر کار دلش می خواهد با همسرش می کند.
احمق است که فکر کند حالا چون همسرش کسی را ندارد، می تواند ستم کند. درحالی که او #حامیقدرتمندی چون خدا را دارد.
دامنه ظلم وسیع و فراگیر است. ما هم به شکل های مختلفی در زندگی و ارتباط با دیگران ظلم می کنیم. خیلی وقت ها ظلم هایمان به یک باور و فرهنگ تبدیل شده و اصلا هم حواسمان نیست که ظلم می کنیم. فرقی نمی کند کجا و نسبت به چه کسی باشد. ظلم، ظلم است.
از علی علیه السلام سوال کردند: «كَم بینَ الأرضِ و السَّماءِ؟= بین زمین و آسمان چقدر مسافت است؟» حضرت در پاسخ فرمودند: «بینَ السَّماءِ و الأرضِ مَدُّ البَصَرِ و دَعوَةُ المَظلومِ= میان آسمان و زمین به اندازه كشش نگاه و دعاى ستمدیده فاصله است». کسی که مورد ظلم واقع شده، برای نجات از ظلم، به آسمان نگاه می کند و دعا می کند، یعنی توقع دارد خدا به او کمک کند. پس دعای مظلوم به آسمان می رود و حتما اجابت می شود.
نتیجه آنکه مراقب رفتارهایمان باشیم. زیرا گاهی غیرآگاهانه و غیرعامدانه ظلم می کنیم، یعنی می دانیم که نباید در حق کسی ستمی داشته باشیم،
👈🏻اما گاهی هم آگاهانه ظلم می کنیم. باید دعا کنیم، گریه کنیم، تضرع داشته باشیم و از خداوند بخواهیم که ما را از این گونه ظلمها نجات بدهد.
🔸منابع
[1] . سوره اسراء/آیه 7.
[2] . سوره نور/آیه 41.
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان1144
👌🏻عدالت پروردگار ↘
🔰ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟👇🏻
💐ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟ !↘
👈ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ
ﺑﺎﻓﺘﻪ
ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ
ﮐﻨﻢ
ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ
ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ ...👇🏻
👈ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ،
درب خانه حضرت داوودرا زدن، وايشان اجازه ورود دادند،↘
👌🏻ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري رو مقابل حضرت گذاشتن، و گفتن اينهارو به مستحق بدهيد.
🌺حضرت پرسيد علت چيست؟↘
🔹ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم ودکل کشتي اسيب ديد وخطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طناب بزرگ به طرف ما رها کرد. و با ان قسمتهاي اسيب ديده کشتي را بستيم ونذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم.↘
⬅حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود:
خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي.
اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند براي حال تو بيش از ديگران آگاه هست...
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید
❣ با مدیریت #ذکراباد